eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
13.6هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
20.1هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طاعات و عبادات مورد قبول درگاه حق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رفقا خدا قوت......
بیمارت ای علی جان جز نیمه جان ندارد میلی به زنده ماندن در این جهان ندارد *داره با علی حرف میزنه * (جانم علی ، علی جان ...) * همه نوحه خون بشن ... به خدا سرمون کلاه میره ... یه روزی میرسه ما زیر خروارها خاک خوابیدیم یه عده میان برا حضرت زهرا گریه میکنن * (جانم علی ، علی جان ...) غم چون نسیمِ پاییز برگ و بَرِ مرا ریخت این لالۀ بهاران غیر از خزان ندارد بگذار تا بمیرد زین باغ پر بگیرد مرغی که حقّ ماندن در آشیان ندارد خواهم که اشک غربت از چهره ات بگیرم شرمنده ام که دیگر دستم توان ندارد *در روایت هست زن هایِ پرستار خدمت بی بی بودن حال زهرا خراب شد ... بیهوش شد ... اینا اولین کاری که به ذهنشون رسید گفتن بریم علی رو خبر کنیم ... از خونه اومدن بیرون سراسیمه ، مضطرب ... در روایت هست امیر المومنین زن ها رو بین راه دید امیرالمومنین با یه اضطرابی فرمود: "مَن خَبَر؟! " چه خبر شده ؟! "مَا لِي أَرَاكُنَ مُتَغَيَّرَاتِ الْوُجُوهِ وَ الصُّوَرِ چرا رنگ هاتون پریده ؟ چیشده ؟ اینام گفتن: "أَدْرِكْ ابْنَةَ عَمِّكَ الزَّهْرَاء یا ابالحسن ..." یا ابوالحسن ! اگه یه بار دیگه میخوای زهرا رو ببینی عجله کن ... علی آمد وارد منزل شد ... در روایت هست امیرالمومنین عبا برداشت ... عمامه برداشت ... سر بی بی رو به دامن گرفت ... اول صدا زد : "يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى فَلَمْ تُكَلِّمْهُ ...." جواب نداد ... امیرالمومنین دوباره نگاه کرد؛ فرمود: "يَا بِنْتَ مَنْ حَمَلَ الزَّكَاةَ فِي طَرَفِ رِدَائِهِ وَ بَذَلَهَا عَلَى الْفُقَرَاءِ ..." (میتونی حال علی رو درک کنی با یه سوزی با یه نگرانی ، آروم...آروم...) "فَلَمْ تُكَلِّمْهُ ..."جواب نداد ... با هر اسمی با هرتعبیری صدا زد زهرا ... جواب نداد ...چشم ها رو باز نکرد ... یه جمله ای گفت دل بی بی به رحم آمد صدا زد: "یا فاطِمَه! أَنَا ابْنُ عَمِّكَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب ..." زهرا !من علیِ مظلومم ... من پسر عموی مظلومتم ... اینجا میگه: " فَفَتَحَتْ عَيْنَيْهَا..." بی بی چشم هارو باز کرد ... خواهم که اشک غربت از چهره ات بگیرم شرمنده ام که دیگر دستم توان ندارد ... اینجا وقتی چشم ها رو باز کرد روایت نوشته :" وَ بَكَتْ وَ بَكَى..." هر دو شروع کردن با هم گریه کردن ... امیرالمومنین فرمود :چی شده ؟! عرضه داشت: "إِنِّي أَجِدُ الْمَوْتَ الَّذِي لَا بُدَّ مِنْهُ وَ لَا مَحِيصَ عَنْهُ ...." علی جان مرگ در مقابل دیدگانم میبینم بعد شروع کرد وصیت کردن ...
چه وصیت هایی ... علی جان "غَسِّلنی بِاللَّیل و لاتَکشِف عَنّی ..." علی منو شبونه غسل بدی ها ... یه وقت لباسی که بر تن دارم ... علی از روی پیراهن منو غسل بده‌ .... علی" کَفِّنی بِاللیل " منو شبونه کفن کن ... "دَفِّنّی باللیل ولا تُعلِم اَحَدا...." علی منو شبونه دفن کن کسی رو خبر نکنی ها ... اینجا که وصیت کرد که علی منو شبانه غسل بده ، شبانه کفن کن ، علی عمل کرد ...‌ در روایت میگه اسماء آب میریخت علی غسل میداد ...‌ آروم آروم هم گریه میکرد ... یه جایی علی دست از غسل کشید ... هی دست مشت کرده به دیوار میزند .. این کودکت چه دیده که هِی زار میزند هی دست مشت کرده به دیوار میزند ... خلاصه : امیرالمومنین کار غسل رو تمام کرد خودش فرمود : "فلمّا هَمَمتُ اَن اَعقُدَ الرِّدا ..." همچین که خواستم این بند های کفن رو ببندم ..."نادَیتُ یا زَینَب! یا امَّ کلثوم! یا حسن! یا حسین! "بچه هاشو صدا کرد ... اولم دختراشو صدا کردا .... "هَلُمّوا ..."بیایید ... "تَزَوَّدوا من اُمِّکُم ...." از مادر توشه برگیرید ... فَهذالفِراق وَ اللِّقاءُ فی الجنَّه ..." شب خداحافظیِ .... دیدار به بهشت ... مگه دختراتو صدا نکردی اول ؟ .. اما روایت میگه ؛ حسنین آمدند ... حسن و حسین آمدند ... خودشون رو انداختن روی سینه مجروح و شکسته ... شروع کردن ناله زدن ... گریه کردن ... امیرالمومنین میگه بخدا قسم "اُشهِدُالله اَنَّها حَنَّت و عَنَّت ..." این پیکر به ظاهر بی جان چنان ناله ای زد، چنان صیحه ای زد ...."وَ مَدَّت یَدَیها...." دست ها رو از زیر کفن بیرون آورد ..."وَ ضَمَّتهما الی صدرِها مَلیّا...." دوتا بچه هاشو به سینه چسبانید ... ملائک که طاقت نیاوردن ...."و اذا بهاتفِِ من السماء..." یه منادی از آسمان صدا زد ... "یاعلی اِرفَعهما عنها ..." علی بسه ، بچهارو بلند کن "وَ لَقد اَبکَی ملائکه السموات والارض ..." علی فرشته های آسمون و زمین دارن گریه میکنن ... اینجا با احترام بچهاشو بلند کرد .. حسنم دیگه گریه نکن ... حسینم بس کن ... الان مردم مدینه بیدار میشن ... هی دست به صورت بچه هاش میکشید ... این بچه هایی که کنار پیکر بی جان مادر بودن ... روزگار ورق خورد ... روز ها گذشت ... شب ها گذشت ... یه پدری خسته و مجروح ... پیکر پاره پاره .. سر به بدن نداره .... بدن پر از تیر و نیزه "وَ بَقیَکَ القنفذ...." بدن مثه خارپشت افتاده گودی قتلگاه دختری آمد کنار بدن بابا ..."اِنَّ سُکَینه اِعتَنَقَت جَسدَالحسَین ...." این پیکر پاره پاره رو در آغوش گرفت ، خودش رو ، روی این سینۀ خورد شده انداخت ، چه کردن ... بی بی دیگه گریه نکن ، سکینه بسه .... نه ... یا ابا عبدالله.... "وَاجتَمَعَت عِدَّةٌ مِنَ الاَعراب ...." بیابونی ها ... زبون نفهم هاشون آمدن .. انقدر بهش لگد زدن ... مثل مادرش زهرا ... پهلوش اثر لگد ها قرار گرفت ... ای حسین ...*
پند مرگ و زندگی ⚫️⚫️⚫️🔵🔵🔵🔵🔴🔴🔴🔴🔴🔷🔷🔷🔷🔷❤️❤️❤️❤️⬛️☑️ هر یک از ِ آدمیزاد یه جور حکایتی داره یکی راضیه ازش ، یکی شکایتی داره یکی رو مقدّره توی جوونیش بمیره یکی هم غربت بره اجل جونش را بگیره قضا و قدر واسه هریکی داستانی داره هریک از ما زندگیش یه جوری پایانی داره یکی تشنه میمیره نمیتونه آب بنوشه یکی دریا میمیره با اینکه ناجی جلوشه یکی بندهً زرِ جون میده و زر نمیده یکی اونقدر خسیسه آب دست مادر نمیده یکی اونقدر بدِ مردم ازش دلگیر میشن یکی اونقدر خوب از دیدنش سیر نمیشن یکی مثل عقرب نیش میزنه به آدما یکی مثل حاتم میگیره دست بینوا یکی خونخواره ز هچ کسی حیا نمیکنه یکی مردم داره و به کس جفا نمیکنه هرکسی تو زندگی نقشش و اجرا میکنه یکی رهزنِ ، یکی راهش و پیدا میکنه یکی مثل شمر دون خون میریزه به ظلم و جور یکی بر میگرده از گمراهی اش میشه چو حر مرد عاقل اون کسِ دین رو به دنیا نبازه گر چه. با سختی دنیا با مشقت بسازه دستشو پیش خلایق به گدائی نبره یاد او نره تو دنیا مثل یک مسافره دیر و زود داره ولی نباشه سوخت و سوز در ان موقعش تا برسه میبره از پیر و جوان به شاه و گدا یه جور نظر داره گرگ اجل یه روزی سینه قبر و میزنی تو هم بغل نه (صفا ) میمونه و نه آن فقیر دوره گرد همگی مهمون میشن تو خونهٔ تاریک و سرد مبادا دو رو دنیا به کسی جفا کنی یا خدا نکرده کاری تو واسه ریا کنی بشنو از من خونهٔ قبرتُ نورانی بکن کار خیری میکنی بیا و پنهانی بکن برگ عیشی را بیا و تو بگورت بفرست کس نیارد پشت سر خود در حظورت بفرست شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
27.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مروری مستند بر بیانات رهبرانقلاب درباره نقش #جوانان در حل مشکلات کشور در طول چهل سال انقلاب اسلامی بخش‌هایی از تصاویر این نماهنگ مستند، برای اولین‌بار منتشر می‌شود #چهل_سال_پیروزی #سلامتی_فرمانده_صلوات #اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_وعجل_فرجهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از حضرت امام محمد باقر علیه السلام آورده اند که فرمودند : هر کس در هنگام خوابیدن 11 بار 🌹سوره مبارکه قدر🌹 را بخواند خداوند برای او نوری خلق می کند که وسعت آن همانند وسعت هوا باشد و در هر درجه ای از آن نور هزار ملک می آفریند که هر کدام از آنها دارای هزار زبان و در هر زبانی هزار لغت که استغفار می کنند برای کسی که این سوره را خوانده است .هم چنین آمده است که خداوند برای خواننده این سوره قبل از خواب ملکی را خلق می فرماید که برای خواننده این سوره تا روز قیامت استغفار می کنند.
بسم الله الرحمن الرحیم
4_244432034833891627.mp3
1.95M
🎧 بشنویم ... . توجه در نماز .
1_43639256.mp3
17.2K
چه خبر از خروسای محلتون؟ قوقولی قوقو میکنن نه؟😁😅
سعی کن سحرخیز باشی و بین الطلوعین رو از دست ندی...آرامشی که بین الطلوعین داره هیچ ساعتی در طول روز نداره...
سعی کن زندگی‌تو به یک زندگی بهشتی تبدیل کنی. می‌تونی و این قدرت را داری
دوشنبه‌ها، دنیا با همه بزرگی‌اش کوچک می‌شود در قاب تصویر حرمت! از میان روزهای هفته، دوشنبه منسوب است به امام حسن و امام حسین علیهما السلام
4_505426782116241692.mp3
6.62M
علی ای همای رحمت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید| روایت تکان‌دهنده اخیر رهبرانقلاب از کتک خوردن‌شان در مقابل همسر و بچه‌هایشان در زمان شاه
💢چرا کسی را رد نمی کنید ✅از امام حسن مجتبی علیه السلام پرسیدند: «چرا شما هیچ گاه فقیری را مأیوس بر نمی گردانید؟» امام حسن علیه السلام پاسخ دادند: «من خود ، نیازمند خداوند هستم و به الطافش امید دارم. به همین دلیل شرم دارم که خود، فقیر باشم ولی فقیری را مأیوس کنم. خداوند، مرا عادت داده است که نعمت هایش را به من ارزانی دارد و من هم او را عادت داده ام که نعمت هایش را به مردم ببخشم. 📚طبقات الکبری ، ج ۱ ، ص ۲۳