eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.6هزار دنبال‌کننده
19.1هزار عکس
21.4هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20210820-WA0013.mp3
14.27M
🤲 *دعای ندبه* 🎙 با نوای سید مهدی میرداماد ⏰Time=33:31 🤲التماس دعای فرج🤲
doa_nodbeh_tarjomeh.pdf
670.2K
📜فایل pdf دعای ندبه با ترجمه فارسی
روزهای اول مهر بود ، تصمیم گرفتم یه مدل متفاوت خودمو به بچه های کلاس معرفی کنم ، یه عکس از دوران نوجوانی داشتم با موهایی بهم ریخته ،  شلخته و  یه لباس ساده ... وارد کلاس که شدم بعد سلام عکسم را  از کیفم در آوردم و  چسبوندم به تخته کلاس ... گفتم ؛  بچه ها میشه چند نفر تون بیاین از نزدیک به این عکس نگاه کنید و نظرتون  رو در مورد این عکس بگین ... بچه ها یه کم تعجب کردن و گفتن ؛ خانم شما دبیر چه درسی هستین !؟ خندیدم و گفتم ؛ کم کم آشنا میشیم بعد چند تا از بچه ها آمدند و  به عکس خیره شدند و هر کدام یه چیزی گفتن .. یکی گفت ؛ معلومه دختر شلخته و بی خیالیه یکی گفت ؛ خانم عکس قدیمیه ، معلوم بچه روستاست ،  خانم چشم‌هاش شبیه خودشماست یکی دیگه گفت ؛ خانم معلومه از اون آب زیر کاه هاست ... خانم فامیلتونه ؟ خنده هاش شبیه شماست ؟ خانم لباسش چرا اینجوریه  بدتر از من حوصله نداشت موهاش هم شونه کنه فکر کنم زیاد پول دار نبودن... بچه ها هی می گفتن و من هی می خندیدم یکی یهو گفت ؛ خانم فکر کنم از اون دسته دختر ها هست که خیلی احساسیه و همش تو رویاست خانم نکنه گم شده .....یا الان بزرگ شده و یه آدم معروفه ...؟؟ عکس رو از روی تخته برداشتم و کنار صورتم قرار دادم با لبخند گفتم ؛ این منم بچه ها درست  زمانی که  همسن شما بودم چند تا شون گفتن ؛ خانم به خدا شک کردیم عکس خودتونه و من  با لبخند ادامه دادم  ؛ پدرم کشاورز بود ،صدای خوبی  داشت و قصه های زیادی بلد بود و برای مادرم همیشه ترانه های قشنگ می خوند اسم مادرم گلدسته بود ، کسی که به پدرم زندگی دوباره  بخشید و بلد بود دل آدم ها را به دست بیاره  از پدرم دوست داشتن آدم ها را یاد گرفتم و از مادرم دل به زندگی دادن را... وقتی به دنیا امدم فصل سرد زمستان بود بعد از چند روز که بی نام و نشان بودم زن کدخدای روستا  نامم را افسانه گذاشت شاید زن کد خدا می‌دانست قرار است معلم تاریخ شوم و افسانه های زیادی را برای شماها تعریف کنم. آنچه که شماها در مورد این عکس گفتید کم و بیش درست بود من هم در همان سن و سال گاهی لجبازی می کردم ،  گاهی به قول شما آب زیر کاه بودم  و گاهی هم خدای احساسات  ، بعضی وقت ها هم  می ترسیدم گاهی ساعت ها به آینده فکر میکردم گاهی هم بی خیال همه چی شروع میکردم به شیطنت گاهی خودم را می کشتم تا نمره ۲۰ بگیرم گاهی هم به نمره ۱۰راضی بودم یک روز جلوی آینه خودم را زیبا می دیدم و روزی دیگر زشت ترین دختر روستا گاهی برای خودم رویاهای قشنگ می بافتم و گاهی کاملا نا امید حتی توی مدرسه با همکلاسیها اسم پسر های خوشتیپی که می‌شناختم را روی کاغذ می نوشتم و  نقطه بازی می کردم  تا ببینیم احتمالا  اسم همسر آینده ام  چه خواهد بود خلاصه هرچی که بودم اهل آرام و قرار نبودم و اینگونه هر اشتباهی برایم تجربه شد و هر موفقیتی، شوقی برای تلاش بیشتر برای آینده  حالا  این منم، خانم معلم شما خواستم بدانید اگر روزی احساساتی شدید و کلی حرف برای گفتن داشتید ، زنگ من ساعت  انشا هم هست ، از جان گوش می کنم  اگر روزی بغضی داشتید ، مرا در آغوش بگیرید ، من هم بغض های زیادی دارم که دنبال آغوشی برای خالی شدن می گردم  اگر صدای خوبی دارید ، توی کلاس من ترانه های شاد و زیبا بخوانید ، تا شکوفه های  امید را  از نفس های شما  حس کنم اگر عاشق شدید و قلبتان شکست ، دستهایتان را به من بسپارید تا بگویم ؛ عشق قشنگ ترین اتفاق زندگی آدم هاست و اگر کسی احساستان را نفهمید ،دلیل بر کمبودی در شما نیست روزی که آب و خاک احساستان با نور قلب کسی جور شد حتما گل عشقتان شکوفه  های قشنگ خواهد داد اگر در خانواده ای هستید که پدر یا مادر کنارتان نیست و یاد مان باشد خدا به ما پاهایی داده  برای ایستادن در روزهای سخت زندگی و اینکه بچسبیم به آدمی که کنارمان مانده و  رهایمان نکرده .. بعد عکسم را  روبه ازبچه ها گرفتم و دوباره  گفتم؛ این منم خانم معلم شما که امروز بدترین عکس آلبومش را به شما نشان داد تا بگوید ؛ الان آرزو دارد دوباره  بر گردد به همان سنی که در این عکس هست با همین لباس و تیپ و احساسات بلا تکلیف ... اما معلمی باشد  که به  او بگوید ؛ از زندگی نترس ، از اشتباه نترس از دوست داشتن نترس از اینکه خودت باشی نترس از اینکه خانواده خوبی نداری نترس از اینکه کسی رهایت کرد  نترس از اینکه یه قیافه معمولی داری نترس از اینکه یک دختری و خیلی جاها حقی برای تو قائل نشدن ، نترس  اگر اینها را در مدرسه یاد می گرفتم  ،حتما رنگ رویاهایم الان زیباتر بود و اوج موفقیت هایم  الان بیشتر بعد دستهایم را به طرف بچه ها باز کردم هجوم بچه ها و آغوش من برای جبران روزهای نوجوانیم که در مدرسه نیاز داشتم به جای گشتن کیف هایمان، گاهی  دستهایمان را می فشردن تا اعتماد کنیم و جرات حرف زدن داشته باشیم معلمی در شالیزار ( شیوار)
🔅 ✍ برای مبارزه با مشکلات، از قبل خودت را آماده کن 🔹مردی بود که زمین‌های زراعی بزرگی داشت و به‌تنهایی نمی‌توانست کارهای مزرعه را انجام دهد. 🔸تصمیم گرفت برای استخدام یک دستیار اعلامیه‌ای بدهد. چون محل مزرعه در منطقه‌ای بود که طوفان‌های زیادی در سال باعث خرابی مزارع و انبارها می‌شد افراد زیادی مایل به کار در آنجا نبودند. 🔹سرانجام روزی یک مرد میانسال لاغر نزد مزرعه‌دار آمد. 🔸مزرعه‌دار از او پرسید: آیا تاکنون دستیار یک مزرعه‌دار بوده‌ای؟ 🔹مرد جواب داد: من می‌توانم موقع وزیدن باد بخوابم. 🔸به‌رغم پاسخ عجیب مرد، چون مزرعه‌دار به یک دستیار احتیاج داشت او را استخدام کرد. 🔹مرد به‌خوبی در مزرعه کار می‌کرد و از صبح تا غروب تمام کارهای مزرعه را انجام می‌داد و مزرعه‌دار از او راضی بود. 🔸سرانجام یک شب طوفان شروع شد و صدای آن از دور به گوش می‌رسید. 🔹مزرعه‌دار از خواب پرید و فریاد کشید: طوفان در راه است. 🔸فورا به‌سراغ کارگرش رفت و او را بیدار کرد و گفت: بلندشو، طوفان می‌آید باید محصولات و وسایلمان را خوب ببندیم و مهار کنیم تا باد آن‌ها را با خود نبرد. 🔹مرد همان طور که در خواب بود گفت: نه ارباب، من که به شما گفته بودم وقتی باد می‌وزد من می‌خوابم. 🔸مزرعه‌دار از این پاسخ عصبانی شد و تصمیم گرفت فردا او را اخراج کند. سپس با عجله بیرون رفت تا خودش کارها را انجام دهد. 🔹با کمال تعجب دید که تمامی محصولات با تور و گونی پوشیده شده است. گاوها در اصطبل و مرغ‌ها در مرغدانی هستند. پشت همه درها محکم شده است و وسایل کشاورزی در جای مطمئن و دور از گزند طوفان هستند. 🔸مزرعه‌دار متوجه شد که دستیارش فکر همه چیز را کرده و همه موارد ایمنی را در نظر داشته، بنابراین حق داشته که موقع طوفان در آرامش باشد. 🔹وقتی انسان آمادگی لازم را داشته باشد تا با مشکلات مواجه شود از چیزی ترس نخواهد داشت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سـ🌸ـلام روزتون پراز خیر و برکت 💐 🗓 امروز جمعه ☀️ ١۵ اردیبهشت ١۴٠٢ ه. ش 🌙 ١۴ شوال ١۴۴۴ ه.ق 🌲 ۵ می ٢٠٢٣ ميلادی 🌸🍃
دعای امروز 🌷❤️🌷 ﺧﺪﺍﯾﺎ 🙏 ﻣﻦ ﻗﺪﺭﺕ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺗﺎﻗﻠﺐ ﺁﻧﻬﺎیی ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸﺎﻥ❤️ ﺩﺍﺭﻡ ﺭﺍ ﺷﺎﺩﮐﻨﻢ در این آدینه مبارک 🌺 تمنا دارم ﻣﺸﮑﻼﺗﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺁﺳﺎﻥ، دﻋﺎﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﺴﺘﺠﺎﺏ،ﻭﺩﻟﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺷﺎﺩﮔﺮﺩﺍﻧﯽ🌺🙏 ‎‌‌ ‎ ‌‎‌‌ ‎ ‌ آمیـــن🙏 به برکت صلوات بر حضرت مُحَمَّدٍ ﷺ 💚 و خاندان پاک و مطهرش 🌸 ‌‌🌸🍃
‍ 💚حدیث 🌷امیرالمؤمنين علی عليه السلام ؛ 🌼صلوات بر پیامبر گناهان را 🌷بسانِ ریختنِ آب بر آتش از بین می برد. 🌼اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ 🌷وَ آلِ مُحَمَّدٍ 🌼وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌷🍃
🌸آدینه تون پرنشاط 💕زندگیتون پر از سلامتی 🌸نبض تون پر احساس 💕قلب تون پر عشق 🌸فکرتون پر از یاد خدا 💕صبح آدینه تون گلبارون 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼 🌼 🌼این عشقِ آتشین، زِ دلم پـاک نمی شود 💚 🌼مجنون به غیـر خـانه‌ی لیلا نمی شود 💚 🌼بالای تختِ یوسفِ كنعان نوشته ‌اند 💚 🌼هر یوسفی كه یوسفِ زهرا نمی شود💚 🌼الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج🌼 🌼 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوزاد اولین نگاه معصومانه اش را به تو هدیه میکند و تو اولین کسی هستی که گریه اش را صبوری می کنی، صبوری و معصومیت بدرقه راهت … روز جهانی ماما مبارک🌸 🌸🍃
🌷🌼🌷🌼🌷 🌺🧚‍♀️میگن اگه چیزی از خدا می خواهی خودت اول سعی کن اون کارو در توان خودت انجام بدی.🌼 💓 اگه از خدا روزی بیشتر می خواهی اول خودت به بقیه کمک کن، اگه رحم خدا رو می خواهی اول خودت به دیگران رحم کن. 👌حالا اگه می خواهی خدا تو رو ببخشه و از گناهات بگذره، خب اول خودت بقیه رو ببخش و ازشون بگذر. 👌 🎁 فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا پس ببخشید و گذشت کنید.🌹 🌸🌺🌸🍃
🌸آدم‌ها گاهی می‌شکنند و این طوری نیست که شکستن‌شان صدای تِق داشته باشد و همه بفهمند فلانی فلان ‌روز فلان ‌جا شکست . 🌸شکستن آدم‌ها را شاید فقط بشود دیـد از خنده‌هایی که وسط جمع تحویل اطرافیان می‌دهند یا حتی توی آینه به خودشان، از تعداد موهای سفیدشان که یکهو توی گوشه‌ای از سرشان پیدا می شود... 🌸شاید هم از قیافه‌شان که کمرنگ‌تر می‌شود شکستن آدم‌ها را نمی‌شود شنید، می‌شود دید، که فلانی نه دیگر مثل قبلش و نه دیگر مثل خودش، مثل هیچ کدام نیست. 🌺🌸🌸🍃