eitaa logo
کانون مداحان
28هزار دنبال‌کننده
22.9هزار عکس
23.8هزار ویدیو
223 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام(بخوانیدوارسال کنید): همان وقتی که خنجر از تن خورشید سر می‌خواست امامت از دل آتش چنان ققنوس برمی‌خاست علی باشی و در میدان نجنگی، داغ از این بدتر؟ خدا او را به بزم عشق‌بازی شعله‌ور می‌خواست علی در خونِ خود پرپر، علی با تیرِ در حنجر علی از شعله سوزان‌تر، علی بودن هنر می‌خواست نباید شعلۀ این ماجرا یک لحظه بنشیند عبایش سوخت در آتش که آتش بال و پر می‌خواست به پاهای کبوتر نامه‌ای از جنس زنجیر است که فریاد بلند تشنگان، پیغامبر می‌خواست مصیبت تازه بعداز کربلا آغاز شد یعنی به غیر از خونِ تن، دشمن از او خون جگر می‌خواست امامت را زنی با جان و دل می‌برد آهسته که زینب بود، اگر او زیر دست و پا سپر می‌خواست پدر لب‌تشنه جان داد و گذشت اما تمام عمر صدای شرشر باران چه از جان پسر می‌خواست غریب است آنچنان کعبه میان آشنایانش که استعلام حقانیتش را از حجر می‌خواست ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): به روی نی سر تو می برد هوش از سر زینب چه سازد چون کند بی تو دل غم پرور زینب به سان شمع می سوزی به روی نی ولی افسوس که چون پروانه از غم سوخته بال و پر زینب جدایی من و تو ای برادر غیرممکن بود اگر ممکن شود روزی، نگردد باور زینب بخوان قرآن که قرآن خواندنت را دوست می دارم که می بخشد صدای تو توان بر پیکر زینب دهد هرتارموی تو خبر ازمادرم زهرا گمانم بوده ای دیشب به نزد مادر زینب من ژولیده می گویم که زینب گفت با افغان به روی نی سر تو می برد هوش از سر زینب ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): ناچار مي برند بانوي خسته را كه به اجبار مي برند ناموس شاه را اينگونه با شرايط دشوار مي برند در كوچه با طناب تاريخ را به صحنه تكرار مي برند اينبار كوفيان با دست بسته زينب كرار مي برند قامت خميده را با ياد روضه در و ديوار مي برند در بين ازدحام از لابه لاي مردم بازار مي برند در جاي جاي شهر زنها از اين مشاهده اخبار مي برند در مجلس شراب از عمد پيش چشم علمدار مي برند ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ چشم امید حیدر و زهرا به زینب خورده گره تفسیر عاشورا به زینب مثل پیمبرها ملائک میفرستند صدها سلام از جنت الاعلی به زینب او زینت دوش امیرالمومنین است زینب به بابا نازد و بابا به زینب گر میرسد "صدیقه ی کبری" به زهرا پس میرسد "صدیقه ی صغری" به زینب ام النجابت آنقدر پاک و زلال است عمری حسادت میکند دریا به زینب " عالِمَةٌ غَیرُ مُعَلَّمَة " ست یعنی داده خدا علم لدنی را به زینب عون و محمد آیه های سجده دار اند در سوره ی زیبای " اعطینا بزینب..." پیش از تولد نوکر این خانه بودیم وابسته ایم از عالم زر ما به زینب این خانواده به خدایم میرسانند دل میدهم یا به رقیه یا به زینب مثل همیشه حاجتش رد خور ندارد شیعه توسل میکند هرجا به زینب " اولسون مؤذن زاده لر قربان بو یولدا " این است عشق اردبیلی ها به زینب امر شفاعت را گمانم میسپارد روز جزا انسیه الحورا به زینب حرف از صبوری های امُّ الصّابرین است در مصرعی که میرسد "حلما" به "زینب" "امُّ المَصائب" را میان جمع القاب باری تعالی میدهد تنها به زینب در پاسخ غم ؛ ما رایت الّا جَمیلا ما هکَذَا القَولِ السَّدید الّا بِزینب در هرنماز شب برای من دعا کن هی عرض حاجت میکند آقا به زینب از خیمه تا گودال دست حق تعالی گویا سپرد امر امامت را به زینب در سایه ی لطف خداوندی علم را بعد از شهادت میدهد سقا به زینب او به اسیری رفته ما آزاد باشیم خیلی بدهکاریم در دنیا به زینب اشکی نمانده تا شود جاری ز چشمش خون گریه دارد میکند صحرا به زینب پا جای پای مادر خود میگذارد روی کبود ارثیه ی زهرا به زینب نان شبش را بی گمان مدیون بی بی ست پیرزنی که میدهد خرما به زینب تنها رباب از حرمله دلخور نباشد ملعون جسارت میکند حتی به زینب سر های روی نیزه را رفته نشانه سنگ ملامت میزند اما به زینب منزل به منزل در بیابانها رقیه هرشب پناه آورده از سرما به زینب شمری که خنجر از قفا زد عصر دیروز با تازیانه میزند فردا به زینب سرهای روی نیزه میبارند وقتی خولی نظر اندازد از بالا به زینب ⏹ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ تو اي پاينده پيغام آور خون که بعثت يافتي ازسنگر خون کتاب سينه ات سرمايه عشق به هر آهت هزاران آيه عشق نبوّت را چراغ مکتبي تو حسيني ياحسن، نه زينبي تو کلام عشق را حسن ختامي وفا راهم پيامبر هم امامي قيامت کرده اي در استقامت پناه آورده برصبرت امامت چو دردامان مقتل پانهادي امام صابران را صبردادي اگر گاهي به ره وامانده بودي وگر يک لحظه از پامانده بودي شرف، مردي، شهامت، کشته مي شد امامت نه، امامت کشته مي شد ألا انوارِ توحيد از چراغت به دل يک روزه هفتادو دو داغت گريبان چاک، شادي از غم توست زمان آيينه دار ماتم توست به جز تو اي زجام گريه سرمست که قرباني گرفته برسرِ دست تو در درياي خون خورشيد جُستي توگل را باگلاب اشک شُستي سرشکت پاکبازي را وضو داد خدا داند که خون را آبرو داد صلاة الليل را بنشسته خواندي خدارا از درون خسته خواندي حسين آن کز قيامش شد قيامت به پيش تيردشمن بست قامت چوشد آماده بهر جان فشاني تورا فرمود اي زهراي ثاني که اي از خود تهي از عشق سرشار مراهم در نماز شب بياد آر تو خون باغ هفتاد و دو داغي تو شبهاي اسارت را چراغي توپيغام آور خون خدائي تو فرياد خموشان را صدايي تو دربند اسارت شرزه شيري که گفته تو اسيري؟ تو اميري امير شهر کوفه شد اسيرت زبون و کوچک وخوار و حقيرت تو شهر کوفه را تسخير کردي تو شاه شام را تحقيرکردي تو پيمان بسته بودي با برادر که همگامي کني تاگام آخر به اشک چشم گريان تو سوگند به سوز آه سوزان تو سوگند به سقّايي که آبش دادي ازاشک به آن چشم و به آن دست وبه آن مشک به سرهاي جدا درمقدم يار *** به پاهاي پر از گلبوسه خار به ماهي که فراز ني عيان بود به خورشيدي که دورت سايه بان بود به قرآني که از تو جان ودل برد به لبهايي که چوب خيزران خورد سرشکي تاکه زنگ دل بشوييم زباني غير يا زينب نگوييم مرا بهتر ز دنيا و ز عقباست که درمحشر بگويي «ميثم» از ماست ⏹ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ عالمى شد مست اين آوا دل آرامم حسين نغمه هر عاشق شيدا دل آرامم حسين بيدلان عشق مى خوانند با چشمى پر اشک همنوا با مادرش زهرا دل آرامم حسين اين سوال و پاسخ عشق است از مجنون بپرس کيست در کوى جنون ليلا دل آرامم حسين گوش دل وا شد شنيدم آه آه هر نسيم مى کند با گل چنين نجوا دل آرامم حسين گر بخواهى در کلامى عشق را معنا کنى چيست اين گل واژه زيبا دل آرامم حسين خوانده ام اسرار اين دلدادگى پنجاه سال از نگاه زينب کبرى دل آرامم حسين گر نهى سر بر ضريحش اين صدا را بشنوى از لبان مادرش زهرا دل آرامم حسين ⏹ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ جایی برای گفتن اما نمی زارند وقتی که یک لحظه تو را تنها نمی زارند چشم حسودان سپاه شمر بی تردید قد اباالفضل تو را رعنا نمی زارند آنان که بر پیراهنت بردند سوء قصد انگشترت را در دل صحرا نمی زارند با این هجوم تیغ و نیزه بر تنت قطعا جایی برای بوسه ی زهرا نمی زارند آنان برای رأس تو پاداش می گیرند پس بی جهت سر به سر سرها نمی زارند فکری به حال زار زینب کن میان راه وقتی که یک لحظه تو را تنها نمی زارند ⏹ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
«سلام» ■کلاس آموزش مداحی در مقاطع مختلف سنی و تحصیلی ■بصورت رایگان ■ دوشنبه 98/7/1 ■ساعت 3 بعدازظهر ■خیمه حسینی گلستان شهدای اصفهان ■تقدیم اشعار سینه زنی محرم و صفر همراه با سبک ■ذاکرین عزیز لطفا به ساعت شروع کلاس(3بعدازظهر) توجه فرمایند و رأس ساعت در کلاس حاضر شوند.
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ جایی برای گفتن اما نمی زارند وقتی که یک لحظه تو را تنها نمی زارند چشم حسودان سپاه شمر بی تردید قد اباالفضل تو را رعنا نمی زارند آنان که بر پیراهنت بردند سوء قصد انگشترت را در دل صحرا نمی زارند با این هجوم تیغ و نیزه بر تنت قطعا جایی برای بوسه ی زهرا نمی زارند آنان برای رأس تو پاداش می گیرند پس بی جهت سر به سر سرها نمی زارند فکری به حال زار زینب کن میان راه وقتی که یک لحظه تو را تنها نمی زارند ⏹ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): زینب بساط کاخ ستم را به هم زده زینب به روی قله عصمت علم زده   مثل حسین فاطمه محبوب قلب هاست زینب درون سینه ما هم حرم زده   زینب نگو بگو همه ی هیبت علی کفار را به خطبه چو تیغ دودم زده   زینب به ناز شصت خودش در اسارتش با دست بسته از ولی الله دم زده   ای بزدلان کوفه که خرما می آورید زینب به لوح عالمه مهرکرم زده   با یک اشاره کاخ ستم رابه باد داد او بر رقیه ناله برّنده یاد داد   گرچه گه ورود به شهر ازدحام بود او چادرش به لطف خدا بادوام بود   چشمان کور شهرحرامی ندیدکه صدها یزید در بر زینب غلام بود   اصلاً یزید پست تر از این کلامهاست از بسکه دخت فاطمه والا مقام بود   بعد ازحسین سیف خدا بود،دست او تیغش کلام گشته و در بین کام بود   وقتی شروع کرد یزید ازغم آب شد کار یزید و اهل و عیالش تمام بود   بی خود که نیست دختر زهرای اطهر است بی خود که نیست زینب کبرای حیدر است   او درد و داغ نیمه شب تار راکشید بر روی شانه اش همه بار راکشید   اوگرچه ظاهراً به اسیری شام رفت اما هماره جور علمدار را کشید   هرشب برای دخت علی سخت می گذشت هرشب زپای دخترکی خار را کشید   سنگین ترین غمی که دراین چند روزه دید درد اسیری سربازار را کشید   هم کاروان به زانوی او تکیه کرده بود هم روی دوش خود تن بیمار را کشید   زینب اگرنبود حسینی بجانبود اوگرنبود مجلس روضه به پانبود ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): 🕋 مرثیه حضرت زینب سلام‌الله عاشقي را تو دفتري زينب عاشقان را تو رهبري زينب تو گل بوستان زهرايي مادرت را تو مظهري زينب پدرت را ز گوهر عصمت بهترين زيب و زيوري زينب در نگهداري وفا به خدا با حسينت برابري زينب از براي ورود اهل بهشت هاتف روز محشري زينب تو خود از زمره شهيداني روحِ اللهُ اکبري زينب با کلام و خطابه ات امروز رونق اهل منبري زينب مادرت آيه هاي کوثر و تو دخت ساقي کوثري زينب انقلابي ترين زني به جهان فخر حوا و هاجري زينب عاجز از شرح ماتم تو بود قلم هر مفسّري زينب شاهد آخرين ضيافت غم وقت افطار حيدري زينب تو گواه شهادت محسن بين ديوار و آن دري زينب بعد اکبر شبيه پيغمبر شاهد قتل اصغري زينب تشنه لب در کنار شط فرات همچو گلهاي پرپري زينب گاه با ديدگان خون بارت محو روي برادري زينب نازنين دختر برادر را در خرابه چو مادري زينب کس رعايت نکرده در عالم چون تو آيين خواهري زينب سيد مصطفي بشيري ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): دروازه ی ورودی شهر است و ازدحام بر پا شده دوباره هیاهوی انتقام   این ازدحام و هلهله ها بی دلیل نیست یک کاروان سپیده رسیده به شهر شام   يک آسمان ستاره‌ی آتش گرفته و یک کاروان شراره و غم های ناتمام   در این دیار، هلهله و پایکوبی است... ...انگار رسم تسلیت و عرض احترام   چشمان خیره و حرم آل فاطمه سرهای روی نیزه و سنگ از فراز بام   خاکستر است تحفه‌ی پس کوچه های شهر بر زخم های سلسله ، شد آتش التیام   بر ساحت مقدس لب های پرپری با سنگ کینه ،سنگدلی می دهد سلام   پیشانی شکسته و خونی که جاری است بر روی نی خضاب شده چهره‌ی امام   با کینه ی علی همه‌ی شهر آمدند بر پا شده دوباره هیاهوی انتقام   ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯