☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥 قسمت هفتاد و هشتم:حاجات مردم ونعمت خدا
✔️راوی : جمعی از دوستان شهید
اواخر مجروحیت ابراهیم بود زنگ زد و بعد از سلام و احوالپرسی گفت ماشینت را امروز استفاده میکنی گفتم نه همینطور جلوی خانه افتاده بعد هم آمد و ماشین را گرفت و گفت تا عصر برمیگردم عصر بود که ماشین را آورد پرسیدم کجا میخواستی میگفت هیچی مسافرکشی کردم با خنده گفتم شوخی میکنی گفت نه حالا هم اگه کاری نداری پاشو بریم چند جا کار داریم خواستم بروم داخل خانه گفت اگر چیزی در خانه دارید که استفاده نمیکنی مثل برنج و روغن با خودت بیاور رفتم مقداری برنج و روغن آوردم بعد هم رفتیم جلوی یک فروشگاه و ابراهیم مقداری گوشت و مرغ و خرید و آمد سوار شد از پول خوردها ای که به فروشنده میداد فهمیدم همان پولهای مسافرکشی است بد با هم رفتیم جنوب شهر بوکان چند نفر سر زدیم من آنها را نمیشناختم ابراهیم در میزد و سر را تحویل میداد و میگفت ما از جبهه آمدهایم اینها سهمیه شماست ابراهیم طوری حرف میزد که طرف مقابل اصلاً احساس شرمندگی نکند اصلاً هم خودش را مطرح نمیکرد بعدها فهمیدم خانههایی که رفتیم منزل چند نفر از بچههای رزمنده بود مرد خانواده آنها در جبهه حضور داشت برای همین ابراهیم به آنها رسیدگی میکرد کارهای او مرا به یاد سخن امام صادق علیهالسلام انداخت که میفرماید سعی کردن در برآوردن حاجت مسلمان بهتر از هفتاد بار طواف دور خانه خداست و باعث در امان بودن در قیامت میشود این حدیث نورانی چراغ راه زندگی ابراهیم او تمام تلاش خود را در جهت حل مشکلات مردم بکار میبست
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉
شهید#ابراهیم_هادی🕊🌹
شادی روح مطهر شهداءصلوات 🌹
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥 قسمت هفتاد و نهم:حاجات مردم ونعمت خدا
✔️راوی : جمعی از دوستان شهید
دوران دبیرستان بود. ابراهیم عصرها در بازار مشغول بکار میشد و برای خودش درآمد داشت. متوجه شد یکی از همسایهها مشکل مالی شدیدی دارد. آنها علیرغم از دست دادن مرد خانواده، کسی را برای تأمین هزینهها نداشتند. ابراهیم به کسی چیزی نگفت. هر ماه وقتی حقوق را میگرفت بیشتر هزینه آن خانواده را تأمین میکرد! هر وقت در خانه زیاد غذا پخته میشد، حتماً برای آن خانواده میفرستاد. این ماجرا تا سالها و تا زمان شهادت ابراهیم ادامه داشت و تقریباً کسی بهجز مادرش از آن اطلاعی نداشت.
شخصی به سراغ ابراهیم آمده بود قبلاً آبدارچی بوده و حالا بیکار شده بود تقاضای کمک مالی داشت ابراهیم بهجای کمک مالی با مراجعه به چند نفر از دوستان شغل مناسبی را برای او مهیا کرد او برای حل مشکل مردم هر کاری که میتوانست انجام میداد و اگر هم خودش نمیتوانست به سراغ دوستانش میرفت از اونها کمک میگرفت اما در این کار یک موضوع را رعایت میکرد؛ با کمک کردن به افراد، گدا پروری نکند ابراهیم همیشه به دوستانش میگفت :قبلاز اینکه آدم محتاج به شما روی بیاندازد و دستش را دراز کند. شما مشکلش را برطرف کنید. او هر یک از رفقا که گرفتاری داشت یا هر کسی را حدس میزد مشکل مالی داشته باشد کمک میکرد. آنهم مخفیانه، قبلاز اینکه تو طرف مقابل حرفی بزند. بعد میگفت: من فعلاً احتیاجی ندارم. این را هم به شما قرض میدهم. هر وقت داشتی برگردان. این پول قرضالحسنه است ابراهیم هیچ حسابی روی این پولها نمیکرد. او در این کمکها به آبروی افراد خیلی توجه میکرد همیشه طوری برخورد میکرد که طرف مقابل شرمنده نشود.
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉
شهید#ابراهیم_هادی🕊🌹
شادی روح مطهر شهداءصلوات 🌹
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥 قسمت هشتاد:حاجات مردم ونعمت خدا
✔️راوی : جمعی از دوستان شهید
بزرگان دین توصیه میکنند برای رفع مشکلات خودتان تا میتوانید مشکل مردم را حل کنید همچنین توصیه میکنند تا میتوانی به مردم اطعام کنید و اینگونه بسیاری از گرفتاریهایتان را برطرف سازید. غروب ماه رمضان بود ابراهیم آمد در خانهی ما بعد از سلام و احوالپرسی یک قابلمه از من گرفت! بعد داخل کلهپزی رفت به دنبالش آمدم و گفتم ابرام جون کله پاچه برای افطاری عجب حالی می ده؟! گفت: راست میگی، ولی برای من نیست. یک دست کامل کلهپاچه و چند تا نان سنگک گرفت وقتی بیرون آمد ایرج با موتور رسید. ابراهیم هم سوار شد و خداحافظی کرد. با خودم گفتم: لابد چند تا رفیق جمع شدند و با هم افطار می خورند. از اینکه به من تعارف هم نکرد ناراحت شدم فردای آن روز ایرج را دیدم پرسیدم: دیروز کجا رفتید!؟گفت پشت پارک چهلتن انتهای کوچه منزل کوچکی بود که در زدیم و کلهپاچه را به آنها دادیم.
چند تا بچه و پیرمردی که دم در آمدند خیلی تشکر کردند ابراهیم را کامل میشناختند آنها خانوادهای بسیار مستحق بودن.
بعد هم ابراهیم را رساندم خانهشان.
بیست و شش سال از شهادت ابراهیم گذشت در عالم رؤیا ابراهیم را دیدم سوار بر یک خودروی نظامی به تهران آمده بود از شوق نمیدانستم چه کنم چهره ابراهیم بسیار نورانی بود جلو رفتم و همدیگر را در آغوش گرفتیم از خوشحالی فریاد میزدم و می گفتم بچهها بیایید آقا ابراهیم برگشت ابراهیم گفت بیا سوار شو خیلی کار داریم بههمراه هم به کنار یک ساختمان مرتفع رفتیم مهندسین و صاحب ساختمان همگی با آقا ابراهیم سلام و احوالپرسی میکردند او را هم خوب میشناختند ابراهیم رو به ساختمان کرد و گفت من آمدهام سفارش این آقا سید را بکنم یکی از این واحدها را به نامش کن بعد شخصی که دورتر از ما ایستاده بود را نشان داد صاحب ساختمان گفت آقا ابرام این بابا نه پولداره نه میتونه وام بگیره من چهجوری یک واحد به او بدم منم حرفش را تأیید کردم و گفتم ابرام جون دوران این کارها تمام شد الان همه اسکناس را میشناسند. ابراهیم نگاه معناداری به من کرد و گفت من اگر برگشتم بهخاطر این بود که ما مشکل چند نفر مثل ایشان را حل کنیم وگرنه من اینجا کاری ندارم بعد به سمت ماشین حرکت کرد من هم به دنبالش راه افتادم که یکدفعه تلفن همراه من به صدا درآمد و از خواب پریدم
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉
شهید#ابراهیم_هادی🕊🌹
شادی روح مطهر شهداءصلوات 🌹
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥 قسمت هشتاد و یکم :خمس
✔️راوی : مصطفي صفار هرندي
از علمائــي كه ابراهيم به او ارادت خاصي داشــت مرحوم حاج آقا هرندي
بود.
اين عالم بزرگوار غير از ساعات نماز مشغول شغل پارچه فروشي بود.
اواخر تابســتان 1361 بود. به همراه ابراهيم خدمت حاج آقا رفتيم. مقداري
پارچه به اندازه دو دست پيراهن گرفت.
هفته بعد موقع نماز ديدم كه ابراهيم آمده مسجد و رفت پيش حاج آقا.
من هم رفتم ببينم چي شــده. ابراهيم مشــغول حســاب ســال بود و خمس
اموالش را حساب ميكرد!
او براي خودش چيزي نگه نميداشت. هر چه داشت خرج
خنده
ديگران ميكرد.
پس ميخواهد خمس چه چيزي را حساب كند؟!
حاج آقا حساب ســال را انجام داد. گفت 400 تومان خمس شما میشود
بعد ادامه داد:
من با اجازه اي كه از آقايان مراجع دارم و با شناختي كه از شما دارم آن را
ميبخشم.
امــا ابراهيم اصرار داشــت كه اين واجب دينــي را پرداخت كند. باالاخره خمس را پرداخت.
كار ابراهيــم مرا به ياد حديثي از امام صــادق علیه السلام انداخت (كســي كه حق خداوندمانند خمس(را نپردازد دو برابــر آن را در راه باطل
صرف خواهد كرد)
بعــد از نماز با ابراهيم به مغازه حاج آقا رفتيم. به حاجي گفت: دو تا پارچه
پيراهني مثل دفعه قبل ميخوام.
حاجي با تعجب نگاهي كرد وگفت: پســرم، تــو تازه از من پارچه گرفتي.
اينها پارچه دولتيه، ما اجازه نداريم بيش از اندازه به كسي پارچه بدهيم.
دانستم وگفتم: حاجآقا، اين آقا
ابراهيم چيزي نگفت. ولي من قضيه را ميدانم
ابراهيم پيراهنهاي قبلي را انفاق كرده!
بچهاي زورخانه هستند كه لباس آستين كوتاه ميپوشند بعضی از بچه ها وضع
ماليشان خوب نيست. ابراهيم براي همين پيراهن را به آن میبخشد
حاجي در حالي كه با تعجب به حرف من گوش میکرد نگاه عمیق
به صورت ابراهيم انداخت وگفت:
ُ، حق نداري به كسي ببخشي.
اين دفعه براي خودت پارچه را ميبرم هرکسی پارچه خواست بفرستش اينجا.
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉
شهید#ابراهیم_هادی🕊🌹
شادی روح مطهر شهداءصلوات 🌹
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥 قسمت هشتاد و دوم :ما تو را دوست داریم
راوی :جواد مجلسی
پائیز سال ۱۳۶۱ بود. بار دیگر به همراه ابراهیم عازم مناطق عملیاتی شدیم. این بار نقل همه مجالس توسلهای ابراهیم به حضرت زهرا الان بود. هر جا می رفتیم حرف از او بود!
خیلی از بچه ها داستانها و حماسه آفرینیهای او را در عملیات ها تعریف میکردند همه آنها با توسل به حضرت صدیقه طاهره السلام انجام شده بود.
به منطقه سومار .رفتیم به هر سنگری سر میزدیم از ابراهیم میخواستند که برای آنها مداحی کند و از حضرت زهراء الا بخواند.
شب بود. ابراهیم در جمع بچه های یکی از گردانها شروع به مداحی کرد. صدای ابراهیم به خاطر خستگی و طولانی شدن مجالس گرفته بود!
بعد از تمام شدن مراسم یکی دو نفر از رفقا با ابراهیم شوخی کردند و صدایش را تقلید کردند. بعد هم چیزهائی گفتند که او خیلی ناراحت شد.
آن شب قبل از خواب ابراهیم عصبانی بود و گفت: من مهم نیستم، اینها مجلس حضرت را شوخی گرفتند برای همین دیگر مداحی نمی کنم
هر چه می گفتم حرف بچه ها را به دل نگیر آقا ابراهیم تو کار خودت را بکن، اما فایده ای نداشت.
آخر شب برگشتیم ،مقر دوباره قسم خورد که دیگر مداحی نمی کنم! ساعت یک نیمه شب بود. خسته و کوفته خوابیدم.
قبل از اذان صبح احساس کردم کسی دستم را تکان میدهد چشمانم را به سختی بازم کردم چهره نورانی ابراهیم بالای سرم بود مرا صدا زد و گفت پاشو الان موقع اذانه
من بلند شدم و گفتم این بابا انگار نمیدونه خستگی ینی چی ؟
البته میدانستم او هر ساعتی که بخوابد قبل از اذان بیدار میشود و مشغول نماز .
ابراهیم دیگر بچها را هم صدا زد و اذان گفت و نماز جماعت صبح را به پا کرد.
بعد از نماز و تسبیحات ابراهیم شروع به خواندن دعا کرد بعد هم مداحی حضرت زهرا سلام الله علیها
اشعار زیبای ابراهیم اشک چشمان همه بچه ها را جاری کرد من هم که دیشب قسم خوردن ابراهیم را دیده بودم از همه بیشتر تعجب کردم ولی چیزی نگفتم.
بعد از خوردن صبحانه به همراه بچها به سمت سومار برگشتیم بین راه دائم به فکر کارهای عجیب او بودم.
ابراهیم نگاه معنی داری به من کرد و گفت:میخواهی بپرسی با اینکه قسم خوردم چرا روضه خواندم ؟
گفتم خب آره شما دیشب قسم خوردی که...پرید توی حرفم و گفت : چیزی که می گویم تا زنده ام جایی نقل نکن
بعد کمی مکث کرد و ادامه داد دیشب اصلا خواب به چشمم نمی آمد اما نیمه های شب کمی خوابم برد یکدفعه دیدم وجود مقدس حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها تشریف آوردند و گفتند :نگو نمی خوانم ما تو را دوست داریم هرکس گفت بخوان تو هم بخوان
دیگر گریه امان صحبت کردن به او را نمی داد و او به مداحی کردن ادامه داد.
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉
شهید#ابراهیم_هادی🕊🌹
شادی روح مطهر شهداءصلوات 🌹
📿#نماز_شب
🔸یکی از عوامل افزایش رزق و برکت در زندگی خواندن نماز شب است که شاید کمی سخت باشد ولی اگر تا به حال نخوانده اید حتما آن را امتحان کنید.👌
🔅صَلاةُ اللَّیل...بَرَکةٌ فِی الرزق (نماز شب رزق را افزایش میدهد.)
📚 ارشاد القلوب،ص۱۹۱
🔸اگر کسی خواندن یازده رکعت نماز شب برایش سخت است میتواند سه رکعت پایانی این نماز را که شامل یک نماز دو رکعتی به نام «شفع» و یک نماز یک رکعتی به نام «وتر» است را بخواند تا از برکات نماز شب بهره مند گردد.
🖋حجت الاسلام رفیعی
📿#نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_بخوانیم
💐هرکس به شهدا توسل کند به بن بست نمی خورد💐
🌿🍂🍁🌿
💜 راهی که تجربه شده 💜
🌹راه عاشقی🌹
زنی به خدمت حضرت امام صادق علیه السلام آمد و عرض کرد
ای پسر پیغمبر شوهرم مرا دوست نمیدارد چه کنم ؟
حضرت فرمود علیک" بصلوه الیل" برو نماز شب بخوان
پس از چندی خدمت حضرت رسید و تشکر کرد
و گفت از آن به بعد شوهرم هیچکس را به اندازه من دوست نمیدارد
پس آن حضرت فرمود :
خدا رحمت کند زنی را که سحر برخیزد و شوهرش را بیدار کند و همچنین مردی که برخیزد و زنش را بیدار کند و نماز شب بخوانند
🌿🍁🍂🌿
🌠 #نماز_شب
⭕سیره امام زمان ارواحنا له الفدا در مورد نماز شب
امام كاظم سلام الله علیه در توصيف امام عصر سلام الله علیه ميفرمايند:
بِأَبِي...يَعْتَادُهُ مَعَ سُمْرَتِهِ صُفْرَةٌ مِنْ سَهَرِ اللَّيْلِ بِأَبِي مَنْ لَيْلَهُ يَرْعَى النُّجُومَ سَاجِداً وَ رَاكِعاً؛ (فلاح السائل ص۲۰۰)
⭕پدرم فداي آن عزیزي كه سیمایی گندمگون دارد ولی با این حال، رنگ زردی که در اثر تهجد بر رخسارش عارض شده هویداست، پدرم فداي كسي باد كه شبها را به سجده و ركوع میگذراند و مراقب (طلوع و غروب) ستارگان است.
❌به اين بينديشيد كه مولاي عزيزتان در محراب عبادت ايستاده و تا #سحرگاهان اشك ميريزد و در قنوت نماز براي آمرزش شما دعا ميكند، آيا غيرتتان اجازه ميدهد كه يكسره تمام شب را در بستر بمانيد؟
📚 کلید فرج (نوشته محمد مهدی قائمی کاشانی) ص۴۳
🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸خدایا...
💫نعمت سلامتى مبداء
🌸همه نیازها ست
💫و عاقبت بخیرى
🌸مقصد همه نیازها
💫تو را به مهربانیت
🌸این دو را به همه
💫عزیزانم عطا فرما
شبتون زیبـا و در پناه حق💫🌸
🌸🍃
2122850048_-1236707124.mp3
18.02M
مداحی محمد جنامی که امسال کربلا را زیر رو کرد...
متن مداحی محمد الجنامی درب العشگ
أكتب اسامينه يدرب العشك
ای راه عشق اسم ما رو بنویس
بالعشرة نبصم الك ما نفترك
با ده انگشت بهت امضا میدیم که ازت جدا نمیشیم
ابهذا الزمن دورنه كل البشر
تو این زمانه همه آدم ها رو گشتیم و جستجو کردیم
ما شفنه غير حسين صاحب صدك
جز حسین کسی رو صاحب صداقت و درستی ندیدیم
ⵈ━══════╗◊╔══════━ⵈ
للناس معشوك عنوان للشوك
معشوق مردمی، آدرس دلداگی ای
محبوب للروح بالخيل مسحوك
محبوب روحی, زیر سم اسب ماندی
ⵈ━══════╗◊╔══════━ⵈ
منو شايف منو سامع ميت عايش بكل زمن
کی دیده و شنیده مرده ای که در همه زمان ها زنده باشه
و اسهامه شافنه صدره بي مضيف الحسن
تیرها دیدند که سینه اش مضیف و مهمان سرای امام حسن هست
للضايع للخايف صارت كربلاء الوطن
برای کسی که گم شده و برای کسی که ترسیده کربلا وطن شد
ⵈ━══════╗◊╔══════━ⵈ
دك باب الحسين و يروح التعب
درب حسین رو بزن تا خستگی از بین بره
محد يقيم الذهب غير الذهب
کسی جز طلا، طلا رو ارزش گذاری نمیکنه
دورنه صاحب ما يخون الملح
دنبال دوستی گشتیم که به نان و نمک خیانت نکنه
ما شفنه غير حسين صاحب صدك
جز حسین کسی رو صاحب صداقت و درستی ندیدیم
ⵈ━══════╗◊╔══════━ⵈ
حبيت إنسان ينقاس قرآن
عاشق کسی شدم که مثل قرآن هست
عطشان لحسين و حسين عطشان
تشنه حسینم و حسین عطشان بود
سالفته من احجيها تبجيله السمه و النجم
وقتی داستانش رو تعریف میکنم آسمان و ستاره ها برایش گریه میکنن
عاهدته ما اعوفه حسين انطيته كلمة زلم
قول داده ام که رهاش نکنم، به حسین قول مردونه دادم
للوادم ما أهتم هوه الوحده عندي المهم
به کسی توجه نمیکنم فقط حسین هست که برام اهمیت داره و مهمه
ⵈ━══════╗◊╔══════━ⵈ
لو اعمه اندل بابه وأصل اله
اگر کور بشم هم راهش رو میشناسم و بهش میرسم
رجليه گبلي اتروحله لكربله
پاهام قبل من به سمت کربلا میرن
آنه و عيوني الما يشوفن بشر
من و چشمام که کسی رو نمیبینن
ما شفنه غير حسين صاحب صدك
جز حسین کسی رو صاحب صداقت و درستی ندیدیم
ⵈ━══════╗◊╔══════━ⵈ
خدام لثنين لحسين و حسين
خادم دو نفر هستم برای حسین و حسین
وچفوف عباس رايات ماشين
و خادم دستهای عباس که مثل پرچم حرکت میکنیم
علوهن راياته جف ايوصي جف بالدرب
تو راه او، دست به دست دیگر سفارش میکنه پرچمش رو بالاببر
نوصله و انزوره هاي الدنيه لو تنكلب
بهش میرسیم و زیارتش میکنیم حتی اگه این دنیا زیرورو بشه
ⵈ━══════╗◊╔══════━ⵈ
شافونه و عرفونه يسهل يمنه كلشي صعب
او رو دیده ایم و میشناسیم و همه سختی ها برامون آسون میشه
هاي المواكب رزق من فاطمه
این موکب ها رزق از طرف حضرت فاطمه هستند
وابكيف الحسين الأرض والسمه
و همه آسمان و زمین در اختیار حسینه
ابذاك الزمن كربله صاحت هله
و اون لحظه کربلا فریاد خوش آمد گفت
ما شفنه غير حسين صاحب صدك
و کسی رو جز حسین صاحب صداقت و درستی ندیدیم
يا ناس هيهات عباس ما مات
ای مردم محال هست عباس بمیرد
ابكل گاع تلكون لحسين خيمات
هر جای زمین برای حسین خیمه پیدا میکنید
خيماته ما طاحت و انشوف المواكب خيم
خیمه هایش زمین نمیفته و موکب ها رو خیمه حسین میبینیم
و الزاير ما يتعب ما دام الدرب بي خدم
و زائر هیچوقت خسته نمیشه تا وقتیکه تو این راه خادم هست
من يطلب يتدلل كلها اتكله صار و نعم
هر چی لازم داشته باشه میگه و خادما بهش میگن بله و چشم
شيبة بخت منحزم ابموكبه
پیرمردی توی موکب کمرش رو بسته
من حلكه حلوه اليا هله و مرحبه
شنیدن هله و مرحبا (درود و خوش آمد گویی) از زبانش شیرین و دلنشینه
و اينادي هاي الدنيه كلها چذب
و میگه این دنیا همه اش دروغه
ما شفنه غير حسين صاحب صدگ
جز حسین ما کسی رو صاحب صداقت و درستی ندیدیم
شهرين وياك و للموت وياك
دو ماه با تو هستیم و تا لحظه مرگ هم با توییم
ايام و اسنين مذبوح نلكاك
همه روزها و ماه ها تو رو سربریده پیدا میکنیم
مو عشره لا عشره حبك للبشر معجزه
برای ده روز نه برای کل عمر هستیم، عشق تو برای بشر معجزه هست
ايظل دائم للقائم لا ما ينگطع هالعزه
باقی میمونه تا ظهور امام زمان، نه این عزا قطع نمیشه
يا زينب لو صحنه حته الميت انفزّزه
اگه یازینب فریاد بزنیم حتی مرده رو بیدار میکنیم
باچر يجي المهدي و يموت الظلم
فردا مهدی می آید و ظلم از بین میره
و انصاره اهل الدمعه و اهل الطلم
یاران مهدی اهل اشک و اهل عزاداری هستن
و انگله يبن الحسن اي و الحسن
به او میگیم یابن الحسن به حسن قسم
ما شفنه غير حسين صاحب صدگ
کسی رو جز حسین صاحب صداقت و درستی ندیدیم
✴️پنجشنبه 👈30 شهریور/ سنبله 1402
👈5 ربیع الاول 1445 👈21 سپتامبر 2023
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🏴 وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیها السلام " 117 هجری ".
🚖 سفر خوب است همراه صدقه باشد.
⛔️خوب است روز را با صدقه آغاز کنیم و برای اموات خیرات بفرسیم.
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
📛امروز برای امور برای انواع دیدارها مناسب نیست.
👶زایمان خوب و نوزاد حالش خوب است.
👩❤️👨 انعقاد نطفه و مباشرت امروز:
فرزند مباشرت هنگام زوال، عاقل و بزرگوار و سیاستمدار گردد.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج قوس و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️جابجایی و نقل و انتقال.
✳️رفتن به منزل نو.
✳️امور بازرگانی و تجاری و خرید.
✳️شراکت و امور مشارکتی.
✳️و آغاز تعلیم و تعلم نیک است.
🟣نوشتن حرز و ادعیه و نماز حرز آن برای نخستین بار مناسب نیست.
.
👩❤️👨 انعقاد نطفه و مباشرت.
👩❤️👨 امشب: امشب ( شب جمعه)،فرزند سخنوری توانا و کلامش بر دلها بنشیند.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث سرور و شادی می شود.
💉💉 حجامت.
فصد زالو انداختن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، باعث زردی رنگ می شود.
💅 ناخن گرفتن:
🔵 پنجشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.
👕👚 دوخت و دوز:
پنجشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد.
✴️️ وقت استخاره :
در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه #یارزاق موجب رزق فراوان میگردد.
💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
🌸زندگیتون مهدوی 🌸
🌸به امید پرورش نسلی مهدوی ان شاءالله🌸
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
🌸زندگیتون مهدوی
با این دعا روز خود را شروع کنید
🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟
✨ *اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا* *فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً* *وَمَخرَجاً اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ✨
InShot_۲۰۲۳۰۶۲۹_۱۹۴۷۴۰۲۹۰_۲۹۰۶۲۰۲۳.mp3
16.42M
#قصهی_پدر👳🏻♂
༺◍⃟👧🏻🧒🏻჻ᭂ࿐❁❥༅••┄
رویکرد:شناخت شخصیت پیامبر صلی الله علیه وآله قسمت دوازدهم
#داستان
#قصه
🏴 سَکینه، دختر امام حسین علیه السلام و مادرش رباب دختر امری ءالقیس است. نامش را امینه، امنیه و آمنه ذکر کردهاند و لقب وی را سکینه نهادهاند که به معنی وقار و سکون است.
سکینه همسر عبدالله اکبر، فرزند امام حسن و پسر عموی اوست که در روز عاشورا همراه امام حسین علیه السلام به شهادت رسید. از زمان ولادت حضرت سکینه علیها السلام اطلاع دقیقی در دست نیست؛ اما با توجه به فرمایش امام حسین علیه السلام خطاب به وی که فرمود: «تو بهترین بانوانی!» درمییابیم که وی در کربلا بانویی رشیده بوده و بین ده تا سیزده سال، سن داشته است.(۱)
آن حضرت حدود هفتاد سال عمر کرد و در سال ۱۱۷ ق. در مدینه و بنابر قولی در راه حجّ عمره از دنیا رفت.(۲)
خواهر سکینه، فاطمه و برادرانش امام زین العابدین، حضرت علی اکبر و عبدالله (علی اصغر) علیهم السلاماند.
وقتی سکینه علیه السلام به مدینه رسید، همراه زنان بنیهاشم جامه سیاه پوشید و مجلس عزا برپا نمود و با نقل حادثه خونین کربلا از نهضت جاودانی امام حسین علیه السلام دفاع کرد. مجالس وعظ و سخنرانی او موجب بیداری وجدانهای به خواب رفته و شناخت راه سعادت برای انسانهای مشتاقِ هدایت شد. دختر امام حسین علیه السلام همراه مادرش رباب، عمّهها و دیگر بانوان، مورد توجّه مردم مدینه بود. مشکلات مردم به دست آنها حل میگردید و خوشه چینی از خرمن سبز تعالیم حسینی و مکتب رهاییبخش اسلام بهوسیله آنها برای مردم محقّق میشد. گذران روزها، ماهها و سالها، خاطره سوزناک کربلا را از ذهن مسافران این سفر پربلا پاک نکرد. زنان هاشمی جلسات عزاداری را قطع نکردند و با حزن و اندوه، آن روزها را به یاد میآوردند. امام صادق علیه السلام فرمود:
هیچ بانوی هاشمی، سرمه به چشم نکشید و خضاب نساخت و از خانه هیچ فرد بنیهاشم تا پنج سال دودی بلند نشد تا اینکه عبیدالله بن زیاد به هلاکت رسید.(۳)
📚 ۱. حضرت سکینه و...، علاّمه مقرّم، ص ۲۶۲
۲. همان، ص ۲۶۳
۳.بحارالانوار، ج ۱۰، ص ۲۹۳
ـ
🥀▪️🥀▪️🥀▪️🥀▪️🥀
🥀تو کیستی؟ چراغ بهشت مدینه ای
🕯آیینه دار حُسن حسینی، سکینه ای
🥀باید به رتبه زینب ثانی بخوانمت
🕯چون عمه ات به صبر نداری قرینه ای
🥀وفات حضرت سکینه،بانوی کرامت و
🕯صبر،دختر گرامی امام حسین(عليهالسلام)تسلیت باد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 توصیه های #امام_زمان به شیعیان
🔵 خواندن ۵ سوره قرآنی بعد از نمازهای یومیه
🌕 امام زمان علیه السلام در تشرف آیت الله مرعشی نجفی (ره) خواندن این ۵ سوره قرآن را بعد از #نماز های یومیه به ایشان سفارش نمودند:
🔺 سوره یاسین بعد از نماز صبح
🔺 سوره نباء بعد از نماز ظهر
🔺 سوره نوح بعد از نماز عصر
🔺 سوره واقعه بعد از نماز مغرب
🔺 سوره ملک بعد از نماز عشاء
📚 تشرفات مرعشیه ص ۲۹
الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرَج
-306635006_1698466162.mp3
16.81M
🎧 بشنوید | صوت کامل بیانات دیروز رهبر انقلاب در دیدار پیشکسوتان و فعالان دفاع مقدس و مقاومت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌼آخرین پنجشنبه تابستان تون
🍃💖پُر برکت با صلوات
🍃🌼بر حضرت محمد ص
🍃💖و خاندان مطهرشِ
🍃🌼الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ
🍃💖وَآلِ مُحَمَّدٍ
🍃🌼وَعَجِّلْ فَرَجَهُم
🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖ســلام
🌸صبح پنجشنبه تون شاد و زیبا
💖آخر هفتـه ای سرشار از
🌸سلامتی، لبخنـد، امیـد
💖آرامش، مهـربانی
🌸موفقیت و دلی پر از
💖مهـر و صفـا و دوستی
🌸همـراه با خیـر و برکـت
💖براتـون آرزومنـدم
🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹آخرین پنجشنبه تابستان است
به یاد عزیزان آسمانی
با یک سینی حلوا
شاخه گلی یاس و گلاب 🌹
به استقبالشان میرویم
چیزی زیادی از ما نمیخواهند
فقط هرپنجشنبه به یاد آنها باشیم😔
🌹برای شادی روحشان
فاتحه و صلواتی قرائت کنیم🙏
🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷از صدای پای صبح میفهمیم
🌼🍃اتفاق تازهای در راه است
🌷خدا ڪند این صبح زیبا
🌼🍃همه غرق
🌷در باران اجابت شویم
🌼🍃فقط خدا باشد و
🌷ما و یڪ چتر آرامش
🌼🍃امیدوارم برگ برگ
🌷کتاب زندگیتون سرشار از
🌼🍃شادی و خوشبختی
🌷و خبرهای خوب باشه
🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀آخرین پنج شنبه تابستان است
🕯و دلمان براى آنهایى که
🥀دیگر نداريمشان تنگ است
🕯پنج شنبه است
🥀جاى خالى عزیزان
🕯دوباره احساس میشود
🥀ارزش داشتن همه عزيزانمان
🕯را بدانيم فرصت بيش از آنچه
🥀فكرش را ميكنيم كوتاه است
🕯روح تمامى درگذشتگان شاد
🥀يادشون گرامى و قرین رحمت الهی
🥀یادشان کنیم با فاتحه و صلواتى
🥀🍃