eitaa logo
کانون مداحان
26.6هزار دنبال‌کننده
21هزار عکس
21.2هزار ویدیو
197 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
یا ولی الله بر دوش خود بریز دو زلف سیاه را بالا مبر ز خسته‌دلان سوز و آه را در بست طوسی تو چه رنگی دویده است کز لطف می‌خرند سپید و سیاه را موسی عصا به کف به حریم تو پای زد تا دید می‌خرند دل من‌عصاه را زاهد تو را پسندد و رو بر خدا کند یارب مکن نصیب کسی این گناه را در حرمتت که امر خدا نیز قائم است دیدیم ایستاده سر پا الٰه را کفرم مبارک است به تبریک من بیا چرخانده‌ام به سوی رضا قبله‌گاه را ایوان تو به کعبه تفاخر نمی‌کند بر بنده فخر عیب بود پادشاه را بین تو و خدا به خدا مایل تو ام شکر خدا که برد ز من اشتباه را وقت ورود کفش سپارند خلق و ما دادیم بوسه کفش‌کن کوی شاه را مالی نداشتم ولی از جستجوی تو انداختم میان ضریحت نگاه را من در رواق آینه عکسم به طاق بود دادند بر گدا به حریم تو جاه را کفر مرا درآر و نشان جهان بده رو کن که سجده کرده‌ام آن بارگاه را محمد سهرابی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا بقیه الله مژده ای دل که جان جان آمد.. لیله القدر عاشقان آمد.. بی خود از خود شوید خسته دلان ناجی قلب خستگان آمد.. پدر.. آخرین امت ها.. با دل و جان مهربان آمد چه بگویم ز گلشن احمد حضرت صاحب الزمان آمد آمده جلوه ی رسول اللّه قاب عکس علی ولی الله سامرا شد بهشت طاهایی آمده مقتدای عیسایی زنده شد با دمش عالم هر دمش معجز مسیحایی آمده سروری کند بر دل هست در طینت ش چه آقایی نور امید فاطمه آمد.. هست این گل.. نگار زهرایی آمده حضرت عدالت خواه هر که بی او شود.. شود گمراه یوسف آمد شود خریدارش هر نبی آمده به دیدارش بسکه زیباست این گل نرگس رونقی داده حق به بازارش عاشقان صف کشیده اند یکسر عالمی شد مگر گرفتارش لطف حق شاملم شود آیا؟ که شوم عاشق و هوادارش آسمان‌ها همه چراغان شد حجه ابن الحسن نمایان شد می رسد روزگاری آن مولا.. تا که ناجی ما شود آقا... با قدومش به روز ظهور.. می شود چون بهشت این دنیا ای بقربان نغمه اش.. جانم می کند دهر جنت الاعلا بهر تعجیل او دعایی کن شادمانی کند.. مگر زهرا.. ما غلامان باب این شاهیم نوکران... بقیه الله هیم...  محسن راحت حق *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
حضرت عشق کی میاید که انتخاب شوم نوکرت میشود حساب شوم من دعاام به یمن آمینت کاش یکبار مستجاب شوم صدقه واجبم شبی باید بین راه تو فی الرقاب* شوم کاش یکبار محض دیدارت از لبان شما خطاب شوم پسر بوتراب میخواهم زیر پاهای تو توراب شوم سوختن از فراق تو کافیست از گناهم اگر عقاب شوم آخرین منجی زمین برگرد حاجتم شد فقط همین برگرد بهترین حاصل دعای همه تویی تنها گره گشای همه کاش بودی شبی میان قنوت خواهش بعد ربنای همه `یا اَبانَالرَئُوف” استغفار میکنی روز و شب برای همه دست اعمال ماست این غیبت میکشی غم شما به پای همه مامریضیم و غافل از اینکه تویی یابن الحسن دوای همه کاش میشد برای امر فرج بکنم من دعای به جای همه آخرین منجی زمین برگرد حاجتم شد فقط همین برگرد بی شما دائماً گرفتارم خسته از زندگی شدم زارم بی تو ای که ندیده میخری ام جنس بی مشتری بازارم سنگی از پیش پای تو نشده با دعا بر ظهور بردارم پرده انداخته روی چشمم معصیت باز فکر دیدارم نرسیده اگر به تو نفعم نرسد برتو کاش آزارم دوستت دارم و گناهم چیست ای گل فاطمه اگر خوارم آخرین منجی زمین برگرد حاجتم شد فقط همین برگرد  محمد داوری *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
سرت سلامت سر کویت اگر قرار من است خنده های تو نوبهار من است به جنون‌ آمده قلم امشب کلمه..واژه در حصار من است دست های دلم پر از خالیست عشق تو بین کوله بار است پی تو در به در به هر سویم آری این نیز روزگار من است زنده ام بی تو...خاک بر سرمن دفتر شعر سوگوار من است هرکجایی همیشه قلبت شاد هرکجایی سرت سلامت باد حال و روز دلم زمستان است ابر چشمم همیشه باران است رو سیاهم ولی مرا دریاب به خدا نوکرت پشیمان است به مسیح دم تو محتاجم چاره کن حال من پریشان است نیمی از قصه نیمه ی رمضان نیمه ی بعد نیمه شعبان است دائما روز و‌شب خودت آقا بر لبت ذکر یا حسن جان است هرکجایی همیشه قلبت شاد هرکجایی سرت سلامت باد سایه ات هست بر سرم آقا مثل تو نیست در کرم آقا گر بمیرم به غیر خانه ی تو عرض حاجت نمی برم آقا از تو فرمان و از همه عالم چشم آقا..نوکرم آقا بوده مهر تو از همان اول در رگ و شیر مادرم آقا میرسد روز خنده ی زهرا ای پناه همه حرم آقا هرکجایی همیشه قلبت شاد هرکجایی سرت سلامت باد تو حسینى و یا که تکرارش جلوه اى از نگاه خَمّارش بین سجاده ات دعایم کن بیش از اینها شوم گرفتارش دستِ من نیست بى قرارىِ من چه کنم؟دلبرى شده کارش تو خودت مستِ ساقى اش هستى اى فداى تو و علمدارش ماهمه گیر لطف اربابیم همه درگیر لطف بسیارش هرکجایی همیشه قلبت شاد هرکجایی سرت سلامت باد از فراقت عجیب مى سوزم وقت اَمّّن یُجیب مى سوزم آتش از تو وجود دل با من امر کن عنقریب مى سوزم حرف آتش شده،به جان خودت یاد شیب الخضیب مى سوزم تا زمانی که جان به تن دارم از غم بوى سیب مى سوزم خواب دیدم که در رکاب شما من شبیه حبیب می سوزم هرکجایی همیشه قلبت شاد هرکجایی سرت سلامت باد  آرمان صائمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ولادت حضرت عشق نام تو دوان کرده به پایت قدمم را یاد تو روان کرده دوباره قلمم را با چشم کرم کاش که بسیار ببینی ناچیزی این عرض ارادات کمم را هرچند که از برکت میلاد تو شادم پنهان نتوانم کنم انگار غمم را گفتند که یار آمده، بایست که امشب پیدا کنم و سجده بر آرم صنمم را با اینکه قسم خورده ام از باده ننوشم واجب شده تا بشکنم امشب قسمم را گل در بر و می در کف و معشوق به کام است در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است ای آمدنت مژده میلاد سحرها خورشیدی و نور است پیامت به قمرها ای جان جهان جان دو عالم به فدایت باید که بیفتند به پاهای تو سرها قنداقه ات از عرش زمین آمد و دیدند انقدر ملک آمده بسته است گذرها قرآن خدایی تو و در حال نزولی پس شب شب قدر است به فتوای خبرها دیگر گره ی کار کسی بسته نماند باز است به شکرانه ی نامت همه درها دنیای خزان دیده! بهار آمده امشب عطر قدم حضرت یار آمده امشب در حال و هوای شب بارانی هر سال گرم است سر من به چراغانی هر سال در کوچه خیابان دلم ریسه کشیدم دعوت کنمت تا که به مهمانی هرسال با شبنم اشکم سر راهت گل نرگس گل کاشته ام من به گلستانی هر سال پاداش غزل های من این است بیایی یک مرتبه در جشن غزلخوانی هر سال هم خنده به لب دارم و هم اشک به چشمم حالا منم و بی سر و سامانی هرسال می خندم و با دیده ای از عاطفه جاری می خوانمت ای حضرت باران بهاری آزاد کن این روح زبان بسته ی تن را تا بال ببخشی غزل خسته ی من را بگذار که باز از تو بگوییم و بخوانیم بگذار به وصف تو برانیم سخن را بارانی و بر راه تو چشمان کویر است زینت بده با سرو قد خویش چمن را ای سامره دلتنگ مناجات شب تو مرهم شوی ای کاش دل تنگ وطن را خون از غم هجر تو دل سنگ عقیق است ای نصر من الله! تو دریاب یمن را ای نصر من الله! که فتح تو قریب است برگرد که در غیبت تو شیعه غریب است چندیست که قلب همگان بی ضربان است با تو نفس باد صبا مشک فشان است در حنجره ات داد علی اکبر لیلاست برگرد موذن! که دگر وقت اذان است بنگر به تمنای وصال تو یگانه اشک غمت از هر مژه چون سیل، روان است ای خسرو خوبان تو به فکر همه هستی هرچند گدای تو فقط در پی نان است زخم است دوتا پلک تو از گریه به جدت گرچه سبب اشک تو یک قد کمان است ای خسرو خوبان نظری سوی گدا کن ... *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا مهدی اول به محضرِ تو ، سلام عرض میکنم از واژه های علمِ علی قرض میکنم خود را گدای کوی شما فرض میکنم آنگه ردیف و قافیه را نقض میکنم ای التیامِ خونِ شهیدان، خوش آمدی ای آخرین طلیعه ی دوران، خوش آمدی ای کاش بگذرد نَفَحاتَت از این دیار ما را بکُش به غمزه ی ابرویِ ذواالفقار
مستیم و عاشقیم و خماریم و بی قرار” 

حَیَّ عَلََی الاِقامه ی شعری به وصفِ یار 

شعری که گفته ام ، بخدا قابلی نداشت  

بیچاره آن کسی که برایت دلی نداشت 


ای ماه چارده ، ز شبت شعر میچکد  

از ذکر هایِ رویِ لبت شعر میچکد 

از کیسه های پُر رُطَبَت شعر میچکد 

از جاده ی سه شنبه شبت ، شعر میچکد 

وقتش رسیده حالِ خوشی معنوی کنیم  

شبهای جمعه ، شوقِ تو را مثنوی کنیم 


تلخ است کام و لعل محبّان، عسل تویی 

در شعرهای خط خطیِ من غزل تویی 

تلمیح و استعاره، مجاز و بدل تویی 

حَیَّ عَلَی القَصیده که خیرِالعمل تویی 

این ظلمتِ معادله را غرقِ نور کن 

حتی اگر طَرید و وحیدی، ظهور کن 


عشقِ تو را میانِ دل خود نشانده ایم  

رویِ زبان بجز سخن از تو نرانده ایم 

دانی چرا به حسرتِ روی تو مانده ایم؟ 

در کربلا، دعایِ فرج را نخوانده ایم 

غرقیم در میانِ غم و غصّه و بلا 

ما را اسیر کن وَ ببر سمت کربلا 


در کربلا به حالِ دعا زار و خسته ایم 

در انتظارِ روزِ ظهورت نشسته ایم 

دل را بجز به بندِ دخیلت نبسته ایم 

هرچند در برابر تو سرشکسته ایم، 

ما قول میدهیم که مطلوب میشویم 

ما را به جمکران ببری، خوب میشویم 


از کربلا مرا بِکِشان سویِ جمکران  

هِی هِق هِق شبانه و هِی اشکِ بی امان 

من داد میزنم بخدا رو به آسمان، 

عَجِّل عَلی ظُهُورِکَ یا صاحِبَ الزَّمان 

شعر از جمالِ رویِ تو گفتن، که ساده نیست 

ای وای بر کسی که دلش بین جاده نیست 


ما رو سیاه ها، به تو مایل نبوده ایم 

ما ارزشی به عشقِ تو قائل نبوده ایم 

ما را ببخش ، پیشِ تو قابل نبوده ایم 

در دعوت از ظهور تو یکدل نبوده ایم 

خواندیم صفحه ای ز سرودِ حیات را 

درعصرهای جمعه، دعای سمات را 


شب تا سحر به حال محبان گریستی  

اصلاً خودت بگو که کجایی و چیستی  

ای آخرین ستاره ی زهرا تو کیستی؟  

دارد تمام میشود این شعر و نیستی... 

ظلم و ستم، در آخرِ عالم شکار توست  

یک 
یا علی” بگو که جهان بی قرار توست ای اشتیاقِ عارف و آگاه ، میرسی در بین شب به منزله ی ماه ، میرسی یک روز میرسد که تو از ... *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بهار آمده امشب نام تو دوان کرده به پایت قدمم را یاد تو روان کرده دوباره قلمم را با چشم کرم کاش که بسیار ببینی ناچیزی این عرض ارادات کمم را هرچند که از برکت میلاد تو شادم پنهان نتوانم کنم انگار غمم را گفتند که یار آمده، بایست که امشب پیدا کنم و سجده بر آرم صنمم را با اینکه قسم خورده ام از باده ننوشم واجب شده تا بشکنم امشب قسمم را گل در بر و می در کف و معشوق به کام است در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است ای آمدنت مژده میلاد سحرها خورشیدی و نور است پیامت به قمرها ای جان جهان جان دو عالم به فدایت باید که بیفتند به پاهای تو سرها قنداقه ات از عرش زمین آمد و دیدند انقدر ملک آمده بسته است گذرها قرآن خدایی تو و در حال نزولی پس شب شب قدر است به فتوای خبرها دیگر گره ی کار کسی بسته نماند باز است به شکرانه ی نامت همه درها دنیای خزان دیده! بهار آمده امشب عطر قدم حضرت یار آمده امشب در حال و هوای شب بارانی هر سال گرم است سر من به چراغانی هر سال در کوچه خیابان دلم ریسه کشیدم دعوت کنمت تا که به مهمانی هرسال با شبنم اشکم سر راهت گل نرگس گل کاشته ام من به گلستانی هر سال پاداش غزل های من این است بیایی یک مرتبه در جشن غزلخوانی هر سال هم خنده به لب دارم و هم اشک به چشمم حالا منم و بی سر و سامانی هرسال می خندم و با دیده ای از عاطفه جاری می خوانمت ای حضرت باران بهاری آزاد کن این روح زبان بسته ی تن را تا بال ببخشی غزل خسته ی من را بگذار که باز از تو بگوییم و بخوانیم بگذار به وصف تو برانیم سخن را بارانی و بر راه تو چشمان کویر است زینت بده با سرو قد خویش چمن را ای سامره دلتنگ مناجات شب تو مرهم شوی ای کاش دل تنگ وطن را خون از غم هجر تو دل سنگ عقیق است ای نصر من الله! تو دریاب یمن را ای نصر من الله! که فتح تو قریب است برگرد که در غیبت تو شیعه غریب است چندیست که قلب همگان بی ضربان است با تو نفس باد صبا مشک فشان است در حنجره ات داد علی اکبر لیلاست برگرد موذن! که دگر وقت اذان است بنگر به تمنای وصال تو یگانه اشک غمت از هر مژه چون سیل، روان است ای خسرو خوبان تو به فکر همه هستی هرچند گدای تو فقط در پی نان است زخم است دوتا پلک تو از گریه به جدت گرچه سبب اشک تو یک قد کمان است ای خسرو خوبان نظری سوی گدا کن ... *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بهار آمده امشب نام تو دوان کرده به پایت قدمم را یاد تو روان کرده دوباره قلمم را با چشم کرم کاش که بسیار ببینی ناچیزی این عرض ارادات کمم را هرچند که از برکت میلاد تو شادم پنهان نتوانم کنم انگار غمم را گفتند که یار آمده، بایست که امشب پیدا کنم و سجده بر آرم صنمم را با اینکه قسم خورده ام از باده ننوشم واجب شده تا بشکنم امشب قسمم را گل در بر و می در کف و معشوق به کام است در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است ای آمدنت مژده میلاد سحرها خورشیدی و نور است پیامت به قمرها ای جان جهان جان دو عالم به فدایت باید که بیفتند به پاهای تو سرها قنداقه ات از عرش زمین آمد و دیدند انقدر ملک آمده بسته است گذرها قرآن خدایی تو و در حال نزولی پس شب شب قدر است به فتوای خبرها دیگر گره ی کار کسی بسته نماند باز است به شکرانه ی نامت همه درها دنیای خزان دیده! بهار آمده امشب عطر قدم حضرت یار آمده امشب در حال و هوای شب بارانی هر سال گرم است سر من به چراغانی هر سال در کوچه خیابان دلم ریسه کشیدم دعوت کنمت تا که به مهمانی هرسال با شبنم اشکم سر راهت گل نرگس گل کاشته ام من به گلستانی هر سال پاداش غزل های من این است بیایی یک مرتبه در جشن غزلخوانی هر سال هم خنده به لب دارم و هم اشک به چشمم حالا منم و بی سر و سامانی هرسال می خندم و با دیده ای از عاطفه جاری می خوانمت ای حضرت باران بهاری آزاد کن این روح زبان بسته ی تن را تا بال ببخشی غزل خسته ی من را بگذار که باز از تو بگوییم و بخوانیم بگذار به وصف تو برانیم سخن را بارانی و بر راه تو چشمان کویر است زینت بده با سرو قد خویش چمن را ای سامره دلتنگ مناجات شب تو مرهم شوی ای کاش دل تنگ وطن را خون از غم هجر تو دل سنگ عقیق است ای نصر من الله! تو دریاب یمن را ای نصر من الله! که فتح تو قریب است برگرد که در غیبت تو شیعه غریب است چندیست که قلب همگان بی ضربان است با تو نفس باد صبا مشک فشان است در حنجره ات داد علی اکبر لیلاست برگرد موذن! که دگر وقت اذان است بنگر به تمنای وصال تو یگانه اشک غمت از هر مژه چون سیل، روان است ای خسرو خوبان تو به فکر همه هستی هرچند گدای تو فقط در پی نان است زخم است دوتا پلک تو از گریه به جدت گرچه سبب اشک تو یک قد کمان است ای خسرو خوبان نظری سوی گدا کن ... مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗    https://zil.ink/maddahanesf ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
یا مهدی اول به محضرِ تو ، سلام عرض میکنم از واژه های علمِ علی قرض میکنم خود را گدای کوی شما فرض میکنم آنگه ردیف و قافیه را نقض میکنم ای التیامِ خونِ شهیدان، خوش آمدی ای آخرین طلیعه ی دوران، خوش آمدی ای کاش بگذرد نَفَحاتَت از این دیار ما را بکُش به غمزه ی ابرویِ ذواالفقار
مستیم و عاشقیم و خماریم و بی قرار” 

حَیَّ عَلََی الاِقامه ی شعری به وصفِ یار 

شعری که گفته ام ، بخدا قابلی نداشت 

بیچاره آن کسی که برایت دلی نداشت 

ای ماه چارده ، ز شبت شعر میچکد 

از ذکر هایِ رویِ لبت شعر میچکد 

از کیسه های پُر رُطَبَت شعر میچکد 

از جاده ی سه شنبه شبت ، شعر میچکد 

وقتش رسیده حالِ خوشی معنوی کنیم 

شبهای جمعه ، شوقِ تو را مثنوی کنیم 

تلخ است کام و لعل محبّان، عسل تویی 

در شعرهای خط خطیِ من غزل تویی 

تلمیح و استعاره، مجاز و بدل تویی 

حَیَّ عَلَی القَصیده که خیرِالعمل تویی 

این ظلمتِ معادله را غرقِ نور کن 

حتی اگر طَرید و وحیدی، ظهور کن 

عشقِ تو را میانِ دل خود نشانده ایم 

رویِ زبان بجز سخن از تو نرانده ایم 

دانی چرا به حسرتِ روی تو مانده ایم؟ 

در کربلا، دعایِ فرج را نخوانده ایم 

غرقیم در میانِ غم و غصّه و بلا 

ما را اسیر کن وَ ببر سمت کربلا 

در کربلا به حالِ دعا زار و خسته ایم 

در انتظارِ روزِ ظهورت نشسته ایم 

دل را بجز به بندِ دخیلت نبسته ایم 

هرچند در برابر تو سرشکسته ایم، 

ما قول میدهیم که مطلوب میشویم 

ما را به جمکران ببری، خوب میشویم 

از کربلا مرا بِکِشان سویِ جمکران 

هِی هِق هِق شبانه و هِی اشکِ بی امان 

من داد میزنم بخدا رو به آسمان، 

عَجِّل عَلی ظُهُورِکَ یا صاحِبَ الزَّمان 

شعر از جمالِ رویِ تو گفتن، که ساده نیست 

ای وای بر کسی که دلش بین جاده نیست 

ما رو سیاه ها، به تو مایل نبوده ایم 

ما ارزشی به عشقِ تو قائل نبوده ایم 

ما را ببخش ، پیشِ تو قابل نبوده ایم 

در دعوت از ظهور تو یکدل نبوده ایم 

خواندیم صفحه ای ز سرودِ حیات را 

درعصرهای جمعه، دعای سمات را 

شب تا سحر به حال محبان گریستی 

اصلاً خودت بگو که کجایی و چیستی 

ای آخرین ستاره ی زهرا تو کیستی؟ 

دارد تمام میشود این شعر و نیستی... 

ظلم و ستم، در آخرِ عالم شکار توست 

یک 
یا علی” بگو که جهان بی قرار توست ای اشتیاقِ عارف و آگاه ، میرسی در بین شب به منزله ی ماه ، میرسی یک روز میرسد که تو از راه میرسی ... مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗    https://zil.ink/maddahanesf ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
گل نرجس باز هم عرض ادب ذکر الفبای قلم می‌دود شور محبت به سراپای قلم ای خوشا حس من و وسعت رویای قلم می‌نشیند غزلی تازه به لب‌های قلم که جهان تشنه‌ی حق بود خوش‌آمد مهدی نور حق شمس فلق بود خوش آمد مهدی شاخه‌ی سبز ولایت به ثمر آمده است به تماشای رُخَش قرص قمر آمده است دوره‌ی زمزمه‌ی خوف به‌سر آمده است چهره‌ی مهدوی از پرده به‌در آمده است می‌تراود به فلک بوی گل از مجلس نور صلوات آمد و شد نذر گل نرگس نور عرش را یکسره آذین به صفا بست خدا پر جبریل امین کرد جنون را زیبا همه شادند که روشن ز جمالش همه‌جا حسنِ عسکری آقای جهان شد بابا بنویسید زمین باز تجلا دارد کودک دست حسن جلوه‌ی طاها دارد آمد آن گل که گلستان به جمالش مبهوت آمد آن حق که دو دنیا ز جلالش مبهوت آمد آن نور که ایمان به کمالش مبهوت آمد آن عشق که چشم از خط و خالش مبهوت مهدی فاطمه موعود خدا نور نجات به جمالش به جلالش به کمالش صلوات سامرا چشم تو روشن که پر از نور شدی مهو نورانیت چشمه‌ی منظور شدی غرق لبخند و سرور و غزل و شور شدی به مبارک سحری عاشق و مسرور شدی سامرا آمدن عید مبارک بادت مهدی آمد که شود باز شب میلادت بیرق شیعه بلند است که باران بارید قطره قطره شرف از وسعت ایمان بارید ابر بر خاطره‌ی دشت پریشان بارید اشک بر جان هراسان بیابان بارید اهل بیت آینه‌بندان و غزل‌خوان که ز نور پسر نرجس و فرزند حسن کرد ظهور ای سلام احدیت به تو یا مهدی جان همه‌ی شوق نبوت به تو یا مهدی جان رونق شعر ولایت به تو یا مهدی جان شادی و مهر و محبت به تو یا مهدی جان منتظر بود بشر تا هدف ابراز شود دری از روضه‌ی جنت به رخش باز شود ای خوش آن لطف که از جانب ایزد باشد مست گرداند و بی‌وقفه و ممتد باشد مهرورزی کند و سخت زبانزد باشد مثل زهرا و علی مثل محمد باشد جلوه کرد آن گل نرگس که جلایی دارد پای تا سر به خدا رنگ خدایی دارد شکر بی‌حد که خدا فاصله‌ها را برداشت عرش را زمزمه‌ی غیبت کبرا برداشت خاک را رایحه‌ی یوسف زهرا برداشت آخرین میوه شد از باغ تجلا برداشت دلبر و آیت و آیینه‌ی معبود آمد حجت حضرت حق مهدی موعود آمد عاشقان خوشه‌ی انگور به تاک افتاده هر که سرمست نشد، سخت هلاک افتاده چون در آیینه هوای رخ پاک افتاده از نگاه تر ما اشک به خاک افتاده دست‌ها غرق ق ... مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗    https://zil.ink/maddahanesf ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
سرت سلامت سر کویت اگر قرار من است خنده های تو نوبهار من است به جنون‌ آمده قلم امشب کلمه..واژه در حصار من است دست های دلم پر از خالیست عشق تو بین کوله بار است پی تو در به در به هر سویم آری این نیز روزگار من است زنده ام بی تو...خاک بر سرمن دفتر شعر سوگوار من است هرکجایی همیشه قلبت شاد هرکجایی سرت سلامت باد حال و روز دلم زمستان است ابر چشمم همیشه باران است رو سیاهم ولی مرا دریاب به خدا نوکرت پشیمان است به مسیح دم تو محتاجم چاره کن حال من پریشان است نیمی از قصه نیمه ی رمضان نیمه ی بعد نیمه شعبان است دائما روز و‌شب خودت آقا بر لبت ذکر یا حسن جان است هرکجایی همیشه قلبت شاد هرکجایی سرت سلامت باد سایه ات هست بر سرم آقا مثل تو نیست در کرم آقا گر بمیرم به غیر خانه ی تو عرض حاجت نمی برم آقا از تو فرمان و از همه عالم چشم آقا..نوکرم آقا بوده مهر تو از همان اول در رگ و شیر مادرم آقا میرسد روز خنده ی زهرا ای پناه همه حرم آقا هرکجایی همیشه قلبت شاد هرکجایی سرت سلامت باد تو حسينى و يا كه تكرارش جلوه اى از نگاه خَمّارش بين سجاده ات دعايم كن بيش از اينها شوم گرفتارش دستِ من نيست بى قرارىِ من چه كنم؟دلبرى شده كارش تو خودت مستِ ساقى اش هستى اى فداى تو و علمدارش ماهمه گیر لطف اربابیم همه درگیر لطف بسیارش هرکجایی همیشه قلبت شاد هرکجایی سرت سلامت باد از فراقت عجيب مى سوزم وقت اَمّّن يُجيب مى سوزم آتش از تو وجود دل با من امر كن عنقريب مى سوزم حرف آتش شده،به جان خودت ياد شيب الخضيب مى سوزم تا زمانی که جان به تن دارم از غم بوى سيب مى سوزم خواب دیدم که در رکاب شما من شبیه حبیب می سوزم هرکجایی همیشه قلبت شاد هرکجایی سرت سلامت باد  آرمان صائمی مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗    https://zil.ink/maddahanesf ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
بهار آمد بهار آمد و عطری به هر دیار زدند به جای‌جای زمین نقشی از بهار زدند فرا رسیدن نوروز و موکب گل را به نغمه جارچیان بهار جار زدند... به هر کجای در آید نسیم، عطرافشان مگر که بر نَفَسش بوی زُلف یار زدند به روی جامۀ سبزی که بر تنش کردند هزار برگ به پیراهن چنار زدند هزارها عَلَم سرخ و زرد و آبیِ گل به این نوید به گلزار و کوهسار زدند... شکوه موکب میلاد حضرت مهدی‌ست که بر زمین و زمان این همه نگار زدند رسید مهدی موعود کز ولادت او به فرق عشق و وفا تاج افتخار زدند... عصارۀ همه گل‌های احمدی مهدی‌ست گُلِ همیشه بهار محمدی مهدی‌ست طلایه‌دار سحرگاه نور می‌آید امير قافلۀ شوق و شور می‌آید... گشوده پنجرۀ نور بر زمین و زمان امام نور که در سال نور می‌آید امام يازدهم را به شادی و تبريک مَلَک ز هر طرفی در حضور می‌آید به منزل دل ویران ما بُوَد نزدیک طنین قافله کز راه دور می‌آید ز شوق تابش این آفتاب آزادی ز ذرّه ذرّه سرود سرور می‌آید پس از سه روز سفر در عوالم ملکوت ز ميهمانی ربِّ غفور می‌آید ز غیب یافته اَلواح مهدویّت را کَلیم عالَم رَجَعت ز طور می‌آید... بود کريم و همين بس کرامتش که مدام از او عنايت و از ما قصور می‌آید عصارۀ همه گل‌های احمدی مهدی‌ست گُلِ همیشه بهار محمدی مهدی‌ست نظام‌بخش جهان و جهانِ جان مهدی‌ست امام منتقم و صاحب‌الزمان مهدی‌ست کسی که عدل علی را به معنی اعلی برای نوع بشر آرَد ارمغان مهدی‌ست کسی که با کلماتش به ظاهر و باطن کتاب حُسن خدا راست ترجمان مهدی‌ست کسی که رجعت والای صالحان زمین برای یاری او می‌شود عیان مهدی‌ست کسی که فیض نگاه ولایتش امروز نگاهدار زمین است و آسمان مهدی‌ست وجود او همه لطف است و غیبتش همه لطف کمال لطف خدا بر جهانیان مهدی‌ست... کسی که زمزمۀ عاشقانه‌اش آرد نزول بارش رحمت به انس و جان مهدی‌ست... عصارۀ همه گل‌های احمدی مهدی‌ست گُلِ همیشه بهار محمدی مهدی‌ست... سید رضا مؤید مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗    https://zil.ink/maddahanesf ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
موعودِ خدا اگر خورشید علیَ الظاهر چراغِ روشنی دارد میانِ سینه اش امّا غمِ ناگفتنی دارد اگر هر موجِ دریا سر به پای صخره میکوبد اگر باد از دلِ دنیا غباری را نمی روبد اگر دست از سرِ عالم، زمستان برنمی‌دارد اگر باران به روی صورتِ خلقت نمی بارد اگر بویِ بهار از هفت سین بیرون نمی آید اگر اخبار فتح از شاخه ی زیتون نمی آید اگر چرخِ فلک دیگر به نفع ما نمی چرخد اساساً چرخِ خوشبختی در این دنیا نمی چرخد اگر زور و زر و تزویر جایی دست و پا کرده اگر تبعیض، مردم را چنین از هم جدا کرده زمین خواری اگر عادت شده در بینِ نا اهلان اگر مخفی شده گرگی میانِ خرقه ی ایمان ‌دلیل این تناقض ها و صدها نابسامانی همین که منجیِ عالم تو پیدایی و پنهانی تو جانانِ رسول الله و موعودِ خداوندی که زخمِ کهنه ی دل را به یک لبخند میبندی عدالتخواهی از نسلِ امیرالمؤمنینی تو عدالت گسترِ هفت آسمان ها و زمینی تو امیدِ آخرِ مستضعفان و سائلان هستی تو پشتیبانِ گرمِ مردمانِ بی زبان هستی زمانی که انا المَهدی به لب آهسته می‌آیی شبیه نیمه ی ماهی که خو کرده به زیبایی بیا تَر کن لب خشکیده ی امواج دریا را بیا پُر کن دو دستِ خالی و محتاج دنیا را بیا و با نفس هایت دو عالم را بهاری کن بیا و جای اجداد غریبت شهریاری کن بیا آقا ببین دلشوره های عاشقانت را دخیل زائران در جای جایِ جمکرانت را بیا از بامِ کعبه خطبه کن شرح قیام‌َات را بیا که مادرت در بینِ کوچه برده نامت را بیا که عمه جانت از صمیمِ دل دعا کرده تو را مضطر میانِ خیلِ نامحرم صدا کرده بیا ای منتقم،خون حسینت بر زمین مانده بیا که سر به روی نیزه و پیکر زمین مانده میلاد فریدنیا مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗    https://zil.ink/maddahanesf ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
حضرت عشق کی میاید که انتخاب شوم نوکرت میشود حساب شوم من دعاام به یمن آمینت کاش یکبار مستجاب شوم صدقه واجبم شبی باید بین راه تو فی الرقاب* شوم کاش یکبار محض دیدارت از لبان شما خطاب شوم پسر بوتراب میخواهم زیر پاهای تو توراب شوم سوختن از فراق تو کافیست از گناهم اگر عقاب شوم آخرین منجی زمین برگرد حاجتم شد فقط همین برگرد بهترین حاصل دعای همه تویی تنها گره گشای همه کاش بودی شبی میان قنوت خواهش بعد ربنای همه `یا اَبانَالرَئُوف” استغفار میکنی روز و شب برای همه دست اعمال ماست این غیبت میکشی غم شما به پای همه مامریضیم و غافل از اینکه تویی یابن الحسن دوای همه کاش میشد برای امر فرج بکنم من دعای به جای همه آخرین منجی زمین برگرد حاجتم شد فقط همین برگرد بی شما دائماً گرفتارم خسته از زندگی شدم زارم بی تو ای که ندیده میخری ام جنس بی مشتری بازارم سنگی از پیش پای تو نشده با دعا بر ظهور بردارم پرده انداخته روی چشمم معصیت باز فکر دیدارم نرسیده اگر به تو نفعم نرسد برتو کاش آزارم دوستت دارم و گناهم چیست ای گل فاطمه اگر خوارم آخرین منجی زمین برگرد حاجتم شد فقط همین برگرد  محمد داوری مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗    https://zil.ink/maddahanesf ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
قرار عاشقی برای خاک پای دوست سربه درد میخورد برای عاشقی فقط جگر به درد میخورد سوی کریم آمدن بدون پر نمیشود بده پری که در هوات پر بدرد میخورد شکستن دل مرا به گردنت بگیر زود که وقت درد دل دوچشم تر به درد میخورد کمی زخون دل برای من هنوز مانده است قبول کن کم مرا اگر به درد میخورد به جمکران که میروم به عرش هم رسیده ام برای سیرتا خدا سفر به درد میخورد شب آمد و تب وصال روی جان ما نشست زمان به انتظار صاحب الزمان ما نشست شبی که قدر را به هم طرازیش کشیده است شبی که جبرئیل هم به سامرا رسیده است شب است و تا اذان صبح پلک هم نمیزنیم قرار عاشقی ما حوالی سپیده است بنا شده که غرب را به زیر دین خود برد اگر امام ما زنی ز روم برگزیده است به مادر پیمبران کشیده مادرت اگر کسی دراو نشانه های مادری ندیده است نُریدُ أن نَمُنّ خواندی و همه خبر شدند خدا تورا برای یک قیامت آفریده است تو از مسیح برتری مسیح هم گدای توست اگر که مرده زنده میکند به اقتدای توست بنای جلوه کن شبی برایمان اگرکه شد سری بزن به ما میان جمکران اگر که شد رسالت پیمبرانه وعده ظهور توست ببخش جان به وعده پیمبران اگرکه شد شبیه مرعشی عقیق خویش را به ما بده فقیر را به تخت سلطنت رسان اگرکه شد میان راه گم شدم که سید احمدم کنی  بیا دوباره راه را بده نشان اگرکه شد به حج رسیده ام که باتو محرم حرم شوم قرار ما غروب، زیرسایبان اگر که شد اگرچه راه بسته شد منا بدست آمده ثواب حج ز انتظار ما بدست آمده اگرچه با گناه باخدا شدن نمیشود نگو به بی پناه ها گدا شدن نمیشود نخواه تا به خانه کسی به جزشما رویم نخواه چون فقیر جز شما شدن نمیشود زمین که میخوریم با دمت بلند میشویم به جز تو هیچکس عصای پاشدن نمیشود تو لطف کرده ای که ما سریع جاگرفته ایم وگرنه بین خیمه ی تو جا شدن نمیشود دوبار گریه کردنت به صبح و شب نشانه ایست که داغدار غیر کربلا شدن نمیشود به اعتبار حرف تو به عشق خو گرفته ایم شب ولادت است و روضه عمو گرفته ایم عمو نگو بگو پرنده ای که پر شکسته شد کنار نخل رفت و شاخه با ثمر شکسته شد عمود یک تجسم خجالت از رباب بود زشرم مشک پاره بود اگر که سرشکسته شد چقدر استخوان او به ضرب تیرها شکست چقدر تیر رفت و بین چشم تر شکسته شد سری به روی خاک رفت و روی دامنی رسید و بغض مادری ز دیدن پسر شکسته ... مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗    https://zil.ink/maddahanesf ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
یا صاحب الزمان(عج) امشب خدا از مصطفی تصویرسازی می کند بار دگر با نام حیدر عشقبازی می کند بر عالمی با شاهکارش سرفرازی می کند خواهد موذن آورد صوتش حجازی می کند در خَلق و خُلق و منطقش چون مصطفی آرد پدید یک یا علی گفت و علیِ دیگری را آفرید الله اکبر گفت حق خاکِ گِلش را آب داد یک بار دیگر موج زلف مصطفی را تاب داد یا از یَم جودش به ثارالله دُرّ ناب داد بهتر بگویم بر حسینش گوهری نایاب داد شبه نبی، نامش علی ،جودش حسن ،زهرا نسب فخر جوانان جهان، پور حسین شاه عرب جبریل با خیل ملک از عرش اعلا آمده ست همراه تبریک خداوند تعالی آمده ست تهلیل گو تسبیح گو در بیت مولا آمده ست مه پاره ای بیند که از دامان لیلا آمده ست شاید که وحی آرد بر او پندارد او پیغمبر است جبریل حیران مانده احمد یا علی اکبر است تفسیر قران می کند با وضحیِ روی او و الیل میخواند حسین با طُرّهء گیسوی او بوسه زند بر روی ماه و مصحف نیکوی او مدهوش گردد از شمیم یاس و عطر و بوی او شکّر سخن شیرین دهن نامی جلی را میبرَد بعد از محمد در اذان نام علی را میبرَد در آسمان ماه است این و اندر زمین شاه است این شهزاده ای با مکنت و با شوکت و جاه است این بر خَلق عالم چون امامان هادی راه است این شیخ و فقیه و عالم و هم آیت الله است این با معجزات احمدی هر لحظه موسایی کند با هر دم جانپرورش هر دم مسیحایی کند طفل دبستان تو ای، شیر شکر آمیخته صدها هزاران مجتهد هر عالم و فرهیخته بر مقدم تو آسمان بی حد ستاره ریخته بر بیت لیلا و حسین خورشید و مه آویخته بار دگر در آسمانها و زمین غوغا شده آمد علیِ اکبر و مولای ما بابا شده آن سبزپوش هاشمی سربند زهرا بر جبین آمد برون از خیمه گه رخصت گرفت از شاه دین فرمود گامی در برم زن ای جوان نازنین هو یا علی گو ای علی وانگه نشین بر صدر زین باید تمام دشت با نام علی آذین شود با یا علی گفتن دهان و کام تو شیرین شود شهزاده ی فرخ لقا در صولت پیغمبری خُودش به سر ، جوشن به تن در دست تیغ حیدری با قامتی محشر علی، خواهد نماید، محشری هنگامه ها بر پا کند در هیبت جنگاوری در کف چو رقصد تیغ او مستی کند خیل ملَک جبریل بانگ لافتی خواهد بخواند در فلک یک لافتی الا علی لا سَیف الّایی دگر باید بخواند جبرئیل در مدح مولایی دگر کی مادر گیتی چو تو زاید دلارایی دگر باید حسین دیگری آید و لیلایی دگر وصف تو را در آسمان ها می نماید جبرئیل  ... مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗    https://zil.ink/maddahanesf ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
یا ولی الله بر دوش خود بریز دو زلف سیاه را بالا مبر ز خسته‌دلان سوز و آه را در بست طوسی تو چه رنگی دویده است کز لطف می‌خرند سپید و سیاه را موسی عصا به کف به حریم تو پای زد تا دید می‌خرند دل من‌عصاه را زاهد تو را پسندد و رو بر خدا کند یارب مکن نصیب کسی این گناه را در حرمتت که امر خدا نیز قائم است دیدیم ایستاده سر پا الٰه را کفرم مبارک است به تبریک من بیا چرخانده‌ام به سوی رضا قبله‌گاه را ایوان تو به کعبه تفاخر نمی‌کند بر بنده فخر عیب بود پادشاه را بین تو و خدا به خدا مایل تو ام شکر خدا که برد ز من اشتباه را وقت ورود کفش سپارند خلق و ما دادیم بوسه کفش‌کن کوی شاه را مالی نداشتم ولی از جستجوی تو انداختم میان ضریحت نگاه را من در رواق آینه عکسم به طاق بود دادند بر گدا به حریم تو جاه را کفر مرا درآر و نشان جهان بده رو کن که سجده کرده‌ام آن بارگاه را محمد سهرابی مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗    https://zil.ink/maddahanesf ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
مولای من به چشم روشنی شام تار منتظرم به صبح -آن قسم آشکار- منتظرم بیا که عید بیاید به خانه‌ی دل ما حضور سبز تو را ای بهار منتظرم اگرچه دیر شده با گذشت اینهمه سال به حکم مطلق پروردگار منتظرم تورا نخواستم آنگونه‌ای که باید خواست شبیه مردم اهل شعار منتظرم زمانه می‌گذرد نا امید ؛ اما من به رغم خستگی روزگار – منتظرم هنوز آمدنت آرزوی عقربه هاست به دیرپایی این انتظار منتظرم تو را ندارم و از هرکسی ندارترم کجاست آن کرم بی‌شمار ؟ منتظرم میان روضه هوای مدینه پیچیده به خاک چادر آن بی مزار منتظرم  محمد حسن بیات‌لو مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗    https://zil.ink/maddahanesf ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
یا ولی الله دلم افتاده در دامی که هجران است تاوانش نه دارم پای در راهش نه دستی بر گریبانش همان که طلعتش امشب نمایان گشت بر عالم همان که شد زمین آباد از بوی بهارانش همان که چشمه می‌جوشد به اذن برق چشمانش همان که موج می آید به رقص از حکم طوفانش همان که آخرین مرد زمان است و ملک روزی به بالا می‌برد از سفره ی پر فیض احسانش غلام حلقه در گوشم به درگاه همان شاهی که بهجت ها چو موری خوانده اند او را سلیمانش سلیمان می‌برد حسرت مگر روزی رسد یک دم در آن چادر که جا دارد شود با فخر دربانش تفاخر میکنم بر آسمان با این غلامی چون سلاطین رشک می‌ورزند بر جاه غلامانش فضای روز روشن می‌شود از روی رخشانش به زلف تیره اش شب میشود هر شام حیرانش ز حسن جلوه اش این بس که مه مانده است حیرانش چه گویم از کمالاتش که خورشید است سوزانش سمن سوسن شقایق یاس نرگس نسترن هر گل گرفت از باد عطر و باد از طرف گلستانش نمیدانم که عنبر یا که مشک و یا گلاب است این ولی دانم همه ذرات گردیدند خواهانش غریب و سائلانه پر گرفتم تا سر کویش خرید و مهربانانه نشاندم بر سر خوانش نمک گیر عطایش گشتم و غافل که یک عمری شکستم حرمت هم نان او را هم نمکدانش رسیدم تا به جایی که به پاس مهر او باید هزاران جان ناقابل کنم یکجا به قربانش گرفتم در کف خود دل که می‌گوید تپش هایش خداوندا رسان بر من هزاران تیر مژگانش فقط تنها همین که سایه دارد بر سر دنیا اگر عالم فدا گردد نشاید کرد جبرانش چنان خورشید می‌تابد به ذره ذره ی عالم وَ می‌گردد به گِردش آسمان با کل کیهانش اگر با جوهر دریا نویسم از مقاماتش نه تفسیرش توان کردن نشاید بود امکانش هزاران دفتر و دیوان نوشتند از ازل شاید بگویند این همه شاعر یکی از جمع عنوانش نمیدانم چه خواهد کرد با دل جلوه ی رویش کسی که کرده مجنون عالمی را روی پنهانش هزاران نسخه دارد زخم دل اما یقین دارم به غیر از او ندارد کس توان از بهر درمانش نشسته کنجی و دست دعا دارد برای ما جهان هم این دعا دارد رسد این هجر پایانش الا ای منتقم ای وارث تیغ دو دم ،آقا قسم بر اضطرار زینب و حال پریشانش بیا و انتقام سینه ی مجروح را بستان که تا جان در بدن داریم ما ، هستیم گریانش بیا تفسیر کن آیات قرآنی که از نیزه به گوش آمد ولی خواندند دونان نامسلمانش خدایا کن مهیا تا که زهرا آید و گیرد به دست ساقی بی دست خون از پای چشمانش داریوش جعفری مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗    https://zil.ink/maddahanesf ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
یا صاحبَ الزَّمان قسم به آب..، به روز نخستِ پیدایِش قسم به باد..، به طوفانِ عاصیِ سَرکِش قسم به خاک..، به آن کوه‌های بی جنبش قسم به شعله‌ی خورشید، وقت هر تابش دلیل خلقت ربّانی جهان آمد بگو به اهل زمین، صاحبَ الزَّمان آمد زبان گشودی و تا عرش ذکر «یارب» رفت قلم به دست گرفتی، دل مُرَکَّب رفت نفس کشیدی و بادصبا..، مؤدَّب رفت دمی که پرده گرفتی ز چهره‌ات..، شب رفت به یُمن طَلعَت رویِ تو می‌کنم خیرات به آخرین سحرِ آلِ صُبح‌دم صلوات نسیم، عطر تو را هر کجاست، می‌جوید تو آن گُلی که زمانِ بهار می‌روید خوشا مشامِ تَری که «وصال» می‌بوید به قول خواجه‌ی شیرازمان که می‌گوید: «به حُسن و خُلق و وَفا کس به یار ما نرسد به یارِ یک‌جهتِ حق‌گزارِ ما نرسد» چه یوسفی‌ست که هجرش کشیدنی باشد! غم فراق ظهورت چشیدنی باشد چِقَدر ناز نگاهت خریدنی باشد علی علیِ لب تو شنیدنی باشد به عشق ذکر تو، ذاکر شویم..، می‌چسبد نجف کنار تو زائر شویم می‌چسبد نیازِ اهل یقین را شکوه ناز، تویی برای قبله‌ی توحیدیان نماز، تویی دری که سمت خداوند گشته باز، تویی قسم به بیتِ خدا، فارس الحجاز تویی به کعبه تکیه بده صبح روز سروری‌ات سرم فدای دم ذوالفقار حیدری‌ات تمام می‌شود این هجر ناتمام آقا به احترام تو دنیا کند قیام آقا فقیر سفره‌ی تو می‌شوم مدام آقا کریم زاده‌ی نسل حسن، سلام؛ آقا شبیه جد کریمت، سخاوتت علنی است کرامت تو به قرآن کرامتِ حسنی است کلام نافذ تو واژه واژه بی همتاست نگاه آبیِ تو بی کرانه‌ی دریاست فقیر کوی تو بودن عروج هرچه گداست محبت تو شبیه محبت زهراست شبیه فاطمه پُر دامنه است شوکت تو چقدر حضرت زهرایی است خصلت تو صدای بانگ اذانِ چهارده معصوم تپش..، تپش..، ضربانِ چهارده معصوم ای آخرین جریانِ چهارده معصوم عزیزِ فاطمه‌جانِ چهارده معصوم تویی که منتقم خون فاطمه هستی به داستان خداوند، خاتمه هستی برای نوح، دمت ساحلی به دریا شد مسیح، ذکر تو را بُرد..، کور بینا شد خلیل با مدد تو بلای بت‌ها شد ولایت تو عصایی به دست موسی شد شروع نقطه‌ی توحید هر قیام، تویی رسول‌های اولوالعزم را امام تویی به شعله می‌کشدم آن غم شب‌افروزم شبیه شمع، سحرهای هجر می‌سوزم هنوز چشم به فصل وصال می‌دوزم تویی مُحول الاَحوالِ عید نوروزم نوید آمدن تو پیام امّید اس ... مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗    https://zil.ink/maddahanesf ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
یا مهدی هرچه که داریم از اعتبار کریم است شُکرِ خدا کارِ ما کنارِ کریم است هرچه به ما می‌دهند از اول خلقت محض گُلِ روی روزگارِ کریم است روزی ما شُکرِ حق به دست کسی نیست تا که در این خانه سفره‌دارِ کریم است ما نه فقط جبرئیل هم سرِ هر صبح منتظرِ سیبِ آبدارِ کریم است گر لبِ ما سرخ شد از خونِ جگر نیست روزی ما شاخه‌ی انارِ کریم است تا جگری سوخت از آن سرمه کشیدیم دیده‌ی عشاق وام‌دارِ کریم است جلوه نما بنگرم جمالِ علی را تا که ببینم علی و آلِ علی را وارث قدوسی قداست زهرا صاحب سجاده‌ی سیادت زهرا ثانیه‌ها جمعه‌ها زمان طلوع است تکیه به کعبه بزن به ساحت زهرا قسمتِ پیر و جوان ما که نگردید کاش شود دیدن تو قسمت زهرا دیده‌ی دلدادگان به فتح تو مانده است تا برسد دست ما به تربت زهرا زُلف بر افشان که پنج آینه بینیم محشر کبری نما قیامت زهرا خانه‌ی عشاق را که سیل غمت برد بر سر ما مانده لیک منتِ زهرا عاشقی ما تویی جمال محمد عشق محمد بس است و آل محمد چشم به دیدار توست شاه خراسان تا که بیایی شبی به گوشه‌ی ایوان کیستی ای آتش وجود پیمبر کیستی ای مرتضی را همه‌ی جان گوش به فرمان توست تمامی گیتی تا که بباری دوباره حضرت باران گفت که خدمت کند – حجت صادق-* گر تو بیایی توراست خادم و دربان حیرت محضیم از این حدیث از آن شأن بیت فؤاد آورم زِ خطه‌ی کرمان** `گر مُتِمَسِک شود به ذِیلِ تو ابلیس باز مقرب شود به درگه رحمان” سوی تو ما حاملِ سلامِ رضائیم لشکر ایرانیِ امام رضائیم غیرتِ حیدر تبارِ فاطمه برگرد ختم کن این انتظارِ فاطمه ، برگرد صبح ظهور تو روز گرم تقاص است بارِ دگر بر مزارِ فاطمه برگرد لشکر تو لشکرِ علی و حسین است حضرتِ دُل دُل سوارِ فاطمه برگرد یک طرفت اکبر است و یک طرف عباس با دو دمِ ذوالفقارِ فاطمه برگرد میمنه و میسره‌ها باز بپاشند با دو یلِ تیغدارِ فاطمه برگرد زود بیا و جگر شیعه خنک کن ای همه ، دارو ندار فاطمه برگرد پیش تو باید که دید قامت عباس بر سر دوش تو هست رایت عباس راه تو جمع شهادت است و شهود است راه خدایی است که آغوش گشوده است لطف تو آری کرامت حسنین است خشم تو باری عذاب قوم ثمود است راه تو روشن تر از طلألؤِ خورشید وسعتِ تا ... مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗    https://zil.ink/maddahanesf ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
آیه‌ی موعود سلام می‌نویسیم که دلدار بخواند ما را کاشکی نامه‌رسانی برساند ما را چه بگوییم که اعدام صدا آزاد است می‌نویسیم، قلم منتقم فریاد است بسم‌ربّ‌الْقلم؛ ای آیه‌ی موعود سلام! از لبِ تشنه‌لبان می‌چکد «ای رود سلام!» اگر از حال دل بی‌خبران جویایی اگر از بغضِ نگاهِ نگران جویایی ... غصه‌ای نیست، به جز غربتِ جان‌فرسایت نیست غم؛ جز غمِ هجرانِ جوان‌فرسایت چشم‌مان کور شد از بسکه ندیدیم تو را گوش‌مان کر شده از بس نشنیدیم تو را دل‌مان گوشه‌ای از بی‌خبری‌ها پوسید لب‌مان نامِ تو را جای قدومت بوسید چه بگوییم، نگفته همه را می‌دانی نامه‌ای را که نوشته نشده می‌خوانی الغرض؛ بی سپری در دلِ دشمن سخت است تکیه بر دوستیِ باد سپردن سخت است گرگ‌های دِهِ ما میش، نه؛ چوپان شده‌اند دُزدهامان جلوی قافله پنهان شده‌اند آنکه اجدادِ تو را تا به پیمبر کشته روضه در روضه خودش را سرِ منبر کشته لشکرِ بی‌خبران از خبرت می‌گویند دشمنانِ پدرت؛ از پدرت می‌گویند گرچه خود دشمن عَدل‌اند، ولی می‌گویند عمروعاصان سخن از عدلِ علی می‌گویند شمرکیشانِ زمان دورِ سرت می‌گردند کوفیان؛ دور و برِ نامه‌برت می‌گردند جمعه‌ی وصل، در آوار زمان پیر شده روز موعود بیا؛ آمدنت دیر شده کاش تا خیمه‌‌ی سبزت قدمی پل بزنیم پیش چشمان ترت حرفِ تغزّل بزنیم ... پادشاها! چقدَر دردِ نداری سخت است بین آبادی خود؛ بی کس و کاری سخت است اشک، شد دانه‌ی تسبیح و زمین را پُر کرد با چنین سیلِ غمی لحظه‌شماری سخت است وسط لشکری از دشمنِ باران دیده ابر باشی ولی از ترس، نباری سخت است از سرِ «منتظِرآبادِ ظهورت» بروی دل به صحرای غریبی بسپاری سخت است در زمینی که به عشقت شده نرگس‌کاری مثلِ هر جمعه؛ گُلِ اشک بکاری سخت است گوشه‌ی شهرِ چراغان شده از میلادت سر به دیوار غریبی بگذاری سخت است گر چه حرف از تو دروغی‌ست، که در تکرار است بینِ ما بی عملان مردِ عمل بسیار است جاده‌ی چشمِ نگاهِ نگران مرطوب است یوسف از راه بیا؛ شهر پر از یعقوب است جانِ «عَجّل فَرج»؛ ای روح دعا منتظریم «منتَظَر» با دلِ‌مان راه بیا منتظریم!  رضا قاسمی مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗    https://zil.ink/maddahanesf ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
نگار من دل پریشانم، نگار دل پریشانم کجاست یوسف خیمه نشینم، ماه کنعانم کجاست آیه ی مستور در تفسیر قرآنم کجاست در پس این ابرها،خورشید پنهانم کجاست آی مردم، تک سواری را که میخوانم کجاست من فدای آن کسی که در کنارم هست و نیست روز و شب دنبال من، دنبال کارم هست و نیست سالهای سال را چشم انتظارم هست و نیست بیقرارم چون فقط او بیقرارم هست و نیست غمگسارم، مهربانم،جان جانانم کجاست مانده ام با این شب یلدای طولانی شده اینهمه امروز یا فردای طولانی شده اینهمه جنگ و جدل دعوای طولانی شده اینهمه کشتار و این صف های طولانی شده شد جهان تسخیر موران، پس سلیمانم کجاست زخم تر شد زخم های دردناک ما چقدر ضجه آقا متانا و نراک ما چقدر ؟ شرحه شرحه سینه های چاک چاک ما چقدر ؟ داغِ اجسادِ شهید بی پلاک ما چقدر ؟ گریه های بی ریا، سوز شهیدانم کجاست از می آلوده دنیا شدم مست و ندید من گنه کردم ولی چشمان خود بست و ندید دید که این بی حیا با دیگران هست و ندید توبه های من شکست او عهد نشکست و ندید آنکه او راپیر کرده عهد و پیمانم کجاست نوکر بیچاره این خانه را یادش نرفت شد خریدار من و بیعانه را یادش نرفت مادرش جاروکش ویرانه را یادش نرفت روضه خوان دختری دردانه را یادش نرفت گفت باباجان نمی‌دانی که دندانم کجاست ؟ دختر زهراست رخسارش به زهرا می رود هر کجا که می رود با قامتی تا می رود بیت الاحزان که ندارد پس کجاها می رود آخرش پیش سر بابا ز دنیا می رود من دلم این روزها اصلاً نمیدانم کجاست این مصیبتها همه بعد پیمبر شد شروع از دم دیوار ، از پهلوی مادر شد شروع داغ ما از میخ های داغ ، از در شد شروع بستن دست اسیر از دست حیدر شد شروع فاطمه آمد به هوش و گفت علی جانم کجاست خواست بردارد علی نعلین پایش رانشد خواست بر دوشش نگهدارد عبایش را نشد خواست زهرا نشنود سوز صدایش را نشد خواست در کوچه نبیند دستهایش را نشد تا غلافی خورد زهرا گفت: سلمانم کجاست رضا دین پرور مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗    https://zil.ink/maddahanesf ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
یا صاحبَ الزَّمان قسم به آب..، به روز نخستِ پیدایِش قسم به باد..، به طوفانِ عاصیِ سَرکِش قسم به خاک..، به آن کوه‌های بی جنبش قسم به شعله‌ی خورشید، وقت هر تابش دلیل خلقت ربّانی جهان آمد بگو به اهل زمین، صاحبَ الزَّمان آمد زبان گشودی و تا عرش ذکر «یارب» رفت قلم به دست گرفتی، دل مُرَکَّب رفت نفس کشیدی و بادصبا..، مؤدَّب رفت دمی که پرده گرفتی ز چهره‌ات..، شب رفت به یُمن طَلعَت رویِ تو می‌کنم خیرات به آخرین سحرِ آلِ صُبح‌دم صلوات نسیم، عطر تو را هر کجاست، می‌جوید تو آن گُلی که زمانِ بهار می‌روید خوشا مشامِ تَری که «وصال» می‌بوید به قول خواجه‌ی شیرازمان که می‌گوید: «به حُسن و خُلق و وَفا کس به یار ما نرسد به یارِ یک‌جهتِ حق‌گزارِ ما نرسد» چه یوسفی‌ست که هجرش کشیدنی باشد! غم فراق ظهورت چشیدنی باشد چِقَدر ناز نگاهت خریدنی باشد علی علیِ لب تو شنیدنی باشد به عشق ذکر تو، ذاکر شویم..، می‌چسبد نجف کنار تو زائر شویم می‌چسبد نیازِ اهل یقین را شکوه ناز، تویی برای قبله‌ی توحیدیان نماز، تویی دری که سمت خداوند گشته باز، تویی قسم به بیتِ خدا، فارس الحجاز تویی به کعبه تکیه بده صبح روز سروری‌ات سرم فدای دم ذوالفقار حیدری‌ات تمام می‌شود این هجر ناتمام آقا به احترام تو دنیا کند قیام آقا فقیر سفره‌ی تو می‌شوم مدام آقا کریم زاده‌ی نسل حسن، سلام؛ آقا شبیه جد کریمت، سخاوتت علنی است کرامت تو به قرآن کرامتِ حسنی است کلام نافذ تو واژه واژه بی همتاست نگاه آبیِ تو بی کرانه‌ی دریاست فقیر کوی تو بودن عروج هرچه گداست محبت تو شبیه محبت زهراست شبیه فاطمه پُر دامنه است شوکت تو چقدر حضرت زهرایی است خصلت تو صدای بانگ اذانِ چهارده معصوم تپش..، تپش..، ضربانِ چهارده معصوم ای آخرین جریانِ چهارده معصوم عزیزِ فاطمه‌جانِ چهارده معصوم تویی که منتقم خون فاطمه هستی به داستان خداوند، خاتمه هستی برای نوح، دمت ساحلی به دریا شد مسیح، ذکر تو را بُرد..، کور بینا شد خلیل با مدد تو بلای بت‌ها شد ولایت تو عصایی به دست موسی شد شروع نقطه‌ی توحید هر قیام، تویی رسول‌های اولوالعزم را امام تویی به شعله می‌کشدم آن غم شب‌افروزم شبیه شمع، سحرهای هجر می‌سوزم هنوز چشم به فصل وصال می‌دوزم تویی مُحول الاَحوالِ عید نوروزم نوید آمدن تو پیام امّید اس ... مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗    https://zil.ink/maddahanesf ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
نگار من دل پریشانم، نگار دل پریشانم کجاست یوسف خیمه نشینم، ماه کنعانم کجاست آیه ی مستور در تفسیر قرآنم کجاست در پس این ابرها،خورشید پنهانم کجاست آی مردم، تک سواری را که میخوانم کجاست من فدای آن کسی که در کنارم هست و نیست روز و شب دنبال من، دنبال کارم هست و نیست سالهای سال را چشم انتظارم هست و نیست بیقرارم چون فقط او بیقرارم هست و نیست غمگسارم، مهربانم،جان جانانم کجاست مانده ام با این شب یلدای طولانی شده اینهمه امروز یا فردای طولانی شده اینهمه جنگ و جدل دعوای طولانی شده اینهمه کشتار و این صف های طولانی شده شد جهان تسخیر موران، پس سلیمانم کجاست زخم تر شد زخم های دردناک ما چقدر ضجه آقا متانا و نراک ما چقدر ؟ شرحه شرحه سینه های چاک چاک ما چقدر ؟ داغِ اجسادِ شهید بی پلاک ما چقدر ؟ گریه های بی ریا، سوز شهیدانم کجاست از می آلوده دنیا شدم مست و ندید من گنه کردم ولی چشمان خود بست و ندید دید که این بی حیا با دیگران هست و ندید توبه های من شکست او عهد نشکست و ندید آنکه او راپیر کرده عهد و پیمانم کجاست نوکر بیچاره این خانه را یادش نرفت شد خریدار من و بیعانه را یادش نرفت مادرش جاروکش ویرانه را یادش نرفت روضه خوان دختری دردانه را یادش نرفت گفت باباجان نمی‌دانی که دندانم کجاست ؟ دختر زهراست رخسارش به زهرا می رود هر کجا که می رود با قامتی تا می رود بیت الاحزان که ندارد پس کجاها می رود آخرش پیش سر بابا ز دنیا می رود من دلم این روزها اصلاً نمیدانم کجاست این مصیبتها همه بعد پیمبر شد شروع از دم دیوار ، از پهلوی مادر شد شروع داغ ما از میخ های داغ ، از در شد شروع بستن دست اسیر از دست حیدر شد شروع فاطمه آمد به هوش و گفت علی جانم کجاست خواست بردارد علی نعلین پایش رانشد خواست بر دوشش نگهدارد عبایش را نشد خواست زهرا نشنود سوز صدایش را نشد خواست در کوچه نبیند دستهایش را نشد تا غلافی خورد زهرا گفت: سلمانم کجاست رضا دین پرور 🔻مقدمتان را به این کانال 17 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم          ‌╔═💎💫═══╗    ➡️  www.mesf.ir/s          ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯