eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
10.2هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
19.9هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
شاهینی که پرواز نمی کرد پادشاهی دو شاهین کوچک به عنوان هدیه دریافت کرد. آنها را به مربی پرندگان دربار سپرد تا برای استفاده در مراسم شکار تربیت کند.  یک ماه بعد، مربی نزد پادشاه آمد و گفت که یکی از شاهین‌ها تربیت شده و آماده شکار است اما نمی‌داند چه اتفاقی برای آن یکی افتاده و از همان روز اول که آن را روی شاخه‌ای قرار داده تکان نخورده است.  این موضوع کنجکاوی پادشاه را برانگیخت و دستور داد تا پزشکان و مشاوران دربار، کاری کنند که شاهین پرواز کند. اما هیچکدام نتوانستند.  روز بعد پادشاه دستور داد تا به همه مردم اعلام کنند که هر کس بتواند شاهین را به پرواز درآورد ... پاداش خوبی از پادشاه دریافت خواهد کرد.  صبح روز بعد پادشاه دید که شاهین دوم نیز با چالاکی تمام در باغ در حال پرواز است.  پادشاه دستور داد تا معجزه‌گر شاهین را نزد او بیاورند.  درباریان کشاورزی متواضع را نزد شاه آوردند و گفتند اوست که شاهین را به پرواز درآورد.  پادشاه پرسید: «تو شاهین را به پرواز درآوردی؟ چگونه این کار را کردی؟ شاید جادوگر هستی؟  کشاورز گفت: سرورم، کار ساده‌ای بود، من فقط شاخه‌ای راکه شاهین روی آن نشسته بود بریدم. شاهین فهمید که بال دارد و شروع به پرواز کرد.  🌸🌸🌸
29.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌠☫﷽☫🌠 🖤 ای ماه ماتم آمدی 📹 روضه‌خوانی مرحوم کوثری در حضور حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در آستانه نخستین ماه محرم پس از رحلت امام خمینی (ره) 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌠☫﷽☫🌠 🔻داستان احساسی متحول شدن جوان معتاد در حرم امام حسین(ع)؛ حسینیه معلی شبکه سه 🔹زندگیم رو مثل یه فیلم بهم نشون دادن 🔹حضرت عباس به مادرم گفت ما بخشیدیم شما هم ببخشید.😭😭😭 پخش شب اول علیه‌السلام شبکه یک سیما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پست_ویژه این دعای رفع بلا 📿 روز اول ماه 🌙 با صدای بلند در خانه یا خودتان بخوانید یابگذاریدتاصدا در خانه پخش شود. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌
مدح و متن اهل بیت
شاهزاده ای در خدمت #قسمت صد و هفدهم🎬: با ورود مولا علی علیه السلام جمعیت حاضر به وجد آمدند چون همگا
شاهزاده ای در خدمت صد و هیجدهم🎬: روزگار همچون اسبی سرکش به پیش می تاخت ، خبری در مدینه گوش به گوش و دهان به دهان می رسید. خبر به فضه هم رسید و او شنید که خلیفه خودخوانده در بستر بیماری افتاده و‌گویا بعد از سالها زندگی و نزدیک دو سال تکیه زدن بر مسند خلافت که مطمئنا غصبی بود ، می خواهد دل از این دنیا بکند ... فضه با خود می اندیشید که این دنیا چه زود گذر است و به اندازه چشم بهم زدنی می آید و بی خبر می رود و وقتی به خود می آییم که در بستر مرگ هستیم و با عزرائیل دست و پنجه نرم می کنیم و آیا این دنیای زود گذر ارزش آن را دارد که بنده ای، دل به چهار روز حکمرانی خوش کند و رد حرف و حکم خدا نماید و مقامی را که از آن او نیست غصب کند و ملتی را از مسیر درست منحرف نماید و دین خدا را به بی راهه بکشاند؟! فضه آهی کشید و خیره به رد رفتن فرزندش ثعلبه بود که روی حیاط مشغول جست و خیز بود. در این هنگام درب خانه به شدت باز شد و ابو ثعلبه هراسان داخل شد. فضه متوجه شد که اتفاقی افتاده ، از جای برخواست و به استقبال همسرش رفت و مانند همیشه با آیات قران از او پرسید چه شده ؟ ثعلبه با دستار سرش عرق پیشانی اش را گرفت و بر تکه سنگی که روی حیاط قرار داشت نشست و گفت : انسان در کار این بشر دو پا می ماند ، یادت هست زمانی که می خواستند خلافت را که حق مسلم مولا علی علیه السلام بود از او غصب کنند به چه ریسمان پوسیده ای دست انداختند؟! فضه سری تکان داد و آهی کشید و گفت : وأمرهم شوری بینهم... ثعلبه سری تکان داد و گفت : آری آن زمان به بهانه تصمیم شورا حق ولیّ خدا را غصب نمودند ، حال اینک گمانم همه چی فراموششان شده و ابوبکر گویا از یاد برده که خود چگونه بر مسند نشست و حالا آنقدر گستاخ شده که در پایان عمر ، بی توجه به امر خدا و رسول و حتی همان شورایی که خودشان تعیین کردند افاضات می دهد.... ادامه دارد... 📝ط-حسینی 💦🌨💦🌨💦🌨💦
ای در خدمت صد و نوزدهم🎬: فضه با حالتی مبهوت غرق شنیدن حرفهای همسرش ابوثعلبه بود و ابوثعلبه ادامه داد: ابوبکر در حال احتضار است اما باز هم هنوز دست از خودخواهی های گذشته و اشتباهات جبران ناپذیرشان برنداشته و در بستر مرگ به دنبال رفیق شفیقش عمر فرستاده، او حتی ردّ حرفهای قبلی خود نموده و به شورایی که با استناد به ان مسند خلافت را غصب نمود پشت کرده و در پی رأی و نظر خود است. او عمر را به بالین خود فرا خوانده و مقامی را که اصلا از آن خودش نبوده ، به عمر واگذار کرده... فضه آهی کشید و منتظر ادامه صحبت های همسرش شد و با خود می اندیشید یعنی صحابه نسبت به این تصمیم اعتراضی نکرده اند که حرفهای ابو ثعلبه گویی جوابی بود بر سؤالات ذهن او... ابو ثعلبه نگاهش را به رد رفتن مورچه ای بر روی دیوار دوخت و ادامه داد : تمام صحابه که در آن مجلس حاضر بودند اعتراض کردند و گفتند: كسی را بر ما مسلط می كنی كه خشن و بد اخلاق است، اگر او حكومت را به دست گيرد، سخت‌گيرتر و خشن‌تر خواهد شد، جواب خدا را چه خواهی داد كه عمر را بر ما مسلط می كنی؟ و ابوبکر در جواب اعتراض آنان ، روی خود را از جمعیت برتافت و گفت : مرا از خدا نترسانید... و این چنین شد که اینک عمر خود را خلیفه می داند و من نمی دانم اینان چگونه جواب خداوند را خواهند داد . فضه آهی کشید و زیر لب زمزمه نمود : از کسانی که دختر پیامبر خود را ظالمانه به شهادت می رسانند چه انتظاری باید داشت؟ و وای بر آنان که شاهد این ظلم عظیم و ظلم های در امتدادش بودند و مهر سکوت بر دهان زدند و لب فرو بستند و حق را که همان مولا علی علیه السلام است تنها گذاشتند و دل به دنیای دون خوش کردند و سرگرم این زندگی زود گذر شدند... دارد 📝به قلم ط_حسینی 💦🌨💦🌨💦🌨💦🌨
شاهزاده ای در خدمت صد و بیستم🎬: هیاهویی از طرف خانهٔ ابوبکر به هوا بلند بود و صدای شیون و زاری زنان خبر از مرگ خلیفهٔ خود خوانده میداد . فضه که بیرون از خانه بود و متوجه مرگ ابوبکر شده بود با خود می گفت واویلا...چه بد با اهل بیت رسول تا کردی و چه قبیح مسند خلافت را غصب کردی و فقط توانستی دوسال بر این اسب سرکش بنشینی و اگر صدها سال هم مینشستی باز هم این دنیای دون ،ارزش آن را نداشت که پشت به وصیت پیامبر صلی الله علیه واله کنید و خلافتی را که از آن شما نبود غصب نمایید و دین خدا را از راهش منحرف کنید و وای برتو که امشب چگونه با محمدبن عبدالله ،رسول آخرین خدا رودر رو میشوی؟ چگونه با دخترش زهرا که کمر به قتلش بستید و او را دلشکسته و پهلو شکسته به ملکوت فرستادید روبه رو خواهید شد و وای بر شما.... فضه در همین احوالات بود و صدای زنهای داخل خانه ابوبکر بیشتر و بیشتر می شد که ناگهان از انتهای کوچه جمعی از مردان که پیشاپیش آنها عمربن خطاب با تازیانه ای در دست حرکت می کرد به سمت خانهٔ ابوبکر آمدند. فضه می دانست که ابوبکر در اخرین لحظات عمرش ، عمر را جانشین خود قرار داده و افسوس می خورد بر این ملتی که جانشین رسول خدا را که به حکم خدا انتخاب شده بود برنتافتند و اینک به دنبال عمربن خطاب به عنوان جانشین ابوبکر راه افتاده اند و تعجب می کرد که عمر بن خطاب چه قصدی دارد و چه در سرش می گذرد که اینچنین برافروخته به سمت منزل ابوبکر حرکت می کند. گرچه که همه می دانستند عمر ، فردی خشن و سخت گیر و هراس انگیز است اما در مجلس ختم جای تازیانه نیست!!! ولی برای این فرد ، گویا جا افتاده بود که برای مصیبت زدگان ،تازیانه و آتش باید هدیه برد.... ادامه دارد... 📝به قلم ط_حسینی 💦🌨💦🌨💦🌨💦🌨
شاهزاده ای در خدمت صدو بیست و یکم🎬: عمر در حالیکه که از خشم خون به چهره دوانده بود ، با هیأت همراهش وارد خانهٔ ابوبکر شد و زنان مصیبت زده بی توجه به ورود حاضران ، ناله و شیونشان بلند بود. عمر شلاق دستش را در هوا چرخاند و با نعرهٔ بلندی گفت : ساکت باشید ، چرا شیون و زاری می کنید ؟! خوب ابوبکر مرده؟! مرده و ما هم میمیریم ، این شیون و زاری ندارد.. تا اسم ابوبکر را آورد ، نزدیکان او گریه شان شدت گرفت و عمر با خشونت همیشگی اش ،فریادش را بلندتر کرد ، اما گویی فریاد او اثری در جمعیت نداشت. در این هنگام می خواست متوسل به حرکات و اعمال همیشگی اش بشود تا بتواند جمع را خاموش کند. پس داخل جمعیت زنان چشم گرداند و چشم گرداند و دنبال طعمه ای مناسب برای رسیدن به خواسته اش بود و ناگهان نگاهش روی زنی مصیبت زده خیره ماند. درست است، بهترین شخص همو می توانست باشد، ام فروه دختر ابو قحافه ،خواهر ابوبکر ناله اش از همه بلند تر بود. پس عمر جمعیت را شکافت و پیش رفت ، گوشهٔ چادر ان زن را گرفت و به وسط اتاق کشانید و برای خاموش شدن دیگران و عبرت سایرین ،شروع به تازیانه زدن او نمود . شلاق که بالا میرفت و هوا را می‌شکافت تا بر بدن این زن مصیبت دیده بنشیند ، هر کدام از زنان یاد خاطره ای میافتادند، خاطره ای که جلاد اول و آخرش عمر بود ... زنی از گوشهٔ اتاق چادر را جلوتر اورد و با لحنی آهسته به زن کناری اش گفت:... ادامه دارد... 📝به قلم : ط _حسینی 💦🌨💦🌨💦🌨💦🌨
شاهزاده ای در خدمت صدو بیست و دوم🎬: زن با لحنی آرام که به گوش عمر نرسد ، شروع به پچ پچ در گوش زن کناری اش کرد و‌گفت : این رسم عمر است ، مگر ندیدی چه بر سر دختر رسول الله آورد ؟! مگر به فرمان همین شخص، هیزم به درب خانهٔ زهرای ماتم زده و مصیبت کشیده ،جمع نکردند و درب خانه را آتش نزدند؟ و کاش بهمین قناعت کرده بودند و فرزند دختر پیامبر را پشت درب از نفس نمی انداختند. به خدا قسم که خودم دیدم ، تازیانه به بازو و تن تبدار دخت پیامبر صلی الله علیه واله زدند. کسی که به زنی بیمار که از قضا دختر پیامبرشان هم هست رحم نمی کند ،چه توقع داریم که بر دختر ابوقحافه رحم‌کند؟! زمانی که این حرف از دهان آن زن درآمد، زن کناری اش تکانی بخود داد و گفت : عمر مردی خشن است ، پس تا تازیانه اش به جانتان ننشسته و طعم ان را نچشیده اید، اینجا را ترک کنید و با زدن این حرف از جا برخواست و کم کم زنان آنجا را ترک کردند. و اینچنین بود که خلافت خلیفهٔ خود خوانده دوم شروع شد ، خلافتی که ادامهٔ غصب حق مطلق علی بن ابیطالب بود و باز هم حیدر کرار ، خار در چشم و استخوان در گلو ،میبایست خانه نشین باشد و صبوری کند و با چشم خویشتن شاهد پاره پاره شدن پیکرهٔ اسلام باشد . ادامه دارد... 📝 به قلم :ط_حسینی 💦🌨💦🌨💦🌨
‍ ✍استاد جاودان: هر چه بیشتر در طول روز حرف زده باشی، نمازت شلوغتر است. اگر کلا تمام روز من مواظب نگاه هایم بودم، مواظب زبانم بودم، مواظب گوشم بودم،  مواظب غذایی که می خورم بودم، نمازم جمع تر است. این قطعی است،دودوتاچهارتاست.
💠امیرالمومنین علیه‌السلام: رفاقتی که در راه خدا به دست آمده نزدیک‌ترین خویشاوندی است حتی خویشاوندتر از پدران و مادران 📚تصنیف غررالحکم ح۹۶۹۶ در انتخاب دوست دقت داشته باشیم یکی دست‌تو می‌گیره میرسونت به علیه‌السلام یکی هم دین‌‌و ایمان‌تو ازت می‌گیره 🥀🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادرم پیرهنِ مشکی من را آورد گفت تن کن پسرم ماه‌محرم آمد پرسش: پوشیدن لباس‌ مشکی در "دو ماه محرم وصفر" مستحب است یا مکروه؟ پاسخ: کار شایسته و پسندیده‌ای‌ است و کراهت آن ثابت نیست "مطابق با نظر آیت‌الله‌سیستانی" 🥀🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸پروردگارا ✨امشب به عزیزانم 🌸اندیشه ای خلاق ✨دیده ای بینا 🌸گوشی شنوا ✨زبانی مهربان 🌸دستهایی بخشنده ✨پاهایی استوار 🌸 تنی سالم ✨و قلبی پراز عشق 🌸عطا کن شبتون آروم و در پناه خدا 🌸 🥀🍃
Quran-Alafasy-Farsi-Surah-037.mp3
41.93M
سوره مبارکه صافات ▪️🥀▪️🥀▪️🥀▪️🥀 هدیه به پیشگاه مقدس امام علی علیه‌السلام و حضرت فاطمه زهرا سلام‌اللّه‌علیها 🥀▪️🥀▪️🥀▪️🥀 تعداد آیات : ۱۸۲ تعداد کلمات : ۸۲۰ از صفحه : ۴۴۶ تا صفحه: ۴۵۲ تعداد حروف : ۳۸۲۳ محل نزول : مکه            037 ▪️🥀▪️🥀▪️🥀▪️🥀
﴿سوره صافات﴾ معتزآقايي .mp3
1.41M
﴿سوره صافات﴾ 🎙 استاد:معتزآقايي
quran-saffat-37.pdf
1.05M
PDF متن پی دی اف ﴿سوره صافات﴾
HEZB 083.mp3
4.46M
🟢سوره سجده/آیہ(۱۵)(سجده واجب)دارد 🛑 بر فرد جنب و حائض حرام است خواندن کلمه یا آیه ای از این سوره ؛ چه آیه سجده باشد یا آیات دیگر سوره سوره لقمان آیات 22 الی 34 سوره سجده آیات 1 الی 30 🌸 صفحه 413 الی 417 ✳️ سجده واجب دارد ✳️
@zekrroozane زیارت عاشورا.pdf
56.4K
PDF پی دی اف زیارت عاشورا باخط درشت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴زیارت عاشورا «نگارش آسان» - 🎙صوت: مهدی سماواتی ┅═✾🍂 ⃟ ⃟🥀 ⃟ ⃟🍂✾═┅
دعای‌علقمه۩علی‌فانی.mp3
8.03M
🏝 دعای علقمه دعای بعد از زیارت عاشورا 🎙 با نوای علی فانی 64BitR📀7MB⏰Time=14:54 ┄═🌼🌷💠🦋💠🌸🌼═┄ 🌷🍃
@zekrroozane دعای علقمه.pdf
669.5K
PDF 🏝 پی دی اف دعای علقمه دعای بعد از زیارت عاشورا
مهارتهای کلامی_14.mp3
13.88M
۱۴ ▪️به کودکان دقت کنید، برای جلب توجه، سعی میکنند در جمع، زیاد حرف بزنند. اگر این رفتار از یک انسان بالغ صادر شود؛ این ، نشانه‌ی اوست! ✓ آنان که روحِ وزین و گرانبهایی دارند؛ نیاز به توجه دیگران نداشته، و عموماً جز گزیده‌گویی از آنان، تراوش نمی‌کند.
🔴 رویکرد تبیینی جلیلی خوب بود اما ناقص! 🔹‏اینکه فکر کنیم ۲۴ میلیون ‎، ۲۰ میلیون خاتمی، ۲۳ میلیون روحانی، ۱۸ میلیون شهید ‎ و حالا ۱۶ میلیون ‎ مال خود آنها یا متعلق به جریانات سیاسی آنهاست، اشتباه محاسباتی است. اگرچه هر جریان سیاسی حداقل ۵،۶ میلیون رای گفتمانی و پادگانی دارد اما آرای توده‌ها مال کسی نیست!‏ 🔸توده‌ها و اقشار مختلف مردم هر زمان در هر دوره از انتخابات، اگر کسی حرف آنها را بر زبان بیاورد و منتقد وضعیت موجود باشد به او متمایل می‌شوند. در این دوره هم کسی که منتقد وضعیت موجود و مدعی مشکلات مردم بود جناب ‎پزشکیان بود. 🔹ضعف جدی جلیلی این بود که فاصله‌گذاری درستی بین نقاط مثبت دولت شهید رئیسی با نقاط ضعفش نداشت! جلیلی به هر دلیلی -بیان ضعیف یا راهبرد تبلیغاتی اشتباه یا هر دلیل دیگری- حاضر به نقد برخی ضعف‌های جدی دولت مستقر و وضعیت کشور نشد. 🔸اگرچه او بسیار بیشتر از رقیب، حرف ایجابی ارائه کرد، از فرصت‌ها و طرح و برنامه‌ها گفت از ظرفیت‌های کشور و امکان پیشرفت‌ها؛ اما هیچ حرف سلبی نداشت! قیمت گوشت، خودرو و مسکن بیشتر در بیان پزشکیان مطرح بود!‏ دردهای مردم را بیشتر پزشکیان مطرح می‌کرد. 🔹به سایر دوره‌های ریاست جمهوری هم اگر توجه کنیم همین است. فردی پیروز تبلیغات شده که بیشتر از بقیه به مشکلات بپردازد و از دردهای مردم بگوید یا نماد تغییر وضعیت موجود باشد. اینکه چرا با تجمعات معلمان و بازنشستگان و کارگران بد برخورد می‌شود و با باتون با آنها سخن گفته می‌شود را پزشکیان طرح کرد! او از برخورد بد با زنان در طرح ‎ گفت؛ از نارضایتی و ناراحتی مردم در قطع و وصل اینترنت و ‎ که درد خیلی از مردم و جوانان است، حرف زد. 🔸اگرچه جلیلی خود نیز مخالف جدی این موارد بود اما بیان نکرد و مردم، وی را ادامه وضعیت موجود با همه کاستی‌هایش می‌دانستند! مردم می‌گفتند درست است که سالم و پاکدست است اما قیمت گوشت در این دولت از ۱۰۰ هزار تومان به ۸۰۰ هزار رسید؛ پژو پارس از ۱۵۰ میلیون به ۸۵۰ میلیون رسید! 🔹 جریانات سیاسی هر چه برای خود‏ نوشابه باز کنند و ببافند که مردم ما را می‌خواهند نه شما را، مهم نیست! مردم تغییر می‌خواستند و جلیلی نتوانست فاصله‌گذاری صحیح با تیم اقتصادی مخبر، با وزارت ارتباطات رئیسی، با سایر سیاست‌های غلط داشته باشد! انتصاب منصوری به ریاست ستاد، ضربه جدی به جلیلی بود! منصوری وجهه مناسبی بین مردم و حتی منتقدان دلسوز رئیسی نداشت. 🔸من از روز اول هم گفتم که آقای جلیلی باید توجه کند که پیامبر عزیز اسلام هم قبل از دعوت مردم به سوی "الله"، اول "لا الهَ" را طرح کردند؛ اول بت‌ها، خدایگان، اَشراف و زشتی‌ها را نقد و نفی کردند بعد گفتند: "الا الله". 🔹یعنی "نقدِ وضعیت موجود" مقدم بر "ارائه طرح و ایده" است! شما اول باید حرف مردم و درد مردم را بیان کنی؛ مشکلات و مصائب را تشریح و تبیین کنی؛ با مردم در نقد وضعیت موجود همراهی کنی، بعد حرف ایجابی بزنی. 🔸خلاصه بگویم؛ راهبرد جلیلی عزیز در انتخابات اخیر، همان ‎ ناقصی بود که بارها آن‌را نقد کردیم. صرفاً حرف ایجابی! صرفاً از دستاوردها و فرصت‌ها و امکانات گفتن! ✍