eitaa logo
کانون مداحان
26.8هزار دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
21.6هزار ویدیو
200 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 اشعار مناجات محرمی امام زمان (عج) _________________________ من از این وضع پریشان نگرانم به خدا از فراوانی نسیان نگرانم به خدا پر کشیدند سحر همسفرانم، حالا مانده ام خسته، هراسان... نگرانم به خدا بی قراری من از حال خرابم پیداست چه کنم با دلِ حیران؟ نگرانم به خدا تو بگو وسعت این فاصله ها را چه کنم؟ ای گرفتار بیابان! نگرانم به خدا ندبه و ناله ی من سود نبخشید... بیا کور شد دیده ی گریان، نگرانم به خدا همه جا بوی فساد و همه جا رنگ گناه از غریبی شهیدان نگرانم به خدا کوچه پس کوچه ی این شهر دگر ایمن نیست از سر و وضع خیابان نگرانم به خدا هرکه را می نگری دین خودش را دارد! آه ای مجری قرآن نگرانم به خدا پسر شیر خدا! شیعه کشی باب شده باز با دستِ مسلمان! نگرانم به خدا *** خواهری لحظه آخر به برادر میگفت: بی تو ای سرو خرامان نگرانم به خدا پیرهن خواستنت لرزه به جانم انداخت! به کجا راحتیِ جان؟ نگرانم به خدا پدرم گفت: به کوفه گذرت میافتد... من از آن کوفه ی ویران نگرانم به خدا ای دعای سحر عمه ی سادات بیا خم شد از غم کمر عمه ی سادات بیا 🔸شاعر: ____________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
🏴 اشعار ___________________________ اگر خواهی پدر بینی وفای دختر خود را نگه کن زیر پای اسب و بالا کن سر خود را نهان از چشم طفلان آمدم دارم تمنّایی که در آغوش گیری بار دیگر دختر خود را نرفتی تا به پُشتِ ابرِ سنگ و خنجر و پیکان به روی دامنت ای ماه بنشان اختر خود را فروشد ناز اگر طفلی خریدارش پدر باشد بزرگی کن، ببوس این دختر کوچکتر خود را لبم از تشنگی خشک است و جوهر در صدایم نیست برو در نهر علقم کن خبر، آب آور خود را ز دورادور، می دیدم گلویت عمه می بوسید مگر آماده کردی بهر خنجر - حنجر خود را به همراه مسافر آب می پاشند،‌من ناچارم به دونبال تو ریزم اشک چشمان تر خود را کنار گاهواره رفتم و دیدم که اصغر نیست چرا با خود نیاوردی، چه کردی اصغر خود را 🔸شاعر: ___________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
🏴 اشعار ___________________________ نگران بودم از این لحظه و آمد به سرم زینب و روز وداع تو!؟ امان از دل من این همه رنج و بلا دیدم و چشمم به تو بود تازه با رفتنت آغاز شده مشکل من شوق دیدار، تو را می‌کِشد اینسان، اما ای همه هستی زینب! کمی آهسته برو تو قرار است به میدان بروی ... آه ! ولی جان من آمده بر لب، کمی آهسته برو خواستی پیرهن کهنه چرا یوسف من؟ گرگ‌های سر راه تو چه دینی دارند؟ این جماعت سرشان گرم کدام اسلام است؟ که از آیینۀ پیغمبرشان بیزارند تو که از روز تولد شدی آرامِ دلم نرو اینگونه شتابان و نکن حیرانم بوسه‌ای زیر گلویت زده‌ام اما باز بروی، می‌روم از حال، خودم می‌دانم با تو آمد دم میدان دل آواره‌ی من پر زد انگار در این فاصله روح از بدم من که بی عطرت از اول نکشیدم نفسی می‌شود از تو مگر جان و دلم! دل بِکَنم؟ روی تل بودم و دیدم که چه تنها شده‌ای نیزه دیدم که به دستان غریبت مانده همه رفتند، همه ... قاسم و عباس و علی نه برای تو زهیرت، نه حبیبت مانده سنگ در دست همه آمده‌اند استقبال مومنانی که به تو نامه نوشتند حسین! در پی کوثر و جنات، ... پیِ ریختنِ خون آقای جوانان بهشتند حسین! دیدم از نور خدا گفتی و آغوش نبی ولی آواز تو را هلهله ها نشنیدند سنگدل‌ها به خیام تو نظر می‌کردند سنگ‌ها صورت زیبای تو را بوسیدند زینت دوش نبی را به چه حالی دیدم خون پیشانی بر صورت او جاری بود غیر از این صحنه اگر هیچ نمی‌دید دگر کار زینب همه‌ی عمر عزاداری بود تو رجز خواندی و دیدم همگی لرزیدند یا علی گفتی و دیدم که چه غوغایی شد کاش عباس و علی اکبرت اینجا بودند صحنۀ رزم تو لب تشنه! تماشایی شد هر چه از خیبر و از بدر شنیدم، دیدم هر کس از خوردن یک تیغ تو بر خاک افتاد با خدا، عالم و آدم به تماشا بودند ناگهان ناله‌ای از عرش در افلاک افتاد مادرت فاطمه بود آه کشید از ته دل تا تو را دید چنین از سر زین افتادی من ندیدم که چه شد کارِ تن و آن همه تیر چشم بستم به خدا! تا به زمین افتادی ناگهان معرکه‌ی دور و برت ساکت شد کاش دست از سرت ای دلبر من بردارند چیست در دست سیاهی؟ نکند ...! یازهرا ! یعنی این مردم بی‌رحم چه در سر دارند؟ آن سیاهی به تو نزدیک شد و زانو زد چشمهای من از این صحنه سیاهی رفتند 🔸 شاعر : ____________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
🏴 اشعار __________________________ ناله بزن ؛ با ناله از گودال لشگر را ببر زینب بیا ، این شمر با پا رفته منبر را ببر چون مادر خود بر کمر چادر ببند ای شیر زن از زیر دست و پای این مردم برادر را ببر این فرصت پیش آمده دیگر نمیاید به دست دامن کشان، دام‍ن بیاور با خودت سر را ببر ناله بزن ، فریاد کن ؛ اما همه ش بی فایده است این شمر- از اینجا نخواهد رفت ؛ مادر را ببر ای لشگر بی آبرو اینگونه عریانش مکن پیراهنش را بر زمین بگذار ، معجر را ببر انگشتری که ضربه خورده درنمیاید ز دست جایش النگوی من و این چند دختر را ببر من در میان این شلوغی خیمه را گم کرده ام از بین نامحرم بیا عباس خواهر را ببر 🔸شاعر: ___________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
🏴اشعار ________________________ مقتل نوشته روی تنت پا گذاشتند در زیر دست و پا ، زده ای دست و پا حسین مقتل نوشته پیکر تو نرم گشته بود با هر نسیم جسم تو شد جابجا حسین مقتل نوشته حد حرم را چهل زراع رفته تن بدون سرت تا کجا حسین مقتل نوشته ضربه به پهلوی تو زدند حتما شبیه مادرتان بی هوا حسین مقتل نوشته راس تو را بد بریده اند چون از جلو بریده نشد از قفا حسین مقتل نوشته دست به گیسوی تو زدند یک عده گرگ های بی حیا حسین مقتل نوشته دست تو از مچ بریده شد با خنجری شکسته و با ضربه ها حسین مقتل نوشته زیر گلو نحر گشته بود پهنای نیزه شد به گلوی تو جا حسین هر ضربه را برای رضای خدا زدند شمشیر ، نیزه ، سنگ و حتی عصا حسین 🔸شاعر: ___________________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
"مرد زمان "" آقا بیا که بی تو جهان درد می کشد دنیا درون یک خفقان درد می کشد آقا بیا ببین که بدون تو سالهاست قلب زمان به هر ضربان درد می کشد كِى پيك حق خبر دهد از ختم انتظار؟ آقا بيا كه نامه رسان درد مى كشد پُر شد به دوش خسته ما كوله بار صبر عمرى زمين ز بار گران درد مى كشد اینجا بهار هم بخدا سرد و یخ زده ست از غیبت تو فصل خزان درد می کشد آن جمعه کی رسد که تو این پرده افکنی؟ از حجم این گلایه زبان درد می کشد تا کی سفر کنیم از این هفته های تلخ؟ هر جمعه جمعه این چمدان درد می کشد آقا ببخش ! خون به دلت كرده ايم ما لعنت به ما که مرد زمان درد می کشد کمال جعفری امامزاده ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
حسین  یعنی حسین یعنی شهادت افتخار است حسین یعنی  جهانی  اعتبار است حسین یعنی  عزیز   مصطفی  او ز   او   خُلق   علی   مرتضی  جو حسین یعنی که زهرا مادر اوست که زینب از دل وجان یاور اوست حسین یعنی  شهامت تا  شهادت شفیع    ما    همه   روز    قیامت حسین یعنی‌   گلستانی   ز   لاله شهادت   را   خدا   کرده  حواله حسین یعنی که حیدررانشان است که خورشید ولایت  را  عیان است حسین‌ یعنی که کشتی نجات است که شاهد بر   غریبیش  فرات است حسین یعنی که حجت را تمام است که   او   تاج  سر   عالم   امام است حسین یعنی که مسلم بُد  سفیرش که   او   اول   شهید   او    امیرش حسین یعنی    مرارت ها   کشیدن ز   کوفه   داغ    بابا   را   چشیدن حسین یعنی   سفر     با   خانواده به  ذلت   لحظه‌ای  او    تن  نداده حسین یعنی  که هفتاد و   دو لاله خدا    داده   شهادت    را   حواله حسین یعنی  نماز  عشق خواندن به   داغ   اکبرش  او  را  نشاندن حسین یعنی کمر خم شد ز داغش خدا   لیلا   اگر    گیرد    سراغش حسین یعنی    بنی هاشم   بیائید علی  را   بر   در   خیمه    رسانید حسین یعنی که قاسم نوجوان است شهادت  چون عسل او  را بیان است حسین یعنی      تمام     درد     دنیا شده     یکجا      برای      او    مهیا حسین یعنی     نبرد       نا     برابر بدیده       داغ       عباس      دلاور حسین یعنی   که  مشک خالی از آب حرم عطشان و طفلان جمله بی تاب حسین یعنی   ابافضل اش  فدا شد دو  دست  پاکش  از   پیکر جدا شد حسین یعنی  لب عطشان  و  اصغر تلظی       کردن       اولاد       حیدر حسین یعنی    سه   شعبه تیر بُران رباب    گهواره    و   چشمان گریان حسین یعنی   علی بر روی دستش جواب   حرمله     و   ناز   شستش حسین یعنی که اصغر  شد فدایش شده    راضی  از  او حتماً خدایش حسین یعنی    همان   باد   مخالف به    زیر     سم    اسبان    طوایف حسین یعنی   که قاتل شمر ملعون شده زینب ز داغش همچو مجنون حسین یعنی که زینب پا به پایش امیر     قافله    گشته   به  جایش حسین یعنی   اسارت   بعد  رفتن دگر   طفلان  او    هرگز    نخفتن حسین یعنی که سجادش مریض است امام     بعد    او     باشد   عزیز   است حسین یعنی سر و نیزه سوی شام بیابان       تشنگی     خار    مغیلان حسین  یعنی  که   خولی با  تنورش که خورشید آمد  آنشب درحضورش حسین یعنی    چهل   منزل  اسارت شده   بر     آل طا   بس     جسارت حسین یعنی    امان   از  شام ویران رقیه   جان   خود  را   کرده   قربان حسین یعنی که  طشت زر جسارت یزید  و  مجلسش   عمری   حقارت حسین یعنی  که شد زینب جوابش همانجا  ناگهان شد  خطبه خوانش حسین یعنی خدا   شد  خونبهایش تمام    هستی    و    عالم   فدایش خداوندا      به      رگهای     بریده که   عالم    مثل  او    هرگز ندیده به آن ساعت که راس شه  بریدند که  شادی بعد  از آن هرگز ندیدند به  اکبر  هم  به  اصغر جان عباس به   زهرا   مادرش   باغ   گل یاس به   زینب  خواهر  شاه    شهیدان به.    امید    دل     ما    نا امیدان خداوندا         بزرگی     کردگاری رسان  مهدی   زهرا   را  به  یاری قرار      (بیقراران )    گو    بیاید گره   از  کار   مردم    او    گشاید بیقرار اصفهانی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
تن ناشناس بود صدا آشنا ولی آری حسین بود سر از تن جدا ولی یک کشته هم شبیه تن زخمی اش نبود سر را بریده بود عدو از قفا ولی زینب شنید تا که اخیه الیه را در پیش او نشست برای عزا ولی تا خواست با برادر خود شرح غم کند وا شد دهانِ حنجره ایی بی حیا ولی آن لحظه دید دور و برش نیست محرمی پا در رکاب بُرد و پیِ آشنا ولی.. یادش بخیر دور و برش حلقه می زدند حالا عقیله می رود از کربلا ولی.. در آسمانِ خواهر خود چون هلال رفت در شام و کوفه بود بر آن نیزه ها ولی خونِ خدا هر آنچه که در غاضریه برد بردند و ماند جوششِ خون خدا ولی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
نرفته از نظرم ذوالجناح بر ميگشت كه رفته رفته صدايت ضعيف تر ميگشت ز بس كه بر بدنت زخم هاي كاري بود كه زخم ِ تازه اگر بود بي اثر ميگشت در ازدحام حرامي و نيزه هايِ بلند شكافِ زخم ِ تنت باز و بازتر ميگشت ميان حلقه ي نامحرمان خودم ديدم كه شمر با سرت از قتلگاه بر ميگشت غروب بود و ربابَت ميانِ آتش و دود هنوز بين ِ مزاري پي ِ پسر ميگشت ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
مثل یک شیشه ی عِطری که درش وا شده بود سر جدا از بدن زاده ی طاها شده بود گشت آکنده ز عِطرش همه ی دشت بلا بر لب جن و ملَک بانگ خدایا شده بود لاله هایش همه پرپر شده آغشته به خون باغبانی که بهارش همه یغما شده بود عِطرش آمیخت چو با رایحه ای با گل یاس قتلگَه خواستگه ناله ی زهرا شده بود زینب آمد که سرِ سرو به دامان گیرد لیک سر بهر سر نیزه مهیا شده بود جای یک بوسه نَبُد بر تن آن سرو بلند و گلو بوسه گه خنجر اعدا شده بود تا به رگ های بریده سر خود را بنهاد عالمی غرق در آن صحنه ی زیبا شده بود و در آن لحظه که زینب همه زیبایی دید گشت هنگامه به پا محشر کبری شده بود آفرینش همه میرفت شود کُن فیکون عرش لرزید و فلک هم کمرش تا شده بود زین مصیبت چو ز احجار زمین خون جوشید آسمان گریه کنان زین غم عظمی شده بود شیشه ی عطر تنش خرد و درش گم شده بود همچو تسبیح که پاشیده ی اعضا شده بود بر سِنان تا که سَنان زد سر پر خون حسین در دل زینب غم دیده چه غوغا شده بود کس ندانست در آن لحظه به زینب چه گذشت آه از آن شیشه ی عِطری که درش وا شده بود ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
ازحرم تاقتلگه.... تا حسین ازجان گذشت وسوی قربانگاه رفت اززمین تا آسمان، پیوسته دود آه رفت چون قدم در وادی سرخ منا می زد حسین «ازحرم تا قتلگه، زینب صدا می زد حسین» ذوالجناح او به خیمه سربه خاک غم نهاد ازفغان کودکان لرزه به عرش حق فتاد چون که آتش ازغمش برماسوا می زد حسین ازحرم تا قتلگه، زینب صدا می زد حسین مثل برق ازپیش چشمش می گذشت آن لحظه ها دست برسر، داشت برلب، ناله ی واغربتا داغ وقتی بردل اهل ولا می زد حسین ازحرم تا قتلگه، زینب صدا می زد حسین قاتل ازیک سودوید و زینب ازیک سودوید قاتل اوخنجرو زینب ز دل آهی کشید با هزاران زخم دم از ربنّا می زد حسین ازحرم تا قتلگه ،زینب صدا می زد حسین لحظه ای که با خدا، لبریز شور وحال بود اول معراج او ازخاک آن گودال بود درهمان لحظه که پَرسوی خدا می زد حسین ازحرم تا قتلگه، زینب صدا می زد حسین از زمین تا آسمان گلبانگ واویلا رسید ناگهان برگوش او، فریادی از زهرا رسید چون که سربر دامن خیرالنسا می زد حسین ازحرم تا قتلگه، زینب صدا می زد حسین حاج_سید_هاشم_وفایی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
صحنه ی دلگير دل راغمت به صحنه ی دلگيرمی كشد قلبم شكسته است وتنم تيرمی كشد وقت نماز عشق تو درخون رسيده است جبريل بهرتوست كه تكبيرمی كشد برخيز ای حسين غريبم ز روی خاك دشمن برای قتل توشمشيرمی كشد هرگز رها نكرده تورا ذوالجناح تو دارد هنوز از بدنت تيرمی كشد دستی پليد آمده ازآستين بُرون خنجربه روی آية تطهيرمی كشد دشمن همين كه زدبه سرنی سرتو را مارا به ريسمان و به زنجيرمی كشد ديگرمگو«وفایی» ازاين غم كه ماتمش نقشی ز اشك ديده سرازير می كشد ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
عکس امشب که خوش احوال تو را می بینم عصر فردا ته گودال تو را می بینم چقدَر پیر شدی!؟ از حسنم پیر تری! از من خسته به والله! زمین گیر تری! مادرم بود که آگاه ز تقدیرم کرد من اگر پیر شدم، پیری تو پیرم کرد عصر فردا به دل مضطر من رحمی کن ته گودال به چشم تر من رحمی کن من ببینم که تو بی پیرهَنی می میرم تکیه بر نیزه ی غربت بزنی، می میرم ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
غروبی لخته لخته صبح را در خود به غارت برد چه پیش آمد که تاریکی، کواکب را اسارت برد بگو آن بی حیا از تو مگر غیر از کرامت دید که هم انگشت و هم انگشترت را با جسارت برد چه رزقی زرفروش پست از بازار گرمت داشت چقدر او گوشواره با خودش بهر تجارت برد چه بايد گفت با طفلت اگر از سرخي ات پرسد؟ گرفت آيينه را خون يا كه رنگت را حرارت برد؟ سرت انشگشترت پیراهنت عمامه ات را آه... یکی با فکر گندم دیگری حرص عمارت برد... از آن بالا که میبینی بگو طفلت کجا مانده ست که آرام دل از زینب نگاه بی قرارت برد به خون فریاد زد گر دین نداری باش آزاده سپاه کوفه اما آبرو از این عبارت برد غزل مصرع به مصرع واژه واژه قتلگاه توست من آن هیچم، نگاهت بود، شعرم را زیارت برد فاطمه معصومی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
به هم زد لشکری را گرچه تنها بود و بی یاور ولی داغ دل ایتام امانش را برید آخر برادر می رسد گودال و خواهر می رود از حال چه می گویم زبانم لال، شاید بشنود مادر جدا افتاده اند اما یکی هستند، می بینی؟ دمی غافل نمی مانند از احوالات یکدیگر به جان ذره های کائنات افتاده آشوبی نمی میرد چرا شاعر، نمی خکشد چرا جوهر؟ حسین افتاده و دارد خودش جان می دهد کم کم چه اصراری ست اینگونه بتازد بر تنش لشکر؟ پدر انگشترش را در رکوعش داده بود...آری پسر در سجده هم انگشت می بخشد هم انگشتر یکی دنبال پیراهن، یکی سوی کلاخودش یکی با دست لرزان آمده در جستجوی سر نه عیبی دارد آن دِشنه، نه جانی دارد این تشنه ولی از مادرش زهرا خجالت می کشد خنجر دوان برگشت سمت خیمه ها خواهر سراسیمه که می آیند سوی خیمه هایش قوم غارتگر فراری می دهد ایتام را در غربت صحرا مبادا گُر بگیرد چادری، غارت شود معجر چه با زحمت خودش را می رساند باز تا گودال چه بی صبرانه می آید به بالای سرش خواهر نمی دانم چه شد اما زمین افتاد با صورت نمی دانم چه دید اما نکرد این صحنه را باور که اینسو تیر ماند و نیزه ماند و پیکری صدچاک که در آنسو نماند از خیمه ها جز خاک و خاکستر ستون آسمان ها را تکان داد اه آن محزون که یا جداه در خون نور چشم خویش را بنگر منم زینب، بگو این دم چه سازم بین نامحرم؟ کجا دیدی در این عالم، کسی از من پریشان تر؟ کجا رفت آن محبت ها، کجا شد جای آن بوسه؟ که حتی نقطه ای سالم نمی یابم در این پیکر به خود لرزید عرش آنجا که زینب ناله زد یا رب برای چون تو معبودی چه قربانی از این بهتر؟ کسی که پاسخ هل من معین اش را نداد امروز نمی دانم چه پاسخ می دهد فردا به پیغمبر سری اینک شکستند و سری بالای نی بستند زمین غوغا، زمان غوغا، جهان غوغاست سرتاسر زمان از دست رفت و سرخ شد خورشید عاشورا مهیای سفر هستم ولی بی قاسم و اکبر لگد روزی به در خورد و به پیکر می خورد امروز بماند اهل دنیا را جهانی بی در و پیکر سید جعفر حیدری ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
مثل یک شیشه ی عِطری که درش وا شده بود سر جدا از بدن زاده ی طاها شده بود گشت آکنده ز عِطرش همه ی دشت بلا بر لب جن و ملَک بانگ خدایا شده بود لاله هایش همه پرپر شده آغشته به خون باغبانی که بهارش همه یغما شده بود عِطرش آمیخت چو با رایحه ای با گل یاس قتلگَه خواستگه ناله ی زهرا شده بود زینب آمد که سرِ سرو به دامان گیرد لیک سر بهر سر نیزه مهیا شده بود جای یک بوسه نَبُد بر تن آن سرو بلند و گلو بوسه گه خنجر اعدا شده بود تا به رگ های بریده سر خود را بنهاد عالمی غرق در آن صحنه ی زیبا شده بود و در آن لحظه که زینب همه زیبایی دید گشت هنگامه به پا محشر کبری شده بود آفرینش همه میرفت شود کُن فیکون عرش لرزید و فلک هم کمرش تا شده بود زین مصیبت چو ز احجار زمین خون جوشید آسمان گریه کنان زین غم عظمی شده بود شیشه ی عطر تنش خرد و درش گم شده بود همچو تسبیح که پاشیده ی اعضا شده بود بر سِنان تا که سَنان زد سر پر خون حسین در دل زینب غم دیده چه غوغا شده بود کس ندانست در آن لحظه به زینب چه گذشت آه از آن شیشه ی عِطری که درش وا شده بود جواد کریم زاده ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
می‌شود روشنی ِ خیمه بمانی تا صبح؟ مونسم باشی و شب را برسانی تا صبح می‌شود رَحم كنی حرفِ جدایی نزنی تا پیِ ِ چاره مـرا سر نَـدَوانی تا صبح منتت دارم و می‌خواهم اگر راهی هست مَحضِ این خاطرِ آشُفته بمانی تا صبح چه به روزِ تو می‌آرند خدا می‌داند زنده نگذاردم این دل‌نگرانی تا صبح روبرویِ تو اگر گریه اَمانم بدهد بر ندارم نِگَه از رویِ تو آنی تا صبح دهـنِ خشک و لبِ پُر تَرَكَت نگذارد دلِ رنجورِ مرا تاب و توانی تا صبح بُغض پا پیچِ گلویم شده و می‌ترسم كار دستم دهد این سوز نهانی تا صبح هول كردم به زمین خوردم و می‌خواهی خاک از چادر زینب بتكانی تا صبح بنشین سیر نگاهت كنم ای یوسفِ عشق لحظه‌ها می‌رود و نیست زمانی تا صبح می‌شود فاتحه‌ی پوشیه و روسریِ خواهرِ خون‌جگر از پیش بخوانی تا صبح چشمِ بارانی‌تان می‌دهد امشب خبرم از بَلایی كه قرار است بیاید به سرم وای بر حالِ دلِ خواهرِ تو فردا عصر می‌خورد چنگ به بال و پرِ تو فردا عصر آسمان را ز عطش دود فقط خواهی دید رَمقی نیست به چشمِ ترِ تو فردا عصر سرِ شش‌ماهه‌ی تو می‌شود آویز به پوست ارباً ارباست علی‌اكبرِ تو فردا عصر می‌بَرد لشكری از نیزه حوالیِ حرم تكه‌تـكه تـنِ آب‌آورِ تـو فردا عصر تك و تنها وسطِ دشت و بیابان چه كند؟ دامنش سوخت اگر دخترِ تو فردا عصر چنگِ یک مُشت سنان در طمعِ گیسویت می‌زند پَرسه به دور و بَرِ تو فردا عصر هر قدر نیزه و شمشیر و تبر جمع كنند بیشتر كشف شود پیكرِ تو فردا عصر چكمه‌ای سرخ می‌افتد به رویِ سینه‌ی تو خنجری كُنـد رویِ حنجرِ تو فردا عصر سخت دعواست سرِ جایـزه‌ی بیشتری بینِ گودال برایِ سرِ تو فردا عصر آخرین‌خواهشم این است دعا كن برسم زودتر از نفسِ آخر تو فردا عصر علیرضا شریف ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
🏴 اشعار ___________ تن ناشناس بود صدا آشنا ولی آری حسین بود سر از تن جدا ولی یک کشته هم شبیه تن زخمی اش نبود سر را بریده بود عدو از قفا ولی زینب شنید تا که اخیه الیه را در پیش او نشست برای عزا ولی تا خواست با برادر خود شرح غم کند وا شد دهانِ حنجره ایی بی حیا ولی آن لحظه دید دور و برش نیست محرمی پا در رکاب بُرد و پیِ آشنا ولی.. یادش بخیر دور و برش حلقه می زدند حالا عقیله می رود از کربلا ولی.. در آسمانِ خواهر خود چون هلال رفت در شام و کوفه بود بر آن نیزه ها ولی خونِ خدا هر آنچه که در غاضریه برد بردند و ماند جوششِ خون خدا ولی 🔸شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
🏴 اشعار _______________ شده گُلبانگ دعا پاسخ توهین کردن در مرامِ تو نباشد دل نفرین کردن حرمله در سر خود نقشه ی شومی دارد چند روزیست که کارش شده تمرین کردن با سه شعبه، به هدف گیری اصغر آمد! شمر نامرد شد آماده ی تحسین کردن خوب سیراب شد از اشک خودت آقاجان گُل پرپر شده ات لحظه ی تدفین کردن ما فقط منتظرِ نیم نگاهی هستیم نظر مرحمتی بر دل مِسکین کردن عاقبت منتقم کرب و بلا می آید زخم ما را بدهد مرهم تسکین کردن 🔸شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
🏴 اشعار ___________________ کینه ها چون بود مادرزاد...آمد مادرت کردی از پهلویِ او تا یاد...آمد مادرت غربت و تنهایی ات بر هیچکس پوشیده نیست تا نباشی هیچ دشمن-شاد...آمد مادرت حُرمتِ خونت حلالِ عدّه ای لقمه حرام کشتنت چونکه نبود ایراد...آمد مادرت ضربهٔ شمشیر کاری بود و روی پیکرت اولین زخمی که شد ایجاد...آمد مادرت شمر(لع) وقتی در دلِ گودال، محکم پا گذاشت گفت تا که «هر چه باداباد»...آمد مادرت عرش تا فریاد زد ای وای بر روی زمین- زینت دوش نبی افتاد...آمد مادرت تشنه بودی! بر گلویت رویِ خاکِ کربلا تا به جای آب، خنجر داد...آمد مادرت قتلگاهت شد شلوغ و پیکرت از حال رفت آسمان دق کرد و زد فریاد...آمد مادرت ای زبانم لال! کو پیراهن و انگشترت کو «سرت»؟! شد غارتت آزاد...آمد مادرت این طرف میگفت با گریه «بنیَّ»؛ آن طرف رفت تا که خیمه ها بر باد...آمد مادرت! 🔸شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحیم 👋اعمال شب عاشورا👋 امروز، شنبه، هشتم شهریور برابر با نهم محرم هست پس؛ امشب، شبِ دهم محرم ،« شبِ عاشورا » است سید در اقبال در فضیلت احیاء شبِ عاشورا نقل کرده، مثل آن است که عبادت کرده باشد به عبادت جمیع ملائکه و هر کس شب عاشورا را به عبادت بپردازد ثواب هفتاد سال عبادت در نامه عملش مینویسند 🍃دوستان، امشب حتما برای اباعبدالله الحسین و حضرت عباس علیهم السلام جداگانه برای هر کدوم دو رکعت نماز هدیه کنین و زیارتشون رو بخونین و حتما برای حضرت علی اکبر و علی اصغر و قاسم بن الحسن و سایر یاران حضرت هم نماز بخونین🍃 راستی زیارت عاشورا یادتون نره، حتما بخونین سید در اقبال از برای این شب ، دعاها و نمازهایی را نقل کرده از جمله: صد رکعت نماز ( یعنی پنجاه تا نماز دو رکعتی بخونیم ) در هر رکعت سوره حمد و سه بار سوره توحید بخواند و بعد از فراق از همه، هفتاد بار بگوید: سُبْحانَ الله و الحمد الله و لا اله الله و الله اکبر و لا حَولَ و لا قُوَّة الا بالله العَلیِّ العظیم و بعدا استغفار کند این صد رکعت رو میتونین بینش فاصله بندازین نماز دیگر: چهار رکعت نماز یعنی دو تا دو رکعتی بخواند که در هر رکعت بعد از حمد ، پنجاه مرتبه سوره توحید بخواند و این نماز مطابق است با نماز امیرالمومنین صلوات الله علیه و رحمة الله و برکاته که فضیلت بسیاری دارد نماز دیگر: چهار رکعت در آخر شب نماز بخواند ،یعنی دو تا دو رکعتی، که در هر رکعت بعد از حمد، هر یک از ایة الکرسی و توحید و فلق و ناس را ده بار بخواند ( یعنی، ایة الکرسی رو ده بار و توحید رو ده بار و فلق رو ده بار و ناس هم ده بار بخونیم ) و بعد از سلام، صد بار سوره توحید بخواند حاجت خود را بخواه که ان شاءالله مستجاب است بعد از نماز خدا را بسیار یاد کند و صلوات بسیار بفرستد و لعن کند بر دشمنان اللهم العَن قَتَلَةَ الحسین و اصحابِهِ امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس نزد قبر امام حسین شب عاشورا بیتوته کند ،خدا را روز قیامت ملاقات کند در حالی که به خون آغشته باشد و گویا در عرصه کربلا با حضرت کشته شده لطفا به اشتراک بزارین 📚مفاتیح الجنان 📚معراج مومن ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
▪طنین لبیک یاحسین در 🚩فریاد حماسی و نجات بخش همزمان با شب عاشورای حسینی در سراسر ایران اسلامی ▪وعده همه ارادتمندان به امام حسین علیه السلام امشب رأس ساعت ۹ شب بر روی بام منازل ، در خیابانها و معابر در مجالس عزاداری و... توجه: ندای لبیک یا حسین از بلندگوی پخش شود لطفا اطلاع رسانی گردد.
علامه امینی صاحب کتاب شریف الغدیر برای (عج) کنار می گذاشتند و می فرمودند: امشب آن حضرت در است.
🔸اعمال روز عاشورا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ ‍ عالـم همه قطره اند ودریاسـت حُســـینْ خـوبان همه بنده اند ومولاسـت حُســـینْ ترسم که شفاعت کند ازقاتِل خویش ازبـَس که کَرَم دارد وآقاسـت حُســـینْ 🕯🖤لبیک یا حسین ع 🖤 🕯