eitaa logo
کانون مداحان
28هزار دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
23.7هزار ویدیو
222 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام(بخوانیدوارسال کنید): یا فاطمه الزهرا(س) -(بی تو خونه خرابم) بی تو خونه خرابم غرقِ تو اضطرابم اون ناله ی شبونت شد مایه ی عذابم نگاهی کن ... به دردم به رنگ و روی زردم راه گلوم گرفته از بس که گریه کردم نیلی شده چرا روت؟ ورم کرده چه بازوت سه ماهه خواب نداری از دردِ دست و پهلوت شمع و چراغ خونم یارِ یکی یدونَم دورِت بگرده حیدر ای یاس قد کمونم پربسته ای و خسته غم رو دلت نشسته از مردم مدینه خیلی دلت شکسته حالِ علی رو دیدی درد و به جون خریدی بعد بابات.... محمد یه روز خوش ندیدی بانو واکن چشاتو از من نگیر نگانو داره وامیسته قلبم کاش نبـینَم عزاتو حسن که جون نداره حسینت بی قراره زینب اسیرِ درد و یه طفلِ خونه داره دیدم خودم به عینه تو گیر و دار فتنه چشم حرومیا هی به حنجر حسینه میری دوباره از حال پیش چشای اطفال بانو.... خدا نگهدار قرارمون تو گودال شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): ذکرِ علی چارده قرن است و نامِ من غم است زیرِ این آوارِ غم پشتم خم است چارده قرن است و میسوزد درَم نه فقط در، بلکه این بال و پرم چارده قرن است و نامم درد است حال و روزم از سقیفه زرد است چارده قرن است و میسوزم ولی 《بر لبم دارم فقط ذکرِ علی》 چارده قرن است و چشمانِ ترم عالمی دارد به زیرِ معجرم چارده قرن است و پهلویم شکست بغضِ سنگینی سر و رویم نشست چارده قرن است و هجران میکشم روی زخمم دستِ پنهان میکشم چارده قرن است و من در بسترم در میانِ شعله وُ خاکسترم آه ظالم دست بردار از سرم بی حیا من دخترِ پیغمبرم” شاخِ طوبی هستم و سیبِ بهشت خلقتم را حق ز نورِ خود سرشت کوثرم شیرین تر از زمزم بُوَد شانِ من بالاتر از مریم بود امتِ او گر حکایت داشتند کی چنین بر او جسارت داشتند؟ روشنیَم مثلِ آب و آینه عِطرم از عبدُاللَه است و آمنه دامنم باغِ دو گلزارِ بهشت” همسرم آقا وُ سردارِ بهشت” دخترانم بوی باران میدهند بر وقار و بر حیا جان میدهند ای سقیفه ننگ بادا بر شما کی شنیدی بت شود جای خدا”؟ منبر و محرابِ بابا شانِ کیست؟ آیا این در منصبِ غیر از علیست”؟ عقل گوید هر کسی در جای خود نه فراتر هر کسی از پای خود” نامتان که در حدِ این رتبه نیست راستی! این معرکه بازنده کیست؟ آری آری دین مگر بازیچه است دستِ بیعت در میانِ کوچه است! این رسالت از خدای سرمد است روی دوشِ استوارِ احمد است احمدی که از خدا الهام گشت نعمتِ دین با علی اتمام گشت شرح و تفسیرش حدیثی از کسا چار مرد و جبرئیل و یک نسا پنجِ شان را وحیِ شاهد شیش بود زین حساب این انتخابَ از پیش بود!  هستی محرابی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): حق با علی ست بیمار عشق تکیه به دارو نمیزند شیعه به جز علی به کسی رو نمیزند آدم هبوط کرد که همسایه اش شود یعنی بهشت با نجفش مو نمیزند حق با علی ست در همه احوال پس خدا هر جا علی ست حرف ترازو نمیزند تعظیم می کنم به نجف صبح و ظهر و شام قلبم خدا گواست که بی او نمیزند آیینه دار غیرت هر کس که مرتضاست از تنگنای حادثه زانو نمیزند یک تن نگفت در وسط کوچه ها کسی در پیش مرد لطمه به بانو نمیزند این روزها پرستوی مجروح مرتضی از درد شانه شانه به گیسو نمیزند حسن کردی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): شروع مصیبت از کوچه شد شروع مصیبت، کلام سوخت شعرم شرر گرفت و قلم پا به پام سوخت از شورش جهنم و شرّ شراره ها در یورش ستم، در دارالسلام سوخت آن چادری که پیش خدا احترام داشت پیش نگاه مردم بی احترام سوخت وقتی که دست های یدالله بست شد آهی کشید فاطمه در ازدحام، سوخت با تل هیزمی که در آن کوچه جمع شد آتش گرفت خانه و تا پشت بام سوخت اتش گرفت آن در و بعدش لگد که خورد با میخ داغ زندگی یک امام سوخت شاعر حیا کن از علی و بیشتر نگو... اما بگو که محسن علیه السلام سوخت لعنت به آن کسی که لگد زد به برگ یاس جانِ علی ز ضربه آن بی مرام سوخت آن حیدری که ذکر نجات خلیل بود با غم نظاره کرد و گلستان تمام سوخت بیتی که سرپناه سر ذوالفقار بود در شعله های آتش یک انتقام سوخت احراق باب خانهء خورشید شر شدو والشمس تا قیامت کبری مدام سوخت هرکس سراغ این غزلم را گرفت و گفت: «پس شاعرش کجاست؟» بگو والسلام.. سوخت عماد بهرامی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): زخمِ بازویت دوباره تازه شد داغِ کبودیِ سر و رویت که حتی سنگ میگرید برای زخمِ بازویت پَر و بالِ کبوتر را کسی حتی نمی بندد عجب! از دستِ نامَردَم کمین کرده به پهلویت بگو ای کوثرِ قرآن تو که این صحنه را دیدی چه حالی بر علی آندم فتاده شعله بر مویت؟ تو می سوزی ولی کاری ز دستم بر نمی آید که آندم تیغِ ظالم با غضب می آمده سویت گناهت چه مگر بوده به این تاوان تو محکومی ز پا میزد به پهلویت امان از زخم بازویت میانِ کوچه انگاری غمِ محشر شده بر پا مگر بابا کشد دستِ نوازش بر سر و رویت الهی بشکند دستی که پرپر کرده ریحان را شکسته با چه بیرحمی پرو بالِ پرستویت! هستی محرابی   ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): مادر آئینه ها ای مادر آئینه ها، پیچیده در اسرارها ای لیله القدر خدا مشکل گشای کارها ای آیه آیه بال تو دارد به لب اقرارها پهلو گرفته کشتی ات بین در و دیوارها ای مونس جان علی ای مادر سردارها رفتی و تیغی بر گلو بر دیده ای هم خارها اینجا سری بشکسته و آنجا ‌سری بر دارها ای قلعه ی امن خدا در سینه ات مسمارها احبابها فی الجنة، ابغضها قد فی النارها سید علی حسینی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): کوثر علی ای کوثر علی چِقَدَر زود می روی بال و پر علی چقدر زود می روی بعد از نبی دلم به تو خوش بود فاطمه هم سنگر علی چقدر زود می روی ای تکیه گاه زندگی حیدر غریب ای لشکر علی چقدر زود می روی شرمنده ی تو هستم و پهلوی زخمی ات ای یاور علی چقدر زود می روی دردت به سینه بود و به حیدر نگفتیش غم پرور علی چقدر زود می روی نه سال از علی تو بدی دیده ای مگر ای همسر علی چقدر زود می روی بد جور زندگی علی را به هم زدند ای دلبر علی چقدر زود می روی خیری که نیست بعد تو در زندگی من ای کوثر علی چقدر زود می روی وحید محمدی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): مجلس روضه گوشه اي زانو بغل كردم،سحر دفتر به دست گاه دستم روي سر بود و گهي هم سر به دست رفته بودم مجلس روضه به عشق فاطمه روضه خوان ميگفت خورده در مدينه در به دست مادران از روضه درك بهتري دارند چون تكيه اش در كار خانه هست هر مادر به دست در مقام دست زهرا اين روايت كافي است خم شد و زد بوسه چندين بار پيغمبر به دست از لقب هايش يكي انسيه الحواست او پس اثر قطعأ گذارد جاي حتي پر به دست پر كجا و تازيانه،پر كجا و آن قلاف روضه سنگين شد نپردازد قلم ديگر به دست بيخيال درد خود شد فاطمه در قتلگاه تا كه آمد سرخ موئي بي حيا خنجر به دست محسن صرامی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): حال زار تو رفتی و زهرا به حال زار افتاد کارم برای مرگ به اصرار افتاد رفتی اراذل خانه را آتش کشیدند انسیه الحورات بین نار افتاد! دستی که میبوسیدی اش نوبت به نوبت در کوچه با ضرب غلاف از کار افتاد با مخزن الاسرار من لج کرده بودند! یک جور زد برسینه ام مسمار افتاد من که خودم از حال رفتم!فضه میگفت... در شل شد و روی سرم انگار افتاد یک عده ابتر انتقام از من گرفتند بارم میان آن در و دیوار افتاد افتادم و از روی یک شهر رد شد یثرب به فکر اذیت و آزار افتاد شلاق بالارفت و من چیزی ندیدم! ردش ولی بر بازویم بسیار افتاد.. من کوچه رفتم دخترانم ارث بردند زینب گذارش تا سر بازار افتاد من بین زنهای مدینه خطبه خواندم او خطبه اش چون شعله بر دربار افتاد سید پوریا هاشمی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): درد عشق همدم کسی به مثل تو پیدا نمی شود جز با تو درد عشق مداوا نمی شود از لحظه ای که در پس در خوانده ای مرا نبود دمی که دیده چو دریا نمی شود گفتم مگر که دیده ی خود واکنی ولی چشمی که کوچه دیده دگر وا نمی شود از بس نظر به قد تو کردم کمان شدم حتی هلال چون قد تو تا نمی شود دیدی تو را به بستر و شرمنده تر شدم جز استخوان و پوست تماشا نمی شود زینب ز دیده اشک فشاند به بازویت شاید که مرهمی شود اما نمی شود دشمن پس از عیادت تو با اشاره گفت زهرا دگر برای تو زهرا نمی شود محمود اسدی(شائق) ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ مانند شمعی از مصائب آب می شد زینب برای وضع او بی تاب می شد منظورم از این بیت "صارت کالْخیال" ست این آخری، چون گوهری نایاب می شد همسایه ها کینه از او در دل گرفتند با آن که از شادی شان شاداب می شد از لکه های روی ماه آن روز گفتند : هم درد مادر گریه ی مهتاب می شد آتش به جان خانه می زد با چه رویی شخصی که اسماً جزئی از اصحاب می شد آتش به درب خانه زد، یعنی از آن روز آتش میان این جماعت باب می شد تا میخ بر جانش دخیل خود ببندد دیوار محکم بود و در اسباب می شد از داغ زهرا مرتضی با دردهایش آماده ی رفتن سوی محراب می شد . ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دلگیرم از قرار تو و بیقراری ات غرق خزان شده ست هوایِ بهاری ات خون گریه میکند دل دیوار و چشم ِ در تا خیره میشود به تو و بردباری ات آتش گرفته بود و چه میشد از آسمان باران نزول کرده، می آمد به یاری ات خورشید در عزای تو مات و سیاهپوش ... باید که مخفیانه شود سوگواری ات قرآنِ ناطق است که میخواند اینچنین شد کوثرانه لحن غم انگیزِ قاری ات مولا نشسته بود کنار نبودنت چشمش به کودکانِ تو و یادگاری ات جاریست زنده در دل تاریخ تا ابد فرزند-داری و هنرِ خانه داری ات رفتی و عاشقانه برایش سپر شدی جانم فدای سبک ولایت مداری ات! . ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯