eitaa logo
کانون مداحان
28هزار دنبال‌کننده
22.9هزار عکس
23.8هزار ویدیو
222 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
بخشی ازاشعارتحت تدریس امروز درکلاسهاآموزش مداحی اهلبیت👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 تنها ۳ روز تا اربعین سیدالشهدا علیه السلام باقیست... جابر ز قتلگاه بیا سوی علقمه کانجا حسین را سر و سر دار و لشگر است از جان مزار حضرت عبّاس را ببوس چون با سرشک فاطمه خاکش مخمّر است *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| ۳ روز مانده تا اربعین حسینی میگیره دلم پر و بال،کربلا کربلا کربلا *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
تقدیم به شهیدانی که جنگ برایشان مفهومی مقدس داشت : چلچراغ یادها ... اینک ای شعر ای زبان شعله ور با توأم آتشفشان شعله ور سینه ام را داغ یاران سوخته است چلچراغ یادها افروخته است یاد مردانی که خاکستر شدند در میان شعله ها پرپر شدند صد نیستان ناله در نای من است یاد جبهه شعر و آوای من است یاد جبهه یاد مردان خداست یاد مردانی ز نسل کربلاست شرزه شیرانی که چون شاه نجف مست بودند از شراب لاتخف رادمردانی همه دریا نسب دل سپرده بر تب شط العرب شبشکارانی غیور و شب ستیز چون علی خیبر شکن مرحب ستیز همسفر با مرگ در فکر نبرد هرچه بادابادشان ذکر نبرد شوق آنها را در این ره توشه بود آرزوشان مرقد شش گوشه بود بانگ یا مهدی گل لبهایشان اشک شمع خلوت شبهایشان یاد باد آن روزگاران یاد باد بیستونهامان پر از فرهاد باد جنگ در ما شور و حال ایجاد کرد کوه و صحرا را پر از فرهاد کرد عشق شیرین شهادت داشتیم با تفنگ و جنگ الفت داشتیم روز و شب فرقی به حال ما نداشت پیش عاشق روز و شب معنا نداشت شب که میشد تازه روز رزم بود عزم یاران بر شهادت جزم بود خون ما جا در رگ اروند داشت اشک ما با علقمه پیوند داشت باز خواهم مصحف دل وا کنم خاطرات جبهه را نجوا کنم جبهه گفتم ، دیده ام در خون نشست دل کبوتر گشت و در مجنون نشست جبهه و دلهای بی روی و ریا جبهه و مردان سر تا پا خدا جبهه یاران را صفای مکه بود حجشان بیت الحرام فکه بود جبهه و جانه رها از دست تن لحظه های با شهادت زیستن ای شهادت با تو حالی داشتیم لحظه های بی زوالی داشتیم با ت یاران مست و بی پروا شدند جرعه نوش جام عاشورا شدند با تو پیروزی نصیب عشق شد سهم ما " فتح قریب" عشق شد هستیم با خاطرات آمیخته است پیش چشمم خون یاران ریخته است دیده ام در موجی از باروت و خون در سماع عاشقان رقص جنون دیده ام پروازها بی بال و پر دیده ام عباسها بی دست و سر دیده ام سروی که در خون پا گرفت اوفتاد از پا و سر بالا گرفت دیده ام مردی که بی سر می دوید از روی نعش برادر می دوید دیده ام گردان مرد خط شکن عارفان کامل بربط شکن حسرت پرواز مانده بر دلم خاکی ام ، پابست این آب و گلم پای تا سر درد و داغم ناله ام وارث صد باغ پرپر لاله ام می کشد اندوه تنهایی مرا داغ آن گلهای صحرایی مرا داغها را من تحمل میکنم در میان اشک خود گل میکنم گر چه من از رویشان شرمنده ام زنده ام با یاد یاران زنده ام باورم لبریز یاد جبهه هاست سینه ام آتش نهاد جبهه هاست یاد باد آن روزهای خوب جنگ جبهه و جولان تکبیر و تفنگ روزهای سنگر و شبهای رزم لحظه های مستی از مینای رزم در هجوم حادثه پیچیده بود بر تن دشت جنون شولای رزم سربداران را به دل شوق وصال بیقراران را به سر سودای رزم چون نهنگ.موج پیما در خروش غوطه ور در ورطه ی دریای رزم همنوای " با نوای کاروان" می رسید از هر طرف آوای رزم گوشه گوشه سینه چاک افتاده بود صد چو مجنون عاشق لیلای رزم هرچه بود آن روزها دیگر گذشت هشت سال اخلاص و ایثار و گذشت گرچه دشمن در هجوم جنگ بود نان به نرخ روز خوردن ننگ بود هر کجا حرف از شرف ، آزادگی کوچه هامان پر ز بوی سادگی نفس را یارای طنازی نبود هیچکس فکر زبان بازی نبود صحبت از مردی و رزم و عزم بود مرد ، کی در فکر عیش و بزم بود ? کوچه های حجله پوش شهر کو آن همه جوش و خروش شهر کو شهر ما عطر شقایق داشته است خیلی از مردان عاشق داشته است عاشقان رفتند و اینک بعد جنگ مانده بر پیشانی ام داغ درنگ آه آه از فتنه ی شیادها لاله ها را می برند از یادها بعضی از مردم اسیر نان شدند مست مست از نشئه ی عنوان شدند کیسه بهر مال دنیا دوختند با نمک زخم شهیدان سوختند یاد باد آنانکه در خون خفته اند در شلمچه ، فاو ، مجنون خفته اند یاد مستان قدح پیما به خیر جبهه و شبهای یا زهرا به خیر با شهادت فصل خوش عهدی به خیر حال ما در ذکر یا مهدی به خیر گرچه ما از کاروان جا مانده ایم شعله ی حسرت سراپا مانده ایم ما هم از این آب و خاک و ریشه ایم ای شهادت ما ولایت پیشه ایم شعر من فریاد کن فریاد کن غربت آلاله ها را یاد کن هر نفس یاد شهیدان می کنم خاکشان را بوسه باران می کنم رزم و عزم عشقبازان یاد باد خاطرات سرفرازان یاد باد کمیل کاشانی -۱۳۸۰ *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
ی بر پای خسته میدهد تاب و توان تا کربلا موکب به موکب میرود با زائران تا کربلا با گریه حسرت میخورم بر آنکه هر سال اربعین شد همقدم با حضرتِ صاحب-زمان(عج) تا کربلا بر پرچم سبزش نوشته یا لَثارات الحُسین(ع) چون از عمو عباس ِ(ع) خود دارد نشان تا کربلا یاد علی اکبر(ع) می افتد تا که می بیند جوان بیتاب؛ گریه میکند با هر اذان تا کربلا تا بر گلوی طفل شش ماهه می افتد چشم او با اشک؛ خیره میشود بر آسمان تا کربلا یادِ رقیه(س)، یادِ آن دردانۂ بی آب و نان بر دست های کودکان داده ست نان تا کربلا هر لحظه یادِ شام حالش میشود آشوب تر از داغ عمّه زینبش(س) شد روضه خوان تا کربلا از داغ تلّ و مقتل و گودال دارد میرود- غرق عطش با هروله بر سر زنان تا کربلا بر خاک می نشیند و می خوانَد از خدّالتریب با هر فرازِ «ناحیه» داده ست جان تا کربلا! شاعر: *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
غمی که اشک مرا در عزای هجران ریخت درون سینه ی من "آه" را دوچندان ریخت شبی ز شرح فراقت به ابرها گفتم سحر نیامده دیدم چقدر باران ریخت عزیزکرده‌ی عالم هنوز در چاه‌ است چه اشک‌ها که از این داغ،پیرِ کنعان ریخت هنوز لیلی‌صحرانشین عزادار است... چقدر چشم تو خون‌گریه در بیابان ریخت بساط کاسبی روزگار..،جذبم کرد همین که سکّه‌ی "شُبهه" به دخل دکّان ریخت حرام باد حلالی که از تو دورم کرد "شکم‌پرست شدن"..،نقشه ای که شیطان ریخت به پیش چشم تو صدبار دست من رو شد تمام آبروی نوکرت به‌قرآن ریخت گناه کردم اگر..،جان "مادرت" بُگذَر به حقِّ یاس کبودی که بین گلدان ریخت تمام ثروت سائِل دو قطره اشکش بود... هزار شکر که پشت درِ کریمان ریخت سری به روضه ی ما هم بزن..،تو را به حسن ع همان کریم که در کامِ کَلب هم نان ریخت قسم به قاسم او گرچه غرق غم هستیم حسن اراده کند،اربعین حرم هستیم شاعر: *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
ی اربعینی است که من بی کس و تنها ماندم با دل خسته ی خود همدم غم ها ماندم خودم اینجا و دلم در به در مشّایه باورم نیست که یک بار دگر جا ماندم شاعر: *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
ی دلم شکسته و بار غم است بردوشم گرفته روضه ی حسرت صدای چاووشم از آن زمان که ضریح تورا بغل کردم بهانه ی حرمت را گرفته آغوشم سپید بخت تر از نوکرت درعالم نیست بهشت هم بروم از غمت سیه پوشم بیاد چای عراقی بیاد موکب ها نشسته گوشه ایی و چای روضه مینوشم صدای خسته ولرزان پیرمرد عرب هنوز هم که هنوز است مانده در گوشم خوش آمدید عزیزان ما هلابیکم از آن شراب طهورش خراب ومدهوشم قسم به آبله ی پای اربعینی ها چهل شب است که من بی قرار شش گوشم تو را زیاد نبردم تمام عمر حسین تورا قسم به رقیه مکن فراموشم شاعر: *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
اطراف ظهر بود که روزم سیاه شد ذکر لب تمام حرم آه،آه شد پشت و پناهِ عالمیان،بی پناه شد با زور نیزه وارد آن قتلگاه شد... بالای گود..،چکمه‌ی یک بددهن رسید وَ الشِّمرُ جالسٌ..،نفس مادرش بُرید حلقوم خشک و نیزه ی تیز و سنان مست... سرنیزه ای بلند شد و خواهری نشست شیخ قبیله بند دل عرش را گسست آنقدر پشت‌هم به سرش زد..،عصا شکست پیری که دیده راه به جایی نمی برد آمد ادای تشنگی اش را در آورد ای لعنتی نزن به پری که شکسته است پنجه نکش به دسته‌ی زلفی که بسته است بس کن..،تمام پیکرش از هم گسسته است آهسته پشت و روش کن ای شمر..،خسته است در پیش چشم فاطمه سر را عقب کشید او داشت حرف می زد و..،شمر از قفا برید ده اسب سمت گودی گودال می دوید آن بی حیا که نقشه برای تنش کشید ای کاش نعل تازه به ذهنش نمی رسید فریاد استخوان تنش را خدا شنید تا عرش سوزِ ضجّه ی این آه پخش شد هرجای دشت تکّه ای از شاه پخش شد عمامه را یکی به روی خاک دید و برد تسبیح را یکی که به سمتش دوید و برد دستار را یکی سر فرصت بُرید و برد کهنه لباس مادر او را کشید و برد زشت است..،فکر حُرمت این مرد را کنید عریان نمی شود تن او را رها کنید شاعر: *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
با دست بسته هست ولی دست بسته نیست با دست بسته هست ولی دست بسته نیست گر چه سرش شکسته ولی سرشکسته نیست هرچند سربه زیر... ولی سرفراز بود زینب قیام کرده چون از پا نشسته نیست رنج سفر ،خطر، غم بازار،چشم شوم داغ سه ساله دیده ولی باز خسته نیست حتی اگر به صورت او سنگ می خورد هیهات بند معجرش از هم گسسته نیست چشم او در اثر حادثه کم سو شده است کمرش خم شده و دست به زانو شده است بیت بیت دل او از هم پاشیده شده صورتش در اثر لطمه خراشیده شده گفت برخیز که من زینب مجروح توام چند روزیست که محو لب مجروح توام این چهل روز به من مثل چهل سال گذشت پیر شد زینب تو تا که ز گودال گذشت این رباب است که این گونه دلش ویران است در پی قبر علی اصغر خود حیران است گر چه من در اثر حادثه کم می بینم ولی انگار دراین دشت علم می بینم دارد انگار علمدار تو برمی گردد مشک بر دوش ببین یار تو برمی گردد خوب می شد اگر او چند قدم می آمد خوب می شد اگر او تا به حرم می آمد تا علی اصغر تو تشنه نمی مرد حسین تا رقیه کمی افسوس نمی خورد حسین راستی دختر تو...دختر تو...شرمنده زجر...سیلی...رخ نیلی...سرتو شرمنده وای از دختر و از یوسف بازار شدن وای از مردم نا اهل و خریدار شدن سنگ هایی که پریده است به سوی سر تو چه بلایی که نیاورده سر خواهر تو سرخی چشم خبر می دهد از دل خونی وای از آن لحظه که شد چوبه ی محمل خونی *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
ی ای وای بر اسیری کز قافله جدا ماند رفتند دوستانش او بین شهر جا ماند ما هم پیاله بودیم آن ها شدند سرمست رفتند مست و حسرت در دست جام ما ماند از نای من نخیزد صوتی به جز فراقت در هجر نینوایِ تو این نی از نوا ماند گفتم مگر بخوابیم خواب حرم ببینیم در انتظار خوابت تا صبح دیده وا ماند مانند آن کسی که گم کرده خانه اش را گریه فقط برای دلتنگ کربلا ماند انگور اشک هایم یک اربعین نشد می تا اربعین دیگر این آرزو به جا ماند در خیل زائرانت جایی برای ما نیست ای وای بر اسیری کز قافله جدا ماند شاعر: *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*