eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
10.4هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
20.5هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 زیباکلام نوشته فراری دادن آمریکا از خلیج فارس و پیروزی افتخار آفرین چه کمکی به ایجاد اشتغال و مهار تورم و ارزان شدن اقلام می‌کنه؟! 🔰 پاسخ دکتر عباسی
دعاهفتم‌صحیفه‌سجادیه۩مهدی‌تدینی یَا مَن‌ تُحَلُّ بِهِ‌ عُقَدُ الْمَکَارِهِ 128.mp3
3.22M
📖 دعاى هفتم صحیفه سجّاديه 🤲 یا مَن‌ تُحَلُّ بِهِ‌ عُقَدُ الْمَکَارِهِ 🎙 با صدای حاج مهدی تدینی اين دعا به هنگام خوف از شدائد، رفع بلا و گرفتاری‌ها توصيه شده
مداحی_آنلاین_یا_رب_به_کرم_بر_من_درویش_نگر_گروه_بشارت.mp3
1.43M
🍃یا رب به کرم بر من درویش نگر 🍃در من منگر در کرم خویش نگر 🍃هر چند نیم لایق بخشایش تو 🍃بر حال من خستهٔ دلریش نگر ⏯ 🎤
1_970170648.mp3
3.08M
📜 دعای عهد امام زمان (عج) 🎙 با نوای حسین حقیقی ✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد... 🌸امام خمینی ره:اگر هرروز (بعد از نماز صبح) خواندی مقدرات عوض می شود.. هر روز صبح فقط و فقط 6 دقیقه از وقت خود را برای امام زمان (عج) خرج کنیم
دعای‌صباح۩احمدالفتلاوی.mp3
5.96M
🌅 دعای صباح امیرالمومنین (ع) 🎙 با نوای احمد الفتلاوی
✴️ یکشنبه 👈 16 آبان/عقرب1400 👈1 ربیع الثانی 1443👈 7 نوامبر 2021 🏛 مناسبت های دینی و اسلامی . 🔘 آغاز قیام توابین به رهبری سلیمان بن صرد خزاعی سال "65 هجری قمری ". ⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️ روز مبارک و شایسته ای برای امور زیر است : ✅ خواستگاری و عقد و ازدواج. ✅ طلب علم و دانش‌. ✅ ساخت و ساز و بنایی. ✅ تجارت و داد و ستد. ✅ دیدار با مسئولین و درخواست از آنها. ✅ و مسافرت خوب است. 👼 زایمان خوب و نوزادش دوست داشتنی و مقبول و زندگی شاد و سر حالی خواهد داشت.ان شاءالله. ✈️ مسافرت : مسافرت خوب و مفید است. 🔭 احکام نجوم . 🌓 امروز : قمر در برج قوس است و از نظر نجومی برای امور زیر نیک است : ✳️ شروع به کسب و کار . ✳️ قرض و وام دادن و گرفتن. ✳️ امور بازرگانی و تجاری. ✳️ تاسیس شرکت و امور مشارکتی. ✳️ جابجایی و نقل و انتقال. ✳️ و رفتن به خانه نو نیک است. 📛 ولی فروش جواهرات. 📛 و فروش حیوان خوب نیست. 💑 مباشرت و مجامعت مباشرت امشب (شب دوشنبه)،فرزند چنین شبی حافظ قرآن گردد وبه قسمت و روزی خود راضی گردد.ان شاءالله. ⚫️ طبق روایات ، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث کوتاهی عمر می شود. 💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن یا #زالو انداختن در این روز، از ماه قمری، برای رگ هاضرردارد 💅 ناخن گرفتن یکشنبه برای ، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد. 👕👚 دوخت و دوز یکشنبه برای بریدن و دوختن روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود‌( این حکم شامل خرید لباس نیست) ✴️️ وقت در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب. ❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد . 💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸بامید پرورش نسلی مهدوی ان شاءالله
عَمِيَتْ‌ عَيْنٌ لَا تَرَاكَ / کور است چشمی که تو را نمی‌بیند... تو که باشی... دیگر فقط تویی! چشم تو را می‌بیند و ... دیگر هیچ تو که باشی؛ آنقدر دنیا از تو پُر است که خطاهای ریز و درشت کسی، به چشمانم نمی‌آید! راست گفته او؛ کور است چشمی که تو را نمی‌بیند و همه را می‌بیند ....
ازعالمي پرسیدندبالاترین وزنه چندکیلواست که یه نفر بزنه وبهش بگن پهلوان گفت بالاترین وزنه یه پتوی۱کیلویی است که هنگام نمازصبح بتواندازروی خودبلند کند
به دنبالتان می‌گردم! به دنبالتان می‌گردم در "عَجّل فَرَجَهُم" بعد از صلوات‌هایم! در "اللّهُمَّ کُن لِولیِّک" قنوت نمازم، در تسبیحات حضرت زهرای مادرم، در ندبه‌های پدرم، در چراغانی نیمه‌ی شعبان‌های برادرم، در "الهي عَظُمَ البَلاء" این روزهای شیعیانتان، در دلتنگی‌های غروب جمعه، در "یَا بنَ الحَسَن"های دوستدارانتان، در صدقه دادن‌های صبح، برای سلامتی‌تان، در ایستادن‌هایم رو به قبله و دست بر سر گرفتن، هنگام شنیدن نام زیبایتان ... به دنبالتان می‌گردم! در همه جا و در همه حال، عجِّل فرجهم، ندبه، چراغانی، نیمه‌ی شعبان و .... همه و همه بهانه‌ای برای زنده نگاه داشتن نام و یاد شماست در این دوران اندوهبار غیبت! فقط برای شما!
نماز و دعای روز اول ماههای قمری امام جواد عليه السلام مى فرمايند: براى خود در هر ماه، روز اول آن، دو ركعت نماز خوانده ؛ در ركعت اول سى مرتبه سوره ى توحيد و در ركعت دوم سى مرتبه سوره قدر را بخواند و پس از نماز، دهد. ▫️در بعضى روايات، این دعا بعد از نماز نقل شده است: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ مَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَ يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَ مُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُبِينٍ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ إِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كَاشِفَ لَهُ إِلا هُوَ وَ إِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرا مَا شَاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْدا وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ 📝 همچنین خواندن دعاهاى منقوله در وقت كه بهترين آنها دعاى چهل و سوم صحيفه سجادیه است. و خواندن هفت مرتبه براى دفع درد چشم. و پاشیدن یک کف بر سر و صورت. و خوردن اندكى . که روايت است هر كس مقيد كند خود را به خوردن آن در اول هر ماه اميد است كه حاجتش در آن ماه رد نشود. و در شب اول ماه دو ركعت نماز كند در هر ركعت بعد از حمد بخواند و از حق تعالى سؤال كند كه او را از هر ترسى و دردى ايمن گرداند و نبيند در آن ماه امرى را كه او باشد. 🔹مفاتيح الجنان، مصباح المتهجد طوسی ره، ج۲
📝 ؛ قوی‌ترین آدما اونایی‌ نیستند که وزنه‌های سنگین بلند می‌کنند؛ بلکه کسانی‌اند که؛ بمحض دیدن خطا، اشتباه، عیب، بی‌اخلاقی و ... از سمت کسی؛ یک سپر دور قلبشون می‌گیرند، و از نفوذ افکار و قضاوت‌های منفی از سطح فکرشون، به عمق قلبشون ممانعت میکنند! قوی ترین آدما، اونایی‌اند که تیر افکار منفی رو روی هوا میگیرند و نمیذارن قلبشون رو زخمی کنه.
نماز ساده برای اوّل هر ماه دو رکعت در رکعت اول یک بار سوره حمد و یک بار سوره توحید، و در رکعت دوم یک بار سوره حمد و یک بار سوره قدر. 📕 (مستدرك ‏الوسائل، ج6 ، ص349)
در دیزی باز است حیای گربه کجا رفته؟ درفضای مجازی بسترگناه بازاست هیچکس هم باخبرنمیشود ازگناه ما راستی هیچکس؟ یک نفرهست که نگاهش به توست چرامقابل خدایی که باحیاترینه حیا نمیکنیم؟
☀️💫 دلم ز دوری رویت قرار و تاب ندارد میان ما و رُخَت جز گنه حجاب ندارد... به اشک دیده نوشتم هزار نامه برایت مگر که نامه بیچارگان جواب ندارد؟
🔘 داستان کوتاه مراقبت پسر جوان آن قدر عاشق دختر بود که گفت: تو نگران چی هستی؟ دختر جوان هم حرفش را زد: همون طور که خودت می‌دونی مادرت پیره و جز تو فرزندی نداره... باید شرط ضمن عقد بگذاریم که اگر زمین گیر شد، اونو به خونه ما نیاری و ببریش خانه سالمندان. پسر جوان آهی کشید و شرط دختر را پذیرفت... هنوز شش ماه از ازدواجشان نگذشته بود که زن جوان در یک تصادف اتومبیل قطع نخاع و ویلچر نشین شد. پسر جوان رو به مادرش گفت: بهتر نیست ببریمش آسایشگاه؟ مادر پیرش با عصبانیت گفت: مگه من مُردم که ببریش آسایشگاه؟ خودم تا موقعی که زمین‌گیر نشدم ازش مراقبت می‌کنم. پسر جوان اشک ریخت و به زنش نگاه کرد. زن جوان انگار با نگاهش به او می‌گفت: شرط ضمن عقد رو باطل کن! ─┅─═इई 🍁🍂🍁ईइ═─┅─
💌 ویتامین روح انسان ✍ذکر نباشد انسان ضعیف می شود و با کمترین باد سردی سرما می خورد و با کوچک ترین ناراحتی صدمه می بیند.ذکر،ویتامین و پروتئین روح ماست و موجب تقویت اعصاب و عضلات اندیشه انسان می شود. 🔸اگر یک صدم اقداماتی که برای حل یک مشکل داریم به ذکر بپردازیم،مشکلات مان را بهتر حل خواهیم کرد. 🍁🍂🍁🍂
مودب باشید. هیچ گاه از گفتن جملات مؤدبانه حتی به نزدیک‌ترین دوستان یا اعضای خانواده تان دریغ نورزید. 🍁🍂🍁🍂
اولین نکته ای که درگفتار تأثیر فراوانی درروان شوهرتان داردو موجب افزایش علاقه شوهرتان به شما خواهدشد، «تحسین کردن شوهر» است، این تحسین مهمترین نیاز روحی یک مرد است. 🍁🍂🍁🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆طرف در برنامه *من و تو* از جمهوری اسلامی ایران ، به حق دفاع کرده ولی بعداز ضبط برنامه شدیدا کتک خورده ، لباس هایش را پاره پاره کردند و فعلا در بازداشت هست . اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋 هزینه و دفاع از و بلاهای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زرشک پلو با مرغ زعفرانی مواد لازم (٤ نفر) مرغ >> ٤ تكه ساقه كرفس >> ٢ عدد پياز >> ٣ عدد هويج >> ١ عدد فلفل دلمه >> نصف ١ عدد رب >> ١ قاشق غ خ سير ساطوري >> ١ حبه زرشك>> ١٥٠ گرم شكر >> ١ قاشق غ خ زعفران دم كرده>> ٨ قاشق غ خ آب سرد >> ١ ليتر آب جوش >> نيم ليتر نمك >> ٢ قاشق چ خ زرد چوبه>> نصف قاشق چ خ پاپريكا >> ١ قاشق چ خ . . روش پخت👨🏻‍🍳 تكه هاي مرغ رو به همراه آب سرد و نمك و پياز و هويج و كرفس نيم ساعت ميپزيم و آبكش ميكنيم،بعد از سرد شدن داخل كمي روغن سرخ ميكنيم و كنار ميزاريم ،حالا پياز رو تفت ميديم،بعد فلفل دلمه وسير رو تفت ميديم،سبك كه شدن رب رو تفت ميديم تا خاميش از بين بره،تو اين مرحله ،نمك ،پاپريكا و زرد چوبه رو اضافه ميكنيم،ادويه هارو هم تفت ميديم ،مرغ سرخ شده رو روي پياز ميزاريم ،زعفرون اول رو روش ميريزيم بعد اب جوش رو اضافه ميكنيم ،در ظرف رو ميزاريم و نيم ساعت بعد مرغ هارو پشت و رو ميكنيم ،زعفرون دوم رو اضافه ميكنيم ،مقدار پخت به سليقه ي شما بستگي داره ،زرشك رو هم با كره و شكر تفت ١ دقيقه اي ميديم و برنج زعفروني رو بهش اضافه ميكنيم،
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت سیصد و سوم نمی‌دانستم چه کنم که من دو شب گذشته با نوای گرم و پُر شور آسید احمد وارد حلقه عشقبازی مراسم شب قدر شده و حالا امشب در کنج تنهایی این خانه نشسته و تمام بدنم از درد ناله می‌زد. مجید کنار سجاده‌ام نشست و شاید می‌خواست پای دلم را در ساحل دریای امشب به آب بزند که با آهنگ دلنشین صدایش آغاز کرد: «الهه جان! ما اعتقاد داریم تو این شب سرنوشت همه معلوم میشه! نه فقط سرنوشت انسان‌ها، بلکه مقدرات همه موجودات عالم امشب مشخص میشه!» سپس به عشق امام زمان (علیه‌السلام) صورتش میان لبخندی آسمانی درخشید و زمزمه کرد: «ما اعتقاد داریم امشب نامه سرنوشت هر کسی به امضای امام زمان (علیه‌السلام) می‌رسه. به قول یه آقایی که می‌گفت امشب امام زمان (علیه‌السلام) با خدا کلی چونه می‌زنه تا خدا بدی‌های ما رو ندید بگیره و به خاطر گل روی امام زمان (علیه‌السلام) هم که شده، ما رو ببخشه! که اگه امشب کسی بخشیده بشه، خدا بهترین مقدرات رو براش می‌نویسه و امام زمان (علیه‌السلام) هم براش امضا می‌کنه... الهه! امشب بیشتر از هر شب دیگه‌ای، می‌تونی حضور امام زمان (علیه‌السلام) رو حس کنی!» و حالا باید باور می‌کردم آنچه مرا در مجلس احیاء مست می‌کند، نه از پیمانه پُر شور و حال آسید احمد که از عطر نفس‌های امام زمان (علیه‌السلام) است که امشب هم در کنج خلوت این خانه، دلم را هوایی خودش کرده و عطش قلبم را از باران بی‌دریغ حضورش سیراب می‌کرد که بی‌آنکه کسی برایم روضه بخواند، در میان دریای اشک، عاشقانه صدایش می‌زدم که باور کرده بودم او هم اکنون در این عالم حضور دارد و در پسِ پرده غیبت، نغمه ناله‌های مرا می‌شنود و در نهایت لطف، پاسخم را می‌دهد که اگر عنایت او نبود، دل من اینچنین عاشقانه برایش نمی‌تپید! من هنوز هم در حقیقت مناجات با اهل بیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) شک داشتم و همچنان نمی‌توانستم با کسی که هزاران سال پیش از این دنیا رفته و من هرگز او را ندیده‌ام، دردِ دل کنم، اما ارتباط با موعودی که هم اینک در این دنیا حضور دارد، حدیث دیگری بود و نمی توانستم از لذت هم صحبتی اش بگذرم که امشب می‌خواست در پیشگاه پروردگارم برای خوشبختی من وساطت کند! اما چرا سال گذشته این امام مهربان به فریادم نرسید و با رفتن مادرم، این طوفان مصیبت بر سر من و زندگی‌ام خراب شد که با چشمانی که پشت پرده اشک به چله نشسته بود، به صورت خیس از اشک مجیدم نگاه کردم و پرسیدم: «خُب چرا پارسال که شب 23 من و تو رفتیم امامزاده و برای شفای مامان اونهمه دعا کردیم، خدا جوابمون رو نداد؟ چرا امام زمان (علیه‌السلام) نخواست که مامان خوب شه؟ چرا مقدر شد که من و تو اینهمه عذاب بکشیم؟» که مجید میان گریه، عاشقانه خندید و در اوج پاکبازی پاسخ گلایه‌های مظلومانه‌ام را داد: «نمی‌دونم الهه جان! ما یه چیزی خواستیم، ولی خواست خدا یه چیز دیگه بود! ولی شاید اگه این یه سال من و تو اینهمه عذاب نمی‌کشیدیم، الان تو این خونه کنار هم نبودیم تا با هم احیاء بگیریم!» و حالا که به بهای یکسال رنج و محنت به چنین بهشت دل‌انگیزی رسیده بودیم، دریغم می‌آمد به بهانه ضعف بیماری و دلخوری گذشته، از کنارش بگذرم که با بدنی که از حرارت تب آتش گرفته بود، قرآن به سر گرفته و گوش به زمزمه‌های خالصانه مجید، خدا را به اولیای نازنینش قسم می‌دادم. مجید می‌دید دستانم می‌لرزد و نمی‌توانم قرآن را روی سرم نگه دارم که با دست چپش قرآن را روی سر خودش گرفته بود و با دست راستش که خیلی هم خم نمی‌شد، قرآن را روی سر من نگه داشته و با چه شور و حالی نجوا می‌کرد: «بِکَ یا اَلله...» تا امشب پرودگارمان برایمان چه تقدیری رقم بزند، تا سحر به درگاهش ناله زدیم و چشم به امضای زیبای امام زمان (علیه‌السلام)، یک نفس صدایش می‌زدیم که به پیروی از همه فقهای شیعه و بخشی از علمای اهل سنت، به حضورش معتقد شده و به امامتش معترف بودم و او هم برایمان سنگ تمام گذاشت که بی‌هیچ روضه و مجلس و منبری، چشم‌هایمان تا سحر بارید و دست در حلقه وصالش، چه شب قدری شد آن شب قدر!!! با ما همراه باشید🌹 رمان های عاشقانه مذهبی 💍
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت سیصد و دوم چشمانم را به زیر انداختم و نمی‌توانستم بپذیرم امشب به مسجد نروم که از اینهمه کم سعادتی خودم به گریه افتادم. خودم هم می‌دانستم حال خوشی ندارم که از شدت چرک خوابیده در گلویم، به سختی نفس می‌کشیدم و مدام عطسه می‌کردم، ولی شب قدر فقط همین یک شب بود! مجید بشقابش را روی سفره گذاشت، خودش را روی تخت بیشتر به سمتم کشید، دستم را گرفت و با لحن گرم و گیرایش صدایم کرد: «الهه! داری گریه می‌کنی؟» شاید باورش نمی‌شد دختر اهل سنتی که تا همین چند شب پیش، پایش برای شرکت در مراسم احیاء پیش نمی‌رفت، حالا برای جا ماندن از قافله عشاق الهی، اینچنین مظلومانه گریه می‌کند که با صدای مهربانش به پای دلِ شکسته‌ام افتاد: «الهه جان! قربون اشک‌هات بشم! غصه نخور عزیزم! تو خونه با هم احیاء می‌گیریم!» ولی دل من پیِ شور و حال مسجد و مجلس آسید احمد بود که میان گریه بی‌صدایم شکایت کردم: «نه! من می‌خوام برم مسجد...» ولی حقیقتاً توانی برای رفتن نداشتم که سرانجام تسلیم مجید شده و به ماندن در خانه رضایت دادم و چقدر جگرم آتش گرفته بود که مدام گریه می‌کردم. ده دقیقه‌ای به ساعت ده مانده بود که مامان خدیجه آمد تا حالی از من بپرسد. او هم می‌دانست نمی‌توانم به مسجد بروم که با لحنی جدی رو به مجید کرد: «پسرم! شما برو مسجد، من پیش الهه می‌مونم!» ولی مجید کسی نبود که مرا با این حالم تنها بگذارد، حتی اگر پرستار مهربان و دلسوزی مثل مامان خدیجه بالای سرم باشد که سر به زیر انداخت و با مهربانی نجیبانه‌ای پاسخ داد: «نه حاج خانم! شما بفرمایید! من خودم پیش الهه می‌مونم!» و هر چه مامان خدیجه اصرار کرد، نپذیرفت و با دنیایی تشکر و التماس دعا، راهی‌اش کرد تا با خیال راحت به مسجد برود و من چقدر دلم سوخت که از مراسم احیاء جا ماندم. به گمانم از اثر آمپول و کپسول و شیر برنج گرم مامان خدیجه بود که پس از خواندن نماز، همانجا روی تخت به خواب سبکی فرو رفته و همچنان در حالت بدی بین تب و لرز، دست و پا می‌زدم که صدای زمزمه زیبایی به گوشم رسید. چشمان خواب‌آلودم را به سختی از هم گشودم و دیدم مجید کنار تختم روی زمین نشسته و با صدایی آهسته دعا می‌خواند. حالا پس از چند بار شرکت در مراسم شب قدر شیعیان، کلمات این دعای عارفانه برایم آشنا بود و فهمیدم دعای جوشن کبیر می‌خواند. کمی روی تخت جابجا شدم و آهسته صدایش کردم: «مجید...» سرش را بالا آورد و همین که دید بیدار شده‌ام، با سرانگشتانش اشکش را پاک کرد و پرسید: «بیدار شدی الهه جان؟ بهتری عزیزم؟» کف دستم را روی تشک عصا کردم، به سختی روی تخت نیم‌خیز شدم و همزمان پاسخ دادم: «بهترم...» و من همچنان بیتاب شب بیداری امشب بودم که با دل شکستگی اعتراض کردم: «چرا بیدارم نکردی با هم احیاء بگیریم؟» هنوز هم باورش نمی‌شد یک دختر سُنی برای احیای امشب اینهمه بی‌قراری کند که برای لحظاتی تنها نگاهم کرد و بعد با مهربانی پاسخ داد: «دیدم حالت خوب نیس، گفتم یه کم استراحت کنی!» و من امشب پیِ استراحت نبودم که رواندازم را کنار زدم و با لحنی درمانده التماسش کردم: «مجید! کمکم می‌کنی وضو بگیرم؟» و تنها خدا می‌داند به چه سختی خودم را از روی تخت بلند کردم و با هر آبی که به دست و صورتم می‌زدم، چقدر لرز می‌کردم و همه را به عشق مناجات با پرودگارم به جان می‌خریدم. هنوز سرم منگ بود و نمی‌دانستم باید چه کنم که مجید با دنیایی شور و حال شیعیانه به یاری‌ام آمد. سجاده‌ام را گشود تا رو به قبله بنشینم و با لحن لبریز محبتش دلداری‌ام داد: «الهه جان! من فقط جوشن کبیر خوندم. اونم به نیت هر دومون خوندم.» با ما همراه باشید🌹 رمان های عاشقانه مذهبی 💍
انتقادات خود از همسرتان را در جمع مطرح نکنيد، مخصوصاً در جمع افراد خانواده خودتان! 🍁🍂🍁🍂
❤️ 🔔 حیا کن ✅ حاج آقا مجتبی تهــرانی(ره): هـــر ڪاری میخــواهی بڪُن امـا این ‌را بدان ڪه این‌‌ تو را خدا پیغـمبر و مومنین می بینند! ‌ حیا ڪن‌ ڪه یڪ ‌وقت نڪند عمـل را ببرند نشـان آقا‌ رســول الله (ص) بـــدهند. 🍁🍂🍂🍁
🌷آشنایی باکلمات قرآنی 🌷اعلموا...بدانید 🌷لن تقبل...هرگزقبول نمیشود 🌷لن تغفر...هرگزنمیآمرزد 🌷اُعِدَّت...فراهم آماده شده 🌷مفلحون.رستگاران 🌷یُحِبُّ...دوست دارد 🌷لایُحِبُّ ندارد. 🍁🍂🍁🍂