eitaa logo
کانون مداحان
26.6هزار دنبال‌کننده
21هزار عکس
21.2هزار ویدیو
197 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام(بخوانیدوارسال کنید): جگر گوشه به مثل زهر،درد دوری ات در پیکرم باشد بیا یکدم ببین،تنها اجل دور و برم باشد تمام آرزویم این شده تا از در آیی تو چه باشد بهتر از این گر که مهدی در برم باشد بیا تا سیر بینم روی ماهت را عزیز دل بیا دامن کشان تا روی دامانت سرم باشد ندارم قوتی در تن به مثل بید می. لرزم بیا و کن تماشا لحظه های آخرم باشد بیا خالی است جای تو کنارم ای جگر گوشه ببین پاره جگر جای تو دور بسترم باشد به اشک من در این حجره کسی هرگز نمی خندد صدای گریه می آید،گمانم مادرم باشد من از یاد همه رفتم ولی یاد حسینم من به یاد سینه ی او خون به چشمان ترم باشد همان سینه که برآن نعل تازه رفت و آمد داشت که از این غم بیا بنگر فقط خاکسترم باشد محمود اسدی (شائق) ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: به شوق از تو سرودن حروف جان بدهند اگر اجازه مدحت به این زبان بدهند تمام ثانیه ها گریه برغمت کردند که تسلیت به دل صاحب الزمان بدهند تنت میان تب است و دو دست لرزانت ستون عرش خداوند را تکان بدهند سوال کرده ام از نام قاتلت اما مقاتل حسنی کوچه را نشان بدهند هجوم برجگرت برده زهر بامسمار خداکند به جگر گوشه ات امان بدهند چقدر کاسه خودش را روی لبت زدتا عنان مرثیه ات را به خیزران بدهند تقاص جان‌تورا زهر میدهد ؟هرگز تقاص جان تورا خولی و سنان بدهند به سمت روضه ی سر می دوند مصرع ها اگر اجازه ی روضه به روضه خوان بدهند دوید خواهر اوتا سر ازتنش نبرند سربریده ی اورا به این و آن بدهند عبا و پیرهنش را که گرگ‌ها بردند عقیق سرخ‌ یمن‌ را به ساربان بدهند… الااسلام محسن حنیفی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: امام مرثیه خوان سفره ای ز آه انداخت به چشم خشک تمامی ما نگاه انداخت به یمن خواندن از جون و این لباس سیاه نظر به سوی غلامان رو سیاه انداخت دوباره ناحیه خوانی دوباره روضه ی باز دوباره دسته ی گریه ز چشم راه انداخت حبیب پاشده از قبر گوییا حشراست نوای او همگان را به اشتباه انداخت فراز های زیارت لهوف را گریاند حسین راکسی از پشت ذوالجناح انداخت برای اینکه سر از پیکرش جدا نکند به گریه دشنه خودش را به پای شاه انداخت صدای ناله ی والشمر جالس برخاست نظر به واقعه ی بین قتلگاه انداخت خودش برای خودش روضه ی مگومی خواند نوشت روضه ی ناگفته را به چاه انداخت   حجت الااسلام محسن حنیفی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: مثل بغض از وسط حنجره برخاسته ایم همچو اشک از غم یک خاطره برخاسته ایم با دو صد حاجت و درد و گره برخاسته ایم به هواى حرم سامره برخاسته ایم روضه غربت تو حال عجیبى دارد هرکه نامش حسن است ارث غریبى دارد . جان به قربان دلت جان به فداى سر او فرق ها داشت نگاه تو و چشم تر او که تفاوت بکند ، همسرتو … همسر او طعنه بسیار شنیده دل غم پرور او . حسن سامره صحن حرمت محترم است حسنى بین بقیع است که او بى حرم است . یاحسن، آه تو پرداختنى میخواهد یاحسن ، داغ تو بر سرزدنى میخواهد یاحسن، نام تو دور از وطنى میخواهد یاحسن ، روضه تو سوختنى میخواهد . دل تو تنگ مدینه است که دلگیر شدى مادرى هستى عزیزم تو اگر پیر شدى . خانه کوچک تو هیچ کم از زندان نیست خالى از آمدن و رفتن زندانبان نیست بین یک مشت نگهبان که بوى ایمان نیست زندگى با زن و بچه بخدا آسان نیست . خانه ات امنیت از دست نگهبانان داشت؟ واقعا ایمنى از حمله نااهلان داشت؟ . اصلا این غصه به پیمانه تو ریخته اند؟ اصلا آقا سر پروانه تو ریخته اند؟ شعله بر دامن کاشانه تو ریخته اند؟ چل نفر در وسط خانه تو ریخته اند ؟ . راه ناموس ترا بسته کسى در کوچه؟ همسرت را زده پیوسته کسى در کوچه؟ . کوچه اى بود مدینه ، که زنى خورد زمین… ناگهان مادرتان با زدنى خورد زمین … فاطمه با لگد بد دهنى خورد زمین … حسن عسکرى ، آنجا حسنى خورد زمین … . قسمت این بود که او دردو محن جمع کند… گوشوار از وسط کوچه حسن جمع کند . قسمت این بود از این داغ تو را هم دادند به تو هم موى سپیدى و قدى خم دادند در جوانى پسر فاطمه را سَم دادند به لب خشک تو از جام محرم دادند . عطش پیکر مسموم تو میگفت حسین… نفس تشنه حلقوم تو میگفت حسین … . پسرى داشتى و آب به لبهاى تو ریخت لحظه تشنگى ات گریه به غمهاى تو ریخت اشک بالاى سر پیکر تنهاى تو ریخت خاکها بر سرش از ماتم عظماى تو ریخت . روى زانوى پسر بودى و عطشان نشدى حسن فاطمه صد شکر که عریان نشدى . پسرى داشتى و زود کفن کرد ترا کفن فاخر و شایسته به تن کرد ترا درخور شان تو تشییع بدن کرد ترا تیرباران چه کسى مثل حسن کرد ترا؟ . نیتم بود حسین و ز کفن میگفتم ناخودآگاه همش یاد حسن می افتم … . خواهرى داشتى و حرمت او حفظ شده احترام دل بى طاقت او حفظ شده بعد تو روسرىِ عصمت او حفظ شده دست بسته نشده عزت او حفظ شده . خواهرت بزم شراب و سر بازار نرفت به اسیرى وسط مجلس اغیار نرفت . محمد جواد پرچمی  ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: دوباره خون شده قلبت دوباره تر شده چشمت چقدر غمزده چون شام بی‌سحر شده چشمت دو ماه در غم اجداد و بعد در غم مادر و امشب اشک‌فشان غم پدر شده چشمت کسی اگر که نداند خودم بد است ندانم چقدر پیش بدی‌های من سپر شده چشمت برای ماست که همواره بیشتر شده آهت برای ماست که همواره شعله ور شده چشمت ز ناله‌های تو در هر فراز ناحیه پیداست ز گریه‌های شب و روز، خونجگر شده چشمت دلیل گریهٔ خونبار تو مگر که جز این است که مثل فاطمه مجروح میخ در شده چشمت دلیل گریهٔ خونبار تو مگر که جز این است که بین قافله با عمه همسفر شده چشمت برای حنجر گلگون برای چشم پر از خون چقدر خون شده قلبت چقدر تر شده چشمت محمدعلی بیابانی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: باید که دنیا فصل در فصلش خزان باشد وقتی که با تو اینچنین نامهربان باشد ای کاش که من نیز امشب زائرت بودم جایی که فرزندت در آنجا روضه خوان باشد دریایی از رنج و غریبی موج خواهد زد نام حسن در روضه هرجا درمیان باشد وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست سقف مزارت هم زمانی آسمان باشد وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست وضعت میان خانه چون زندانیان باشد وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست خون دلت از کنج لب هایت روان باشد آری حسن بودی ولی هرگز ندیدی که گلبرگ روی مادرت چون ارغوان باشد سخت است تشنه باشی و لب های لرزانت حتی برای آب خوردن ناتوان باشد هنگام برخورد لبت با کاسه ی آب است وقت گریز روضه های خیزران باشد محمدعلی بیابانی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: پسر زِ غصّه فقط ناله از جگر می زد کنارِ حُجره به سر از غمِ پدر می زد پسر به یادِ بدن لرزه ی پدر گریان پدر زِ زهر روی خاک بال و پر می زد برای غربتِ مسمومِ سامرا جا داشت هزار چاک به پیراهنش اگر می زد گَهی به حالِ پریشان خاک سر می ریخت گَهی به سینه ی سوزان به روی سر می زد شبیهِ دخترِ ویران نشین به شهرِ شام که سر به خشت زِ دیدارِ طشت زر می زد شبیهِ طفلِ یتیمی که بر سر و صورت زمانِ بر سرِ نی دیدنِ پدر می زد رضا رسول زاده ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: از ابتدای گدا بودنم گدای توام غلامزاده ام و نوکر سرای توام ز کودکی فقط از کوچه تو رد شده ام غریبگی نکن اینقدر! آشنای توام مرا بزرگ نکن!کوچکت شدم کافیست طلا برای چه وقتی که خاک پای توام؟!  به آفتاب قیامت چکار دارم من؟! هزارشکر که در سایه ی عبای توام دخیلمو به ضریح جدید بسته شدم. برای هیچکسی نیستم برای توام پرم شکسته پر دیگری تفضل کن هوایی سحر گنبد طلای توام به کربلا و مدینه به کاظمین قسم گدای دربه در شهر سامرای توام چقدر خوب که پای شماست نوکریم خوشم که سفره نشین امام عسکریم به آب خشکی لبهای تو شرر زده است تمام حرف دلت را دو چشم تر زده است شبیه فاطمه دستار بر سرت بستی چه زهر بود که آتش به فرق سر زده است؟! تمام صورت و دشداشه تو خاکی شد زمانه بر رخت از کربلا اثر زده است تمام حجره برایت گریز سوختن است غمی به روی دلت سقف و فرش و در زده است کسی به پیش نگاهت زن تو را که نزد؟! درِ سرای تورا کِی چهل نفر زده است؟ نه چشمهای‌ نوامیس تو به مردم خورد نه هیچکس به نوامیس تو نظر زده است نه تازیانه بدست‌ کسی ست در کوچه نه دختران تورا موقع گذر زده است نه هیچکس به گلوی تو خنجری انداخت نه هیچکس به سر دخترت سپر زده است اگرچه شهر غریبی ولی کفن داری نرفته ای ته‌ گودال پیرهن داری سید پوریا هاشمی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: به آسمان نرسم تا هوایی‌ام نکنی کجا روم من اگر سامرایی‌ام نکنی بگو میانِ گدایانِ خویش جایی هست نگاه بر مَن و بی دست و پایی‌ام نکنی بقیع پنجره فولاد کنجِ شش گوشه خوشم به این دوسه جا هرکجایی‌ام نکنی سرم به چوبه‌ی سرداب میزنم به سرم اسیر این شب سردِ جدایی‌ام نکنی هنوز از سفر اربعین مریضِ توام دوا ندارم اگر کربلایی‌ام نکنی نگاه کن به بزرگی خود ولی نظری به طرزِ نابلدیِ گدایی‌ام نکنی غریبِ شهر مرا کُشت آتشِ جگرت مرا ببر که بمیرم به خانه‌ی پدرت حسن لطفی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: به لبِ خشکِ تو انگار که باران میخورد آب می‌خوردی هِی ظرف به دندان میخورد پسرِ کوچک تو مانده چه سازد با تو زهر وقتی که بر این سینه سوزان میخورد آه میسوخت از این آه دوتا گونه‌ی او نفست تا که برآن چهره‌ی گریان میخورد فقط از کنده و زنجیر و فلک خالی بود ورنه این حُجره‌ی پُر درد به زندان میخورد بارها شد که تو پیچیدی و اُفتاد سرت بارها خاک بر این زلف پریشان میخورد پسرت اینطرف و مادرت آنسو افتاد دستهاشان به سر از آه حسن جان میخورد دیدی از بسترِ خود شام و سَر و آتش را آنهمه زخم که از بام به طفلان میخورد یک به یک با سرِ خود روی زمین میخوردند ضربِ شلاق که بر پشت و گریبان میخورد خیره بر چشمِ پدر بود نفهمید که سوخت آشتی را که بر آن دخترِ بی جان میخورد دخترک زد به لبش گفت که دندانش کو آنقدر سنگ که بر آن لب و دندان میخورد حسن لطفی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: سامرایی می شوم وقتی هوایی می شوم از زمین پر می کشم غرق رهایی می شوم سیّدی ای دومین یاحسن ِ آل علی ع تو کریمی که چنین گرم گدایی می شوم بهترین ساعات عمرم با شما سر می شود شادم از اینکه غلامِ چون شمایی می شوم مطمئن هستم که تاثیر روایات شماست اربعین؛هرسال؛اگر کرببلایی می شوم یاد تخریب مزار تو مرا دق می دهد هر سحر شرح غمِ بی انتهایی می شوم گوشه ی حجره مدینه..کربلا..یا مشهد است اشکبار بغض های بی صدایی می شوم روضه های سخت تو جمع حسن ع بود و حسین ع یا حسینی می شوم یا مجتبایی می شوم منتظِر بودی به دیدارت بیاید منتَظَر مثل تو همناله ی ” مهدی کجایی؟” می شوم حرف دل من می زنم با “حجت بن العسکری عج” الامان و العجل یا ” حجت بن العسکری عج” اسماعیل شبرنگ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: خودش تنها خبر از داغ های بیکرانَش داشت که مانند علی(ع) خنجر میانِ استخوانش داشت امان از کینهٔ دیرینه! میدانم که پیش از زهر بلا و خونِ دل٬ در لقمه هایِ خشکِ نانش داشت به خود از درد می پیچید و لب رو به کبودی رفت به جای آب٬ زخم ِ زهر وقتی در نهانش داشت سیاهی رفت چشمانش! چه محکم بر زمین خورد و به یاد کوچه٬ «وا أُماه» بر آهِ دهانش داشت دلِ سرداب شد آشوب٬ موج ِ گریه راه انداخت سحر شد…آرزویِ لحن زیبایِ اذانش داشت عرق میریخت و از حال رفت و سخت می لرزید جگر می سوخت از زهری که کامل قصدِ جانش داشت به مهدی(عج) خیره شد با اشک٬ در بین نفس هایش فشاری دردمندانه به رویِ بازوانش داشت اگر چه عسکری؛ اما حسن(ع) بود و دمِ آخر گمانم ذکر «لا یومَ کَیومَ…» بر زبانش داشت به یاد ظهر عاشورا٬ به یاد شام و ویرانه دمِ آخر چه حالِ روضه در اشک روانش داشت پسر پیش پدر در کربلا…اما به سامرّا٬ پدر پیش پسر جان داد! سر بر زانوانش داشت! مرضیه عاطفی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: پا از گلیم بیشتر انداخته گدا وقتی به خاک پات سرانداخته گدا اطراف صحن بال و پر انداخته گدا گر سوی گنبدت نظر انداخته گدا دارد شبیه کرببلا عشق میکند با گنبد جدید شما عشق میکند در پیشگاه لطف تو عنوان مهم نبود انسان رسیده یا که نه حیوان!مهم نبود سائل مسیحی است و مسلمان مهم نبود اینچیزها برای کریمان مهم نبود بر پای سفره ی تو نشستیم یا حسن ما اهل سامرای تو هستیم یا حسن هرچند ابری است هوای زیارتت دل ها به حسرت است برای زیارتت لب ها گرفته اند دعای زیارتت یادی کنیم از شهدای زیارتت قربان زائران تو که در سفر خوشند راه تو پرخطر شده و با خطر خوشند ای کاش نیمه جان نشود مثل تو کسی از دیده ها نهان نشود مثل تو کسی راهی پادگان نشود مثل تو کیسی بیمار و ناتوان نشو مثل تو کسی اطراف خانه ی تو چه شبها به خط شدند سربازها مزاحم آرامشت شدند خشک است کام تو ولی از قحط آب نیست هستی اسیر گرچه!بدستت طناب نیست از خون سر محاسنت آقا خضاب نیست بر پیکر شما اثر آفتاب نیست با نیزه بند بند تنت که جدا نشد جسمت سه روز بین بیابان رها نشد سنگین که شد سرت به روی نیزه ها نرفت آوای استغاثه تو هرکجا نرفت دیگر سنان میان دهان شما نرفت ناموستان به کوفه و شام بلا نرفت دندان به کاسه خورد ولی خیزران نخورد اصلا عصا به این بدن نیمه جان نخورد سید پوریا هاشمی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: زهر جانکاه به جان جگرش افتاده لرزه بر پیکره ی بال و پرش افتاده عطش از سوختگی لب او می بارد شدت زهر به لبها اثرش افتاده چشم او امدنی را به تماشا مانده با دلی تنگ به یاد پسرش افتاده در سرداب که وا شد دل او ریخت بهم یاد یک خانه ای و میخ درش افتاده لحظه ی اخر او روضه شد و سخت گریست داغ مادر به دل شعله ورش افتاده یاس در اتش و یک شهر تماشا میکرد در به روی بدن محتضرش افتاده محسن و مادر و دیوار و لهیب هیزم روضه در روضه همه در نظرش افتاده گفت اهسته به گوش پسرش...مادرمان رد یک پنجه به چشمان ترش افتاده حسن کردی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: حسن شدی که کریمان فقط دوتا باشند دوتا کریم در عالم برای ما باشند حسن شدی که اگر از بقیع برگشتند کبوتران همه راهی سامرا باشند دلیل خوشه ی انگور عسکری این است که تاک ها ننشینند روی پا باشند حسن شدی که میان مُضیف چشمانت تمام شهر به عشق شما گدا باشند حسن شدی که به هنگام بردن نامت بقیع آمده ها یاد مجتبی باشند حسن شدی که شبیه بقیع اینجا هم همیشه گنبد و گلدسته سر جدا باشند حسن شدی که شبیه بقیع ,خُدامت؛ به دور قبر تو ذراتِ در هوا باشند حسن شدی که غریبی غریب تر باشد که زائران تو در بین کوچه ها باشند حسن شدی که غریبی به اوج خود برسد که خادمان تو در شهر کربلا باشند مهدی رحیمی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
قسمت نشد سخت است مردی گوشه زندان بیفتد در غربت و در وادی هجران بیفتد زهرا دوباره آمد و جانم حسن گفت پاشد حسن بر پای این مهمان بیفتد می خواند با خود روضه موسی بن جعفر تا خنده از لب های زندانبان بیفتد دور از وطن جان داده آقا تا دوباره شیعه به یاد روضه سلطان بیفتد تشنه شد و شربت به لبهایش رساندند قسمت نشد تا با لب عطشان بیفتد سهواً به دندان ثنایش خورده ظرفی نه آنکه با مشت و لگد، دندان بیفتد در پادگان بوده ولی هرگز ندیده لشکر به جان پیکری بیجان بیفتد اصلاً نخورده بر قفایش خنجری کُند تا سر به دست چند بی وجدان بیفتد این روضه ی پر سوز، مخصوص حسین است اینکه غریبی گوشه میدان بیفتد شخصی به غارت بُرد عبای پاره اش را تا قیمت سوغاتی اش ارزان بیفتد اصلاً حسین آقا! ولی کی فکر می کرد انگشترش در دست ساربان بیفتد رضا دین پرور ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
لحظه آخر شب تاریک هوای سحرش را می خواست شهر انگار خسوف قمرش را می خواست گوشه حجره کسی چشم به راه افتاده حسن دوم زهرا پسرش را می خواست حضرت عسگری از درد خود می پیچد زهر از سینه ی آقا جگرش را می خواست آسمانی ست امامی که زمین گیر شده آسمان جلوه ای ازبال و پرش را می خواست شعله زهر که بدجور زمین گیرش کرد به خدا که نفس مختصرش را می خواست لحظه آخر خود ، روضه عاشورا خواند منبر خاک غم چشم ترش را می خواست ته گودال کسی روی زمین افتاده خنجر شمر گمانم که سرش را می خواست دختری دید که بالای سرش نامردی آمده بود و نگین پدرش را می خواست جان به تن داشت که پیراهن او را بردند شب غربت به گمانم سحرش را می خواست  مسعود اصلانی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
جگر گوشه به مثل زهر,درد دوری ات در پیکرم باشد بیا یکدم ببین,تنها اجل دور و برم باشد تمام آرزویم این شده تا از در آیی تو چه باشد بهتر از این گر که مهدی در برم باشد بیا تا سیر بینم روی ماهت را عزیز دل بیا دامن کشان تا روی دامانت سرم باشد ندارم قوتی در تن به مثل بید می. لرزم بیا و کن تماشا لحظه های آخرم باشد بیا خالی است جای تو کنارم ای جگر گوشه ببین پاره جگر جای تو دور بسترم باشد به اشک من در این حجره کسی هرگز نمی خندد صدای گریه می آید,گمانم مادرم باشد من از یاد همه رفتم ولی یاد حسینم من به یاد سینه ی او خون به چشمان ترم باشد همان سینه که برآن نعل تازه رفت و آمد داشت که از این غم بیا بنگر فقط خاکسترم باشد محمود اسدی (شائق) *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
آسمان زیر قدم‌هات تردد می‌کرد به نماز تو مباهات, تجرد می‌کرد ماه مدیون شما بود به والله قسم عشق در خون شما بود به والله قسم غمت از چشم‌ترت تا که تصور می‌شد از ملائک همه دور و برت پُر می‌شد کَرَمت روزی من بود خدایا شکرت نام تو نام حسن بود خدایا شکرت در مسیر حرمت گبر مسلمان کردیم حله را معتبر از خون شهیدان کردیم پسرت صاحب دنیاست غریب است ولی پسر حضرت زهراست غریب است ولی خون دل می‌خورد و دیده‌اش از اشک, تر است یازده قرن غریبیِ پسر از پدر است از غریبی تو عمری است که گریانم وبس مثل آشفتگی موت پریشانم و بس زهر خوردی «جگرم وا جگرم» می‌گفتی تا نشستی «پسرم وا پسرم» می‌گفتی ما شنیدیم که آتش به دل وجانت خورد کاسه آب به یک لرزه به دندانت خورد کاسه آب کجا و لگد چوب کجا پادگان‌ها به کجا, مجلس مشروب کجا  حامد خاکی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
برکت جامت ساقیا ما همه از برکت جامت مستیم یازده مرتبه از بردن نامت مستیم آنچه از دست تو جاری ست شرابی ست طهور شکر در سایه ی الطاف امامت” مستیم محو در روشنی گنبد زردت مثل یاکریمان نشسته سر بامت مستیم ” نَحنُ کَهفُ لِمَنِ التَجَاَ اِلَینا گفتی عمری از لذت فحوای کلامت مستیم به همان کرببلایی شدن مان سوگند هم چنان با یکی از پنج علامت مستیم می نخورده همه اصحاب تو اقا مست اند می نخورده همه چون ابن هشامت” مستیم وَ تَصَدَّق... همه هستیم ابوهاشم” تو سال ها با کرم و لطف مدامت مستیم نان تو باده ی ما کاسه ی تو ساغر ماست تا سحر با نمک سفره ی شامت مستیم ساقیا مرحمتی پشت در میکده ایم به امیدی به در خانه ی تو آمده ایم شیعه از پرچم تو حوله ی احرام گرفت حرم الله حریم حرمت نام گرفت قبله ی قبله تویی کعبه به تو رو زده است حجرالاسود از ایوان طلا وام گرفت خضر اولاد علی ! آب حیاتش دادی هر که از دست کریمانه ی تو جام گرفت فقه را با نفست بار دگر جان دادی احتجاجات تو گرد از رخ اسلام گرفت جاثلیق از سر اعجاز تو مشتش رو شد و دعای تو فقط بود به هنگام گرفت بی گمان زیر سر معجزه ی چشم تو بود شیر درنده اگر در قفس ارام گرفت اسم و رسمش وسط صحن تو از یادش رفت عاشقی که لقب زایر گمنام گرفت غافل از هم و غم شیعه نشد مهدی تو از سجایای پسندیده ات الهام گرفت وای از آن دم که نگهبان تو گستاخی کرد وای از آن لحظه که تصمیم به دشنام گرفت وارث سینه ی آزرده ی زهرا نفست موقع گفتن تکبیره الاحرام گرفت در مناجات شب اخر خود افتادی پیش چشمان تر همسر خود افتادی گریه ی چشم ملک از قبل مهدی بود چقدر خوب سرت در بغل مهدی بود ناله کردی همه با مهر جوابت دادند تشنه بودی و سپس جرعه ای آبت دادند اهل خانه کفنی بر تن پاکت کردند بعد تشییع بلافاصله خاکت کردند پیکرت تابش سوزنده ی خورشید ندید بوریا جای کفن دور خودش دید ؟ ندید سامرا با سپر و سنگ و سنانت نزدند پیرمردان که عصایی به دهانت نزدند سامرا صحبتی از گودی گودال نشد سینه ات زیر سم اسب که پامال نشد سر انگشترت انگشت به غارت که نرفت آه... ناموس تو آقا به اسارت که نرفت علیرضا خاکساری 🔻مقدمتان را به این کانال 15 هزار نفری ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
خشکِ خشک است لبش ؛ زهر عیان شد اثرش کاسه ای آب بیارید نسوزد جگرش سعی اش این است زمین گیر نباشد امّا گاه بر روی تن و گه روی خاک است سَرَش چند سرباز تنش را به کناری بردند قبل از آنیکه بیاید به کنارش پسرش مثل یک مرغ در آتش به خودش می پیچد هیچ کس نیست بگیرد به بغل ، بال و پرش خواهری نیست بیاید دلش آرام شود دختری نیست که سینه بزند دور و برش وسط حجره ی در بسته و تاریک افتاد یاد آن حجره که قاتل شده دیوار و درش یادِ آن میوه که از شاخه ی طوبی افتاد یاد آن کوچه و زهرا و دل شعله ورش عوض آب فقط کاسه به دندان می زد تا که اشک آمد و نوشید ز چشمان ترش تشنه جان داد ولی با نوک پا ضربه نخورد هیچ کس سنگ نزد بر بدن محتضرش بی کس افتاد ولی شال و کمربند و عبا مثل غارت زده ها باز نشد از کمرش پادگان بود ؛ سنان بود ؛ کمان بود ولی کس نکوبید به فرق سر او با سپرش مهدی فاطمه تنها شد از امروز به بعد شب نشین شب صحرا شد از امروز به بعد 🔻مقدمتان را به این کانال 15 هزار نفری ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠