سلام امام زمانم ✋🌸
📖 السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِمِ...
🌸 سلام بر آن خورشیدی که همه مردمان تاریخ در انتظارش بوده اند و با طلوعش همگان زیر سایه محبّتش یکدل و یک نوا می شوند.
🌸 سلام بر او و بر لحظه های طلوعش.
📚 مفاتیح الجنان،زیارت امام زمان
سلام الله علیه به نقل از سید بن طاووس.
👈 گاهی وقت ها فکر میکنیم برای رسیدن به رویاهامون به آخر خط رسیدیم، ولی اگر بالارو نگاه کنیم خدا بهمون میگه؛
👈 عزیزم اینجا اخر خط نیست و این فقط یه پیچ هست!
👈 گاهی وقت ها با تموم وجودمون تلاش میکنیم برای رسیدن به آرزوهامون ولی دقیقا زمانی که بهش نزدیک شدیم دست از تلاش میکشیم...
👈 برای رسیدن به آرزوهاتون نفسی عمیق بکشین و یه بار دیگه بجنگین برای به دست آوردنش و یادتون نره که خداوند تو قرآن چندین بار گفته؛
✨"و خداوند با صابرین است"...✨
👈 خدا با کسایی هست که تا لحظه ی آخر میجنگن و صبورن برای رسیدن به آرزوهاشون..
👈 درست مثل زمانی که ما تازه میخواستیم راه بریم، زمین میخوردیم گریه میکردیم ولی مجدد بلند میشدیم و راه میرفتیم، بازم زمین میخوردیم گریه میکردیم ولی نمیگفتیم که من دیگه تلاش نمیکنم. اون قدر زمین میخوردیم و راه میرفتیم تا یاد گرفتیم راه رفتنو...
👈 پس اینقدر جلو برین تا به دست بیارین همه رویاهاتونو
✅ همانطور که گاهی هنگام گرسنگی با یک نان مشکل حل میشود و ضعف از بین می رود،
✅ با چهار «نون» هم میشود جلوی خیلی از مشکلات را گرفت و به آرامش رسید.
این چهار "نون" راهگشا:
👈 نبین
👈 نگو
👈 نشنو
👈 نپرس
✅ اول: نَبین
📛 عیب مردم را نَبین
📛 مسائل جزئی در زندگیِ خانوادگی را نَبین
📛 کارهای خوب خودت را که برای دیگران انجام می دهی نَبین
📛 گاهی باید وانمود کنی که ندیدی
✅ دوم: نگو
📛 هرچه شنیدی نَگو
📛 به کسی که حرفت در او تأثیر ندارد کلمه ای نگو
📛 سخنی که دلی بیازارد نگو
📛 هر سخن ِراست را هرجا نَگو
📛 هر خیری که در حق دیگران کردی، نَگو
📛 راز را نَگو حتی به نزدیکترین افراد
✅ سوم: نَشنو
📛 هر سخنی ارزش شنیدن ندارد، نَشنو
📛 وقتی دو نفر آهسته سخن می گویند، سعی کن نَشنوی
📛 غیبت را نَشنو
📛 گاهی وانمود کن که نشنیدی. (خود را به نشنیدن بزن)
✅ چهارم: نَپرس
📛 آنچه را که به تو مربوط نیست نپرس
📛 آنچه که میدانی شخص از گفتنش شرم دارد نپرس
📛 آنچه باعث آزار شخص می شود نپرس
📛 آن پرسشی که در آن فایده ای نیست، نپرس
📛 آنچه که موجب اختلاف و نزاع می شود نپرس
✅ ده راهکار برای جذب انرژی مثبت :
1.روزت رو با دعا، نیایش و شکر گزاری شروع کن.
2.در هر وضعیتی سعی کن بیشتر جنبه های مثبت رو ببینی.
3.از کنترل کردن چیزایی که بهت مربوط نیست دست بردار.
4.زندگی شاد و پر از صلح و صفا رو تجسم کن.
5.نگران آینده نباش، برنامه ریزی کن و به خدا توکل کن.
6.از دلخوری دست بردار.
7.اوقاتی رو در طبیعت سپری کن.
8.درمقابل دیگران جبهه نگیر.
9.آرامش رو در وجودت احساس کن.
10.طوری با دیگران رفتار کن که دوست داری با خودت رفتار شه.
👈 اینارو انجام بدین تاثیر گزاره !
مداحی آنلاین - نماهنگ خوابم یا بیدار - سجاد محمدی.mp3
3.95M
محرم اومده خوابم یا بیدارم
باید پیراهن مشکیمو بردارم
ازت ممنونم اینکه مهلتم دادی
ازت ممنونم و خیلی دوست دارم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ | گریه های حضرت موسی بن جعفر (ع) در محرم
#دکتر_رفیعی
35.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔖منبر کوتاه 🔖
🎥#تصویری
🔅امام زمان(عج): من عبدم و حسین(ع) مولای من...
🏴فرا رسیدن محرم الحرام و ایام عزاداری اباعبدالله الحسین علیه السلام تسلیت باد🖤
🔰#استاد_انصاریان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤🥀⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤🥀⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤🥀⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤
🥀⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤 شب اول محرم
🥀⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤 سینه زنت آرزوشه...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ | سه دسته مردم در محبت به اهلبیت (ع)
#دکتر_رفیعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 محرم، ماه ما ورشکستهها
👤حجت الاسلام کاشانی
⚜ ذکر صالحین ⚜
⚫️عاقبت سیاه پوشیدن برای آقا #امام_حسین علیه السلام!
✅یکی از نمایندگان حضرت آیت الله ابوالقاسم خوئی رحمت الله علیه میگوید:
🔶یک سالی در ایام #محرم و #صفر در نجف اشرف خدمت ایشان رسیدم ودر آن گرمای شدید ایشان را درحالی دیدم که از سرتاپایشان سیاه پوش بود،
حتی جوراب های ایشان نیز #سیاه بود!
🔰من درحالی که تعجب کرده بودم و نگران حال ایشان بودم از آقا سوال کردم:
❓فکر نمیکنید با این وضعیت سرتاپا سیاه پوش در این هوا، ممکن است مریض و یا گرمازده شوید؟؟!
💠ایشان در پاسخ فرمودند: فلانی من هر چه دارم از سیاه پوشی سرتاپا برای حضرت سیدالشهداء علیه السلام دارم.
🔹پرسیدم: چطور؟
☘فرمود:بنشین تا برایت تعریف کنم:
🌾پدر من مرحوم حاج سیدعلی اکبر خوئی از وعاظ و منبری های معروف زمان خود بود.همسرش که مادر من باشد هرچه از ایشان باردار میشد پس از دو سه ماه بارداری بچه اش سقط میشد و خلاصه بچه دار نمیشدند.
❄️روزی پس از آنکه پدرم از منبر پائین می آید، زنی به او میگوید آسیدعلی اکبر شما که به ما سفارش میکنید چرا خودتان متوسل نمیشوید تا بچه دار شوید؟
پدرم این حرف را به مادرم بازگو میکند،
💥مادرم میگوید خب راست گفته، چرا خودت چیزی نذر امام حسین علیه السلام نمیکنی تا حضرت عنایتی فرموده و ما نیز بچه دار شویم؟
✨شما نذر کن که امسال تمام 2 ماه محرم و صفر را برای امام حسین علیه السلام از سر تا پا، حتی جوراب و کفشتان هم سیاه باشد و سیاه بپوشید.
🌿در آن سال پدرم به این نذر عمل کرد و از اول محرم تا پایان ماه صفر سرتاپا سیاه پوش شد.
در همان سال هم مادرم باردار میشود و 7ماه نیز از بارداری اش میگذرد و بچه اش سقط نمیشود.
🔅یک شبی یکی از طلبه ها که از شاگردان پدرم بوده در آخرشب درب منزل ایشان می آید.
وقتی پدرم درب را باز میکند پس از سلام و احوال پرسی عرض میکند که من یک سوال دارم.
پدرم میگوید بپرس.
✳️طلبه میپرسد آیا همسرشما باردار است؟
ایشان با تعجب میگوید بله،تو از کجا میدانی؟
🔘ناگهان آن طلبه شروع به گریه کردن میکند و میگوید: آسیدعلی اکبر من الان خواب بودم، در خواب وجود مبارک پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) را زیارت کردم.
🌷حضرت فرمودند: برو و به آسیدعلی اکبرخوئی بگو که بخاطر آن نذری که برای فرزندم حسین کردی و 2 ماه از سرتاپا سیاه پوشیدی
✨این بچه ای را که 7 ماه است همسرت در رحم دارد را ما حفظ میکنیم و او سالم میماند و ما او را بزرگ میکنیم و او را فقیه و عالم در دین میگردانیم و به او شهرت میدهیم.
🍀و او را به نام من "ابوالقاسم" نام بگذار...
✔️حالا فهمیدی که من هرچه دارم از سیاه پوشی سرتاپایی دارم؟.....
🌹صلی الله علیک یا اباعبدالله...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴لباس مشکی ما را،
به امضایت مزین کن
🎥 حجة الاسلام هاشمینژاد
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
'🏴🖤🏴🖤🏴
تحویل سال به وقتِ مُحَرّم است
حَوّل قلـُوبَنا بِبُکاءِ عَلَیالحُسَین😭
فرا رسیدن ماه #محرم، ماه عزای #امام_حسین علیهالسلام بر آقا صاحب الزمان (عج) و عاشقان آن حضرت تسلیت باد.
در مراسمات عزا ما را از دعای خیرتان محروم نکنید
🏴🖤🏴🖤🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ته چین مرغ یکی از غذاهای مجلله🍗✨
۲۰۰ گرم سینه مرغ و دو پیمانه برنج
دو قاشق غذاخوری زعفران دم کرده
۵ قاشق غذاخوری ماست و ۱ عدد پیاز
۲ حبه سیر و ۲۵ گرم کره
نمک و فلفل سیاه به میزان لازم
۲ قاشق غذاخوری روغن مایع
یک دوم قاشق چایخوری دارچین آسیاب شده
۳ قاشق غذاخوری زرشک
یک قاشق غذاخوری شکر
یک قاشق غذاخوری خلال بادام
یک قاشق غذاخوری خلال پسته
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سالاد بادمجون هم سرد خوبه هم گرم🍆✨
مواد لازم :
◗ ۲ عدد بادمجان
◗ ۲ عدد فلفل دلمه
◗ ۳-۴ عدد گوجه
◗ ۳ حبه سیر
◗ ۲ قاشق غذاخوری سرکه
◗ ۳ قاشق غذاخوری روغن زیتون
◗ ۲ قاشق غذاخوری آب لیمو
◗ نصف قاشق غذاخوری پاپریکا
◗ ۲ قاشق غذاخوری پودر نعناع
◗ نمک و فلفل سیاه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاپ کیک زعفرانی
موادی که لازم داریم 👇
تخم مرغ : ۳ عدد
شکر : ۱ پیمانه
وانیل : ۱/۲ قچ
شیر یا ماست : ۱ پیمانه
روغن : ۱/۲ پیمانه
آرد قنادی : ۲ پیمانه
بکینگ پودر : ۱ قاشق مرباخوری
✍ کامل با تمام نکات
#کاپ_کیک
#کاپ_کیک_زعفرانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبحانه چرب و چیلی و راحت⭐️🥳
تخم مرغ ۲ عدد
خامه صبحانه ۱/۲ پیمانه
پنیر ۲ قاشق غذاخوری
نمک و فلفل و پیازچه
دمای فر ۲۰۰ درجه ۸-۱۰ دقیقه
داستان کوتاه نیکی کردن
روزی روزگاری پسرک فقیری برای گذران زندگی و تامین مخارج تحصیلش دستفروشی می کرد. پسرک روزی متوجه شد که تنها یک سکه 10 سنتی برایش باقیمانده است و دیگر پولی ندارد تا با آن غذایی تهیه کند و بخورد. در حالی که به شدت گرسنه بود تصمیم گرفت از خانه ای مقداری غذا تقاضا کند. بطور اتفاقی درب خانه ای را زد. دختر جوان و زیبائی در را باز کرد. پسرک با دیدن چهره زیبای دختر دستپاچه شد و بجای غذا، فقط یک لیوان آب درخواست کرد. دختر که متوجه گرسنگی شدید پسرک شده بود بجای آب برایش یک لیوان بزرگ شیر آورد. پسر با طمانینه و آهستگی شیر را سر کشید و گفت :چقدر باید به شما بپردازم؟. دختر پاسخ داد:چیزی نباید بپردازی. مادر به ما آموخته که نیکی ما به ازایی ندارد*. پسرک گفت:پس من از صمیم قلب از شما سپاسگزاری می کنم. سالها بعد دختر جوان به شدت بیمار شد. پزشکان محلی از درمان بیماری او اظهار عجز نمودند و او را برای ادامه معالجات به شهر فرستادند تا در بیمارستانی مجهز، متخصصین نسبت به درمان او اقدام کنند.
دکتر هوارد کلی، جهت بررسی وضعیت بیمار و ارائه مشاوره فراخوانده شد. هنگامی که متوجه شد بیمارش از چه شهری به آنجا آمده برق عجیبی در چشمانش درخشید. بلافاصله بلند شد و بسرعت بطرف اطاق بیمار حرکت کرد. لباس پزشکی اش را بر تن کرد و برای دیدن مریضش وارد اطاق شد. در اولین نگاه اورا شناخت.
سپس به اطاق مشاوره باز گشت تا هر چه زود تر برای نجات جان بیمارش اقدام کند. از آن روز به بعد زن را مورد توجهات خاص خود قرار داد و سر انجام پس از یک تلاش طولانی علیه بیماری ، پیروزی ازآن دکتر کلی گردید. آخرین روز بستری شدن زن در بیمارستان بود. به درخواست دکتر هزینه درمان زن جهت تائید نزد او برده شد. گوشه صورتحساب چیزی نوشت. آن را درون پاکتی گذاشت و برای زن ارسال نمود.
زن از باز کردن پاکت و دیدن مبلغ صورتحساب واهمه داشت. مطمئن بود که باید تمام عمر را بدهکار باشد. سرانجام تصمیم گرفت و پاکت را باز کرد. چیزی توجه اش را جلب کرد. چند کلمه ای روی قبض نوشته شده بود. آهسته انرا خواند:بهای این صورتحساب قبلاً با یک لیوان شیر پرداخت شده است.
🌸🌸🌸
شاهینی که پرواز نمی کرد
پادشاهی دو شاهین کوچک به عنوان هدیه دریافت کرد. آنها را به مربی پرندگان دربار سپرد تا برای استفاده در مراسم شکار تربیت کند.
یک ماه بعد، مربی نزد پادشاه آمد و گفت که یکی از شاهینها تربیت شده و آماده شکار است اما نمیداند چه اتفاقی برای آن یکی افتاده و از همان روز اول که آن را روی شاخهای قرار داده تکان نخورده است.
این موضوع کنجکاوی پادشاه را برانگیخت و دستور داد تا پزشکان و مشاوران دربار، کاری کنند که شاهین پرواز کند. اما هیچکدام نتوانستند.
روز بعد پادشاه دستور داد تا به همه مردم اعلام کنند که هر کس بتواند شاهین را به پرواز درآورد ...
پاداش خوبی از پادشاه دریافت خواهد کرد.
صبح روز بعد پادشاه دید که شاهین دوم نیز با چالاکی تمام در باغ در حال پرواز است.
پادشاه دستور داد تا معجزهگر شاهین را نزد او بیاورند.
درباریان کشاورزی متواضع را نزد شاه آوردند و گفتند اوست که شاهین را به پرواز درآورد.
پادشاه پرسید: «تو شاهین را به پرواز درآوردی؟ چگونه این کار را کردی؟ شاید جادوگر هستی؟
کشاورز گفت: سرورم، کار سادهای بود، من فقط شاخهای راکه شاهین روی آن نشسته بود بریدم. شاهین فهمید که بال دارد و شروع به پرواز کرد.
🌸🌸🌸