سلام(بخوانیدوارسال کنید):
نَفس
شب ها که گرمِ اشک و مناجات می شویم
قَدری شبیهِ مادرِ سادات می شویم
از نورِ فاطمه به سحر فیض می بَریم
تا مُعتکف به کُنجِ خرابات می شویم
ما آمدیم تا که گرفتارمان کنی
زُلفی نشان دَهی همه اِثبات می شویم
لب وا نکرده، بَرگه ی عَفوِ تو می رسد
از این همه مُحبّتِ تو مات می شویم
این نَفس، دست از سرِ ما که نمی کِشد!
در عُمرِ خویش خرجِ مُکافات می شویم
ذکرِ `علی علی” ست که آزادمان کند
وقتی اسیرِ دامِ بَلیّات می شویم
حقِّ من است تا بِزَنی ام، نِمی زنی!
با چشمِ رحمتِ تو مُراعات می شویم
با روضه ی حسین زِ بس گریه می کنیم
غافل زِ عرض کردنِ حاجات می شویم
هر چه صلاحِ ماست به کشکولِ مان بریز
ورنه گدا به شیوه ی عادات می شویم
در پیش، روزی اَست که انگشت بَر دهان
حسرت نصیب، از این همه اوقات می شویم
باور نمی کُنیم که با بودنِ حُسین
در آتشِ عذاب مُجازات می شویم
تا مرگِ ما رِسَد، علی از راه می رسد
آماده پس برای مُلاقات می شویم
رضا رسول زاده
#استغفار #توبه #رضارسول_زاده #شعر_مناجات_با_خدا #شعر_هیات #ماه_خدا
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙 #شب_قدر
♨️کسانی که وقتی #گناه میکنند پشیمان میشوند و به سوز و گداز می افتند؛آخرش موفق به #توبه میشوند.
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤استاد #فاطمی_نیا
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
اشعار آیینی حسینیه .mp3
4.48M
#زمینه #شور
#پیشواز_محرم؛ #دلتنگ_محرم
#امام_حسین_ع_مناجات؛ #توبه؛ #امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
شاعر و نغمهپرداز: #احسان_نرگسی
بند 1⃣
فقط تو میدونی چقد دلواپسم / چقد دلم خونه
یعنی دوباره به مُحرم میرسم / کسی چه میدونه
اگه نبودم جایِ من گریه کنین / توو شبِ تاسوعا
اگه نبودم جایِ من دس بکشین / رو عَلَمِ سقا (۲)
یعنی میشه باز تویِ حرم، بگم حسین، حسین، حسین
یه دهه دیگه زیر علم، بگم حسین، حسین، حسین (۲)
بند 2⃣
خودم خجالت میکشم از این همه / توبهی تکراری
کرمتو قربون که بی حیاییمو / به روم نمیاری
من اگه روزی دو سه بار از تو نگم / زندگیم بیهودهس
تا وقتی روضت خونهی اُمیدمه / خیالم آسودهست (۲)
توو اربعین میخوام هرقدم، بگم حسین، حسین، حسین
یه دهه دیگه زیر علم، بگم حسین، حسین، حسین (۲)
بند 3⃣
کجایی عباس که یه عده بی حیا / دنبال خلخالن
اونایی که کینهی حیدرو دارن / به فکر گودالن
مگه یه پیکر که توو گوداله چقد / تیر و سنان میخواد
مگه بریدنِ سرِ آقایِ ما / چقد زمان میخواد (۲)
همه عالم با سوز و آه، میگه حسین، حسین، حسین
یه خواهری تویِ قتلگاه، میگه حسین، حسین، حسین (۲)
مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری
■خوب
■پرمحتوا
■وارزشمندگرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
╭┅─────┅╮
🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید
╰┅─────┅╯
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
🔹هشت #توصیه_امام_رضا علیه السلام
برای روزهای #آخر_ماه_شعبان:
اباصلت میگوید: در آخرین جمعه شعبان خدمت امام رضا علیهالسلام رسیدم، ایشان فرمودند:
ای اباصلت، بیشترِ ماه #شعبان سپری شده و امروز آخرین جمعه شعبان است، پس در روزهای باقیمانده کوتاهیهای روزهای گذشته را جبران کن و باید به آنچه برایت مهم است اقدامی کن:
۱. زیاد دعا کن.
۲. زیاد #استغفار کن.
۳. زیاد #قرآن تلاوت کن.
۴. از گناهانت به درگاه خدا #توبه کن تا خالصانه به ماه خدا وارد شوی.
۵. هر #امانتی که گردنت هست ادا کن.
۶. تمام #کینههایی که در دلت نسبت به مؤمنان داری، از دل بیرون کن.
۷. هر #گناهی که به آن مبتلا هستی از آن دست بکش و تقوای خدا پیشه کن و در آشکار و پنهان بر خدا توکل کن...
۸. و در روزهای باقیمانده این ماه بسیار بگو:
اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیمَا مَضَی مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ...
خداوندا اگر در روزهای گذشته شعبان ما را نیامرزیدی، پس در روزهای باقیمانده بیامرز...
📚 عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج۲، ص ۵۱.
«#یاصَاحِبَ_الزَّمان_اَدْرِکنی»
«#یاصَاحِبَ_الزَّمان_أغِثنی»
🔻مقدمتان را به این کانال 17 هزارنفری
🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
بسم الله الرحمن الرحیم
🔹 #توبه
🔹 #حضرت_حرّ
چون ز مشرق ، صبح عاشورا دميد
در مصافِ نور ، ظلمت صف كشيد
حقّ و باطل را شدي موضع عيان
خلق را آمد زمانِ امتحان
هر تني را بود در سر شورشي
زير خاكستر ، نهفته آتشي
ز آن ميان حرّ مانده در سوز و گداز
چاره مي جُست از خدای چاره ساز
او كه در رزم آوري آوازه داشت
دفترِ افكار ، بي شيرازه داشت
كوه پيكر ، لرزه همچون كاه داشت
سينه سوزان از شرارِ آه داشت
ديد خود را در كنار اهل نار
با دلِ درد آشنا در گير و دار
بر دو راهي مانده يك تن ز آن همه
بود از پايان كارش واهمه
سوي جنّت داشت راهي مستقيم
و آن دگر ره مي كشانْدش تا جحيم
پايِ لرزان بر سرِ آن ره بهشت
كز همان مي رفت تا باغ بهشت
رهسپار كعبه تا از دير شد
آشنا را يار و خصمِ غير شد
جانب جانان خود از جان شتافت
عاقبت دلداده را دلدار يافت
نزد ثار الله ، آن روشن ضمير
در فكند از شرمساري ، سر به زير
لب فرو بست از سخن امّا به عين
اين زبانِ حال بودش با حسين
تشنه ي مهرم ، مرا سيراب كن
برفروزان شمعِ جانم آب كن
شافعم نزد هو المحبوب باش
با تو بد كردم ، تو با من خوب باش
فاش مي گويم به موج اشك و آه
روسياهم ، روسياهم ، روسياه
اي مرا در نااُميدي ها ، اُميد
اين سياهي را ز رحمت كن سپيد
كن دعا ، اي پاره ي قلب رسول
توبه ام در نزدِ حق اُفتد قبول
چون حسینش دید در سوز و گداز
بست راه غم به او با رويِ باز
گفت : أهْلاً مرحبا خوش آمدي
نزدِ ما ، اي حرّ ما خوش آمدي
چشمِ وی با حُر هزاران راز گفت
بس حقيقت ها كه با او باز گفت
گفت : بالا گير سر بي واهمه
سود دادت ، احترامِ فاطمه
از چه اينسان بيقراري مي كني ؟
اشك غم بر چهره جاري مي كني ؟
ما تو را بخشيده بوديم از نخست
اين چنينت ديده بوديم از نخست
نيست كارِ ما بجز جود و عطا
چشم پوشي مي كنيم از هر خطا
خاندانِ ما كرامت پيشه است
نخلِ بخشش را به معني ريشه است
دست بر اين نخلِ بار آور بگير
سر خطِ آزادي از داور بگير
مُذنبي ؟ فرموده حق : (( لا تَقْنَطوا ))
توبه كردي ، گشته اي محبوبِ هو
حر از اين برخوردِ شه ، مسرور شد
غرق در بحرِ عميقِ نور شد
گفت : اي روح و روان در جسم من
اي مُسمّا از تو جُسته ، اسم من
بارِ اوّل من رهت را سد شدم
امتحان دادم ، وليكن رد شدم
حال خواهم اذن كز اين آزمون
با دعايت ، سر بلند آيم برون
رخصتم فرما كه جانبازي كنم
سر دهم و آنگه سرافرازي كنم
از امامش یافت اذنِ كارزار
كرد بر احزابِ شيطان كار ، زار
تيغِ او سرها به دور از تن فكند
صاعقه بر خرمنِ دشمن فكند
هر كجا كاو يافت در ميدان قرار
دشمنش برداشت بانگِ الفرار
ناگهان از دستِ خصمِ جاني اش
سنگي آمد ، خورد بر پيشاني اش
دست از جنگ و جدل برداشت او
پا به راهِ خيمه گه بگذاشت او
او كه از خون ، رويِ ماهش هاله داشت
در كنارِ خيمه ها اين ناله داشت
آه ! يا زينب حلالم كن دگر
فارغ از فكر و خيالم كن دگر
بين چه سان رو كرده ام در محضرت
راضي از من شُو ، به حقّ مادرت
زينب كبري به حالش گريه كرد
پس دعا فرمود بر آن راد مرد
بار ديگر حر رهِ ميدان گرفت
تا كه از هشتاد پيكر ، جان گرفت
بهر جنگش چون كسي يارا نداشت
خيلِ دشمن پا به ميدانش گذاشت
لشگري بر گردِ او بستند صف
ضربه ها بر او زدند از هر طرف
تا كه در مقتل به جسمي چاك چاك
صورت خونين نهادي رويِ خاك
حر كه باز از رهبرش شرمنده بود
ديده بست و بر شهادت لب گشود
ناگهان در لحظه ي جان دادنش
حلقه شد دستي به دُورِ گردنش
چشمِ از خون بسته را حر باز كرد
صحنه اي ديد و به هستي ناز كرد
ديد بنشسته به بالينش حسين
آن عزيز ذاتِ حق در نشأتين
بار آخر گفت : كاي سبط رسول
توبه ي اين عبد عاصي شد قبول ؟
پس حسینش گفت : آري ، شاد باش
از خرابي رسته اي ، آباد باش
اي تو در گنجينه ام رخشنده دُر
مادرت نيكو نهاده نامِ حر
از دمِ ميلاد ، تو آزاده اي
بلکه آزاده ز مادر، زادهای
حر ز غم ها رسته و دلشاد شد
مرغِ روحش از قفس ، آزاد شد
نام نيكش ثبت در تاريخ گشت
آنكه بر او تاخت ، خود توبيخ گشت
(( ايزدي )) از بحرِ معني دُر بگير
راهِ توبه پيش ، همچون حُر بگير
🔻مقدمتان را به این کانال 19 هزارنفری
🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯