✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿
❀✿
#رمان_قبله_من
#قسمت_یازدهم
#بخش_سوم
❀✿
_تا برسیم حسابے گرسنت میشہ!
نمیدانم ڪجا مے خواهد برود! ولے هرچہ باشد حتما فقط براے درس هاے عقب مانده و یڪ گپ معمولے است! بازهم خودم را توجیہ میڪنم: یہ ناهار با استاده! همین!
سرعت ماشین ڪم مے شود و در ادامہ مقابل یڪ آپارتمان مے ایستد. پنجره را پایین مے دهم و بہ طبقاتش زل میزنم. "چرا اینجا اومدیم؟!" بہ سمتش رو میگردانم و با تعجب مے پرسم: استاد؟! اینجا ڪجاست؟!
میخندد
_ مگہ گشنت نبود دخترخوب؟!
گنگ جواب مے دهم: چرا! ولے...مگہ....
ڪیف سامسونتش را برمیدارد و میگوید: پیاده شو!
شانہ بالا میندازم و پیاده مے شوم. سریع با قدمهاے بلند بہ طرفم مے آید و شانہ بہ شانہ ام مے ایستد. ڪمے خودم را ڪنار مے ڪشم و مے پرسم: دقیقا ڪجا ناهار مے خوریم؟!
نیشش راباز میڪند
_ خونہ ے من!
برق از سرم مے پرد! "چے میگہ؟!"
پناهے_ همسرم چند روزے رفتہ! خونہ تنهام، گفتم ناهار رو باشاگرد ڪوچولوم بخورم!
حال بدے ڪل وجودم را میگیرد. اما باز با این حال تہ دلم میگوید: قبول ڪن! یہ ناهاره!
بعدشم راحت میتونہ بهت درس بده. بعدم اگر یہ تعارف زد برت میگردونہ خونہ!
مے پرانم: لطف دارید واقعا! ناهار بہ دست پخت شما؟!
_ نہ دیگہ شرمنده...یڪم حاضریہ! و بلند مے خندد.
جلو مے رود و در را برایم باز مے ڪند. همانطور ڪہ بہ طرف راه پلہ مےرویم، بدون فڪر و ڪودڪانه مے گویم: چقد خوبہ ناهار پیش شما!
ازبالاے عینڪ نگاه ڪوتاه و عمیقے بہ چشمانم و مسیرش را بہ سمت آسانسور ڪج میڪند. چیزے نگفتنش باعث مے شود ڪہ بدجنسے بپرسم: همسرتون ڪجا رفتن؟!
از سوالم جا مے خورد و من من میڪند
_ رفتہ خونہ مادرش. یڪم حال و هواش عوض شہ...
_ مگہ ڪجان؟
_ لواسون!
آسانسور بہ همڪف مے رسد. با آرامش در را برایم باز میڪند و داخلش مے رویم. باز مے گویم: خب چرا شما نرفتید؟
_ چون یڪے مثل تورو باید درس بدم!
دوست دارم بہ او بفهمانم ڪہ از جدا شدنش باخبرم!! لبم را بہ دندان مے گیرم. چشمانم را ریز میڪنم و باصداےآهستہ مے پرسم: ناراحت نمیشہ من بیام خونتون؟
قیافہ اش درهم مے شود
_ نہ! نمیشہ!
آسانسور در طبقہ ے پنجم مے ایستد. پیش از اینڪہ در را باز ڪند.تصمیمم را میگیرم و با همان صداے آرام و مرموز ادامہ میدهم: ناراحت نمیشن یا....کلا دیگہ بهشون ربط نداره؟!
در را رها میڪند و سریع بہ سمتم برمیگردد
_ یعنے چے؟
ڪمے مے ترسم ولے با ڪمے ادا و حرڪت ابرو میگویم: آخہ خبر رسیده دیگہ نیستن!!
مات و مبهوت نگاهم میڪند...
❀✿
💟 نویسنــــــده:
#میم_سادات_هاشمی
رمان های عاشقانه مذهبی
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿
❀✿
#رمان_قبله_من
#قسمت_دوازدهم
#بخش_اول
❀✿
یڪ قدم بہ سمتم مے آید و چشمانش را ریز میڪند
_ ازڪجا خبررسیده؟؟ عقب میروم و بہ آینه ے آسانسور مے چسبم...حرفم را میخورم و جوابے نمے دهم. شاید زیاده روے ڪرده ام! عصبے نگاهش را بہ لبهایم میدوزد
_ محیا پرسیدم ڪے خبر آورده؟؟!
باصدایے ضعیف جواب مے دهم: یڪے از بچہ ها شنیدہ بود!...بدون قصد!
تہ صدایم مے لرزد. ڪمے از صورتم فاصلہ میگیرد و میگوید: بہ ڪیا گفت؟!
سریع جواب میدهم: فقط بہ من!
_ خوبہ!!
ازآسانسور بیرون مے رود و ادامہ مے دهد: البتہ اصلا خبر خوبے نبود!توام خیلے بد بہ روم آوردے دخترجون!
عذرخواهے مے ڪنم و پشت سرش مے روم. ڪمے ڪلافہ بہ نظر مے رسد، دوباره عذرخواهے میڪنم ڪہ بہ طرفم برمیگردد و میگوید: دیگہ معذرت خواهے نکن! من فقط...فقط دوست نداشتم ڪسے باخبر بشہ...حالا ڪہ شدے! مهم نیس!چون خودشم مهم نبود!
جمله ے آخرش را سرد و بے روح مے گوید و مقابل یڪ در چوبے مے ایستد. ڪلید را درقفل میندازد و در را باز میڪند. عطر گرم و مطبوعے از داخل بہ صورتم مے خورد. لبخند یخے مےزند و جلوتر از من بدون تعارف وارد مے شود. حتم دارم در دنیایے دیگر سیر میڪند،حرف من شوڪ بدے برایش بود. پیش از ورود ڪمے مڪث میڪنم. نفس عمیق مے ڪشم تا تپش هاے نامنظم قلبم را ڪنترل ڪنم. با دودلے ڪتونے هایم را در مے آورم و درجا ڪفشے سفید و ڪوچڪ ڪنار در مے گذارم.
پذیرایے نہ چندان بزرگ ڪہ مسقیم بہ آشپزخانہ ختم مے شود. چیدمانے ساده اما شیڪ. ڪولہ ام را روے مبل راحتے زرشڪے رنگ مے گذارم و بہ دنبالش مے روم. بلند مے گوید: ببخشید تعارف نزدم!بہ خونم خوش اومدے. شانہ بالا میندازم
_ نہ! اشکالے نداره!
بہ طرف اتاق بزرگے مے رود ڪہ در ضلع جنوب شرقے و بعداز اتاق نشیمن واقع شده.
باسراشاره مے ڪند ڪہ مے توانم بہ اتاق بروم. اما نیرویے از پشت لباسم را چنگ مے زند. بے اختیار سرجایم مے ایستم
_ نہ! منتظر میمونم!
وپشتم را بہ دراتاق خواب میڪنم. در را مے بندد و بعداز چند دقیقہ با یڪ تے شرت سبز فسفرے و شلوار ڪتان ڪرم بیرون مے آید.
❀✿
💟 نویسنــــــده:
#میم_سادات_هاشمی
رمان های عاشقانه مذهبی
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
4_6021838242582638573.mp3
12.44M
▪️" صباحاً و مساءً "
بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام میبیند و خون میگرید!
🎵روایت اول:
فردای روز واقعه...
#صباحا_و_مساء
46.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زندگی پس از زندگی - فصل دوم
فیبم کامل قسمت پنجم ؛
آن راه زیبا
تجربهگر: خانوم هدی محمد زاده
بخش دوم
🍃✨🍃
#نماز_شب
داستانهای نماز شب و آیت الله بهجت
نماز شب را ترک نکنید که برکات بسیار دنیوی و اخروی دارد .می گویند : اگر ڪسی نماز شب خواند و فردای آن روز گفت : من گرسنه مانده ام ، دروغ می گوید ! مگر اینڪه روزه گرفته باشد . زیرا خداوند رزق و روزی او را تضمین کرده است . البته قناعت گنجی است که هیچکس از آن بی نیاز نیست .
به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان )مطالب دیگر در مورد نماز شب را اینجا بخوانید
آیه الله العظمی بهجت در ایام تحصیل با علامه طباطبائی و اخوی ایشان آقای الهی، از نجف به کوفه میروند تا اعمال آنجا را انجام دهند. آقای طباطبائی به برادرش میگوید که شب برای تهجد بیدارش کند.
آقا میگفتند: «سحر که بیدار شدیم، آقای الهی رفت دم در اتاق و با لهجه ترکی گفت: قارداش، دور»؛ یعنی برادر بیدار شو، دیر شده.
ایشان پس از نقل این خاطره می فرمودند: «آیا کسی پیدا میشود که به ما بگوید: قارداش، دور، و کلامش مؤثر باشد و ما را بیدار کند؟».
***
🌒کسالت در نماز شب به این رفع میشود که بنا بگذارید هر شبی که موفق به خواندن آن نشدید ،قضای آن را بجا بیاورید.
#💕💝💕💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🪖خطبه حضرت زینب و امام سجاد در شام ....
🏴هرگز نگذاشت تا ابد شب باشد
🚩او ماند که در کنار زینب باشد
🏴سجّاد که سجّاده به او دل میبست
🚩تدبیر خدا بود که در تب باشد
🎋 *شهادت وارث نهضت عاشورا تسلیت باد*
#
#حدیث🏴
امام #سجاد علیه السلام فرمودند:
مَا مِن قَطرَةٍ أَحَبُّ إِلَی الله عَزَّوَجَل مِن قَطرَةِ دَمٍ فِی سَبِیلِ الله و قَطرَةِ دَمعَةٍ فِی سَوادِ اللَّیلِ»
هیچ قطره ای نزد خداوند محبوبتر از دو قطره نیست: #قطره خونی که در راه خدا ریخته شود و قطره اشکی که در سیاهی #شب جاری گردد.
📚خصائل الصدوق ص۵۰
💕💙💕💙
✴️ پنجشنبه 👈 20 مرداد / اسد 1401
👈 13 محرم الحرام 1444 👈11 اوت 2021
🕋 مناسبت های دینی و اسلامی.
🐪 ورود اسرای کربلا به مجلس عبیدالله بن زیاد ملعون و سپس در زندان کوفه.
✉️ ارسال نامه خبر شهادت امام حسین علیه السلام به مدینه و شام با نامه ابن زیاد.
🏴 خطبه ابن زیاد در مسجد کوفه و اعتراض عبدالله بن عفیف به او و شهادتش.
🎇 امور دینی و اسلامی.
📛صدقه اول صبح اثر نحوست را برطرف کند.
🤒 مریض امروز زود خوب می شود.
👶 زایمان خوب نیست.
🚘 مسافرت :مسافرت همراه صدقه باشد.
👩❤️👨مباشرت امروز:
مباشرت هنگام زوال برای سلامتی مفید و فرزند حاصل از آن عاقل و بزرگوار و سیاستمدار شود و هیچگونه انحراف و نادرستی در وی نخواهد بود.
🔭احکام نجوم .
🌗 امروز قمر در برج دلو و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است :
✳️کندن چاه و کانال.
✳️نقل مکان به خانه نو.
✳️ختنه نوزاد.
✳️کارهای شراکتی.
✳️آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✳️معامله خانه و آپارتمان.
✳️ و امور زراعی و کشاورزی نیک است.
📛ولی جابجایی و امور ازدواجی خوب نیست.
📛نوشتن ادعیه و حرزها و بستن آن برای اولین بار مناسب نیست.
💑 امشب :(شب جمعه) امشب ،پس از فضیلت نماز عشاء،مباشرت برای بدن و سلامتی مفید و بسیار در خلق و خوی فرزند تاثیر دارد
💇♂💇 اصلاح سر و صورت :
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت)
در این روز ماه قمری ، خوب نیست .
💉💉حجامت فصد خون دادن .
#خون_دادن یا #حجامت و فصد،سلامت آفرین است.
💅 ناخن گرفتن:
🔵 پنجشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.
👕👚 دوخت و دوز:
پنجشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد .
✴️️ وقت استخاره :
در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه #یارزاق موجب رزق فراوان میگردد .
💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
🌸زندگیتون مهدوی
با این دعا روز خود را شروع کنید👇👇
🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟
✨ *اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا* *فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً* *وَمَخرَجاً اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ*
نگرانِ حرفِ مردم اگر نبوديم مسيرِ زندگيمان
طورِ ديگرى رقم ميخورد...
دوست داشتن هايمان را راحت تر جار
ميزديم لباسى را بر تن ميكرديم كه سليقه
واقعيمان بود، آرايشى ميكرديم كه
دوست داشتيم
دلمان كه ميگرفت مهم نبود كجا بوديم
بى دغدغه اشك ميريختيم
صداى خنده هايمان تا آسمانِ هفتم ميرفت
با پدر و مادرمان دوست بوديم
حرفِ يكديگر را ميخوانديم
نگرانِ حرفِ مردم اگر نبوديم
خودمان براى خودمان چهارچوب تعريف
ميكرديم، روابطمان را نظم ميداديم
دخترها و پسرهايمان
حد و مرزِ خودشان را ميشناختند
نيمى از دوست داشتن هايمان به ازدواج
منجر ميشد،
نگرانِ حرفِ مردميم اما چگونه رفتار كنيم
كه مبادا پشتِ سرمان حرف بزنند
كه مبادا از چشمشان بيفتيم
كه مبادا قطع شود روابط خانوادگيمان
ما در دورانى هستيم كه نه براى خودمان
براى مردم زندگى ميكنيم...!
#علي_قاضي_نظام
💕❤️💕❤️
🌷🍃🌷🍃🌷
🌺🧚♀️اﻧﺮﮊﯼ ﻣﻨﻔﯽ ﺭﺍ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺗﺨﻠﯿﻪ ﮐﻨﯿﻢ
ﮐﻪ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺻﺪﻣﻪ ﻧﺰﻧﺪ ؟!
ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻣﻨﻔﯽ ﺗﻮﺳﻂ ﻃﺒﯿﻌﺖ ﺟﺬﺏ
ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻭ ﺻﺪﻣﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﻤﯿﺰﻧﺪ .
ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﺍﺳﺖ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﻛﻪ
ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﺍﺳﺘﺮﺱ ﯾﺎ ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ﻫﺴﺘﯿﺪ،
ﺑﺎ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﮔﺮﺩﺵ ﺩﺭ ﺟﻨﮕﻞ ﯾﺎ ﻃﺒﯿﻌﺖ
ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺩﺳﺖ
ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽﻛﻨﯿﺪ .
ﮔﯿﺎﻫﺎﻥ، گلها ﻭ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ
ﻫﺪﻑ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺨﻠﯿﻪ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻫﺴﺘﻨﺪ ...
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻏﻠﺐ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﮔﻞﻫﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪ
ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻭ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﺑﻬﺒﻮﺩ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﻬﺎ
ﻛﻤﻚ ﻛﻨﻨﺪ .
ﺁﺏ، ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻣﻨﻔﯽ ﺭﺍ ﺟﺬﺏ ﻣﯽﻛﻨﺪ؛
ﺣﺘﯽ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﺏ ﺩﺭ ﻣﻮﻗﻊ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ
ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﮐﻤﮏ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻣﻨﻔﯽ
ﺭﻭ ﺗﺨﻠﯿﻪ ﮐﻨﯿﺪ
ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻣﺜﺒﺖ
💕💙💕💙
فقیری به ثروتمندی گفت:
اگر من در خانه ی تو بمیرم،
با من چه می کنی؟
ثروتمند گفت:
تو را کفن می کنم و به گور می سپارم.
فقیر گفت:
امروز که هنوز هم زنده ام،
مرا پیراهن بپوشان و چون مُردم،
بی کفن مرا به خاک بسپار...
این حکایت بسیاری از ماست
که تا زنده ایم قدر یکدیگر
را نمی دانیم ولی بعد از مردن،
می خواهیم برای یکدیگر
سنگ تمام بگذاریم!🌷
💕💜💕💜
💫خار خنديد و
🌷به گل گفت سلام و جوابی نشنيد
💫خار رنجيد ولی هيچ نگفت
🌷ساعتی چند گذشت گل چه زيبا شده بود
💫دستِ بی رحمی نزديک آمد
🌷گل سراسيمه ز وحشت افسرد
💫ليک آن خار در آن دست خليد
🌷و گل از مرگ رهيد ،صبحِ فردا که رسيد
💫خار با شبنمی از خواب پريد
🌷گل صميمانه به او گفت سلام
💫گل اگر خار نداشت دل اگر بی غم بود
🌷اگر از بهر کبوتر قفسی تنگ نبود
💫زندگی ، عشق، اسارت
🌷قهر و آشتی ، همه بی معنا بود
#فريدون_مشيری
حال دلتون خووب خوب
❣روزتون زیبا و دوست داشتنی ♥️
💕💜💕💜
🌷۶.امربه معروف ، نصیحت لقمان
یابنی اقم الصلوه وامربالعرف وانه عن المنکر
واصبرعلی مااصابک ان ذالک من عزم الامور.۱۷لقمان
دراین مسیر ،مشکلات راتحمل کن
که این راه ، درست است و کارمهمی است
🌷شروع ازخانواده
وامراهلک بالصلاه...۱۳۲طه
فرزندان رابه نمازتشویق کنید
قوانفسکم واهلیکم نارا... ۶تحریم
فرزندان راازگناه بازدارید
امربه معروف ونهی ازمنکر ،فقط منع ازگناه نیست
بلکه چون گناه ،ضررزدن به خوداست
وستم کردن به خوداست،
امربه معروف، محبت به آن شخص است
ومانع بدبخت شدنش است
💕💚💕💛
کوهنوردی که خیلی به خود ایمان داشت، قصد بالا رفتن از کوهی را کرد.
تقریباً نزدیک قله کوه بود که مه غلیظی سراسر کوه را گرفت.
در این هنگام از روی سنگی لغزید و به پایین سقوط کرد.
کوهنورد مرگ را جلوی چشمانش دید و در حال سقوط از صمیم قلب فریاد زد: «خدایا کجایی!»
ناگهان طناب ایمنی که او را نگه میداشت، دور کمرش پیچید و او را بین زمین و هوا معلق نگه داشت. مه غلیظ بود و او جایی را نمیدید و نمیتوانست عکسالعملی انجام دهد. پس دوباره فریاد زد: «خدایا نجاتم بده!»
صدایی از آسمان شنید که میگفت: «آیا تو ایمان داری که من میتوانم نجاتت دهم؟»
کوهنورد گفت: «بله.»
صدا گفت: «طناب را ببر!»
کوهنورد لحظهای فکر کرد و سپس طناب را محکم دو دستی چسبید.
صبح زمانی که گروه نجات برای کمک به کوهنورد آمدند چیز عجیبی دیدند؛ کوهنورد را دیدند که از سرمای هوا یخ زده بود و طنابی که به دور کمرش بسته شده است را دو دستی و محکم چسبیده است ولی او با زمین فقط یک متر فاصله داشت...!
💕🧡💕🧡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚یا حسین اول صبح
به سمت حرمت روکردم🙏
دست بر سینه
سلامی به تو دادم ارباب💚
سر صبحی شده و
باز دلم دلتنگ است💔
السلام ای سبب سینه تنگم ارباب💔
السلام عليك يا اباعبدالله الحسین🙏
🌸🍃
نیایش صبحگاهی🌸🌿
✨پروردگارم....
🌸دلم که برایت تنگ می شود،
🕊با آنکه می دانم همه جا هستی،
🌸 اما به آسمان نگاه می کنم،
🕊چرا که آسمان سه نشانه از تو دارد:
🌸بی انتهاست،
🕊بی دریغ است
🌸و چون یک دست مهربان
🕊همیشه بالای سرماست!
🌸پس از تو برای عزیزانم
🕊سلامتی. , نشاط ,
🌸 دلخوشی , و عاقبت بخیری
🕊و بر آورده شدن حاجات طلب میکنم
🌸سرچشمه حيات آدمى "دل" است!
🕊هر آنچه را كه از دل بگذرانيم دير
🌸 يا زود همان در زندگيمان رخ خواهد داد.
🕊پس، به دل بيآموزيم
🌸 كه فقط نيكى ها را از خود بگذراند
🕊تا ما را به مراد و آرمانهاى والا برساند.
🌸آخر هفته ای سرشار از عشق و
🕊امیـد برایتان آرزومندم ...
آمین🙏
🌸🍃