eitaa logo
کانون مداحان
28هزار دنبال‌کننده
23هزار عکس
24هزار ویدیو
229 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام(بخوانیدوارسال کنید): ✅ چارپاره در شهادت امام حسن عسکری علیه السلام این چند روزه لرز تنت بیشتر شده شاید تو را هم از قفس غم رها کنند این آب از گلوی تو پایین نمی رود بس کن دگر ٬ بگو پسرت را صدا کنند مزد رسالتِ دل لرزان مصطفی است این لرزشی که بر سر و دستت رسیده است این آخرین زمان حضور ائمه است این روزگار مثل تو رنگش پریده است دارد به دست خود به لبت آب می دهد فرزند پنج ساله که پیشت نشسته است مثل امیدهای به زهر آرمیده ات از بغض ٬ راه آه نفسهاش بسته است حالا که در جوانی ات از دست می روی کاری برای غربت مهدی نمی کنی؟ در رفت و آمد غم و در ازدحام داغ فکری برای غیبت مهدی نمی کنی؟ باشد ٬ برو ٬ ولی به دو چشمش نگاه کن خون دل است این که به رخسارش آمده از بهر یوسفت چه کسانی ببین که بعد در مصر روزگار به بازارش آمده او را بغل بگیر که آغوش آخر است شاید هزار سال دچار بلا شود شاید غریب کوچهٔ جهل و غرورها شاید اسیر سلسلهٔ کینه ها شود دارد کنار پیکر تو گریه می کند یعنی که آب غسل تو هم جفت و جور شد باید برای تو کفنی دست و پا کند گویا دوباره داغ غریبی مرور شد اصلاً بپرس گریهٔ او از برای چیست شاید برای بی کفنی گریه می کند شاید برای تشنه لبی ناله می زند شاید برای پاره تنی گریه می کند سلام الله علیهم اجمعین ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید): این چند روزه لرز تنت بیشتر شده شاید تو را هم از قفس غم رها کنند این آب از گلوی تو پایین نمی رود بس کن دگر ٬ بگو پسرت را صدا کنند   مزد رسالتِ دل لرزان مصطفی است این لرزشی که بر سر و دستت رسیده است این آخرین زمان حضور ائمه است این روزگار مثل تو رنگش پریده است دارد به دست خود به لبت آب می دهد فرزند پنج ساله که پیشت نشسته است مثل امیدهای به زهر آرمیده ات از بغض ٬ راه آه نفسهاش بسته است حالا که در جوانی ات از دست می روی کاری برای غربت مهدی نمی کنی؟ در رفت و آمد غم و در ازدحام داغ فکری برای غیبت مهدی نمی کنی؟ باشد ٬ برو ٬ ولی به دو چشمش نگاه کن خون دل است این که به رخسارش آمده از بهر یوسفت چه کسانی ببین که بعد در مصر روزگار به بازارش آمده او را بغل بگیر که آغوش آخر است شاید هزار سال دچار بلا شود شاید غریب کوچهٔ جهل و غرورها شاید اسیر سلسلهٔ کینه ها شود دارد کنار پیکر تو گریه می کند یعنی که آب غسل تو هم جفت و جور شد باید برای تو کفنی دست و پا کند گویا دوباره داغ غریبی مرور شد اصلاً بپرس گریهٔ او از برای چیست شاید برای بی کفنی گریه می کند شاید برای تشنه لبی ناله می زند شاید برای پاره تنی گریه می کند سید علی احمدی ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید): هر چه بود، از در و دیوار خودم فهمیدم حاجتی نیست به اصرار خودم فهمیدم راز حبس نَفَس و جوشش خون از سینه از فرورفتن مسمار خودم فهمیدم این که یک حادثه رخ داده در آن کوچه تنگ از نهان کردن رخسار خودم فهمیدم این که دیگر نزنی شانه به موی زینب از قنوتت به شب تار خودم فهمیدم همه گویند دگر رفتنی است این بیمار به قیامت شده دیدار خودم فهمیدم از چه لبخند به تابوت زدی بعد سه ماه؟ حاجتی نیست به گفتار خودم فهمیدم ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): هر چه بود، از در و دیوار خودم فهمیدم حاجتی نیست به اصرار خودم فهمیدم راز حبس نَفَس و جوشش خون از سینه از فرورفتن مسمار خودم فهمیدم این که یک حادثه رخ داده در آن کوچه تنگ از نهان کردن رخسار خودم فهمیدم این که دیگر نزنی شانه به موی زینب از قنوتت به شب تار خودم فهمیدم همه گویند دگر رفتنی است این بیمار به قیامت شده دیدار خودم فهمیدم از چه لبخند به تابوت زدی بعد سه ماه؟ حاجتی نیست به گفتار خودم فهمیدم ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): هر چه بود، از در و دیوار خودم فهمیدم حاجتی نیست به اصرار خودم فهمیدم راز حبس نَفَس و جوشش خون از سینه از فرورفتن مسمار خودم فهمیدم این که یک حادثه رخ داده در آن کوچه تنگ از نهان کردن رخسار خودم فهمیدم این که دیگر نزنی شانه به موی زینب از قنوتت به شب تار خودم فهمیدم همه گویند دگر رفتنی است این بیمار به قیامت شده دیدار خودم فهمیدم از چه لبخند به تابوت زدی بعد سه ماه؟ حاجتی نیست به گفتار خودم فهمیدم ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
غصه و غم همان کسی که تو را خانۀ گدایان بُرد و یا به قصد  جسارت به قعر  زندان بُرد... برای این که علوم از تو منتشر نشود میان لشکر با آن همه نگهبان بُرد... کجاست تا که ببیند حریم تو امروز چقدر غصه و غم از دل پریشان بُرد چقدر درد برای  طبیب آوردند مریض از  حرم تو چقدر درمان بُرد همان حرم که برای غبار آن، جبریل هزار شهپر و  یوسف هزار مژگان بُرد به قدر  ظرفیت سائلش تفضل کرد که  خضر، حکمت و تخت را  سلیمان بُرد چه شیر پرده چه شیر درنده یکسان است از این جهت که از امر  امام فرمان بُرد دل شراب هم از این مصیبتش خون است طَهور را به سرای شراب مهمان بُرد شراب بود ولی او  یزید  شام نبود مگر که چوب به سمت دهان و  دندان بُرد؟!   سید علی احمدی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
هر چه بود، از در و دیوار خودم فهمیدم حاجتی نیست به اصرار خودم فهمیدم راز حبس نَفَس و جوشش خون از سینه از فرورفتن مسمار خودم فهمیدم این که یک حادثه رخ داده در آن کوچه تنگ از نهان کردن رخسار خودم فهمیدم این که دیگر نزنی شانه به موی زینب از قنوتت به شب تار خودم فهمیدم همه گویند دگر رفتنی است این بیمار به قیامت شده دیدار خودم فهمیدم از چه لبخند به تابوت زدی بعد سه ماه؟ حاجتی نیست به گفتار خودم فهمیدم ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯