فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آسیبهایی که ضایع کردن همسر جلوی بچهها بدنبال داره!
خانم ها، آقایان، لطفا گوش بدید مهمه...
#استاد_شجاعی
امام زمان عج:
من از همه عالم مظلومترم
🟡 آیت الله حائری شیرازی
🟢 سرنوشت انقلاب را برایتان بگویم ... | در آینده ایران و اسرائیل، تقابل مستقیم خواهند داشت
📆 (سخنرانی آیت الله حائری شیرازی در جمع سپاه استان اصفهان - سال ١٣۶۵)
⚔️ امروز در عالم دو ولایت مطرح است: «#ولایت_اهلبیت(ع) نسبت به مسلمانان خالص» و «#ولایت_یهود برای مسلمانان ناخالص».
هر دوی این ولایتها #در_حال_رشد هستند و باید هم رشد کنند. ببینید چه میخواهم بگویم! در اینطرف، ولایت امام دارد سر بلند میکند. در آنطرف هم ولایت اسرائیل دارد سر بلند میکند. در این وسط، کسانی هستند که باید یا جذب این بشوند یا جذب آن بشوند. اگر هنوز جذب نشدهاند، بهخاطر این است که این دو ولایت هنوز بهاندازۀ کافی به #رشد_نهایی خودشان نرسیدهاند. اسرائیل هنوز به رشد نهایی خودش نرسیده است. نهضت امام هم هنوز به رشد نهایی خودش نرسیده است.
⚔️ کسانی که با امام مخالفت میکنند، اینها میمانند تا اینکه بالاخره از زیر پرچم اسرائیل سر دربیاورند! چون در عالم، دو ولایت بیشتر نخواهد بود. منتها این دو ولایت، هنوز به حد کافی بزرگ نشدهاند. در آینده، وقتی این دو کاملاً رشد بکنند، با یکدیگر #رودررو خواهند شد؛ یعنی دیگر هیچ مملکتی، بین [نهضت] امام و اسرائیل واسطه و فاصله نخواهد بود. الان سوریه و لبنان واسطه هستند. در آینده، حکومت اسلامی و اسرائیل [ #مستقیماً ] با هم اصطکاک پیدا خواهند کرد؛ یعنی ولایت اهلبیت(ع) یک طرف، یهود هم یک طرف! تمام کسانی که نمیتوانند زیر بار یهود بروند، میبینند که چارهای جز قبول ولایت اهلبیت(ع) ندارند. آنوقت، اهلبیت(ع) رشد میکنند. در این وضعیت است که تمام جوامع، جز یهودیصفتان، سراغ امام زمان(ع) میآیند و این مقدمۀ ظهور امام زمان(ع) خواهد شد.
⚔️ شما میپرسید: «چرا یهود، قطب مقابل ولایت اهلبیت(ع) است؟» در روایت داریم کسانی که با اهلبیت(ع) مخالفت کنند و بغض ایشان را داشته باشند، #یهود_این_امتاند.
زینب کبری(ع) در همین ایام محرم و صفر، در کوفه صحبت کرد. حضرت به اهل کوفه گفت: «ضربت علیکم الذلة و المسکنة»! یعنی همانچیزی را که قرآن به یهود نسبت داده، حضرت خطاب به کوفیان میگوید! اینجا مقصود از کوفیان، تنها اهل کوفه نیست. کوفه در آن روز، نمونهای بوده برای تمام کسانی که امام حسین(ع) را ترک کردند. قرآن به یهود گفت: (ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ) و زینب کبری هم خطاب به کسانی که امام حسین(ع) را تنها گذاشتند، چنین گفت. امروزه هم، #ولایت_فقیه، همان تجلّی ولایت اهلبیت(ع) است؛ آنهایی که ولایت فقیه را نپذیرفتند، ولایتشان به #ولایت_یهود منتهی خواهد شد!
⚔️ #سرنوشت_این_انقلاب را برایتان گفتم تا اگر سختیها و فشارهایی پیش آمد، بدانید کسی که بناست در صف اهلبیت(ع) باشد را تحت فشار قرار میدهند. این شخص اگر به درد اهلبیت(ع) نخورد، به صف دشمنان ایشان ملحق خواهد شد. در مقابل هم، بسیاری افراد از صف دشمنان بیرون میآیند و به صف شما میپیوندند. بدانید که صف انقلاب، این است و این مشکلات را دارد تا زمانی که جلوه پیدا کند
مرغ باغ ملکوتم که شکسته است پرم
ریخته دست زمان، خاک یتیمی به سرم
چه فراقی و چه داغی که ندیده چشمم
در همین فاصله از زندگیِ مختصرم
چند روزیست که از حال دلم بیخبری
چند روزیست که از حال سرت بیخبرم
شانهی سنگ شده جایِ سر دختر تو
جایِ آغوش تو ای کوهترین مرد حرم
مو ندارم به سر و سوخته گیسویی که
میرسیدهست زمانی قد آن تا کمرم
کاش میشد که دوباره به مدینه برویم
تا که انگشتری از شهر برایت بخرم
کفتر جلد سر و دوش عمویم بودم
حال با حرمله و شمر و سنان همسفرم
سیلی و هلهله کم بود که با زخمزبان
هرکسی زد نمک طعنه به زخم جگرم
گر چه گیسو و سرم سوخت ولی شکر خدا
معجر سوختهای هست ببندم به سرم
کاش میشد که نخی از گل پیراهن تو
با خودم محض تبرک به مدینه ببرم
آبرو بود که از کاخ ستم میبردم
با همین اسلحهی اشک و همین چشم ترم
دستوپا گیر شدم مرحمتی کن بِبَرم
که در این قافله با تاول پا دردسرم
بین زهرا و رقیه چه شباهتهایی است!
کشتهی سیلیِ بعد از غم داغ پدرم
«فضای عشق و وفای حضرت رقیه علیها سلام»
.
تا بر حضور جانان رفتیم و جا عوض شد
تحویلمان گرفتند تقدیر ما عوض شد
.
خارج شده ز ظلمت وارد شدیم بر نور
محبوب جلوه کرد و کل فضا عوض شد
.
من کودک حقیرم امروز گرچه پیرم
رخ داد اتفاقی سودا دلا عوض شد
.
مادر به زیر لب گفت یا رب حسینی اش کن
اینگونه روزگارم با یک دعا عوض شد
.
نام حسین شنیدم آهی زجان کشیدم
در حیرتم چه دیدم حال وهوا عوض شد
.
امنیت حرم را گر اجنبی بهم زد
ماه محرم آمد راه رجا عوض شد
.
بین وحدت نوین را طوفان اربعین را
سر میخرند اینجا جان را بها عوض شد
.
این ذبح بی بدیل است احیاگر خلیل است
قربان آن قتیلم بهرش منا عوض شد
.
کن سیر کربلا را بین عبرت عزارا
افعال مدعیّون با ادعا عوض شد
.
برگرد جنگ صفین بنگر معادل اعمال
بیگانه را عقیده با آشنا عوض شد
.
شمر اوّل از علی بود اما زهیر ضدّش
ای وای جای این دو در کربلا عوض شد
.
گر عهد خود شکستی تو اهل کوفه هستی
ایران گذارت افتاد موطن تو را عوض شد
.
سرگرم نوش وعیشی جزو کدام جیشی؟
خائف نبودی ای دل رأیت چرا عوض شد
.
گه در صف قیامی گه پشت بر امامی!
یکرنگی ات کجارفت نشو ونما عوض شد
.
طغیان داعشی ها اعمال ماست بر ما
فرصت به کفر دادیم عهد و وفا عوض شد
.
گمگشته ماهی ام من بین دوراهی ام من
طوفان نوح برخاست ره برملا عوض شد
.
یا راه را بلد باش یا طالب مدد باش
خرّم دل، آنکه راهش سوی خدا عوض شد
.
بگذار نام خود را بشناس امام خود را
راه ولی شناسان بنگر کجا عوض شد
.
ایمان چو رفت سویی حسرت بریٌ و گویی
با خشت خامی ای دل شِمش طلا عوض شد
.
دارد هر اوستادی خود اوستاد ماهر
تغییر می کند ره گر رهنما عوض شد
.
حیران دلا چرایی نزدیک کربلایی
بیعت زجان نکردی یالیتنا عوض شد
.
پرهیز کن ز نخوت غرّه مشو به قدرت
بسیار جایگاه شاه و گدا عوض شد
.
وقتی که امتحان نیست ماهیتت عیان نیست
رسواشد آنکه روز عهدش ادا عوض شد
.
حُرّ از حسین حیا کرد حق نمک ادا کرد
پاس ادب نگهداشت او را جزا عوض شد
.
با یار باش همدم بوسه بزن به پرچم
شاید زلطف مولا امر قضا عوض شد
.
گو ای عزیز زهرا ممنونم از تو مولا
کردی عطا تو بر ما خط خطا عوض شد
.
رأسَت فتاد ای یار بردست یار و اغیار
آن معنوی قیافه صبح ومسا عوض شد
.
خولی به مطبخت بُرد راهب محاسنت شست
زان حال دخترت در ویرانسرا عوض شد
.
تا دید میهمانش بر لب رسید جانش
بوسید جای خنجر او را صدا عوض شد
.
ببریده گر زغیرم من عاقبت به خیرم
این گفتم و "کلامی" نی را نوا عوض شد
.
#استاد_کلامی_زنجانی
.
#مصائب_شام
🩸در ورودیِ شام، کار به کجا رسید که دختر امیرالمؤمنین «علیهماالسلام» مجبور شد به شمر لعین، رو بزند!
در نقلها آمده است:
🥀 ... چون به دمشق رسيدند، حضرت اُمّكلثوم سلاماللهعلیها به شمر ملعون نزديك شد و به او فرمود:
📋 لِي إِلَيْكَ حَاجَةٌ.
▪️درخواستى از تو دارم!
🥀 آن ملعون گفت: درخواستت چيست؟ آن بانوی مظلومه فرمود:
📋 إِذَا دَخَلْتَ بِنَا الْبَلَدَ فَاحْمِلْنَا فِي دَرْبٍ قَلِيلِ النَّظَّارَةِ،
▪️هنگامى كه ما به شهر شام رسیدیم، ما را از دروازهاى ببر كه تماشاگر كمترى دارد.
📋 وَ تَقَدَّمْ إِلَيْهِمْ أَنْ يُخْرِجُوا هَذِهِ الرُّءُوسَ مِنْ بَيْنِ الْمَحَامِلِ وَ يُنَحُّونَا عَنْهَا،
▪️به آنها بگو كه اين سرها را از ميان ما بيرون ببرند و دور كنند (تا مردم به بهانه نگاه به آنها، دیگر به ما نظر نکنند)
📋 فَقَدْ خُزِينَا مِنْ كَثْرَةِ النَّظَرِ إِلَيْنَا وَ نَحْنُ فِي هَذِهِ الْحَالِ.
▪️چرا كه ما با این وضعی که داریم، از كثرتِ نگاههای مردم تا به اینجا دیگر خوار شدهايم!
🥀 شمر، از سرِ سركشى و ناسپاسى، در پاسخ درخواست آن حضرت فرمان داد كه سرها را بر سر نيزه و در وسط كاروان، حركت دهند و به همان حال، آنها را از ميان تماشاگران عبور دادند تا آنها را به دروازه دمشق رساند و بر راه پلّه مسجد جامع، آن جا كه اسيران را نگه مىدارند، ايستادند.
📚لهوف، ص ۲۱۰
📚مثير الأحزان، ص ۹۷
✍ پشت دروازه عجب غوغا شده! کاری بکن
ای برادر! خواهرت تنها شده! کاری بکن
گفتم از اینجا نبر مارا؛ ولی لج کرد و بُرد
روی خیلیها بهرویم وا شده! کاری بکن
دختری را که سر بازار گم کردم حسین
در کنار نیزه، ات پیدا شده! کاری بکن
سنگ آن بدکاره از ایوان، سرِ من را شکست
خون این سَر، غُصهی سقا شده! کاری بکن
خیزرانش بیشتر از تازیانه درد داشت_
که رباب از شدت آن پا شده! کاری بکن
#مصائب_شام
🩸سه روز أسرای آل الله را پشت دروازهٔ شام، معطل گذاشتند تا شهر را آذین ببندند … | پانصد هزار نفر به تماشا آمدند …
در نقلها آمده است:
📋 أَوقَفُوا أهلَ البيتِ عليهمالسّلام عَلَى بابِ الشّامِ ثَلاثة أيّامٍ حتّى یَزّيَّنوا البَلدَة ، فَزيّنوها بِكلٍّ حُليٍّ و زينَة و مِرآةٍ كانَتْ فيها
▪️و بر در شهر شام سه روز اسراء آل الله را نگه داشتند تا شهر را بيارايند و هر حُلّى و زيورى و زينتى كه در آن بود، به آيينها بستند.
📜 ثُمّ اسْتَقبَلَتْهم مِن أهلِ الشّامِ زِهاءَ خَمسَ مِائَة ألفٍ مِن الرّجالِ و النّساءِ
▪️قريب پانصد هزار مرد و زن از اهل شام، به جهت استقبال، بيرون آمدند.
📜 و كانَ فيهم أُلوفٌ مِن الرّجالِ و الشّبّان و النِّسوانِ يَرقُصونَ و يَضرِبونَ بِالدّفِّ و الصِّنجِ و الطّنبور،
▪️در بین این پانصد هزار نفر، چند هزار مرد و زن و جوان، رقصكنان با دف و صِنج و طبلزنان به استقبال آمدند.
📜 و قد تَزيّنَ جَميعُ أهلِ الشّام بألوانِ الثّيابِ و الكُحلِ و الخَضاب
▪️همه اهل شام دست و پاى خود را از خوشحالی خضاب كرده و سُرمه در چشم كشيده و لباسهای زیبا و رنگارنگ پوشيده بودند.
📚كامل بهايى، ج۲ ص۲۹۲
📚نفس المهموم، ص ۴۳۲
✍ دم دروازهی ساعات خدا رحم کند
به دلِ عمهی سادات خدا رحم کند
محملم پرده ندارد مددی یا ستّار
حاجتم وقت مناجات خدا رحم کند
چشم من تار شده ، یا تو به هم ریخته ای
گریه دار است ملاقات خدا رحم کند
کو علمدار حرم ؟ آبرویم در خطر است
وسط این همه الواط خدا رحم کند
سر بازار به انگشتْ نشانم دادند
رد شدم با چه مکافات خدا رحم کند
به همان خنجر کندی که تو را زجرت داد
می کند شمر مباهات خدا رحم کند
سرت از نیزه زمین خورد دلم ریخت حسین
زیر پا رفتی ؟ به لب هات خدا رحم کند
نیزه نیزه شده از بس گلوی پاره ی تو
گم شدی بین جراحات خدا رحم کند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صباح شریعتی کشتیگیر ایرانی که برای کشور آذربایجان کشتی میگرفت، در رده بندی کشتی المپیک به امین میرزاده باخت و از دنیای ورزش قهرمانی خداحافظیکرد.
در لحظات پایانی هم او تنها بود و کسی از اعضای کادرفنی آذربایجان، کنارش نبود. تا اینکه میرزاده و حسن رنگرز به روی تشک آمدند تا در زمان خداحافظی شریعتی کنارش باشند. میرزاده او را روی دوش برد تا دور تشک بگرداند.
او رفت برای آذربایجان کشتی بگیرد اما در آخرین ثانیهها این هموطنانش بودند که همراهی اش کردند. خبری از آذریبایجانیها نبود! و حقیقت همین چیزی بود که مشاهده کردید.
امام_زمان_مناجات
بيا كه آتش خيمه هنوز شعله ور است
بيا كه شام غريبان، هنوز بي سحر است
بيا كه زينب و هشتاد و چار غمديده
اسير در دل صحرا هنوز دربدر است
هنوز ميچكد از تيغ، خون تازه، بيا
كه در برابر زينب به نوك نيزه سر است
هنوز دست رباب از تكان نيوفتاده
به ياد طفل خيالي هنوز نوحه گر است
بيا عزيز دلم، يوسف سفر كرده
بيا كه چشم به راه تو حضرت قمر است
هنوز منتظر وعده ي عمو هستند
بيا كه طفل رباب از بقيه تشنه تر است
بيا كه در شب تاريك و ظلمت صحرا
رقيه ي به زمين خورده دست بر كمر است
بدون تو نشود درد ها دوا آقا
بيا كه درد دل از اين شماره بيشتر است
.
کربلای معلی.mp3
8.76M
🔘 کربلای معلی
🎧 مناسب گوش دادن در مسیر زیارت اربعین
🎤 سخنرانی و مداحی
🏷 #امام_حسین علیه السلام #اربعین #کربلا
✴️ پنجشنبه 👈 18مرداد/ اسد 1403
👈 3 صفر 1446👈 8 اوت 2024
🕋 مناسب های دینی و اسلامی.
🎇 امور دینی و اسلامی.
📛 برای ازدواج و امور شراکتی خوب نیست.
🤒 مریض امروز زود خوب می شود.
👶 مناسب زایمان و نوزاد عمرش طولانی است.
🔭احکام نجوم.
🌗 امروز تا ساعت 1ظهر قمر در برج سنبله است و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است.
✳️امور آموزشی و امور زراعی و تجاری.
✳️ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✳️ و ارسال جنس نیک است.
🟣کتابت ادعیه و احراز و نماز و بستن حرز خوب نیست.
👩❤️👩مباشرت امروز (روز پنجشنبه)
مباشرت هنگام زوال ظهر برای سلامتی مفید است و فرزندش عاقل و سیاستمدار خواهد شد . ان شاءالله.
💑مباشرت امشب: (شبِ جمعه) ، فرزند پس از فضیلت نماز عشاء امید است از اصحاب امام عصر گردد.
💇♂💇 اصلاح سر و صورت :
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت)
در این روز ماه قمری ، باعث طول عمر خواهد شد.
💉💉حجامت فصد خون دادن.
#خون_دادن یا #حجامت و فصد باعث ضعف مغز می شود.
💅 ناخن گرفتن:
🔵 پنجشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.
👕👚 دوخت و دوز:
پنجشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد.
✴️️ وقت استخاره :
در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه #یارزاق موجب رزق فراوان میگردد .
💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
🌸زندگیتون مهدوی
.
🟦 با این دعا روز خود را شروع کنید
بِسْمِٱللّٰهِٱلرَّحْمٰنِٱلرَّحیٖمِ
💠اَلْـݪّٰـهُـمَّ
اِنّـیٖ اَسْـئَـلُکَ
🔹یـٰا قَـریٖـبَ
ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ
🔸یـٰا رَبَّ
ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ
🔹یـٰا اِلـٰهَ
ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ
🔸عَـجّـِلِ
ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ
🔹سَـهّـِلِ
ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ
🔸یـٰا فَـتّـٰاحَ
ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ
🔹یـٰا مِـفْـتـٰاحَ
ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ
🔸یـٰا فـٰارِجَ
ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ
🔹یـٰا صـٰانِـعَ
ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ
🔸یـٰا غـٰافِـرَ
ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ
🔹یـٰا رٰازِقَ
ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ
🔸یـٰا خـٰالِـقَ
ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ
🔹یـٰا صـٰابِـرَ
ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ
🔸یـٰا سـٰاتِـرَ
ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ
✨وَٱجْـعَـلْ لَـنـٰا مِـن اُمُـورِنـٰا فَـرَجـََٱ وَ مَـخْــرَجـََٱ ایّٖـٰاکَ نَـعـبُـدُ وَ ایّٖـٰاکَ نَـسْـتَـعـیٖـنَ بِـرَحْـمَـتِـک یـٰا اَرْحَـمَ ٱݪــرّٰاحِـمـیٖـنَ.✨
قلب سالم 6.mp3
12.34M
#قلب سالم ۶
قسمت : ششم 🍃
موضوع : دل سخت 🌾
استاد :« حاجیه خانم رستمی فر»
قلب سالم7.mp3
19.46M
#قلب سالم ۷
قسمت : هفتم 🌱
موضوع : اولین فرمول🌾
استاد : «حاجیه خانم رستمی فر»
قلب سالم۸.mp3
19.5M
#قلب سالم ۸
قسمت : هشتم 🌱
موضوع : چگونه شاد و آرام شویم 🌾
استاد : «حاجیه خانم رستمی فر»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌️ صوت منتشر شده از #اسماعیل_هنیه:
"ممکن است من هم روزی شهید شوم اما شما باید راه را محکم ادامه داده و تردید نکنید، خون ما فدای مسجد الاقصی"
#شهید_اسماعیل_هنیه #خونخواهی_هنیه_عزیز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مبینا نعمتزاده پس از کسب مدال #برنز #المپیک: با امام زمان عهد کرده بودم مدال بگیرم مدالم را تقدیم مردم ایران و آقا #امام_زمان کنم
🔹 مبینا نعمتزاده میتواند خادم آستان مقدس جمکران شود
مرکز رسانه و ارتباطات آستان مقدس مسجد جمکران از پیشنهاد اهدای نشان خادم افتخاری به مبینا نعمت زاده خبر داد.
حجت الاسلام سید علی اکبر اجاقنژاد تولیت آستان مقدس مسجد #جمکران ضمن تبریک به خانم مبینا نعمتزاده بابت کسب مدال با ارزش برنز المپیک، اظهارات این ورزشکار در باب تقدیم مدال #المپیک به #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را قابل تقدیر و شایسته اهدای نشان خادم افتخاری این مکان مقدس به ایشان دانست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رولت مرغ
سینه مرغ
زعفران دم کرده
فلفل سیاه،نمک🧂
کره🧈
زرشک
خلال پسته
پیاز🧅
رب🥫
زردچوبه
آب
#رولت_مرغ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پخت نان با قابلمه روحی
نان جعفری
شیر🥛
خمیر مایه
شکر🍚
نمک🧂
ماست🥣
روغن
آرد🥡
پوره سیر🧄
جعفری خردشده
#نان
#نان_جعفری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حلوا
شکر🍚
آب🍶
پودر هل
کره🧈
روغن
ارد🥡
ارده
#حلوا
#احسن_القصص
🌱حکایت خشت های طلا
#طمع
عيسی بن مريم عليه السلام دنبال حاجتی می رفت. سه نفر از يارانش همراه او بودند. سه خشت طلا ديدند كه در وسط راه افتاده است. عيسی عليه السلام به اصحابش گفت: اين طلاها مردم را می كشند؛ مبادا محبت آنها را به دل خود راه دهيد. آن گاه از آنجا گذشته و به راه خود ادامه دادند.
يكی از آنان گفت: ای روح الله! كار ضروری برايم پيش آمده، اجازه بده كه برگردم. او برگشت و دو نفر ديگر نيز مانند رفيقشان عذر و بهانه آوردند و برگشتند و هر سه در كنار خشتهای طلا گرد آمدند. تصميم گرفتند طلاها را بين خودشان تقسيم نمايند.
دو نفرشان به ديگری گفتند: اكنون گرسنه هستيم. تو برو بخر. پس از آنكه غذا خورديم و حالمان بهتر شد، طلاها را تقسيم می كنيم. او هم رفت خوراكی خريد و در آن زهری ريخت تا آن دو رفيقش را بكشد و طلاها تنها برای او بماند.
آن دو نفر نيز با هم سازش كرده بودند كه هنگامی كه وی برگشت او را بكشند و سپس طلاها را تقسيم كنند. وقتی كه رفيقشان طعام را آورد، آن دو نفر برخاستند و او را كشتند. سپس مشغول خوردن غذا شدند. به محض اينكه آن طعام آلوده را خوردند، مسموم شدند.
حضرت عيسی عليه السلام هنگامی كه برگشت ديد، هر سه يارانش در كنار خشت های طلا مرده اند. با اذن پروردگار آنان را زنده كرد و فرمود: آيا نگفتم اين طلاها انسان را می كشند؟
📚 بحار ج 14، ص 280
⚫️⚫️⚫️⚫️
عینک سیاه
در آخرین لحظات سوار اتوبوس شد. روی اولین صندلی نشست. از كلاس های ظهر متنفر بود اما حداقل این حسن را داشت كه مسیر خلوت بود. اتوبوس كه راه افتاد نفسی تازه كرد و به دور و برش نگاه كرد.
پسر جوانی روی صندلی جلویی نشسته بود كه فقط می توانست نیمرخش را ببیند كه داشت از پنجره بیرون را نگاه می كرد.
به پسر خیره شد و خیال پردازی را مثل همیشه شروع كرد:
چه پسر جذابی! حتی از نیمرخ هم معلومه. اون موهای مرتب شونه شده و اون فك استخونی. سه تیغه هم كه كرده حتما ادوكلن خوشبویی هم زده... چقدر عینك آفتابی بهش میاد... یعنی داره به چی فكر می كنه؟
آدم كه اینقدر سمج به بیرون خیره نمیشه! لابد داره به نامزدش فكر می كنه... آره. حتما همین طوره. مطمئنم نامزدش هم مثل خودش جذابه. باید به هم بیان (كمی احساس حسادت)...
می دونم پسر یه پولداره... با دوستهاش قرار میذاره كه با هم برن شام بیرون. كلی با هم می خندند و از زندگی و جوونیشون لذت می برن؛ میرن پارتی، كافی شاپ، اسكی... چقدر خوشبخته!
یعنی خودش می دونه؟ می دونه كه باید قدر زندگیشو بدونه؟
دلش برای خودش سوخت. احساس كرد چقدر تنهاست و چقدر بدشانس است و چقدر زندگی به او بدهكار است. احساس بدبختی كرد. كاش پسر زودتر پیاده می شد...
ایستگاه بعد كه اتوبوس نگه داشت، پسر از جایش بلند شد.
مشتاقانه نگاهش كرد، قد بلند و خوش تیپ بود.
پسر با گام های نا استوار به سمت در اتوبوس رفت. مكثی كرد و چیزی را كه در دست داشت باز كرد... یك، دو، سه و چهار ... لوله های استوانه ای باریك به هم پیوستند و یك عصای سفید رنگ را تشكیل دادند ...
از آن به بعد دیگر هرگز عینك آفتابی را با عینك سیاه اشتباه نگرفت و به خاطر چیزهایی كه داشت خدا را شكر كرد...
⚫️⚫️⚫️⚫️