eitaa logo
کانون مداحان
27.5هزار دنبال‌کننده
22.5هزار عکس
23.2هزار ویدیو
220 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
غزل مصیبت حضرت رقیّه سلام الله علیها بی تو بابا رَمق بال و پرم را بردند شادی زندگی مختصرم را بردند تا که خاموش شوم رأس تو را آوردند سود کردم تو رسیدی ضررم را بردند عوض اینکه بخوانند برایم قصّه بسکه فریاد کشیدند سَرَم را بردند بی تو هر صبح لگد بود که بیدارم کرد خوشیِ اوّل صبح و سحرم را بردند تار صوتی من از ناله زدن بسته شده غصّه ها جوهر و نای جگرم را بردند پای پُر آبله نگذاشت به نیزه برسم قدرت آمدنِ تا گُذرم را بردند نوک انگشت شناساند به من روی تو را مُشت ها سوی دو چشمان تَرم را بردند ساعد دست نحیفم وسط کوچه شکست سنگ ها رنگ سفید سِپَرم را بردند گَردنم بسکه چپ و راست شده با سیلی حالت خیره شدن از نظرم را بردند مانده مویم به زیر ناخُن زجر ای بابا گیسوی بافته تا به کمرم را بردند بین این قافله همبازی من اصغر بود نیزه ای دُزد شد و همسفرم را بردند هیچ کس مثل من از فاطمه ارثیه نبُرد روضه خوان های پریشان خبرم را بردند مجتبی صمدی شهاب محرم ۱۳۹۸ *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
ابتا یا حسین(ع) بر روی نیزه نشستی پا به پایت آمدم دخترت را می زدند و در هوایت آمدم گاه از پیشِ دو چشمانم چرا گم می شدی؟ گاه در بازارها پشتِ صدایت آمدم صوتِ قرآنت نجاتم داده در شهرِ شلوغ گم شده بودم با شوقِ نوایت آمدم خاطراتِ کوفه و شامِ بلا پشتم شکست جان به لب بودم وَلیکن پابه پایت آمدم با تهِ نیزه کتک خوردم بریدم ای پدر.. مرهمی...که در پی درد و دوایت آمدم از همان بالای نیزه یک نگاهی کن به من هیچ می دانی به عشقِ چشمهایت آمدم زلف هایت را پریشان کرده است بادِ صبا موپریشانم که باباجان فدایت آمدم نامِ تو بردن عجب جرمی ست ای نورِ دو عین نامِ تو گفتم کبود و بینوایت آمدم  محسن راحت حق *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
کاش بمانی دیر به دادم رسیدی ای سر زخمی کاش بمانی کنار دختر زخمی باز بسوزان مرا به سوز صدایت باز صدایم بزن زحنجر زخمی نذر تو کردم تمام بال و پرم را حال ببین حال این کبوتر زخمی چیز زیادی نمانده از من خسته نیمه ی جانی میان پیکر زخمی طاقت برخاستن ز خاک نمانده نای پریدن نمانده با پر زخمی پرپر و پژمرده ام خودم ولی امشب مست تو ام ای گل معطر زخمی نور تو در کنج آن تنور چه می کرد ای سر خاکستری شده ، سر زخمی ای به فدای سرت بیا که ببندم زخم جبین تو را به معجر زخمی  هادی ملک پور *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
نازنین من ای دختر سه ساله ی من،نازنین من ای یادگار سوخته ی سرزمین من دستی نبود تا که نوازش کنم تو را وقتی که در خرابه شدی هم نشین من دیدی چگونه لشکر دشمن نشسته بود یا در کمین گوش تو یا در کمین من دیدی سرم جدا شده و پیکرم رهاست دور از هم است فاصله (حاء) و (سین) من عمه هنوز پشت سرت ایستاده است این خواهر شکسته ی مرد آفرین من ای کهکشان شیری چشم تو دلنواز خورشید من ستاره ی من مه جبین من جبریل هم ملازم پا در رکاب توست ای بر رکاب سرخ شهادت نگین من  احمد علوی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
ای یاورم ای یاورم شکسته شدی نیست باورم باید برای پای تو مرهم بیاورم با اینکه سوختم دو سه جا بین خیمه ها داغی شبیه زخم تو آتش نزد مرا دیگر رعایت دل ما را نکن بس است تو درد داری ، از حرکاتت مشخص است زارِ سه ساله از چه غمی زار میزنی؟ زودست اینکه دست به دیوار میزنی هرچند با تمام توان راه میروی داری شبیه پیرِزنان راه میروی خاکستر است روی سرت یا که موی توست؟ مویت سفید گشت و کبودی به روی توست تو آه میکشی جگرم پاره میشود تسبیح عمر پر خطرم پاره میشود تو آه میکشی دل من تیر میکشد اشکت به روی خاک علمگیر میکشد خاک خرابه سرد تر از قلب دشمن است سردی این «خورابه» تورا مثل من شکست شب سرد و خاک سرد و تن زخمی تو سرد سرما امان نداده بخوابی و یا که درد!؟ تقصیر زجر شد که سرت درد میکند بال و پرت ، سرت ، کمرت درد میکند تقصیر زجر شد که صدایت گرفته است زخم است دست تو ، چه به پایت گرفته است؟ بابا می آید از سفر امشب به هوش باش خیلی مواظب رگ زیر گلوش باش رگ های او بریده بریده بریده است این سر هزار مرتبه سرنیزه دیده است بابا می اید ای نفس عمه! صبر کن فکری به حال رویت و این لکه ابر کن گفته امانتی تو ، خجالت نده مرا چیزی به او نگو ز غم گوشواره ها حرفی به او ز حمله‌ی اشرار هم نگو از گریه هایمان سر بازار هم نگو اما بگو که معجر عمه تکان نخورد آری بگو که ابرو از شام و کوفه برد  عماد بهرامی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
یا بنت الحسین(ع) می زنی؟..قدری تامّل کن ببین افتاده ام؟ زجر...بدجوری در این صحرا کمین افتاده ام ضربه ای با پا زدی و سینه ام تنگ آمده.. یک نظر کن بی حیا ..آخر زمین افتاده ام صبر کن تا که نَفَس تازه کنم ..بعداً بزن زیرِ پاهایت ببین مثلِ نگین افتاده ام دست بر معجر نزن بدجور نفرین می کنم رحم کن نامرد!من که دل غمین افتاده ام خواب بودم از روی ناقه نمی دانم چه شد؟ گوئیا بر خاک از عرشِ برین افتاده ام مثلِ بابایم شدم آن لحظه ای که زخم داشت چون پدر انگار من از صدرِ زین افتاده ام آمده مادر بزرگم فاطمه ...بر دیدنم غصّه ها را برده است و دلنشین افتاده ام لعنتِ هفت آسمان بر تو پلیدِ بی حیا... می زنی؟..قدری تامّل کن ببین افتاده ام؟  محسن راحت حق *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
پا به پایت آمدم بر روی نیزه نشستی پا به پایت آمدم دخترت را می زدند و در هوایت آمدم گاه از پیشِ دو چشمانم چرا گم می شدی؟ گاه در بازارها پشتِ صدایت آمدم صوتِ قرآنت نجاتم داده در شهرِ شلوغ گم شده بودم که شوقِ نوایت آمدم خاطراتِ کوفه و شامِ بلا پشتم شکست جان به لب بودم وَلیکن پابه پایت آمدم با تهِ نیزه کتک خوردم بریدم ای پدر.. مرهمی...که در پی درد و دوایت آمدم از همان بالای نیزه یک نگاهی کن به من هیچ می دانی به عشقِ چشمهایت آمدم زلف هایت را پریشان کرده است بادِ صبا موپریشانم که باباجان فدایت آمدم نامِ تو بردن عجب جرمی ست ای نورِ دو عین نامِ تو گفتم کبود و بینوایت آمدم  محسن راحت حق *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
چه معراجی دلم میخواست معراجت ببینم چه معراجی عجب رنگین کمانی نرو دیگر! تو رفتی سنگ خوردم بیا قولی بده دیگر بمانی تورا با زخم صورت میشناسم مرا بشناس با قد کمانی نمیدانم چرا این زجر نامرد بدش می آید از شیرین زبانی عبایت روی دوش نیزه داری عقیق تو بدست ساربانی چه مویی داشتی بابا زمانی چه مویی داشتم بابا زمانی اگر مال منی پس پیش من باش چرا دائم بدست این و آنی؟! نشد غارت پدر جان!چادرم را.. خودم دادم به آن دختر امانی! نفهمد هیچکس بازار رفتم بماند بین ما راز نهانی رخت را سیر دیدم سیر گشتم تو بودی آن غذای آسمانی سرت خاکی شده دراین خرابه شدم شرمنده ازین میزبانی سید پوریا هاشمی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
دخترت سنگ ترحم خورده بعد تو لحظه به لحظه مردم مردم و باز کتک می خوردم مشت ها بود که سمتم آمد ضرب پا بود که سمتم آمد جانم از زخم زبان بی زار است کمک دختر تو دیوار است نفس و سینه ی خسته سخت است کودک و دست شکسته سخت است دخترت سنگ ترحم خورده قلب من سوخته و آزرده خنده ی زجر چه زجرآور بود خنده اش از لگدش بدتر بود از لب پر ترکم خون جاری ست زخم پهلوم پدر جان کاری ست مشت یک عده دهانم را بست هرچه دندان به دهان بود شکست مشت هایی که به صورت خوردند لاله ی گوش مرا در بردند به فدای سر بابا این چشم دیدنت سخت شده با این چشم ای که در چشم تو غم ریخته است گیسویت از چه بهم ریخته است ای که پیشانی تو مجروح است رخ نورانی تو مجروح است از تنور آمده ای حرفی نیست این شکاف لب سرخت از چیست؟ من که دلتنگ نوازش بودم با تماشای سرت آسودم حسن کردی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
شبیه مادر این صحنه‌ها را پیش از این یکبار دیدم من هر چه می‌بینم به خواب انگار دیدم شکر خدا اکنون درون تشت هستی بر روی نی بودی تو را هر بار دیدم بابا خودت گفتی شبیه مادرم باش من مثل زهرا مادرت آزار دیدم یک لحظه یادم رفت اسم من رقیه است سیلی که خوردم عمه را هم تار دیدم احساس کردم صورتم آتش گرفته است خود را میان یک در ودیوار دیدم مجموع درد خارها بر من اثر کرد من زیر پایم زخم یک مسمار دیدم سوغات مکه توی گوشم بود بردند کوفه همان را داخل بازار دیدم کاظم بهمنی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
ای لاله ی خوشبوی ای سر در خون خضاب ای لاله ی خوشبوی من لطفاً از پیشم نرو امشب بمان پهلوی من زانوانت را نیاوردی سرم بی بالش است لا اقل بگذار امشب سر روی زانوی من قصد دارم وا کنم این پلکهای بسته را کن تماشایم ولی بابا ! نپرس از موی من اصلاً امشب من قراری می گذارم با خودت من به ابروی تو می گِریم تو بر ابروی من غصه ی من را نخور آنقدر محکم هم نبود جای سیلی ماند تنها بیست شب بر روی من  محسن ناصحی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
سه ساله کربلا وقت عبور حس خطر داشتن بد است در ازدحام درد کمر داشتن بد است یکجور میزنند مرا پای نیزه ات.. انگار بین شام پدر داشتن بد است وقتی زنان شهر به من حمله میکنند.. باور کن ای پدر گل سر داشتن بد است بابا برای ما که بزرگ مدینه ایم.. با یک لباس پاره گذر داشتن بد است دیگر به جز مدینه به شهری نمیروم اصلا به شام و کوفه سفر داشتن بد است با گریه فتح کرده ام این شهر شام‌ را اصلا که گفته دیده ی تر داشتن بد است؟ سید پوریا هاشمی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*