eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.6هزار دنبال‌کننده
19.1هزار عکس
21.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
مداحی_آنلاین_اگه_اجازه_بدی_اربعین_بیام_آقا_برومند.mp3
8.9M
🌴شب زیارتی امام حسین(ع) 🍃اگه اجازه بدی بیام آقا 🍃از نجف تا خود کرببلا برات میبارم 🎤 🌷 🌷 🌷🍃
💫الهی... ☃️درسڪوت شب ❄️تمام سختی ☃️روزمان را به تو می سپاریم ❄️سلامت را ارمغان ☃️فردای من و دوستانم کن ❄️و همزمان ☃️باطلوع آفتاب فردایت، ❄️هدیه ای الهی ازنوع آرامش ☃️خودت به زندگی ❄️همـه ما هدیه فرمـا شبتون زیبـا و در پناه خدا ☃️❄️ 🌸🍃
خبری در دنیا نیست! خیری هم از آن ندیده‌ام! تنها دل‌خوشی‌مان؛ محبت حسین است! ما از این دنیا... چیزی نخواستیم‌‌‌؛ جز روضه! و نَفَس‌کشیدن... در هوای نوکری!
‼️☘️ اگہ¹نفر²هزارتومن بهمون‌قرض‌بده تاآخرعمریادمون‌مےمونہ🔍 تاعمرداریمـ‌خودمونو💡 مدیونش‌مےدونیمـ📦 اما‌ ❤️ 'جونشون'رو‌‌برامـۅں دادن خیلےازحرفاشون‌رو‌زمین‌مونده.:)... 🤍💫 💙🌸اللّھمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج🌸💙
تقدیم به مادر حضرت صدیقه، ام المومنین خدیجه سلام الله علیهما بگو شاعر که یا نور است او، یا آسمان، یا چه؟ یقینا ماه وصفش خارج است از درک دریاچه مگر بالاتر از این منزلت هم هست؟ پس او را چه باید خواند غیر از مادر ام ابیها؟ چه؟ سلامش داده جبرائیل، در وصفش یقین دارم که باید از شب معراج چیزی گفت...اما چه؟ حسودان قریش او را رها کردند، حق میخواست که رأس المال او عشق نبی باشد، به اینها چه! همه دار و ندارش خرج شد در راه پیغمبر چه سودی هست بالاتر از این در دار دنیا؟ چه؟ شد از پی غم بر آن عاشق روان، چون رفت از دنیا عجب دردیست، تسکین میدهد پیغمبرش را چه؟ کسی که با خدیجه روز را شب کرده، شب را روز به غیر از دیدن زهرا دلش را خوش کند با چه؟
نعمت تمام شد به نبی و بنی بشر منت گذاشته است خدا بر سر پدر با خلق دختری که می‌ارزد به صد پسر دختر که دیده است بدین جایگاه و فرّ؟ این فاطمه است، فاطمه همتا نداشته در خواب، این جهان فرو مایه مانده بود شعر خدا سروده شد آرایه مانده بود ارکان دین مشخص و یک پایه مانده بود قرآن معطل دو سه تا آیه مانده بود قرآن بدون فاطمه معنا نداشته نه سال با پیمبر و نه سال با علی "یا فاطمه" قرائتی از ذکر "یا علی" هم فاطمه‌اند هر دو و هم هر دوتا علی زهرا برای شیعه امام است یا علی؟ منکر توان فهم معما نداشته! فرقی نمی‌کند دم زهرا دم علی زهراست ذوالفقار علی همدم علی یک بار هم گلایه نکرد از کم علی مدیون مادرم که شدم آدم علی ور نه گدا لیاقت این را نداشته حیدر به نام نامی تو ناز می‌کند جبریل زیر پای تو پرواز می‌کند گرد و غبار مقدمت اعجاز می‌کند نخ‌های چادر تو گره باز می‌کند لطف شما یهودی و ترسا نداشته موسی نداشته است کرامات اینچنین حتی ملک نداشت عبادات اینچنین مانده خلیل هم ز مقامات اینچنین اصلا علی تمام فتوحات اینچنین ... جز با دعای حضرت زهرا نداشته بی‌فاطمه شفاعت محشر قبول نیست با فاطمه که شیعه دچار افول نیست جز فاطمه، کسی همه چیز رسول نیست زهرا که باشد عالم و آدم ملول نیست جز مرحمت برای گدا ها نداشته
یارب نرسد آفتی از باد خزانش آن یاس که شد دیدۀ نرگس نگرانش هربار که می‌خواستم از او بنویسم دیدم که حیا کرده به صد پرده نهانش در پردۀ ابهام، زبان شعرا سوخت از بس‌که ندیدند کران تا به کرانش ناموس خدا بود که می‌خواست نبیند اندازۀ یک بیت به شعر دگرانش می‌خواست که قدرش نشود بر همه معلوم مانند شب قدر به ماه رمضانش آن قدر عزیز است که از سوی خدا نیست غیر از ملَک وحی کسی نامه‌رسانش وقتی که به در می‌زند از شوق بلند است از سینۀ جبریل صدای ضربانش سرچشمه‌اش از مائدۀ «بَضعَةُ مِنّی»ست خونی که دویده‌ست میان شریانش... کوثر غزلی نیست که آسان بتوان گفت جایی که خدا سوره فرستاده به شانش یعنی که پس از «اَنَّ علیّاً وَلیُ الله» یک فاطمه کم داشت مؤذن به اذانش این سورۀ مکّی مدنی، نبض رسول است نَفسی‌ست که مانند نَفَس بسته به جانش زهرا مَلَکی بود که نازل شد و برگشت بیهوده در این خاک نگیرید نشانش... والعصر... که فرزند همین فاطمه، مهدی‌ست ما منتظرانیم، خدایا برسانش
هر دختری که اُمّ أبیها نمی‌شود هر مادری که مادر دنیا نمی‌شود نور تمام عالم امکان به روی هم یک جلوه نور چادر زهرا نمی‌شود وقتی که اختیار دو عالم به دست اوست محشر بدون فاطمه بر پا نمی‌شود یعنی که بی‌ولایت او هیچ طاعتی اذن ورودِ جنت الاعلی نمی‌شود فردا به قله‌های سعادت نمی‌رسد هر کس دخیل چادر زهرا نمی‌شود حبل‌المتین شیعه نخ جانماز اوست بی او گره ز کار کسی وا نمی‌شود می‌افتد از نگاه پر از مهر فاطمه هر کس فدائیِ ره مولا نمی‌شود
سال‌هاست به آدم‌هایی فکر می‌کنم که دیگران را به سلیقه‌ی خود تغییر می‌دهند. آدم‌هایی که هیچ سلیقه، انتخاب و طرز فکری را قبول ندارند به جز چیزی که در ذهنشان هست... گاهی با کلامشان دیگران را تحقیر می‌کنند و گاهی با نگاهشان سرزنش. نمک‌پاش زخم‌های دیگران می‌شوند و آنقدر آزارشان می‌دهند تا تغییر کنند... حقیقت این است که خیلی از ما سال‌هاست با اعتقاد دیگران زندگی می‌کنیم. فکرهایمان؛ انتخاب‌هایمان؛ حتی زندگیمان برای خودمان نیست... اطراف خیلی از ما، انسان‌هایی هستند که جایمان تصمیم می‌گیرند و تصوّر می‌کنند بیشتر از ما از شرایط زندگیمان با خبرند. این آدم‌ها در وجودشان سلاحی دارند بسیار کشنده. سلاحی که جسم را از بین نمی‌برد ولی روح انسان‌ها را می‌کشد. آدم‌هایی که من اسمشان را گذاشته‌ام قاتلان روح! همان کسانی که باعث می‌شوند انسان‌ها زنده بمانند ولی دیگر زندگی نکنند... 👤حسین حائریان