#امام_حسین_ع_مناجات_روز_عرفه
#امام_حسین_ع_مناجات
#برای_جامانده_ها ی #زیارت_کربلا
آنکه تقدیر مرا یک عمر پشت در نوشت..
نام من را بین مهمان های تو آخر نوشت
دیشب از بس گریه کردم صبح تحویلم گرفت
دعوت من را برای این دو چشم تر نوشت
جای نان میخواستم قدری تماشایش کنم
حیف باشد محضر صاحب کرم از زر نوشت
هرقدَر من معصیت کردم به روی من نزد
قصه ام را تا ابد در خانه ی دلبر نوشت
به من بی آبرو چه آبرویی داده است!
من بدی کردم ولی او صورت دیگر نوشت
دست من را داد در دست علی مرتضی
بعد ازآن نام مرا در دفترش قنبر نوشت
یک علی گفتم تمام سیئاتم پاک شد
سرنوشتم را خداوند علی از سر نوشت
آخر خط بودم و زهرا به فریادم رسید
بعد ازآن بخت مرا از هرکسی بهتر نوشت
کل دارایی من این است عشقم به حسین..
بین ثروتمند ها اسم مرا مادر نوشت
چشم وا کردم که دیدم ناگهان در هیاتم
دست زهرا در حسینیه مرا نوکر نوشت
از همانموقع چه کیفی میکنم من با حسین!
شرح آن را باید از امروز تا محشر نوشت
کربلا غوغاست امروز، آه من جا مانده ام
فطرست را دست تقدیر عاقبت بی پر نوشت
**
ای فدای اسم شیرینت حسین جان کز ازل..
حق به تقدیر گلویت کندی خنجر نوشت
نیزه ها روی تنت یکجور رفته کج شده
مزد هل من ناصرت را با سنان لشکر نوشت
شمر روی سینه ات مشغول ذبحت بود آه..
قاتلت را مقتل اما غصه ی معجر نوشت
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#عرفه
#امام_زمان_مناجات
کنار بیت خدایی به یاد ماهم باش
به مروه یا به صفایی به یاد ماهم باش
در استلام حجر نیز یادی از ما کن
همین که گرم دعایی به یاد ماهم باش
چو دور کعبه طواف آوری به کعبه قسم
تو کعبۀ دل مایی به یاد ماهم باش
به ما که رو نگشودی ، به ما نگاهی کن
ز ما اگر که جدایی به یاد ما هم باش
کنار زمزم اگر یاد کام خشک حسین
نظر به آب نمایی به یاد ماهم باش
کنار حجر همان لحظه ای که اشک فشان
به سید الشهدایی به یاد ماهم باش
دمی که از در باب السلام اشک فشان
به سوی بیت می آیی به یاد ماهم باش
کنار قبر رسول خدا کنار بقیع
مقیم کرب و بلایی به یاد ماهم باش
مقیم شهر نجف کاظمین سامرا
کنار قبر رضایی به یاد ماهم باش
چنان که گرم دعایی به ما دعایی کن
همین که یاد خدایی به یاد ماهم باش
#غلامرضاسازگار
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_زمان_مناجات
#عرفه
گل، فزون است، ولی آن گل، بیخار کجاست؟
خیمه بسیار بوَد، خیمۀ دلدار کجاست؟
دل آوارۀ من، خانه به دوشِ یار است
ای حرم با من دلخسته بگو، یار کجاست؟
عرفات و جبل الرّحمه، بگویید به من
کعبۀ روح مرا وعدۀ دیدار کجاست؟
شب، شب مشعر و چشم همگان بیدار است
جگرم خون شده، یارب!دل بیدار کجاست؟
یوسف فاطمه!بازار تو، گرم است ولی
آنکه ما را ببرَد بر سر بازار کجاست؟
تا بیاییم سر راه تو با گوهر اشک
سینۀ سوخته کو؟ چشم گهربار کجاست؟
حاجیان در عرفاتند و ز هم میپرسند
حاجی فاطمه کو؟ رهبر احرار، کجاست؟
ای جوانان مدینه!ز شما میپرسم
که علی اکبر و عباس علمدار کجاست؟
نه رباب و نه ز گهوارۀ اصغر، خبر است
طفلِ شیرِ حرم حیدر کرار کجاست؟
«میثم»از کثرت عصیان چه هراست، بشنو
عفو، فریاد برآرد که گنهکار کجاست؟
#غلامرضا_سازگار
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#مناجات
#عرفه
#غزل
آنکه تقدیر مرا یک عمر پشت در نوشت..
نام من را بین مهمان های تو آخر نوشت
دیشب از بس گریه کردم صبح تحویلم گرفت
دعوت من را برای این دو چشم تر نوشت
جای نان میخواستم قدری تماشایش کنم
حیف باشد محضر صاحب کرم از زر نوشت
هرقدَر من معصیت کردم به روی من نزد
قصه ام را تا ابد در خانه ی دلبر نوشت
به من بی آبرو چه آبرویی داده است!
من بدی کردم ولی او صورت دیگر نوشت
دست من را داد در دست علی مرتضی
بعد ازآن نام مرا در دفترش قنبر نوشت
یک علی گفتم تمام سیئاتم پاک شد
سرنوشتم را خداوند علی از سر نوشت
آخر خط بودم و زهرا به فریادم رسید
بعد ازآن بخت مرا از هرکسی بهتر نوشت
کل دارایی من این است عشقم به حسین..
بین ثروتمند ها اسم مرا مادر نوشت
چشم وا کردم که دیدم ناگهان در هیاتم
دست زهرا در حسینیه مرا نوکر نوشت
از همانموقع چه کیفی میکنم من با حسین!
شرح آن را باید از امروز تا محشر نوشت
کربلاست غوغاست امروز آه من جا مانده ام
فطرست را دست تقدیر عاقبت بی پر نوشت
**
ای فدای اسم شیرینت حسین جان کز ازل..
حق به تقدیر گلویت کندی خنجر نوشت
نیزه ها روی تنت یکجور رفته کج شده
مزد هل من ناصرت را با سنان لشکر نوشت
شمر روی سینه ات مشغول ذبحت بود آه..
قاتلت را مقتل اما غصه معجر نوشت
#سید_پوریا_هاشمی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#عرفه
#قصیده
یا رب اگرچه قهر تو باشد سزای ما
پاسخ بده دوباره به یا ربنای ما
تنبیه کن که گریه ما را در آوری
جوری بزن بلند شود ناله های ما
ما دست از صدا زدنت پس نمیکشیم
حتی بدت بیاید اگر از صدای ما
یارب! چه حیف از تو که ما بندهات شدیم
اما چه خوب شد که تو هستی خدای ما
ما توبه میکنیم و به تو قول میدهیم
اصلا ولی حساب نکن بر وفای ما
کوچک شمردهایم گناه کبیره را
چون عفو تو بزرگتر است از خطای ما
هرگز به پای عفو تو جرمی نمیرسد
هرچه گناه هم بنویسند پای ما
ما مدعی شدیم جهنم نمیرویم
راضی نشو خراب شود ادعای ما
روزی که دوستان همه با ما غریبهاند
تنها امید ما تویی ای آشنای ما
یارب! اگر که آل علی را نداشتیم
نزد تو مستجاب نمیشد دعای ما
ماندم چه حکمت است مهیا نمیشود
اسبابِ رفتنِ سفر کربلای ما
ما کم گذاشتیم برای تو یا حسین
اما نشد تو کم بگذاری برای ما
خدمتگزار خوب نبودیم یا حسین
خدمتگزار خوب نیاری به جای ما
یا رب به حق فاطمه با مژده ظهور
پایان بده به غصه بیانتهای ما
#آرش_براری
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_حسین_مناجات
ای نگار عرفاتی لک لبیک حسین
چشمه ی آب حیاتی لک لبیک حسین
ز ازل بندگیم نوکری خانه ی توست
حقاً ارباب صفاتی لک لبیک حسین
بین طوفان گنه غرق شدم کاری کن
ای که کشتی نجاتی لک لبیک حسین
کاش سر تا به قدم گریه شوم آب شوم
تو قتیل العبراتی لک لبیک حسین
باز از قافله کرب و بلا جا ماندم
کن عطا برگ براتی لک لبیک حسین
#قاسم_نعمتی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
*حاج محمود تاری متخلص به «یاسر»*
شاعر و ذاکر پیشکسوت اهلبیت علیهمالسلام در سرودهای با عنوان:
*«به دنبال یار در عرفه»*
*هم از امام زمان (عج) و هم از سیدالشهدا علیهالسلام سخن گفته است.*
🔲⬜🔲⬜🔲⬜🔲⬜🔲⬜
*هرچه باشی از نظر ای ماه، پنهان بیشتر*
*میرسد بر عاشق روی تو بحران بیشتر*
*گرچه با شوق وصالت میشوم سرخوش ولی*
*میکشم بار غمت را من ز هجران بیشتر*
*این که دارم در دل خود یاد چشمان تو را*
*میشود گوهر نهان در کنج ویران بیشتر*
*هیچ میدانی چرا میسوزم از هجران تو؟*
*اُنس دارم از غمت با شمع سوزان بیشتر*
*هر که بیمار از فراق روی جانان میشود*
*از وصال یار دارد حس درمان بیشتر*
*آمدم تا در دعای معرفتآموز عشق*
*دل شود از پرتو رویت درخشان بیشتر*
*این من و این ذکر یارب یارب روز دعا*
*شامل این خسته جان شد لطف جانان بیشتر*
*از تو میاُفتد جدا در وادی هجران و وصل*
*میکند هر قدر این دل خسته عصیان بیشتر*
*گرچه بر جانم نشسته تیر اندوه و فراق*
*میکشد رنج تو را قلب پریشان بیشتر*
*میرسد آخر به وصل روی تو بعد از فراق*
*هر که بر روز وصالت داشت ایمان بیشتر*
*دیده توفانیات بر قافله سالار عشق*
*میبرد دلهای ما را سمت توفان بیشتر*
*قافله سالار عشق آری حسین بن علی ست*
*آن که داغش کرده دل را لاله افشان بیشتر*
*از مِنای مکه دارد رو به سوی کربلا*
*تا کند در آن مِنای عشق قربان بیشتر*
*در عزای جد مظلومت حسین بن علی*
*داری از هر چشم گریان، چشم گریان بیشتر*
*گرچه داغ روز عاشورا بسوزاند مرا*
*میزند آتش به جان, شام غریبان بیشتر*
*رفت روی نیزهها راس جدا از پیکرش*
*شد ازین ماتم دل زینب پریشان بیشتر*
*بیشتر میخورد سنگ کینه راساش روی نی*
*هرچه میخواند آن سر بُبریده قرآن بیشتر*
*نام گلگون شهیدان تو را بردم که من*
*میبرم فیض سعادت از شهیدان بیشتر*
*بیشتر حس تعلق میبرد «یاسر» به دهر*
*بر گدا هر قدر گردد لطف سلطان بیشتر*
_*شاعر : استاد حاج محمود تاری(یاسر)*_
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
*بسم الله النور*
*#عرفه*
*#نهم_ذی_الحجه*
🔲⬜🔲⬜🔲⬜🔲⬜🔲⬜
*عهــد کردم اگر امســال رسَـــم تا ، عرفه*
*دست بر دامــــن زهــــرا بــزنم با ، عرفه*
*بزنــم دست تـوســــل به نـخ چـــادر او*
*متبـــرک شـــود از چــادر زهــــرا ، عرفه*
*آبــروی دو جهـــان از کـَـرَم فاطمــه است*
*شک ندارم که به نامش شود امضا ، عرفه*
*عــرفه بــادهٔ هشـیــاریِ مستــان خـداست*
*کنــد از باده ، مطهــر ، دل و جان را عرفه*
*نیست در بیـن دعاها که بگیــرد ، امروز*
*بار سنـگیــن غــم از شــــانه ام اِلّا عرفه*
*آمـدم تا که دلم زنده شــود با دَمِ عشــق*
*بدمد جان به تنم همچــو مسیحا ، عرفه*
*شستشویی دهم این جانِ به لب آمده را*
*تا کند جان مــرا ، پاک و مُصفّــا ، عرفه*
*زمزم و سعی و صفا برده دل و جان مرا*
*که نمــوده ست مرا غــرق تماشا ، عرفه*
*درپیِ راه نجــات آمده ام تا عــرفــــات*
*بی پناهی چو مرا خوانده به اینجا ، عرفه*
*پِیِ آب آمـــده ام تا که به دریا برســــم*
*قطره اینـــجا منم و وسـعت دریا ، عرفه*
*دل به دریا زده ام تا که از اعمـــاق دعــا*
*برســاند به دلــم ، گوهــــر یکــتــا ، عرفه*
*سخن از ذبح منـیّات و هواهای دل است*
*نُـه ذی الحجــه مِـنا گشتــه بپا یا عرفه ؟*
*عــرفه در دل خود غــربت سنگیـــن دارد*
*که خبــر می دهد از یک غم عظما ، عرفه*
*خبــر از کوفه و یک مرد غـــــریب آوردند*
*سـوخت از این خبـر تلــخ ، سرا پا ، عرفه*
*و از این داغ به هــــم ریخت ابا عبــدالله*
*پــر شــد از زمـــزمـهٔ غــربت مــولا ، عرفه*
*چه فراز و چه فرودیست در این زمزمه ها*
*با نواهای حسینـــی شـــده معنــــا ، عرفه*
*بغض ها ناله شــد و اشک به صحـرا بارید*
*زیر باران چه غــریب است خـــدایا ، عرفه*
*کـاروان می رود و پشـت ســرش می بارد*
*اشـک بر گــونهٔ خشکیــدهٔ صحــرا ، عرفه*
*حاجیِ کعبه ، پیِ کرب وبلایی شدن است*
*می شـــود کرب و بلا دشت مِنــا با عرفه*
*•••••••••••••••••••••••••*
*رقیه سعیدی(کیمیا)*
۱۴۰۱/۴/۱۷
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات_روز_عرفه
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
#يوسف_رحيمي
تنگ غروب عرفه غم تو دلم پا مي گيره
دلم هوايي مي شه و بونۀ آقا مي گيره
اين روزايي كه دم به دم غريبي رو حس مي كنم
با گريه ياد غربت عزيز نرگس مي كنم
تا كه بياي تو از سفر تا كه ببيني حالمو
نذر نگاهت مي كنم اين اشكاي زلالمو
ميون طوفان غمت شكسته بال و پر من
كاشكي بياي پا بذاري به روي چشم تر من
كوچه رو صبح جمعه ها هم نفس بوي گلاب
با مژه جارو مي زنيم با اشكامون مي پاشيم آب
كاشكي بياي و سوغاتي برام بياري بوي سيب
يا كه يه مهر و تسبيح از تربت ارباب غريب
كاشكي بياي برامون از تشنگي و آب بخوني
بياي رو منبر بشيني روضۀ ارباب بخوني
مسلميه دم بگيري با گريه و شور و نوا
بياي و با هم بخونيم "حسين من كوفه نيا"
كوفه نيا كه اينجاها قحطي آبه به خدا
حرمله چشم انتظار طفل ربابه به خدا
اينجا تموم مردمش تشنۀ خون لاله اند
با كعب ني منتظر رقيۀ سه ساله اند
همه با فكر انتقام روز مي كنن شباشونو
نعلاي تازه مي زنن تموم مركباشونو
رو خاك گرم كربلا سه روز مي مونه پيكرت
خورشيد نيزه ها مي شه اينجا سر مطهرت
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات_روز_عرفه
#محمود_ژولیده
آخر نشد شبیه شهیدان دعا کنم
با ناله های خویش دلت را رضا کنم
احرام بسته اَت نشدم مثل حاجیان
دل را چگونه با عرفه آشنا کنم
ای کاش مَحرم جَبَل الرحمه اَت شوم
تا در رکاب آیم و در خون شنا کنم
تَرویه چیست روز گرفتاری شماست
کاش ای غریب درد شما را دوا کنم
یک عمر از عطای تو حاجت روا شدم
روزی رسد که حاجتتان را روا کنم
آخر گدای سامره مَرد خدا شود
یعنی به جای غیر ، شما را صدا کنم
آقا منم غلام سیاه سپاه تو
ناقابل است جان من ، اما فدا کنم
آنانکه بر علیه تو شمشیر بسته اَند
با اذن تو سر از تن آنها جدا کنم
هرگاه تو اجازه دهی می زنم به خط
کز مشرکین برائت خود بر ملا کنم
عمری است ، من که گریه کنِ بی کفن شدم
حیف است بهر خود کفنی دست و پا کنم
با روضه های قافله دل های خسته را
ارباب اگر اراده کند ، کربلا کنم
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#مناجات_روز_عرفه
#مناجات_با_خدا #دلتنگ_محرم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
بعدِ آن شبها که با امید غفران آمدم...
بار دیگر محضرت العفو گویان امدم
فکر کردی چون گنهکارم نمی آیم دگر؟؟
نه عزیزم! با همین بار گناهان آمدم!
من تورا که میشناسم ،تو نمیگیری به دل..
گیرم اصلا با گناهان دوچندان آمدم
این غرورم را نبین! ردم کنی دق میکنم
بی پناهم بی کسم خیلی پشیمان آمدم
آن جوانِ عاصیِ سرمست دیگر نیستم..
سن و سال از من گذشته دیده گریان آمدم
خواستی راهم نده اما نگو "در" هم نزن
تو که میبینی دم این خانه حیران آمدم
میهمان یعنی حبیب تو، مزاحم نیستم
سفره ات را باز کن حالا که مهمان آمدم
مشکلم مشکل گشا دارد که آن هم حیدر است
روی کردم به نجف گفتم علی جان آمدم
من دلم شور محرم میزند کاری بکن..
از تو پنهان نیست تا اینجا پریشان آمدم
تازه فهمیدم که قدر روضه را نشناختم
سالها در روضهی آقا چه آسان آمدم
کربلا آماده شو، دیگر حسینت راهی است
به هوای قافله سوی بیابان آمدم
مسلمش روی قناره ،او خودش صحرانشین
کوچه های کوفه را دیدم هراسان آمدم
من خبر دارم که ارباب مرا بد میکشند
به هوای بوی پیراهن به کنعان آمدم
یک نفر با شمر میگوید که ذبحش مال تو
شمر میگوید که جسمش را بچرخان! آمدم!
آی مردم ذبح نه! والله اقا نحر شد
بوی خون می آید از شعرم، به پایان آمدم
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#عرفه
#امام_حسین
تنگ غروب عرفه غم تو دلم پا مي گيره
دلم هوايي مي شه و بونۀ آقا مي گيره
اين روزايي كه دم به دم غريبي رو حس مي كنم
با گريه ياد غربت عزيز نرگس مي كنم
تا كه بياي تو از سفر تا كه ببيني حالمو
نذر نگاهت مي كنم اين اشكاي زلالمو
ميون طوفان غمت شكسته بال و پر من
كاشكي بياي پا بذاري به روي چشم تر من
كوچه رو صبح جمعه ها هم نفس بوي گلاب
با مژه جارو مي زنيم با اشكامون مي پاشيم آب
كاشكي بياي و سوغاتي برام بياري بوي سيب
يا كه يه مهر و تسبيح از تربت ارباب غريب
كاشكي بياي برامون از تشنگي و آب بخوني
بياي رو منبر بشيني روضۀ ارباب بخوني
مسلميه دم بگيري با گريه و شور و نوا
بياي و با هم بخونيم "حسين من كوفه نيا"
كوفه نيا كه اينجاها قحطي آبه به خدا
حرمله چشم انتظار طفل ربابه به خدا
اينجا تموم مردمش تشنۀ خون لاله اند
با كعب ني منتظر رقيۀ سه ساله اند
همه با فكر انتقام روز مي كنن شباشونو
نعلاي تازه مي زنن تموم مركباشونو
رو خاك گرم كربلا سه روز مي مونه پيكرت
خورشيد نيزه ها مي شه اينجا سر مطهرت
یوسف رحیمی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*