❂◆◈○•--------------------
﴾﷽﴿
❂○° #پلاک_پنهان °○❂
🔻 قسمت #بیستم
بعد از اینکه کرایه را حساب کرد ،وارد دانشگاه شد،اوضاع دانشگاه بدجور آشفته بود،
گروهایی که غیر مستقیم در حال تبلیغ نامزدها بودند،و گروهایی که لباس هایشان را با رنگ های خاص ست کرده بودند، از کنار همه گذشت و وارد دفتر شد ،با سلام و احوالپرسی با چندتا از دوستان وارد اتاقش شد ،که بشیری را دید،با تعجب به بشیری خیره شد!!
بشیری سلامی کرد،سمانه جواب سلام او را داد و منتظر دلیل ورود بدون اجازه اش به اتاق کارش بود!
ــ آقای سهرابی گفتن این بسته های برگه A4 رو بزارم تو اتاقتون چون امروز زیاد لازمتون میشه
ــ خیلی ممنون،اما من نیازی به برگهA4 نداشتم،لطفا از این به بعد هم نبودم وارد اتاق نشید.
بشیری بدون هیچ حرفی از اتاق خارج شد،سمانه نگاهی به بسته هایA4انداخت،نمی دانست چرا اصلا حس خوبی به بشیری نداشت،سیستم را روشن کرد و مشغول کارهایش شد.
با تمام شدن کارهایش از دانشگاه خارج شد ،محسن با او هماهنگ کرده بود که او به دنبالش می آید، با دیدن ماشین محسن به طرف ماشین رفت و سوار شد:
ــ به به سلام خان داداش
ــ سلام و درود بر آجی بزرگوار
تا می خواست جواب دهد ،زینب از پشت دستانش را دور گردن سمانه پیچاند و جیغ کنان سلام کرد،سمانه که شوکه شده بود،بلند خندید و زینب را از پشت سرش کشید و روی پاهایش نشاند:
ــ سلام عزیزم،قربونت برم چقدر دلتنگت بودم
بوسه ای بر روی گونه اش کاشت که زینب سریع با بوسه ای بر روی پیشانی اش جبران کرد.
ــ چه خوب شد زینبو اوردی،خستگی از تنم رفت
ــ دختر باباست دیگه،منم با اینکه گیرم،این چند روزم میدونم که خونه بیا نیستم یه چند ساعت مرخصی گرفتم کارمو سپردم به یاسین اومدم خونه.
ــ ببخشید اذیتت کردم
ــ نه بابا این چه حرفیه مامان گفت شام بیایم دورهم باشیم،بعد ثریا گفت دانشگاهی بیام دنبالت ،زینب هم گفت میاد.
ــ سمانه دوباره بوسه ای بر موهای زینبی که آرام خیره به بیرون بود،زد .
با رسیدن به خانه ،سمانه همراه زینب وارد خانه شدند ،بعد از احوالپرسی ، به کمک ثریا و فرحناز خانم رفت،سفره را پهن کردند و در کنار هم شام خوشمزه ای با دستپخت ثریا خوردند.
یاسین به محسن زنگ زده بود و از او خواست خودش را به محل کار برساند،بعد خداحافظی ثریا و یاسین،زینب قبول نکرد که آن ها را همراهی کند و اصرار داشت که امشب را کنار سمانه بماند و سمانه مطمئن بود که امشب خواب نخواهد داشت.
↩️ #ادامہ_دارد...
○⭕️
✍ #نویسنده: فاطمه امیری
○⭕️
--------------------•○◈❂
9.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷🍃شب جمعه ، شب زیارتی ارباب، به نیابت از ارواح طیبه همه شهداء و همه عاشقان امام حسین(عليهالسلام) :
💔صلی الله علیک یا ابا عبدالله.
eitaa.com/banoyealam4_5868536673511410567.mp3
زمان:
حجم:
34.12M
اگر کل دعای کمیل را فرصت ندارید گوش کنید
حداقل پنج دقیقه بهره مند شوید
5.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📝دل پر درد و دنیای نامرد ...
🎙نماهنگ زیبای #سید_رضا_نریمانی بمناسبت شب زیارتی امام حسین علیه السلام
📎 #شب_جمعه
🔸️آیت الله مجتهدی تهرانی ره:
چشمـی که در راه خدا شب زنـده دار است
و سحرها از خواب برمی خیزد و #نمازشب
مـی خوانـد، چنیـن چشمـی در روز قـیامـت
گـریـان نیـست.
نمازشب را به نیت ظهورآقا #امام_زمان(عج)و آزادی #فلسطین و#غزه بخوانیم😊
اهمیت نمازشب در رزق انسان
عارف وارسته آیت الله آقا سید محمد نجفی(ره) در جواب فقر فرمود:
اگرچه نماز قضا داری امشب را نماز شب بخوان خدا روزی تو را می رساند.
نمازشب بسیار بسیار در افزایش رزق مادی و معنوی انسان موثر است. مخصوصا اگر در اعتقاد و عمل ترک گناه کند.
نمازشب را به نیت ظهورآقا #امام_زمان(عج)و آزادی #فلسطین و #غزه بخوانیم😊
🌿🍁🍂🍁🌿
هر کسی که عاشق شهادت هست بره با خدا خویش راز و نیاز کنه و تقوا پیشه کن و هر شب نمازشب بخوان خدا تو را میخواند...
برای مردم مظلوم #فلسطین دعا کنید
ان شاالله روزی برسد که همه نمازشبمون را داخل مسجد الاقصی بخوانیم...
نمازشب را به نیت ظهورآقا #امام_زمان(عج)و آزادی فلسطین بخوانیم
#طوفان_الاقصی
🌿🍁🍂🍁🌿