4459520_-210845.mp3
301K
#احکام_نموداری
کسی که دم مرگه، باید رو به قبلهاش کرد یا این کار بعد مرگ واجبه؟
نمودار در تصویر بالا👆
#برشی_از_نواهای_ماندگار
|⇦•در آخرین شبِ جمعۀ فصل پاییز بشنویم روضۀ وداع حضرت سیدالشهدا علیه السلام را با نوایِ پر سوز و گدازِ مرحوم حاج کریم ابراهیمی اعلم که در دهۀ 50 و بیش از 45 سال پیش خوانده شده است . مرحوم حاج کریم ابراهیمی در تاریخ 10 شهریور سال 90 بعد از عمری نوکری سر به تیره تراب نهاد و با یک یاحسین راهیِ دیارِ باقی گشت . یادش گرامی باد•✾•
برادرا دلم از رفتنت قرار ندارد
چرا که گردشِ ایام اعتبار ندارد
چو مقابل شدی به لشکرِ دشمن
بگو که خواهرِ من تابِ انتظار ندارد
به خیمه منتظرِ تو نشسته عابدِ بیمار
میانِ بسترِ تب غیر گریه کار ندارد
گرفتم آنکه پس از تو رضا شود به اسیری
توانِ آنکه به اُشتر شود سوار ندارد
مبر به جانبِ میدان علیِ اصغر خود را
که طفل تابِ پیکانِ آب دار ندارد
سکینه را بنشان در کنارِ خویش زمانی
که طفل تابِ دوری بابِ بزرگوار ندارد
*یک وقت دید دیگه اسبش قدم برنمیداره .. وقتی نگاه کرد دید دخترِ کوچکش دستایِ ذوالجناحُ بغل گرفته .. بابا نمیگذاری به میدان روم ؟.. گفت بایستی از اسب پیاده شوی بابا .. ابی عبدالله از اسب پیاده شد .. گفت بابا دلم میخواد به رویِ زمین بنشینی بابا ... امام حسین نشست به رویِ زمین ، این دختر نشست بالایِ زانویِ باباش.. ای دختر دارا .. دختر به پدر خیلی علاقه منده ..
این دختر نشست به رویِ زانویِ بابا گفت منزلِ زباله یادم نمیرود .. خبرِ شهادتِ مسلم رو به شما دادن ، شما دخترِ کوچکه مسلمُ صدا زدی .. به رویِ زانو نشاندی .. دستِ یتیمی به سر و صورتش کشیدی ..
بابا دلم میخواد با همون دست ها به سر و صورتم من بکشی بابا .. بابا میدانم دیگه بعد از این یتیم شدم بابا .. دیگه کسی نیست از من دلجویی کنه .. این پدر گریه کرد ، دختر گریه کرد .. آمدن به هر نحوی که بود این دخترُ از بغلِ بابا جدا کردن .. اما دیگه این دختر باباشُ ندید .. (تا چه وقت؟!) تا اون وقتی که آمد کنارِ گودیِ قتلگاه .. وای دید عمه ش یه بدنِ پاره پاره ای رو در بغل گرفته .. داره گریه میکنه ، اشک میریزه ، ناله زنه .. صدا زد عمه بدنِ کیست داری گریه میکنی ؟! .. فرمود عزیزم حق داری نشناسی .. بدنِ بابایِ غریبت حسینِ ..
ای مظلوم حسین ...
ای غریب حسین ...
خودشُ انداخت رو بدنِ بابا ، گفت بابا به خدا یتیمی ام زود بود بابا .. بابا بی پدری ام زود بود بابا .. گفت بابا :
به فدایِ این تنِ بی سرت ، اَبا یا اَبا ..
بشود سکینه ی دخترت ، اَبا یا اَبا ..
اگر امشب من از تو جدا شوم
به سیاهیِ شب به کجا روم
اَبا یا اَبا ... اَبا یا اَبا ...
یه دخترِ پدر از دست داده رو میان دلداری میدن ، تسلیت میگن .. نمیزارن گریه کنه .. اما آمدن با تازیانه بر بدنش زدن .. هی صدا میزد بابا ببین دارن منو کتک میزنن ..*
مزنیدم ، مبریدم که در این دشت مرا کاری هست
گرچه گل نیست ولی صحنه ی گلزاری هست
ساربانا! مزنید این همه آواز رحیل
آخه این قافله را قافله سالاری هست
دریغُ درد که نگذاشتند ای جناب پدر
کنار نازنین بدن یک شبی بمانم من
دریغ و درد که نگذاشتند جان پدر
تن مبارکت از آفتاب برادرم
نداد شمر امان کز رخت نگاهی سیر
برای توشه ی شام خراب برادرم
شاعر : #صامت_بروجردی
«با تشکر ازحاج سعیدرضا ابراهیمی اعلم بابت صوت»
________________
🔸حسین نوکرِ خود را فراموش نمی کند 🔸
آنقدر عشقِ حسین ابن علی شیرین است
در جوانی هوسِ پیر غلامی کردم
مهمان کنیم پیرغلامان ، شعرا ، سینه زنها و همۀ حسینی هایی که دستشان از دنیا کوتاه و سر به تیرۀ تراب نهاده اند ، با ذکر #صلوات و قرائتِ #فاتحه ای .
|⇦• سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ شبِ جمعه تقدیم به ساحتِ مقدسِ حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام با نوایِ گرم کربلایی سید مهدی حسینی •✾•
بانگِ باز اینچه شورش استُ به گوشِ عالم میاد
مادرِ قد خمیده ای هم با نوحه و دم میاد
از مدینه رسولِ خاتم و سبط اکبر حسن
از نجف هم یه کربلایت علیِ اعظم میاد
وای ...
مرثیه بخون مادرِ حسین
پایِ نفسِ آخرِ حسین
روضۀ تنِ بی سرِ حسین ..
« آه .. بُنَّی .... آه .. بُنَّی .... »
____________________
میروی از برم شتابان به سویِ میدان حسین
رخصتی مانده ای برادر وداعِ پایان حسین
قبل والشِمرُ جالسٌ سینه ات برهنه نما
تا ببوسم به جایِ مادر گلویت ای جان حسین
وای ...
مرثیه بخون شاهِ کم سپاه
مرثیۀ سنگینِ قتلگاه
میکشنت ای شاهِ پی پناه
وای ...
مرثیه بخون مادرِ حسین
پایِ نفسِ آخرِ حسین
روضۀ تنِ بی سرِ حسین ..
« آه .. اُخَیَّ .... آه .. إلَیَّ.... »
____________________
شاهِ لب تشنگان فتاده به گودیِ قتلگاه
بر سرِ بردنِ عمامه قیامتی شد به پا
در تنش نیزه ها شکسته و شمرِ ملعون رسید
مادرش ضجه میزد اما سرش برید از قفا
وا ...
مرثیه بخون خواهرِ حسین
روضه ی سر و حنجرِ حسین
زخمایِ رویِ پیکرِ حسین
وای ...
مرثیه بخون مادرِ حسین
پایِ نفسِ آخرِ حسین
روضۀ تنِ بی سرِ حسین ..
« آه .. بُنَّی .... آه .. بُنَّی .... »
Babolharam Mahdi Hoseyni.mp3
10.57M
|⇦• سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ شبِ جمعه تقدیم به ساحتِ مقدسِ حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام با نوایِ گرم کربلایی سید مهدی حسینی •✾•
babolharam Marhom Ebrahimi.mp3
7.65M
🔸نوکر فراموش نمی شود🔸
|⇦•در آخرین شبِ جمعۀ فصل پاییز بشنویم روضۀ وداع حضرت سیدالشهدا علیه السلام را با نوایِ پر سوز و گدازِ مرحوم حاج کریم ابراهیمی اعلم که در دهۀ 50 و بیش از 45 سال پیش خوانده شده است . مرحوم حاج کریم ابراهیمی در تاریخ 10 شهریور سال 90 بعد از عمری نوکری سر به تیره تراب نهاد و با یک یاحسین راهیِ دیارِ باقی گشت . یادش گرامی باد•✾•
#برشی_از_نواهای_ماندگار
#پیرغلامان
در مسیر خانه ی لیلا ز جان باید گذشت
تا وصال یار از صد امتحان باید گذشت
بِاَبی اُنتَ وَ اُمّی چونکه گفتی بر حسین (ع)
دیگر از فرزند و مال و خانمان باید گذشت
در طریق کعبه باید با مغیلان سر کنی
پس دگر از طعنه های این و آن باید گذشت
هر که شد گمنام تو، زهرا خریدارش شود
پس در این خانه، از نام و نشان باید گذشت
دل فقط جای حسین است و حسین است و حسین(ع)
از هر آنچه غیر او در دو جهان باید گذشت
ابر اگر باران نبارد، سایه می خواهد چکار
واقعاً از چشم بی اشک روان، باید گذشت
حمد و سوره بر سر قبر محبانش نخوان
از مزار سینه زن، سینه زنان باید گذشت
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#غزل
دو جهان ریزه خور سفره ی احسان تواند
مهر ومه مشتری شمع شبستان تواند
ز طفیل کرمت جود و عطا می ریزد
جود و احسان و کرم ریزه خور خوان تواند
نه فقط کرببلا را غمت آتش زده است
دل دیوانه ی ما کلبه ی احزان تواند
جانثاران خودت را تو اگر اذن دهی
همچو عابس به خدا کشته ی میدان تواند
ای فدای لب خشکیده ی تو آقاجان
آبها، خونجگر از حنجر عطشان تواند
دیده ها تا به ابد اشک فشان غم توست
خونفشان دیده ز داغ تن عریان تواند
به همان کعبه شش گوشه ات ای عشق،قسم
دست ما معتکف گوشه ی دامان تواند
انبیاء ناله کنان هر شب جمعه آقا
همره مادرتان زائر و مهمان تواند
✅چرا نباید شب ناخن گرفت؟
✍گرفتن ناخن در شب مکروه است!
طبق تحقیقات اخیر دانشمندان مشخص شده که کلسیم اضافه بدن در ساعات پایانی روز در ناخنها جمع میشود و از ناخنها بعنوان انبار موقت کلسیم بدن استفاده میشود.
این کلسیم اضافی در ساعات آغازین روز به گردش خون باز میگرددو مورد مصرف قرار میگیرد. گرفتن ناخنها در شب باعث از بین رفتن این کلسیم ذخیره شده خواهد شد. همچنین کمبود کلسیم اولین آثارش در بینایی مشاهده میشود
💥از کارهای مستحبی که دین اسلام بر آن تأکید می کند، گرفتن ناخن است به هر صورتی که باشد، البته بهتر است در روز جمعه باشد و از انگشت کوچک دست چپ آغاز و به انگشت کوچک دست راست تمام شود.
🔴فرق بهشت حضرت آدم با
بهشت موعود!
✅آنچه از آیات دیگر قرآن و روایات استفاده میشود، باغى كه آدم در آن مسكن گزید، بهشت موعود نبوده است.
💠یكى از راویان حدیث میگوید:
از امام صادق (علیه السلام) راجع به بهشت آدم پرسیدم.
🌹امام (علیه السلام) در جواب فرمودند: باغى از باغهاى دنیا بود كه خورشید و ماه بر آن میتابید، و اگر بهشت جاودان بود هرگز آدم از آن بیرون رانده نمیشد.
🍃شواهد فراوانى نشان میدهد كه این بهشت غیر از بهشت سراى دیگر است
و منظور از هبوط و نزول آدم به زمین،
نزول مقامى است نه مكانى یعنى از مقام ارجمند خود و از آن بهشت سر سبز پائین آمد.
✨1_ بهشت موعود، براى پاداش است و آدم هنوز كارى نكرده بود كه استحقاق پاداش داشته باشد.
2ـ كسى كه به بهشت وارد شود، دیگر خارج نمیشود.
3ـ در آن بهشت، امر و نهى و ممنوعیّت و تكلیف نیست، در حالى كه آدم از خوردن میوه درخت نهى شد...
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃🍃🍃🍃🍃
📙کتاب كافى (طبق نقل تفسیر نور الثقلین جلد 1 صفحه 62)
تفسیر نور ج1
تفسیر نمونه ج1
✍مرگ درشب وروز جمعه
«هرکسی که در شب و روز جمعه بمیرد، عذاب قبر از او برداشته میشود».
آیا تمام مردم مشمول این روایت میشوند⁉️
بنابر روایات شیعه و اهل سنت، مردن در شب و روز جمعه دارای امتیازاتی است:
1. پیامبر خدا(صل الله علیه وآله):
«هر کس در روز و یا شب جمعه بمیرد؛ از عذاب قبر رها میشود و در روز قیامت نشانِ شهیدان برای او خواهد بود».[1]
2. پیامبر خدا(صل الله علیه وآله):
«هیچ مسلمانی در روز و یا شب جمعه از دنیا نمیرود؛ مگر اینکه خداوند عذاب قبر را از او برمیدارد».[2]
3. امام باقر(علیه السلام):
«شب جمعه، شبى است نورانى و روز جمعه، منوّر است و بر روى زمین روزى نیست که آفتاب در آن غروب کند و بیش از جمعه، افرادی در آن روز از آتش دوزخ رها شوند. هر کس روز جمعه وفات یابد خداوند برایش برائت و دوری از عذاب قبر مینویسد، و هر کس روز جمعه درگذرد از آتش دوزخ آزاد میگردد».[3]
2. امام صادق(علیه السلام):
هرکس بین ظهر پنجشنبه تا ظهر جمعه جان سپارد خداوند او را از فشار قبر در امان میدارد.[4]
با وجود این روایات؛ به جهات مختلف نمیتوان این روایات را به صورت کلی پذیرفت، بلکه باید آنها را مشروط به وجود شرایط مختلف کرد؛ زیرا اصل و قوام امور بر اعمال و اعتقادات انسانها پیریزی شده است و اگر امور دیگری دخیل میباشند؛ بر اساس این اصل هستند. مرگ در زمانی مشخص، یک امر اختیاری برای انسان نیست و انسان در آن نقشی ندارد؛ حال چگونه میتوان پذیرفت که امری غیر اختیاری چنین ثمراتی برای انسان داشته باشد. علاوه بر این؛ بسیاری از انسانهای فاسد و فاسق در شب و روز جمعه مردهاند؛ حال چگونه میتوان تنها به جهت مرگ در این زمان خاص، امتیازات مطرح شده در روایات را برای آنان نیز عمومیت داد.
حال که مشخص شد منظور از این روایات، مطلق انسانها نیستند؛ باید به دنبال مراد این دسته از احادیث باشیم.
امام باقر(علیه السلام) میفرماید: «شخصی که در روز جمعه بمیرد، در حالیکه به حق ما اهل بیت آگاه باشد؛ خداوند او را از آتش جهنم رهایی میبخشد و او را از عذاب دور میکند».[5]
این روایت که برخی آنرا از امام صادق(علیه السلام) نیز نقل کردهاند[6]
نشان میدهد که مرگ در این زمان، تنها کمککننده میباشد. اگر انسان در زندگی خود راه درست را پیموده باشد و در عین حال خطاهای اندکی از او سر زده باشد، مردن در این ایام به او کمک خواهد کرد. طبیعی است که برخی ایام دارای شرایطی هستند که خداوند آنها را مبارک گردانیده و در آن زمانها رحمت الهی، شامل افراد بیشتری میشود؛ لذا پیامبر اسلام(صل الله علیه وآله) فرمود: «براى پروردگار شما در دوران عمرتان، نسیمهاى رحمتى است ...»
[1]. أبو نعیم اصفهانی، أحمد بن عبد الله، حلیة الأولیاء
[2]. ترمذی، محمد بن عیسی سنن
الترمزی
[3]. شیخ صدوق، من لا یحضره
الفقیه
[4]. شیخ صدوق، ثواب الأعمال
و عقاب الاعمال
[5]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی،
[6]. شیخ مفید، الاختصاص،
#امام_زمان_عج
بیا و درد هجران محبّان را مداوا کن
نگاهی از کرم بر چشمهای خستهء ما کن
تمام آفرینش بیتو باشد جسم بیجانی
بیا با یک نظر بر خلق، اعجاز مسیحا کن
بیا از غربت جدّت بگو، با مردم عالم
بیا و چشم ما را از سرشک سرخ، دریا کن
کنار علقمه با مادر مظلومهات زهرا
دو چشم خویش را دریا، به یاد چشم سقا کن
بیا با اشک کن همچون عموی خویش، سقّایی
بریز از دیده خون و گریه بر اولاد زهرا کن
بیا و تير را بیرون بکش از حنجر اصغر
پسر که ذبح شد از تیر قاتل، فکر بابا کن
بیا دست یداللهی، برون از آستین آور
طناب خصم را، از دستهای عمّهات وا کن
سر بالای نی، آوای قرآن، خندۀ شادی
بيا دروازۀ ساعات و زینب را تماشا کن
بریزد خون «میثم» تا به خاک پای یارانت
بیا او را برای روز جانبازی، مهیا کن