eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
12.7هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
20.1هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
سمت دستگاه های ساختمانی ودر برابر نگاه های تعجبی ..مدیر زیر ساخت ومهندس عباسی سریع دور شد وسوار ماشین شد ...با سرعت سر سام آوری میروند ....نگران بود حسابی .....انقدر تند میرفت واز لای ماشین ها سبقت میگرفت که پلیس هم دنبالش افتاد ...اما پلیس هاهم به گرد پاش نمی رسیدن ...چون برای طاها الان مهم سپیده اش بود .... چند برا پلیس برایش تذکر داد اما ...بدون هیچ توجه ای رانندگی میکرد ... سریع از ماشین پیاده شد وکلید انداخت وارد خونه شد ...پلیسی هم که دنبالش بود ایستاد وروبه طاها گت :آقا شما ......... بدون توجه به حرفای پلیسه با حالت دو داخل خانه شد .....پلیسه هم همچنان دنبالش ...وارد خانه که شد بلند گفت :سپیده عزیزم کجای ؟؟...... که متوجه مردی سیاه پوشی شد که به تندی رفت سمت در پشتی خونه .......سریع دنبالش دوید وگفت : صبرکن عوضی کثافت .... اما سرعت مرد سیاه پوش بیشتر بود وبه تندی رفت ...... طاها هم که حسابی نگران سپیده بود با حالت دو رفت بالا وگفت:خانوم کجای ؟؟؟ تک تک اتاق ها و سرک کشید ...به اتاق مطالعه که رسید قفل بود ....محکم در زد وگفت :سپیده ..خانومی ..منم بازکن درو ..طاهام ...... در باز شد وسپیده که دیگر توانی برای ایستادن نداشت سرخورد وافتاد روی پارکت های قهوه ای ۱۷
طاهاکنارش نشست وگفت :خانومم ..باز کن چشماتو .....نگاهش رفت سمت پلیسی که دم راه پله ها ایستاده بود کمی بلند گفت :زنگ بزنید آمبوالنس ...لطفا ..... پلیسه هم سری تکان داد ورفت ..... آروم تر گفت :سپیده جان ....چشماتو بازکن خانومی .... بلند شد واز پارچ آب کنار گلدان هارو برداشت ودستش رو خیس کرد وآب دستش رو پاشید به صورت سپیده ... طاها یواش گفت :خوبی ؟؟....چی شده بود ؟..... سپیده یواش..درحالی که صداش هنوز میلرزید گفت :نمی دونم کی بود....طاها اگه ...... طاها یواش تر گفت :هیش ..بهش فکر نکن ..خدا رو شکر که بهتری ..... بفلش کرد ببردش سمت تخت ....که سپیده تند گفت :میخوای بری ؟؟.... طاها لبخندی زد وگفت :نه خانومم ..خونه هستم ...فعال باید برم پایین ....استراحت کن ..وبه این اتفاق فکر نکن ....... در اتاق رو بست ..که پلیسه گفت :میخواهید گزارش بدید ..تا رسیدگی کنند ...پیزی کم کسر نشده ؟ طاها به طرف مبل ها رفت وگفت :نه فکر نمی کنم ...االن که دقیق نمی دونم ..... که پلیسه در جواب گفت :خب من باید به خاطر خالف های که انجام دادید جریمه بنوسیم ..... طاها در دل خندید ...."خوبه میدونه وضعیت چی بوده .." اول بخاطر سبقت در بزرگ راه /لای کشیدن بین ماشین ها وبا خالف عوض کردن الین هاتون /نبستن کمربند /سرعت بالای 211/ در آخر هم یک قبض جریمه دویست هزار تومانی رو گذاشت روی میز ورفت .... طاها باخنده قبض رو برداشت ورفت بالا ...... ۱۸
: داخل اتاق که شد..دید سپیده نیست .....بلند گفت :سپید ..کجایی ؟؟..... سپیده از داخل روشویی بیرون آمد وگفت :اسم من سپیده است ..متوجه شدی ..... طاها خندید وگفت :بخاطر یک ه آخر ....باز که تند وتیذ شدی ..... سپیده :نه اصال این طو نیست ....اصال درسته رفتارم ....بعدفت سمت کمد لباس هاش که طاها گفت :باز کجاداری میری ؟؟...... سپیده :به تو مربوط نیست ... طاها :میدونی چیه اصال نمیشه باتو درست حرف زد ....حرفی رو که با داد به سرت بزنند روبیشتر میفهمی ....... سپیده اخم کرد وگفت :مهم این بود که بیای ..تا این یارو بره ...برو به کارت برس ..حضورت مهم نیست ........ طاها روی تخت نشست وگفت :کجا میری ؟؟...... سپیده :برات مهمه که کجا میرم ...زمانی که میومدم ..انگار مهم نبود ..فقط گفتی زود تر برم ..... طاها کمی صداش رو بلند کرد وگفت :مثل آدم جواب بده ...داری رواعصابم راه میری ....... طاها رفت سمتش وگفت :چطوری آمده بود داخل خونه ؟؟..... سپیده بالحن قبلی گفت :نمی دونم حضرت والا ..داخل خونه که شدم ..متوجه حضورش شدم ..... طاها در دل خدا رو شکر کرد که اتفاقی برایش نیفتاده .....روی تخت نشست وگفت :کجاداری میری ؟؟...آخرین باری هست که یک چیز رو دارم دوبار تکرار میکنم ...... سپیده ...شال دیگری سرش کرد وگفت :میرم بیرون .... طاها باصدای بلند گفت :کور نیستم دارم میبینم که داری بیرون میری ....کدوم قبرستون داری میری ؟؟..... سپیده لبش رو گزید وگفت :بازار .... طاها دستش رو گرفت کشید سمت خودش که چون سپیده تعادل نداشت ..افتاد رو پاهای طاها ...با لحن آروم وخشنی گفت :بلند می شی لباس هات روعوض میکنی ...بعد خودم میبرمت ...چی لازم داری ؟؟...یکم هم به وضع خونه برس ..مامانم داره عصر میاد ..البته کاراهای خونه که با نهال هست ...تو فقط غذارو درست کن ....بحث اضافی کنی باعث میشه کم کم اون روی دیگه ام رو رویت کنی .....نمی خوام بی احترامی کنم ...مواظب حرف زدنت باش ..... سپیده :لباس هام روکه عوض نمی کنم ....نهال غذارو هم درست میکنه .....اینم بهت ربط داره چی میخوام بگیرم؟؟؟ ..... طاها "آها داشته باش ....... بلند شد ..کت سورمه ای خوش دوختش رو روی تخت انداخت ...رفت سمت در اتاق ..در رو قفل کرد ....کلید روبرداشت ...رفت سمت روشویی وصداش رو بلند کرد وگفت :بلندشو برو ؟؟...... سپیده با اخم نگاه کردبه در قفل شده .....دردل گفت :حالت رومیگیرم .....اون از گیر دادنش ..از شک کردنش .... که طاها در حالی که صورتش رو با حوله خشک میکرد آمد بیرون وبا پوزخند گفت :پاشو برو دیگه ؟؟.... سپیده :بده ....کلید رو بده .... طاها روی تخت دراز کشید وگفت :حرف نزن ..میخوام بخوابم ....... سپیده کنارش نشست وگفت :انقدر حرف میزنم که نتونی بخوابی ..... طاها با اخم نگاهش کرد وگفت :ببین ..من وتو.....بازم تنها ....اتاق ....روتخت .....برای خودت بد میشه ها ........ سپیده قرمز شد از حرص ..البته هنوزم خجالت میکشید ..... بامزه پتو روکشید بالا سر طاها وگفت :تو بهتره ..همون بخوابی .....کلید وبده ..... طاها تا دید قرمز شده ..خندید وحرفی نزد ..... سپیده دوباه تکونش داد وگفت :طاها کلید رو بده میخوام برم ....بازار وبعدهم آرایشگاه ....بده ...بده .... بابالشت زد روصورت طاها وگفت :نخواب ..بده ...بده ..... طاها بااخم بالشت روگرفت.....که سپیده مظلوم گفت :خب بده دیگه ..... طاها خندید وگفت :آخه جوجه ..چرا بحث درست میکنی ..که آخر خودت کم بیاری ....سرم به شدت درد میکنه ....دیشب کم خوابیدم ..نمی خوام برات باز اتفاقی بیفته ...یکم استراحت کنم ..خودم میبرمت ....پاشو به کارای که داری االن برس ... گوشی طاها زنگ خورد ..خم شد از روی پاتختی برداشت ...وتماس رو وصل کرد ..... صدای مادرش پیچید که گفت :سالم طاها جان ..خوبی مادر ؟؟...سپیده خوبه ؟...... طاها در جواب گفت :سالم .مادر من ..آره خداروشکر خوبیم ..کی میرسید ؟؟.... با کمی مکث گفت :فعال که راه افتادیم ..پدرت روهم که میشناسی .مورچه ای میاد ...آروم ... طاها خندید که صدای پدرش رو شنید که گفت :چی خانوم جان اعتراض داری ؟؟..میرسیم دیگه ... طاها :انشاالله به سالمتی برسید ..ما منتظریم ..کاری نیست ؟؟.. مادرش نگار درجوابش گفت :نه قربونت ..سالم برسونی فعال .... طاها تماس رو که قطع کرد ..صاف سر جاش نشست وبه سپیده نگاه کرد وگفت :خانوم ... سپیده با اخم گفت :بله ... طاها خندید وگفت :چه تهاجمی ؟؟...ببین ....برو بشین اصل قضیه رو بنویس ..ببین کی بیشتر تقصیر کار بود ..من یا تو ...من کج خلقی کردم یاتو ..من تغییر رفتار دادم یاتو ..اگر سهم من از بد بودن بیشتر بود ..هرکاربگی ۱۹
🔴بیدار شوید ▪️ روزی مردی به دربار کریم‌خان زند میرود و ناله و فریاد سر می‌دهد. کریم‌خان علت را جویا می‌شود، مرد با درشتی می‌گوید: دزد همه اموال‌م را برده است! کریم خان می‌پرسد: وقتی اموالت به سرقت رفت کجا بودی؟! مرد می‌گوید: خواب بودم! کریم‌خان می‌گوید: خب چرا خوابیدی که اموالت را ببرند؟ مرد می‌گوید: من خواب بودم، چون فکر می‌کردم تو بیداری! کریم‌خان سکوت می‌کند و سپس دستور می‌دهد خسارت‌ش را از خزانه جبران کنند و در پایان می‌گوید: این مرد راست گفت! ما باید بیدار باشیم... ➡️ آهای مسئولین محترم فضای مجازی کشور! آیا بیدار هستید؟ حیا و عفت و پاکدامنی جوانان این مرز و بوم را دزدیدند… این اغتشاشات به خاطر خواب عمیق شماست. این اغتشاشات همان لگد دشمن است بیدار شوید. ❄️🌨☃🌨❄️
🌷🍃🌷🍃🌷 🌺🧚‍♀️بچه که بودم وقتی کار اشتباهی میکردم مادرم میگفت " اشکال نداره حالا چیکار کنیم تا درست بشه" اما مادر دوستم بهش میگفت "خاک برسرت یه کار درست نمی تونی انجام بدی" امروز هر دو بزرگسال و بالغیم. وقتی اتفاق بدی می افته اولین فکری که به ذهنم میاد "خب چیکار کنم؟" و با حداقل اضطراب و عصبانیت مشکل رو حل میکنم. اما دوستم با مواجه شدن با اتفاقات بد عصبانی میشه و میگه "خاک بر سر من که نمی تونم یه کار درست انجام بدم، چرا من اینقدر بدبختم؟" حرفای امروز ما و احساسی که به فرزندمان می دهیم تبدیل به صدای درونی فرزندمان خواهد شد. مراقب باشیم چه پیامی برای همه عمر به فرزندانمان می دهیم ❄️🌨☃🌨❄️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷سلام به پنجشنبه ۱۳ بهمن خوش‌آمدید🌷 🌻خدایا گوشه چشمی از تو کافیست تا 🌺هر رنجی به رحمت ، هر غصه ای به شادی 🌻هر بیماری به سلامتی ، هر گرفتاری به آسایش 🌺هر فراقی به وصل ، هر قهری به آشتی 🌻هر زشتی به زیبایی ، هر تاریکی به نور 🌺هر ناممکنی به معجزه تبدیل شود 🌻پروردگارا تمام وجودمان را آرزوهایمان را 🌺غرق محبت و نگاه معجزه گرت بفرما
مگر شما جز برای خدا هم کار می‌کردید !؟ سلام صبح و عاقبتمون شهدایی🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرچشمه عشق با علی آمده است... گل کرده بهشت تا علی آمده است... شد کعبه حرم خانه میلاد علی(ع) کز کعبه صدای یا علی آمده است... پیشاپیش 💐ولادت حضرت علی(ع) مبارک باد💐
29.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فضیلت نماز شب و شب زنده داری سحر و آثار و برکات آن اثرات بیداری قبل و بعد اذان صبح 🎙 عارف بزرگ آیت الله یثربی "ره" 🌸 أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج بحق حضر‌ت زینب سلام الله علیها🌸 🌙🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💓از بزرگی پرسيدند :شگفت انگيز ترين رفتار انسان چيست؟ ✨پاسخ داد : از كودكى خسته مى شود ،براى بزرگ شدن عجله مى كند. و سپس دلتنگ دوران كودكى خود مى شود . 💓ابتدا براى كسب مال و ثروت از سلامتى خود مايه مى گذارد. سپس براى باز پس گرفتن سلامتى از دست رفته پول خود را خرج مى كند. ✨طورى زندگى مى كند كه انگار هرگز نخواهد مرد ، و بعد طورى مى ميرد كه انگار هرگز زندگى نكرده است . 💓آنقدر به آينده فكر مى كند كه متوجه از دست رفتن امروز خود نيست ، ✨ در حالى كه... زندگى گذشته يا آينده نيست، "زندگى همين حالاست"
♥️پنجشنبه است یادی کنیم 🖤برای تمام آن هایی که در بین ما نیستند ♥️روحشان شاد ، یادشان گرامی خدا رفتگان شما عزیزان را بیامرزه🙏🏻🙏🏻🙏🏻
هشت عامل ایجاد احساس افسردگی: ١.زندگی در گذشته مانند غرق شدن در یک شکست عاطفی در گذشته ٢.عدم برقراری ارتباط با دنیای بیرون ٣.مقایسه کردن بیش از حد خود با دیگران(ریشه در کمبود اعتماد به نفس) ۴.خودکم بینی (ریشه در کمبود اعتماد به نفس) ۵.راکد ماندن و زندگی کردن بدون فعالیت ۶.بن بست دیدن زندگی به دلیل  عدم فعالیت و رشد ٧.بی توجهی به رشد درونی و توجه دائم به بیرون ٨.نبود یک منبع و تکیه گاه روحی مثل باور به خدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕯پنجشنبه است 🌸در آستانه روز پدر 🕯یادی کنیم از پدران آسمانی 🖤 🌸که با زحمت و تلاش و کوشش 🕯خود جان نثاری کردند 🌸برای رفاه خانواده و فرزندانشان روحشان شاد و یادشان گرامی 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 چهار پیشنهاد فوق العاده برای افزایش محبت نسبت به آقا صاحب الزمان (عج) 🔴 📜 امـام حسیـن علیه‌السلام فرموده‌اند‌‌: فرزندم مهـدی در عصر خودش مظلوم است تا میتوانید برای او سخن بگویید و قلم فرسایی کنید. آنچه برای او بگویید در حقیقت برای همه ما اهل بیت گفته اید. «اللهم عجل لولیک الفرج»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«یه لنگه دستکش یخ زده‌ام رو می‌فروشم یه دلار، کسی نمی‌خواد؟» گاهی دنیا به ما ایرانیای مهاجر و تنها هم لبخند می‌زنه. علی هرجا هستی دمت گرم اون هزار دلار هم نوشششش جونت🥲 گویا «علی از اصفهان» تنها کسی بود که بهش نه نگفت. البته گفت پول نقد همراهم نیست ولی به جاش غذاش رو داد بهش! . بعد وقتی داشت می‌رفت آقاهه بهش گفت اون یکی لنگه دستکش رو ازم نگرفتی. علی گفت من خودم یک جفت دستکش دارم و فقط محض ثبت خاطره‌ای از این گفت‌وگو اون لنگه رو گرفته بودم. پسره لنگه دوم دستکش رو هم بهش داد که توش هزار دلار پول بود. این آقا همیشه از غریبه‌ها یه درخواست می‌کنه و وقتی کسی بهش محبت می‌کنه یه پول درشت بهش‌ کمک میکنه. ویدیوهاش رو همیشه می‌بینم و برام جالبن. این یکی هم بخاطر علی اهل اصفهان جالب بود.
🔮تا جای ممکن، شکرگزار هستی باشید؛ نه تنها به خاطر موهبتهای بزرگ، بلکه برای چیزهای کوچک. ما هیچ حقی نسبت به هستی نداریم. پس هرچه داده می شود، یک نعمت است. شکرگزاری و سپاس را بیشتر کنید. 🔮بگذارید که شیوه ی شما شود. از همه سپاس گزار باشید. اگر کسی شکرگزاری را درک کند، به خاطر چیزهای مثبت و همچنین برای چیزهایی که می توانست تحقق پذیرد، شکرگزاری می کند و اگر محقق نشد، بازهم شکر می گزارد. 🔮وقتی کسی به شما کمک میکند، تشکر می کنید. این فقط اغاز راه است. سپس شکر می کنید که کسی به شما آسیب نرسانده است، درحالی که ممکن بود چنین شود. وقتی حس شکرگزاری را درک کنید و اجازه دهید در عمق و جودتان بنشیند، برای همه چیز شکرگزار می شوید. 🔮 هرچه شکرگزار تر باشید، کم تر شکوه و شکایت می کنید. وقتی شکوه و شکایت ناپدید می شود، فلاکت هم از میان میرود. فلاکت و شکایت در کنار هم اند. فلاکت در شکایت و ذهن شکایت گزار لنگر انداخته است. فلاکت در کنار شکرگزاری غیرممکن است و این یکی از مهم ترین رازهایی است که باید آموخت ...
•°بیا‌ که‌ رنج ِ‌فراقت ‌برید امان‌ِ‌ مرا به ‌یُمنِ‌ آمدنت ‌تازه ‌کن‌ جهان ِ‌مرا.. ♥️
مدیریت آرزوها.mp3
7.19M
✿ اینکه خداوند یک شب، در یکی از بزرگترین و مهم‌ترین رحم‌های زمانی را به عنوان لیلة الرغائب یا شب رغبت‌ها قرار داده است، نشان ازین دارد که تا چه حد می تواند در ساختار وجودی و سیر تکاملی نقش داشته باشد. اینکه؛ - چه چیزی را آرزو کنیم؟ - چطور آرزو کنیم؟ - آرزوهایمان را چطور اولویت بندی کنیم؟ نشان می دهد چقدر در راه رسیدن به موفق بوده‌ایم! ※ ویژه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌷قالَ الامام الْجَوادُ عليه السلام: الثِّقَةُ بِاللّه ِ ثَمَنٌ لِكُلِّ غالٍ وَسـُلَّمٌ اِلى كُلِّ عـالٍ. و بر خدا بهاى هر چيز گران‌قيمت و نـردبان هر مقام بـالا و رفيعى است. بحارالانوار، ج78، ص364
🌷 : خدا نکند انسان پیش از آنکه خود را بسازد، جامعه به او روی آورد و در میان مردم، نفوذ و شخصیتی پیدا کند؛ که خود را می بازد.
🌷به نام خدا وباسلام 🌷۱.نعمتهای خدا قابل شمارش نیست: وَآتَاكُمْ مِنْ كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَآ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ (٣٤)ابراهیم 🌷۲.نعمت های خدا بی شمار است: وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَآ إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ (١٨)نحل 🌷۳.خزانه ومعدن همه نعمتها نزدخداست: وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَآئِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُٓ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ (٢١)حجر 🌷۴.هرکس دنیا میخواهد،بداند که دنیاوآخرت نزدخداست: مَنْ كَانَ يُرِيدُ ثَوَابَ الدُّنْيَا فَعِنْدَ اللَّهِ ثَوَابُ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَكَانَ اللَّهُ سَمِيعًا بَصِيرًا (١٣٤)نساء 🌷۵.شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر،نعمت ازکفت بیرون کند: ... لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ (٧)ابراهیم شکر،این است که بانعمتها گناه نکنیم. اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم ❄️🌨☃🌨❄️
رو تو خواب دیدم بهش گفتم حاجی بعد از تو، اوضاعمون خیلی خراب شد! گفت: من فقط یه سرباز بودم، فرمانده هنوز هست..❤️🌱
🌠☫﷽☫🌠 چرا ثواب بعضی از عابدان بسیار کم است❓❓❓ امام صادق علیه السلام می‌فرمایند ثواب را بقدر عقل میدهند:مردی از بنی اسرائیل در یکی از جزیره های خوش آب و هوا بود.خدا را عبادت میکرد. چون ملائکه به ثواب این بنده نگاه کردند کم و ناچیز بود. خدا به یکی از ملائکه فرمود:با او رفاقت کن تا برای تو ثابت شود. عابد به آن ملکی ک به صورت انسان در آمده بود گفت این مکان ما یک عیب دارد و آن اینکه اگر خدای ما الاغی می داشت ما آنرا در این مکان می چرانیدیم زیرا که این گیاهان و حشیش ها ضایع می شود.... و لذا خداوند فرمود ما ثواب این عابد را به قدر عقلش میدهیم. 📗اصول کافی .۱.ص ۱۲ ✍🏻 ماه مراقبه ماه نیایش هم گذشت قدر این ایام ناب خودسازی را بدانیم🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ آخه چی کم داشتید که انقلاب کردین؟! ※ قبل از انقلاب، مگه نماز نمی‌خوندین؟ ※ مگه روزه و هیئت و حرم و روضه نداشتید؟ ※ مگه اف۱۴ بهتون نمی‌دادن؟ ※ مگه همه چیز ارزون نبود؟