eitaa logo
کانون مداحان
26.6هزار دنبال‌کننده
21هزار عکس
21.2هزار ویدیو
197 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
اشعار مدح ومناجات با حضرت زهرا سلام الله علیها ـ رضارسول زاده تا آسمانی هست پرواز است بالی هست در دل امیدی هست تا راه وصالی هست شکر خداوندی که با تو آشنایم کرد در سجده می افتم که نورت این حوالی هست درک مقامات تو و ذهن بشر ، هیهات دل خوش به این ماندیم که خواب و خیالی هست سلمان شدن که نیست ساده ، کار می خواهد سه قرن اول انتظار خاکمالی هست تو رحمت محضی و فیضت می رسد دائم تا که نگاه لطف تو بر این اهالی هست ما از تو ممنونیم ذره پروری کردی قابل نبودیم و تو بر ما مادری کردی راز شب قدری و قدرت را خدا داند تو سرالاسراری و این را مصطفی داند یعنی خدا شیرازه ی خلقت تو را خوانده وقتی تو را محور بر آن جمع کسا داند حیدر نبود ، هم کفو تو پیدا نمی گردید شان تو را تنها علی مرتضی داند از انبیا هم عصمت تو هست بالاتر آری خدا این رتبه ی خیرالنسا داند ؟ اول نمود اقرار ای مادر به فضل تو هر کس که خود را سائل آل عبا داند با عشق تو بانو گره خورده حیات ماست روز قیامت مهر تو برگ نجات ماست تو آسمان و یازده خورشید دنبالت وقت سلوکت می رسد پیش خدا بالت نامی ز حورالعین در آیات انسان نیست این هم یکی از صد هزاران وصف اجلالت وحی است گویا ، احترامت واجب عینی است وقتی که می پرسد نبی هر روز احوالت شیرین ترین میوه هایت را به ما دادی جبریل شد جبریل با یک میوه ی کالت ما فکر دنیا و تو فکر محشر مایی ما آرزومان چیست و تو چیست آمالت ! "حی علی خیر العمل" یعنی ولای تو یعنی که نیکی کردن بر بچه های تو بوی خدا آید ز هر جا بگذری خانم وقت عبادت از خدا دل می بری خانم وقتی سفر می رفت پیش تو دلش می ماند تو باعث دلتنگی پیغمبری خانم تو ازدواجت با علی امری الهی بود خوشحال بودی که برای حیدری خانم مریم زمان خود زنی برتر به عالم بود تو از زنان هر دو عالم برتری خانم گویند مردم کاش ما هم فاطمی بودیم روزی که تو فرمانروای محشری خانم پیش خدا خوش باش جای تو به دنیا نیست با آن کمال اینجا برای روح تو جا نیست نزد خدا دارای عز و اعتباری تو ام ابیها شاه بیت روزگاری تو تو حجت الله بر امامان هستی ای مادر می ماند آدم با مقاماتی که داری تو تیغ دو دم یا که سپر ، حیدر نمی خواهد شیر خدا را  هم سپر ، هم ذوالفقاری تو اما علی را باورش کی بود تا بیند در هر کجای خانه اش لاله بکاری تو محشر به هم می ریزد از یک سو حسین بی سر از یک طرف هم دست عباست می آری تو بر رشته های چادر تو دست اندازیم بر این مقام نوکری آن روز می نازیم *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
مثل هر شب خواب را در بسترش تنها گذاشت رفت پای جانمازش؛ روی دنیا پا گذاشت با قیامش آسمان می‌رفت زیر چادرش قابِ قوسینِ رکوعش عرش را هم جا گذاشت سجده‌اش را بُرد آنجایی که جز مسجود نیست سر به خاکِ سجده‌دارِ مسجدالزهرا گذاشت با صدای آب آب؛ از عرش، باران شد چکید رفت بالای سرِ لب‌تشنه‌اش دریا گذاشت باز تا نان‌آورش برگشت از شب‌گردی‌اش مرهمِ اشکی به زخمِ شانه‌ی مولا گذاشت گرچه رویش سرخ بود از ردّ سیلی‌های اشک گوشه‌ای هم جا برای خنده‌ی حاشا گذاشت در هجومِ سنگ‌ها با آنکه بار شیشه داشت پای اینکه نشکند آیینه جانش را گذاشت مشکِ‌‌ اشکش را غمِ روز مبادا آب کرد گریه‌هایش را برای روز عاشورا گذاشت چارده قرن است، می‌گردد زمین دنبال او آرزوی تربتش را بر دلِ دنیا گذاشت 🔸شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
گل که افتد آه میگیرد چمن را بیشتر خندهٔ در بسترت آزرده من را بیشتر از سکوتت آب گشتم اینکه رسمِ مهر نیست غیر از آن عجل وفاتی گو سخن را بیشتر از فدک،سرخیِ گلهایش نصیب تو شده روی تو سوزانده من را و حسن را بیشتر روز،خاموش است از بغضش حسن،اما به شب میپرد از خواب و میگوید نزن را بیشتر با چه زحمت بهر من مهمانِ آن آتش شدی دیدمت بر جان خریدی سوختن را بیشتر حاجتِ تو بعد از این نه سال،حالا این شده آور آن تابوت که پوشد بدن را بیشتر با همین دستانِ خسته بر حسینش دوخته پس مواظب باش زینب پیرهن را بیشتر روضه ای می خوانم و رد میشوم مولا ببخش میخ در حتما دهد آزار زن را بیشتر حامد آقایی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
تحمل کردنش سخت است و عهدِ کودکی را گر تو هم جای خودت باشیّ و هم جای پُرِ مادر  خودت را جای من بگذار گو این بی نوا دختر چگونه سر کند آن را بدونِ سایه ات مادر تو را میخواهمت هر شب که تسکینِ دلم باشی در این سیلابِ غم مادر تو حلِِّ مشکلم باشی ز بس بوسیده ام هر شب گلِ چادر نمازت را دلم یک لحظه میخواهد ببوسم روی نازت را چه دردی می کشیدی در تمامِ لحظه های شب ندیده کس به غیر از تو وَ غیرَ از دخترت زینب چه ضربت ها که تو خوردی ز دستِ مردمانِ پست به پهلو استخوانِ تو از آن ضربِ لگد بشکست تویی که میخِ سوزان را درونِ سینه ات داری تویی که گونه های تو چو سَیلی خون شده جاری تو را در خاک و خون دیدم میانِ غربتِ کوچه که در بینِ جِدار و در به خون پرپر شده غنچه دلم خورشید میخواهد بیا یک شب به خوابِ من  زنَد بوسه به چشمانت دلِ پُر التهابِ من هستی محرابی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
در حریم خانه ماندی اعتکاف این است این سوی مسجد شعله‌ور رفتی، مصاف این است این خطبۀ تو واژه واژه ذوالفقار دیگری‌ست جلوۀ آن تیغ پنهان در غلاف، این است این از امام از کعبه گفتی، بستی احرام دگر بی‌امان دور علی گشتی! طواف این است این رو گرفتی پیش نابینا، حیا آن است آن نیمه‌شب تابوت می‌خواهی، عفاف این است این می‌رسد روزی که چشم آسمان روشن شود بر مزارت کعبه می‌گوید مطاف این است این 🔸شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
خواستم یاری کنم اما در آن غوغا نشد خواستم من هم بگیرم دست بابا را نشد مادرم آن را گرفت و تازیانه پشت هم، هی فرود آمد، ولی دستان مادر وا نشد دست مادر آخرش واشد، نمی‌گویم چطور اینقدر گویم که زهرا دیگر آن زهرا نشد من فقط می‌دانم آن روز و در آن کوچه، چه شد من فقط دیدم، چرا افتاد مادر، پا نشد حال و روزش فکر می‌کردم که بهتر می‌شود هر چه ماندم منتظر، فردا و فرداها... نشد هر چه گشتم کوچه را، فردا و فرداها... نبود هر چه گشتم گوشواره آخرش پیدا نشد... آخرش خم شد به درگاه علی، ماه علی آری، آن قامت به جز در پای یکتا، تا نشد... چشم امید یتیمان! چشم را وا کن ببین ناله هم سهم یتیمان تو از دنیا نشد 🔸شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
به شب نشسته چرا آسمان بازویت؟ چه کرده اند مگر با توان بازویت؟ به زور تیغ، دهانِ غلاف را بستند که برملا نشود داستان بازویت شبیه بغض و غرور و دل علی انگار شکسته از دوسه جا استخوان بازویت تمام چرخه خلقت میفتد از حرکت همین که درد میفتد به جان بازویت **** چگونه دق نکنم در عزای بازویت فدای لرزش دستت، فدای بازویت جهان که دست به دامان توست جای خودش دخیل بسته وَرَم هم، به پای بازویت به فکر موی حسینی ولی چه سخت شده بلند کردن شانه برای بازویت برای جان به لب آوردن علی کافیست مرور هر شبه ی ماجرای بازویت 🔸شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
گریه کنید مادر ما بیگناه بود گریه کنید مادر ما پا به ماه بود حوریه ای که برگ گل آسیب میزدش در قتل او مشارکت یک سپاه بود یک مرد هم نبود بگوید در آن میان نامرد، این زنی که زدی بی پناه بود از شدت خجالت از هم در این سه ماه راه کلام این زن و شوهر، نگاه بود جای تمام شهر برایش علی گریست جای تمام شهر علی غرق آه بود نگذاشت تا که فاطمه نفرینشان کند ورنه به آه فاطمه عالم تباه بود همصحبتی نداشت دگر بعد فاطمه تنها کسی که گوش به او داد چاه بود رغبت نداشت پا بگذارد به خانه اش راه عبورش از وسط قتلگاه بود شعر از گروه *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
تنها شديم گر چه به ظاهر خدا كه هست نفرين نكن به خاطر حيدر دعا كه هست مرگ از خدا براي چه دائم طلب كني ديگر نخواه مرگ خودت را شفا كه هست گفتي علي سلامت اگر بي جواب ماند غصه نخور كنار تو خيرالنسا كه هست حالا چرا براي رفتنت اصرار ميكني در خانه ام هر آنچه نباشد صفا كه هست تا پشت در ميايي و شرمنده ميشوم ديگر نيا عزيز دلم مجتبي كه هست نان پخته اي كه اشك مرا در بياوري زحمت نده به دست شكسته غذا كه هست دارم براي غربت تو گريه ميكنم درمان اگر چه نيست برايم دوا كه هست حال علي بد است بمان در كنار ما بودن كنار نور خدا حق ما كه هست بودي امانت پدرت دست مرتضي تو بگذري خجالتم از مصطفي كه هست... *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
در شعله ور شد غنچه اش را در خطر دید میخواست برگردد ولی دیوار نگذاشت سعی فراوان کرد حتی بین آتش در را نگه دارد ولی مسمار نگذاشت... شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
💖💖💖💖💖 بهشت زیر پای تو فاطمه فاطمه بر عرش بود قائمه فاطمه آن نور خدای ودود فاطمه گر نبود هستی نبود که سر مستودع در فاطمه در صلواتش شده مخفی همه بین همه اسرار جهان را نهان به یوسفش مهدی صاحب زمان فاطمه آن جلوه ی الله ونور دم به دم آن جلوه ی در کوه طور فاطمه سر حلقه ی عشق وجود فاطمه آن نور خدای ودود در صلواتش بنگر رازها فاطمه یعنی همه اعجازها فاطمه یعنی جلوات علی وان صلواتی که بود منجلی فاطمه حیدر به حقیقت احد فاطمه احمد همه نور صمد فاطمه را فاطمه دان فاطمه عشق ز او شد متجلی همه ای همه اسمای خدا فاطمه وآن همه اسرار خفا فاطمه با صلوات همه قدوسیان فاطمه حجت بنموده بیان هر صلواتی که فرستی سحر هدیه کن به محضرش ای پسر فاطمه را در صلواتت ببین بین صلواتت شده نقش آفرین بوسه بزن به زیر پایش همی با صلواتت به سحر هر دمی فاطمه جان مادر خیر الانام بر تو دمادم صلوات و سلام فاطمه عالم همه مخمور تو تشنه ی آب و رخ مستور تو فاطمه ای آب حیات جهان در عطش آب تو لب تشنگان حیدر کرار سمن بوی تو خقته جهان در شب گیسوی تو چادر تو لیله ی قدر جهان موجب آسایش بر خفتگان طلعت خورشید ز رویت بود آب همان شهد سبویت بود با صلواتم به طلوع سحر مدح تو گویم پی شمس و قمر شمس و قمر از تو طلب کرده نور نور علی نور ز رب غفور فاطمه آن جلوت کوثر بود کز گل او جهان معطر بود آن صلواتش همه لا لایی است موجب آسایش و شیدایی است بر صلواتش همه شیدا شوید منتظر یوسف زهرا شوید طلعت مادر به رخش بنگرید نور جمالش همه یاد آورید فاطمه در طلعت یوسف ببین تبارک الله احسن الخالقین فاطمه یا فاطمه گو مست شو هم صلوات از لب زهرا شنو حامدم و مدح تو گویم مدام با صلواتم به همه صبح و شام حامد اصفهانی 15دی ماه 1400*آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
*صلی الله علیک یافاطمه الزهرا (س)* 🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲 *"کاش در با حضرت زهرا مدارا می نمود"* *یا که خود را حائل ام ابیها می نمود ....* *تا نباشد ضربه ای بر پیکر پروانه را ...* *یا که خود از یاس بی همتا مجزا می نمود* *گل کجا و هجمه ی زخم در و دیوار ها؟* *کوثر مظلومه ای این گونه معنا می نمود* *دیده ای کس زیر پا برگ گلی را له کند* *یا که آتش بر در گلخانه بر پا می نمود؟* *پس چرا سوزاندن آن درب و دل و پروانه را* *آن چنانچه ضربتی بر پیکر زهرا نمود* *حضرت مظلومه،! آه از محسن و مسمار و در* *دیده تا عمق زمان این غصه نجوا می نمود* *پشت در پهلو شکست اما علی را ول نکرد* *پای عشق و عاشقی این گونه امضا می نمود* *تا خدا خود می نویسد شرح حال غصه را* *قلب‌ قُطب عالم امکان معزا می نمود* *مثل شمعی می چکید اما دریغ از لغزشی* *همچنان خود را غریق چشم اعلی می نمود* *در وفای عهد خود باید که از جان هم گذشت* *کَی علی چون فاطمه در واقع پیدا می نمود؟* *صبر اگر طاقت ز کف بنهاده احوالش سزاست* *لحظه ای چشم وفا را غرق دریا می نمود* *حال ما دلدادگان هم کمتر از پروانه نیست* *این مصیبت غصه ها از ما هویدا می نمود* *شاعر: عابدی (دلداده)* *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
نطق مرا لطف تو بنموده باز فاطمه جان جز تو کنم احتراز ای که به من لطف و کرم کرده ای قلب مرا خود تو حرم کرده ای مادر هستی ز ازل بوده ای باب جنان بر همه بگشوده ای خاک و غبارت به یقین توتیا سرمه ی بینایی چشمان ما دل به تو دادیم همه از ازل عشق به تو معنی خیر العمل بر تو همه ما ز ازل حامدیم لطف تورا بر همگان شاهدیم نام تو زهرا شده تسبیح عشق نام تو مشکات و مصابیح عشق حضرت زهرا گل باغ رسول دفتر شعرم تو بفرما قبول با صلواتم به سحرگاه خویش از غم و اندوه نگردم پریش با صلواتم که فرستم سحر مدح تورا گفته به اشعار تر با صلواتم جلوات تورا یاد کنم حضرت خیر النسا با صلواتم چو توسل کنم باغ پر از چهچه بلبل کنم مدح تو می گویم و اولاد تو با صلواتم چو کنم یاد تو نام محمد ببرم دم به دم نام علی گو یم و شادی کنم نام تورا حضرت خیر النسا یاد کنم وقت حدیث کسا نام حسین و حسن و زینبت می شنوم با صلوات از لبت جلوه ی توحید تویی فاطمه هم تو معادی تودر آن خاتمه شفیعه ی بر همه ی انس وجان عالم هستی ببری در جنان زهره ی زهرایی و نور بتول ام ابیهایی و دخت رسول بهر ولایت تو همان همسری عطای حقی که همان کوثری تو سر مستودع فیها یقین جلوه کنی بر همه مستضعفین مفتعلن مفتعلن مفتعل گشت هماهنگ طپش های دل دل شده از شوق وصالت حرم وز سر مهر تو شده محترم حامد مدح تو شدم هر سحر مدح تو را گفته به اشعار تر بهر عزای تو شدم روضه خوان سیل سرشکم شده اینک روان فاطمه جان به حق مولا علی خود برسانم به لب ساحلی به بحر غم غوطه ورم کن نظر خود برهان مرا ز رنج و خطر یک نظرت مرا شفاعت کند به محشرم مرا کفایت کند حضرت زهرا تو نظر کن مرا عنایتی کن ببرم کربلا حامد اصفهانی ات را ببین شد به عزای فاطمی دل غمین حامد اصفهانی 15 دی 1400 غروب *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
هر وقت، یادش می‌کنم، باران می‌آید با بردنِ نامش، به جسمم، جان می‌آید هرکس که در روضه، برایش گریه کرده روزِ قیامت، با لبی خندان می‌آید من قطره اشکی ریختم، او قول داده: هنگامِ مردن، در پیِ جبران می‌آید تا یک قدم برداشتم، من را بغل کرد خیرِ کثیر، از سوی او، اینسان می‌آید باید بگویم: خوش به حالِ دردمندان، از دستِ پرمهرش، اگر، درمان می‌آید شب‌های جمعه، از حریمِ غرقِ نورش بویِ بهشتِ ایزدِ منان، می‌آید ...از روی نیزه، در جوابِ سنگ‌باران دارد صدای آیه‌ی قرآن می‌آید عادل حسین قربان *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
تو چون طلیعهٔ صبحی ، به شب سرانجامی به سیئات دل ما تویی که فرجامی نه ساعتی و نه سالی که قرنهاست حسین تویی که مثلِ خداوند لطفِ مادامی خداشناس شد آنکس که با تو مانوس است برای بادهٔ توحید بهترین جامی به دست تو چه بلاها که رد نمی گردد تو چتر وقتِ بلایی به حق بهنگامی زمانِ غم که رفیقان غریبه می گردند میانِ سیل بلایا رفیقِ ایامی به خاکِ قبر تو هر کس رساند کامش را به خیر شد عاقبتش ، ندید ناکامی حامد آقایی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
در بساطِ عشق هرکس زحمتش بالاتر است پیشِ زهرا مادرش شخصیتش بالاتر است هر که محضِ احترامت معصیت کمتر کند روزیِ اشک میانِ هیاتش بالاتر است احترامِ پیرها هر چند بر ما واجب است پیر پایِ پرچمِ تو حُرمَتش بالاتر است قول دادی روزِ محشر لنگ مگذاری مرا ساکنِ بیتُ الحُسين امنیتش بالاتر است خیمۀ تو جایِ کبر و کینه و منصَب که نیست هر کسی خاکی تر آمد عزتش بالاتر است نقص هایِ هر نمازش زود کامل میشود هر که انسِ سجده رویِ تربتش بالاتر است کربلا رفتن کجا ، از کربلا گفتن کجا دیدنِ شش گوشه ات از صحبتش شیرین تر است داغ تو دیده به فکرِ غصۀ دنیا که نیست مبتلایِ اشکِ تو ظرفیتش بالاتر است از شهيدانِ تو فهمیدم که پایِ عشق تو هر کسی گمنام تر شد شهرتش بالاتر است گریه در هیأت تفاوت میکند با هر کجا اشک دسته جمع باشد قيمتش بالاتر است وسع ما این است اما خوب میدانیم ما خیلی از اين نوکری ها ساحَتَش بالاتر است تشنگی،زخم زبان،داغِ جوان،هتک حرم از تمام این مسائل غربَتش بالاتر است آب مهرِ مادرش بود و به رویش بسته شد حجم نیزه آمد و راهِ گلویش بسته شد شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
کربلا وُ شبِ جمعه حرمِ حضرتِ عشق در کجا بوده چنین بخت میسّر باشد در حرم روضه ی مقتل چقدر می چسبد چه شود مرثیه خوان حضرتِ مادر باشد هرگزم بهتر از این بخت نباشد یارم جای من در حرمِ آلِ پیمبر باشد جای دارد نفسی تازه کنم از سحرش به اذانی که در آن طعمِ معطر باشد چه نسیمِ سحری می وزد از باغِ حرم آسمانش چقدر رقصِ کبوتر باشد جنتی را که خدا وصف کند اینجا هست باغِ هفتاد و دو تن لاله ی پرپر باشد پیشِ چشمانِ تو زیباست فراوان زیباست که دو گنبد دو ضریح از دو برادر باشد یا که در هر طرفِ مرقدِ شش گوشه ی عشق خواهرش آمده وُ روضه ی اصغر باشد هر که اینجا به خدا می رسد امّا باید در سرش شوقِ طوافِ علی اکبر باشد ای خوش آنکس که در این سعی و صفا فیض برَد یک شبه سائلِ این خانه توانگر باشد کاش باشی و ببینی چه صفایی دارد این که چشم همه عشاق به دلبر باشد محشری است شب جمعه ببینی اینجا خواهری نوحه گرِ داغِ برادر باشد! هستی محرابی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
نگاه کن به منِ بینوا تو را به خدا بیا... به قصد ترحّم بیا! تو را به خدا به کنجِ دنجِ اتاقم که هیئت غم توست دوباره روضه بخوان بی ریا، تو را به خدا دلم گرفته برای حرم مرا برسان به زائرانِ شب جمعه ها؛ تو را به خدا نشسته ام سرِ راهت بیا و مثل قدیم ردم نکن بطلب کربلا؛ تو را به خدا چه بیقرارِ محرّم شدم ببر امشب- به روضۂ شب هشتم مرا تو را به خدا فدای تو بشوم پیش چشم من نگذار تنِ مقطّعه را در عبا؛ تو را به خدا نفس نفس نزن و بیقرار گریه نکن غریب و بی رمق و بیصدا؛ تو را به خدا حسینِ تشنه لبِ من! امام مظلومم به خاک پنجه نکش بیهوا؛ تو را به خدا شکسته داغ جوان قامت تو را! بگذار... فدای تو بشود این گدا؛ تو را به خدا! مرضیه عاطفی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
چگونه شرح دهم غصه ی فراق تو را که خواهد این شب تیره فقط چراغ تو را کجا روم به که گویم که این دلم تنگ است دلم به عقربه ی کربلا هماهنگ است بزن به نام خودت بر دلم علامت را تو وامکن ز سر خویشتن غلامت را اگرچه روز و شب از چشمه ی تو سرشارم (از اینکه نام تو بردم به تو بدهکارم) بگیر از دل نوکر تمام عالم را ولی مگیر ز نوکر تب محرم را مقام نوکر تو کمتر از مسیحا نیست کسی که نان تو خورده گدای هرجا نیست نمی دهم به جنان عطر کوچه باغت را کمی به ما برسان تربت عراقت را منم که از حرمت بوی سیب می خواهم و بوسه ای به ضریح حبیب می خواهم هر آن زمان که به دوریت مبتلا شده ام به اشک راهی دریای کربلا شده ام دلی که با غم و با روضه ی تو خو کرده به آب رو ز خدا کسب آبرو کرده الا تمام دو عالم اسیر چشمانت تو امتحان مکن این بنده را به هجرانت همیشه نوکرم و از غم تو می خوانم که من به غیر تو ارباب کَس نمیدانم حسین ای همه ی عالمین‌ محتاجت تویی که دوش پیمبر شده است معراجت تویی که از مه رویت به عرش نور افتاد چه شد که راه تو در گوشه ی تنور افتاد ناصر شهریاری *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
جانم حسین آزاد ، آنکس که گرفتار حسین است آباد ، آن قلبی که بیمار حسین است زهرا خریدارش بود در روز محشر هر دل در این دنیا خریدار حسین است دستش نمی‌ماند تهی اصلا کسی که دستش به دامان علمدار حسین است آتش گلستان شد به ابراهیم ، آتش در اختیار دست سردار حسین است شاید غلط باشد ولی یوسف پس از ما مثل کلاف غم به بازار حسین است موسی مدد از او گرفت و زد عصا را عیسی مسیحایی دم از کار حسین است آدم به گریه شد سیه پوش عزایش چون دید خالق هم عزادار حسین است جان داد تا از او خلائق جان بگیرند با این حساب عالم بدهکار حسین است هر جا که بزم روضه ای برپاست آنجا دولتسرا ، فردوس، گلزار حسین است دانی چرا دست ادب در روضه داریم؟ زهرا خوش آمد گوی زوار حسین است آن ذرهء ناچیز در این عشق ماییم زینب در این بازار دلدار حسین است تفسیر زیبایی است در چشمش ره شام چون چشم زارش محو رخسار حسین است داریوش جعفری *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
در سینه داغ داریم در سینه داغ داریم این داغ مختصر نیست شور و نوای ما را در هیچ سر گذر نیست دل را دخیل بستیم بر تار زلف ماهی جز تارهای زلفش جای دگر خبر نیست آب از دو دیده دادیم بر زخم تشنه کامی تسکین زخم او جز این دیده های تر نیست ای ماه خفته بر خاک ای شاه غرق در خون هر چند هم برانی ما را ز تو حذر نیست چون بی علاج بودند حلق تو را دریدند خنجر به روی جای بوسه که کارگر نیست چشمت به خیمه ها بود سر را ز تن ربودند بردند روی نیزه نیزه که جای سر نیست شاهان به تخت زرین گیرند جای ، برخیز جای تو گاه نیزه گاهی به طشت زر نیست تو تیغ و خواهر تو خورده است تازیانه از زینبی که دیدی دیگر مجو اثر ، نیست داریوش جعفری *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
دلم از روز ازل خورده به نامت ارباب کن دعا تا که شوم عبد مدامت ارباب گر دهی یا ندهی حاجت من میدانی تا قیامت شده ام عاشق نامت ارباب به همان ذکر حسین جان که نوای زهراست نام تو در دو جهان کرده قیامت ارباب لحظۀ روضه چه باکم ز گنه معتقدم نفس وحشی بشود وحشی و رامت ارباب بِشِکن بال و پرم را که کنون آمده ام نتوانم که پرم از سر بامت ارباب دیدن کرب و بلای تو نصیبم چو نشد کنم از دور ز دل عرض سلامت ارباب تو بیا جان یتیم حسنت کن نظری تا شوم نوکر دربست و غلامت ارباب جان قاسم تو بیا و بخرم، تا بشوم سینه بشکسته فدایی قیامت ارباب مستم از باده ی لعلی ز عسل شیرین تر قاسمی مسلکم و تشنه ی جامت ارباب تیغ بر دست شدم بی سر و پای عشقت تا که لبیک بگویم به پیامت ارباب غربتت می کشدم عاقبت ای شاه غریب  گر بگوشم بر سد حزن کلامت ارباب لحظه ی مرگ چه باکی که کنی امدادم جان فدای تو و این مشی و مرامت ارباب قاسم نعمتی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
عزیزم حسین(ع) بردیم ما هر جا که نام اطهرت را خوردیم بیش از پیش نان محضرت را این دستهای بی کسی سوی کسی نیست از ما نگیری دامن آب آورت را قفل دهان ما گشود از آن زمان که خواندیم مادر نام پاک مادرت را هر جا که حرف از بوسه آمد گریه کردیم چون مادرت می دید از تو...حنجرت را خنجر به روی جای بوسه کارگر نیست می دید کندند از سرِ پیکر سرت را می دید تا کنج تنور آمد سر تو می دید عریان پاره پاره پیکرت را می دید انگشتی به دست ساربانی می دید دست ساربان انگشترت را ای کاش چشم تو نبیند گر چه دیده است مادر تو را ، با سرنوشت خواهرت را داریوش جعفری *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا