#حکایت
💠 حکایت پیرمرد آتشپرست با حضرت موسی(ع)
📝 کلیم الله در مصر به طور می رفت، یک پیرمرد 77-78 سالهٔ گبر و آتش پرست، در راه برای رفع خستگی نشسته بود که کلیم الله را دید، گفت: کجا می روی؟ گفت: کوه طور. برای چه می روی؟ با خدا مناجات کنم! گفت: من چند پیغام دارم، به خدایت می رسانی؟ گفت: آری! گفت: صحبتت که با خدا تمام شد، به او بگو:
📝 «عارم می شود که تو خدای من باشی، ننگ دارم!»؛ این یک پیغام بود.
«هی اعلام نکن که بندگان، من روزی تان را می دهم، به یکی مثل من نمی خواهم روزی بدهی»؛ این هم یک پیغام، پیغام دیگر هم بگو من نمی خواهمت!
📝 موسی(ع) گفت شایسته است که این حرف ها را به خدا نزنیم! رفت و راز و نیاز کرد و تمام که شد سرش را پایین انداخت تا برگردد. صدا آمد مگر آن بندهٔ من به تو سه پیغام نداده، پس چرا سکوت کرده ای؟ چرا نمی گویی؟ موسی گفت من از آن شرمنده ام!
📝 خطاب رسید: او منتظر جواب است، الآن که می روی، او را می بینی، به او بگو که اگر تو از من عار داری، من اصلاً از اینکه تو بندهٔ من باشی، عار ندارم و خوشم می آید که بنده دارم، آن هم تو هستی!
📝 تو بگو که من روزی ات را قطع نمی کنم و روزی ات را می دهم. من را نمی خواهی؟ ولی من تو را می خواهم!
📝 وقتی موسی(ع) برگشت به موسی گفت که پیام من را به خدا رساندی؟ گفت: من که نرساندم، خدا به من گفت برسان و من رساندم. گفت: چه گفت؟ و موسی(ع) پاسخ خدا را برایش بازگو کرد؟
🔹بود گمراهی ز ره افتاده پس
🔹آن جوابش بود آواز جرس
🔸سر به زیر انداخت لختی شرمگین
🔸 آستین بر چشم و چشمش بر زمین
🔹سر برآورد آن گهی با چشمِ تر
🔹با دلی سوزان و قلبی پر شَرَر
🔸گفت ای موسی، دهانم دوختی
🔸از پشیمانی، تو جانم سوختی!
🔹موسیا ایمانْ مرا بر یاد ده
🔹ای خدا پس جانِ من بر باد ده
👈«موسی مسلمانم کن و اگر می بینی که مسلمان نمی شوم، مرگ من را برسان که دیگر بیشتر از این از تو خجالت نکشم».👉
📎سخنرانی استاد انصاریان - اصفهان (بیت الاحزان)- 15/5/96 - ذی القعده 1438
#رفع_اضطراب_و_ناراحتیهای_روحی
مرحوم #قاضی طباطبایی در هنگام #اضطراب و ناراحتیهای #روحی، خواندن این کلمات را سفارش می کردند:
«لا الهَ الّا الله وحدَه لا شریک له و له الحمدُ و له الملکُ و هو علی کلّ شیء قدیر. اعوذ بالله من هَمزات الشیاطین و اعوذ بکَ ربّی مِن أن یحضُرون، إن الله هو السمیع العلیم»
📚 موسسه اهل البیت(ع) دریای عرفان (زندگی نامه و شرح احوال آیت الله سید علی قاضی)
امام صادق علیه السّلام فرمودند: «هرگاه به سبب دوری خانه و محل زندگی انجام مسافرت برکسی از شما دشوار باشد، برفراز بام خانه خود رود و دو رکعت نماز بگزارد و سپس با اشاره به آرامگاه های ما بر ما سلام کند و این سلام به ما می رسد.
با دل خود قصد زیارت می کنم و از حضور در بارگاهت ناتوانم، اینک با علم به اینکه سلام من به تو می رسد سلام می دهم، درود خدا برتو باد، برای من در پیشگاه پروردگارت شفاعت فرمای
«السّلام علیک و علی جدّک و أبیک السّلام علیک و علی أمّک و أخیک السّلام علیک و علی الأئمّة من بنیک. السّلام علیک یا صاحب الدّمعة السّاکبة. السّلام علیک یا صاحب المصیبۀ الرّاتبة».
با هر توسلى به حضرت سيد الشهداء (علیه السلام) ، ذرّه اى نگين وجودی انسان طلائى مى شود و ذره اى انسان به كمال مى رسد. اگر انسان بتواند اين ذره طلائی شده را با مراقبه نگه دارد، بعد از مدتى کل وجودش طلائى، طلائى مى شود و به کمال نهایی می رسد.
اگر کسی ميخواهد محبوب خدا شود بايد حسيني شود و درِ خانهی امام حسین برود
من معتقدم اگر با معرفت به مجلس یا هر چه که مربوط به امام حسین بشود وارد شويم، مسجد و حسينيه و ایستگاه صلواتی باشد، چای درست کردن باشد، نصب یک پرچم باشد، دستگاه امام حسین(ع) چنان است که انسان هر چه بیشتر به آن وارد شود میبیند به یک معدن عظیمتر و یک خزانه بزرگتری میرسد.
علم، عزت، قدرت، عاقبتبخیری، مال، سلامتی و خلاصه دنیا و آخرت اینجاست، اگر بخواهيم این را در یک تعبیر ذکر کنيم دنیا و آخرت در همین خیمهی امام حسین(عليهالسلام) خلاصه میشود.
آنها که دنبال این هستند خدا دوستشان داشته باشد ببینند چطور میتوانند خود را به امام حسین نزدیک کنند، هر مقدار به امام حسین نزدیک شوند به خدا نزدیکتر ميشوند و خدا دوستشان ميدارد، رمز محبت خدا این است
کل الخیر فی باب الحسین است، کل الخیر یعنی علم، عزت، قدرت، عظمت، عاقبتبخیری، همه چیز، اگر خیر اولادتان را میخواهید باید دستشان را بگیرید و به خیمه امام حسین بياوريد
امروز راه نجات از این مشکلاتی که دامنگیر همه شده، این فساد عمومی که در هر خانهای رخنه کرده، این است که جوانها را پای خیمه امام حسین(ع) بیاورید و به آنها بگويیم در خلوت خود فکر کنيد که آيا به این عکس، این فیلم و این ارتباط با نامحرم، امام حسین راضی هست یا نه؟
عشق به امام حسين(عليهالسلام) انسان را نجات میدهد و هر کسی در این راه قرار گيرد امام حسین دستگیر و کشتی نجات اوست.
عنايت حضرت نه فقط در آخرت که ما امید به شفاعت ايشان در قیامت داريم، ولی «إِنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ ... مِصْبَاحُ هُدًى وَ سَفِينَةُ نَجَاةٍ»(عيون أخبار الرضا(ع)1: 60)
کشتی نجات در همین دنیاست، باید بفهمیم راهش چیست و چطور ميتوان از این کشتی نجات برای نجات خود و جوانها و جامعهمان استفاده کنيم