#فاطمیه
#مدح
#احراق_بیت
منصوره و راضیّه و مرضیّه و زهرا
معصومه و نوریّه و صدّیقۀ کبری
حنّانه و هانیّه و ریحانه و کوثر
انسیّه و حوریّه و انسیّۀ حَورا
اینها همگی فاطمه هستند ولی نیست
محبوبیت فاطمه محدود به اینها
مادر که نه! بالاتر از اُمُّ الحَسنِین است
دختر که نه! بالاتر از آن، اُم اَبیها
فردوس برین، باغ بهشت است به صورت
فردوس برین خانۀ زهراست به معنا
پیچیده در آن عطر «بِه» و «یاس» و «گل سرخ»
بیرون زده از پنجرهاش شاخۀ طوبی
روزی که بخندد همۀ شهر بهاریست
آن شب که بگرید شب عالم شب یلدا
آن شب که بگرید همۀ شهر بگریند
آن شب که بگرید...چه میآید سر مولا؟
از روی لب مادرمان فاطمه چندیست
لبخند فراری شده کاری بکن اَسما
کاری بکن اَسما که پریشان شده مادر
درد است سراپا و سکوت است سراسر
این هیزمِ تر چیست که در آتش آن سوخت
یک مرتبه هم مادر و هم دختر و همسر
در سوخت، ولی مانده به یادم که پیمبر
یک مرتبه بیاذن نشد وارد از این در
من خواب بدی دیدهام اَسما، چه بگویم؟
دور کمرش شال عزا بست پیمبر
از عطر «بِه» و «یاس» و «گل سرخ» در این شهر
خالیست مشام همه، کافور بیاور...
📝 #محمدحسین_ملکیان
📗 #جمع_مکسر
🔻مقدمتان را به این کانال 15 هزار نفری
✅ خوب
✅ پرمحتوا
✅ و ارزشمند گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
#زمینه
#فاطمیه
#احراق_بیت
#شعر_و_نغمه_علیرضا_محمدی
#کارگروه_نغمه_پردازی_گوشه_عشاق_اصفهان
###############
مگه این خونه نبود خونهای که
جبرئیل میرسید احترام میکرد؟
شنیدم هر دفعه پیغمبر از این
در خونه رد میشد سلام میکرد
اما یه روزم توو همین خونه بود
چهل نفر رد شدن از همین در
در روی یاسِ علی افتاده بود
دری که میسوخت، شده بود شعله ور
خونه پر از دوده
توو آتیشِ نمروده
یاسِ علی میسوزه
جرمش مگه چی بوده؟
در داره میسوزه
کوثر داره میسوزه
محسن توی آغوشه
مادر داره میسوزه
بند دوم:
مگه چند تا خونه را آتیش زدند؟
که مدینه را گرفته بوی دود
مگه این خونه نبود خونه ی وحی؟
مگه فاطمه (س) تو این خونه نبود؟
پشتِ در خونه پر از هیزمه
تو کوچه جمعیتی از مردمه
یکی داره با پا به در میزنه
صدای زهرا تو هیاهو گمه
در داره میسوزه
کوثر داره میسوزه
محسن (ع) توی آغوشه
مادر داره میسوزه
بند سوم :
مگه زهرا همه دل خوشیش به اون
پسری که توی راه داره نبود؟
چرا تابوت، علی داشت درست میکرد؟
مگه این چوب واسه گهواره نبود؟
کسی نگفت چرا؟ چی شد؟ که زهرا (س)
توو اون شلوغی فضه را صدا زد
روایته که مادره ما رو کشت
ضربه ای که قنفذ بی حیا زد
خون می ره از پهلوش
مجروح ِ چرا بازوش؟
زهرا جلو چشمای
حیدر میره هی از هوش
در داره میسوزه
کوثر داره میسوزه
محسن توی آغوشه
مادر داره میسوزه
###########
مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯