سلام(بخوانیدوارسال کنید):
نوحه شهادت سیدتنا سکینه سلام الله علیها
دوباره گشته تازه داغ مدینه(۲)
بزن به سینه
بهر سکینه(۲)
شهرمدینه از غم کر ب وبلا شد(۲)
#####
دل کبابش بیتاب قتلگاه است(۲)
دمیکه مضطر
بوسیده حنجر(۲)
گل حسینی بی تاب حمله هاشد(۲)
######
دمیکه دشمن آتش زد خیمه ها را(۲)
همراه زینب
با جان برلب(۲)
یار برادر با چشم پر بکاشد(۲)
######
داغ اسیری دیده ای وای مهدی(۲)
با دست بسته
سرشکسته(۲)
دربه در اندر بازارو کوچه هاشد(۲)
«سلام الله علیهم اجمعین»
مصطفی نظری طهرانی
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
# نوحه شهادت_حضرت_سکینه سلام الله علیها
من سکینه دخت شاه کربلایم/همنشین محنت و رنج و بلایم
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
همسفر با کاروان اشک و دردم/عمری از داغ شهیدان گریه کردم
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
کِی رود از یاد من آن روز پر غم/قامت ما شد ز بار غصه ها خم
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
آتش جان شعله های سوز و آه است/قاتل من روضه های قتلگاه است
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
یاد آن روزی که شد آن نورِ دیده/کامِ عطشان بین مقتل سر بریده
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
یاد آن روزی که از جان ناله ها زد/پیش عمّه بین گودال دست و پا زد
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
بر لبم جز ذکر یا زهرا نیامد/ذولجناح آمد ولی بابا نیامد
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
«سلام الله علیهم اجمعین»
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
پنجم_ربیع_الاول
مربع_ترکیب
ای چشم حسین بر جمالت
وی مظهـر فاطمـه، جلالت
تعظیم کمـال بــر کمـالت
تحسین رسول بر خصالت
بر قلب پدر سکینهای تو
در بیـت ولا امینـهای تو
تـو سـوره نـور اهلبیتی
تو شادی و شور اهلبیتی
در سینه سـرور اهلبیتی
تو نخلـه طور اهلبیتی
تو دختر مــاه و آفتابی
آیینــه زینـب و ربابی
گل بر تو، گلاب بر تو نازد
عطشانـی آب بـر تـو نازد
آیـات حجـاب بر تو نازد
تنهـا نـه رباب بر تو نازد
حقـا کـه تو فخر عالمینی
ممدوحـه زینب و حسینی
ای چشم حسین را نظاره!
بـر فاطمـه، زینب دوباره
فریـاد گلـوی پـاره پاره
وصف تو فراتر از شماره
تا حشر، سکینه ولایت
آرامـش سینـه ولایت
تو وجه خدای را گواهی
در قـلب پدر، شرار آهی
بیـن اسـرا چـراغ راهی
پیغــام رسان قتلگاهــی
پیغامت از آن رگ بریده
تا حشـر قیامت آفریده
در فُلک ولا، سکینـهای تو
راضیــهای و امینــهای تو
یک کرب و بلا مدینهای تو
چون فاطمه بیقرینـهای تو
تـو آیه حُسن ابتلایـی
قرآنِ شهیـدِ کربلایی
در مقتل خون چو پا نهادی
لب بــر گلـوی پدر نهادی
روی تـن پاکـش اوفتـادی
این گونه بــه مـا پیام دادی
ما عترت عصمت و حجابیم
در مـلک عفــاف آفتابیم
بــا آن همــه داغ بـینهایت
مــیبود بـه محضـر ولایت
از بــردن چــادرت شکایت
ای شعلـه مشعــل هــدایت
توحید و کتاب زنده از توست
آیات حجـاب زنده از توست
در بحر عفاف، گوهری تو
بر فُلک کمـال، لنگری تو
هنگام خطابـه، حیدری تو
زیرا به حسین، دختری تو
تو سینهْ سپـر به هر بلایی
تو یـاسِ کبـودِ کربلایـی
ای در نفست صدای زینب
در هر سخنت ندای زینب
همسنگر و پا به پای زینب
مـرآت خـدا نمــای زینب
«میثـم» به ثنای تو چه خواند
هــر چنـد ز لب گهر فشاند
سلام الله علیهم اجمعین
استاد_غلامرضا_سازگار
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
حضرت سکینه سلام الله علیها
باید برای شعر زنم چاک سینه را
چون طالبی ز خاک در آرم دفینه را
آنجا که حرف می رود از بضعه الحسین
خاکش تبرک است سر و چشم و سینه را
بنت الرباب و دختر زهرا همیشه داشت
همراه خویش کرببلا و مدینه را
گفته حسین غرق جمال خداست او
گشتم نیافتم به مقامش قرینه را
در روضه اش نشستن ما رایگان نبود
پرداخت کرد لطمه به صورت هزینه را
پرسید اين عمی العباس و شاه داد
با کندن عمود جواب سکینه را
وقت غروب آب گرفت و دوید تا
شوید ز خاک علقمه آهنگ کینه را
همچون حسن برای حسین و قیام او
تو ساختی برای رقیه زمینه را
دیدم نجات ماست به دست حسین و تو
مانند بادبان شده ایی آن سفینه را
بانو بگیر از کرم کربلاییت
دستان این غریب حقیر کمینه را
سلام الله علیهم اجمعین
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
اُنس
درخانه ی خویش تا سکینه دارد
الفت به رباب یا سکینه دارد
پیش همه باعث شگفتی شده است
اُنسی که حسین با سکینه دارد
#حاج_سید_هاشم_وفایی
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
السلام علیک یا سکینه بنت الحسین
آتش درون
وقتی نشست در بر بابای بی سرش
چهره نهاد بر روی رگهای حنجرش
از آتش درون دلش شعله می کشید
اشکی که می چکید زچشمان اطهرش
اوکرده بود نذر رگ حنجر پدر
چشمی که بود چشمه ی جوشان کوثرش
دختر گرفته بود تنش راببر ولی
بابا گشوده بود بغل بهر دخترش
ازگوش پاره کرد فراموش تاکه دید
این گوشوار عرش فتاده است در برش
تنها نمی گریست به گودال قتلگاه
آمد صدای ناله ی جانسوز مادرش
پرپر زد ونکرد پدر را رها ، اگر
از ضرب تازیانه پر از زخم شد پرش
عمه به ناله گفت عزیز برادرم
باید که بوسه زد به گلوی مطهرش
با جوهری زاشک «وفایی» رقم بزن
دیدم پیام می چکد از خون حنجرش
#حاج_سید_هاشم_وفایی
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_حسن_عسکری
نوحه شهادت امام عسکری(ع)_سامرا غرق عزا شد
نوحه شهادت امام عسکری(ع)
سامرا غرق عزا شد
عسکری حاجت روا شد
زین جهان کرده قصد جدایی
می شود در ره حق فدایی
یاحسن یا حسن یا حسن جان/یاحسن یاحسن یاحسن جان 2
_______________________
سالها در کنج زندان
بوده او سر درگریبان
دل پریشان ز جور زمان شد
در جوانی بسی ناتوان شد
یاحسن یا حسن.....
_________________________
سامرا،دور از مدینه
شد شهید زهرکینه
او جگر پاره در بستر افتاد
مهدیش را به بر دید وجان داد
یاحسن یاحسن.....
___________________________
ای خدا لطفی به ماکن
قسمت ما سامرا کن
تا کنار مزارش بمانیم
همره مهدیش روضه خوانیم
یا حسن یاحسن.....
شعر:اسماعیل تقوایی
شاعر: #اسماعیل_تقوایی
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
نوحه شهادت سیدتنا سکینه سلام الله علیها
دوباره گشته تازه داغ مدینه(۲)
بزن به سینه
بهر سکینه(۲)
شهرمدینه از غم کر ب وبلا شد(۲)
#####
دل کبابش بیتاب قتلگاه است(۲)
دمیکه مضطر
بوسیده حنجر(۲)
گل حسینی بی تاب حمله هاشد(۲)
######
دمیکه دشمن آتش زد خیمه ها را(۲)
همراه زینب
با جان برلب(۲)
یار برادر با چشم پر بکاشد(۲)
######
داغ اسیری دیده ای وای مهدی(۲)
با دست بسته
سرشکسته(۲)
دربه در اندر بازارو کوچه هاشد(۲)
«سلام الله علیهم اجمعین»
مصطفی نظری طهرانی
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#اشعار_غزلیات_و_مدایح_اهل_بیت_ع
#مدايح_حضرت_زينب_س
اشعار مدح و مصیبت حضرت زینب(س) -( چادر خاکی نشان مادری زینب است )
چادر خاکی نشان مادری زینب است
ارث زهرا صورت نیلوفری زینب است
خط فکرم بر گرفته از دمشق و کربلاست
هرچه دارم از دعای مادری زینب است
پیکرم صحرای تربت، در رگم آب فرات
این یکی از راه شیعه پروری زینب است
من کیم تا دم زنم از عمه سادات چون
ذات الله الصمد خود مشتری زینب است
کشتی ارباب با دستان زهرا می رود
لنگر کشتی نخی از روسری زینب است
علم او از بس که از حد تصور خارج است
حضرت جبریل هم پا منبری زینب است
بیمه کردم قلب بیمارم به اشک روضه ها
خوش به حال آن کسی که بستری زینب است
قلب ما سنگ است و با گریه طلایی میشود
مجلس روضه محل زرگری زینب است
رنگ خاکستر برای ما گریز پر غمی ست
غیرت ما معجر خاکستری زینب است
با تمام این مصیبتها چه زیبا گفته است
ما رایت الا جمیلا برتری زینب است
شاه افتاد از فرس، رخداده در مجلس، ولی
مات کردن شیوه افشاگری زینب است
لال شد عالم در آن وقتی که گفتی اُسکُتو
اهل عالم این صدای حیدری زینب است
شاعر: #امیر_حسام_یوسفی
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#مربع_ترکیب
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
دیده ها در غم تو حالت باران دارد
سینه ها سوخته و شعله ی سوزان دارد
مرغ دل پر زده و میل به جانان دارد
هر که غمگین تو شد دیده ی گریان دارد
در سماوات و زمین سوگ تو داغ همه است
آن که از باغ جنان ناله کند فاطمه است
سامرا آینه ی بی کسی و غربت توست
بی قراریِ دل از خون دل و محنت توست
آن چه این گونه شکسته ز جفا حرمت توست
دیدن یوسفت این لحظه همه حسرت توست
گفتی ای مهدی ام این لحظه بیا در بر من
تا که آرام شود با تو دو چشم ترِ من
عاقبت سهم لبت زهر شرربار شده
جگرت سوخته و یکسره خونبار شده
طعنه و زخم زبان سهم تو بسیار شده
تنت از شدت این زهر چه بیمار شده
شام غم رفته و هنگام سحر می آید
آخر از یار سفر کرده خبر می آید
گر چه بر روی لبت نغمه ی یارب داری
گوییا بر تن محنت زده ات تب داری
از دلت آه کشی ، ذکر مقرَّب داری
شاید این لحظه به دل یاد ز زینب داری
یا که یاد از عطش حضرت عباس کردی
یا حسین گفته ای و یاد گل یاس کردی
گر چه از زهر به بستر شده بی حال شدی
به سما می روی و حال سبکبال شدی
ز غریبی و عطش غمزده احوال شدی
شاید آن لحظه به یاد غم گودال شدی
هر که لب تشنه دهد جان به ولای حیدر
مادر آمد به برش گفت غریب مادر
یاد از سوز عطش کردی و لب های حسین
سامرا کرببلا گشته ز نجوای حسین
تو که بودی همه ی عمر چه شیدای حسین
یا حسن جان ، تویی و مهر و تولای حسین
بابی انت و امی یا حسین ثارالله
به فدای لب عطشانِ ابا عبدالله
#محمد_مبشری
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
ناچارم
اگر خواهی پدر بینی وفای دختر خود را
نگه کن زیر پای اسب و بالا کن سر خود را
نهان از چشم طفلان آمدم دارم تمنّایی
که در آغوش گیری بار دیگر دختر خود را
نرفتی تا به پُشتِ ابرِ سنگ و خنجر و پیکان
به روی دامنت ای ماه بنشان اختر خود را
فروشد ناز اگر طفلی خریدارش پدر باشد
بزرگی کن، ببوس این دختر کوچکتر خود را
لبم از تشنگی خشک است و جوهر در صدایم نیست
برو در نهر علقم، کن خبر آبآور خود را
ز دورادور، میدیدم گلویت عمه میبوسید
مگر آماده کردی بهر خنجر، حنجر خود را
به همراه مسافر آب میپاشند و ناچارم
به دنبال تو ریزم اشک چشمان تر خود را
کنار گاهواره رفتم و دیدم که اصغر نیست
چرا با خود نیاوردی، چه کردی اصغر خود را؟
علی انسانی
#دمشق #روضه_حضرت_سکینه #شعر_حضرت_سکینه #شعر_روضه #علی_انسانی #مرثیه_حضرت_سکینه
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
در چشمهایم تا که میشد جلوهگر طفلم
با من سخن میگفت هر شب تا سحر طفلم
بسکه برایش از کمالات علی گفتم
خوشحال بودم میشود مثل پدر طفلم
خیلی دلم میخواست قنداقش کنم، اما
از من جدا افتاد با خونِ جگر طفلم
زیر فشار در صدای محسنم آمد
با من همان جا بود که زد بال و پر طفلم
در باز شد با یک لگد، روی پرم افتاد
من باخبر بودم ولیکن بی خبر... طفلم
من تازه دستم را سپر کردم زمین خوردم
دیگر چه آمد بر سرِ این بیسپر طفلم
از چارچوبِ در نشد که فاصله گیرم
میسوختم پشت در اما بیشتر طفلم
اذن شهادت را خدا اول به محسن داد
میخ در از سینه که رد شد خورد بر طفلم
رضا باقریان
#اشعار_ناب #رضا_باقریان #شعر_شهادت_حضرت_محسن_ع #شعر_مذهبی #مرثیه_حضرت_زهرا_س
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان