eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
10.2هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
19.9هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
نیزه‌دارت به من یتیمی را داشت از روی نی نشان می‌داد پیش چشمان کودکانت کاش کمتر آن نیزه را تکان می‌داد تو روی نیزه هم اگر باشی سایه‌ات هم‌چنان روی سرِ ماست ای سر روی نیزه!‌ ای خورشید! گرمی‌ات جان به کاروان می‌داد دیگر آسان نمی‌توان رد شد هرگز از پیش قتلگاه... آری به دل روضه‌خوان تو -که منم- کاش قدری خدا توان می‌داد: سائلی آمد و تو در سجده «انّمایی» دوباره نازل شد چه کسی مثل تو نگینش را این‌چنین دست ساربان می‌داد؟ کم‌کم آرام می‌شوی آری سر روی پای من که بگذاری بیشتر با تو حرف می‌زدم آه درد دوری اگر امان می‌داد
از خیمه‌ها که رفتی و دیدی مرا به خواب داغی بزرگ بر دل کوچک نهاده‌ای گرچه زمن لب تو خداحافظی نکرد می‌گفت عمّه‌ام به رخم بوسه داده‌ای... تا گفتگوی عمّه شنیدم میان راه دیدم تو را به نیزه و باور نداشتم تا یک نگه ز گوشۀ چشمی به من کنی من چشم از سر تو دمی برنداشتم با آنکه آن نگاه، مرا جان تازه داد اما دو پلکِ خود ز چه بر هم گذاشتی یک‌باره از چه رو، دو ستاره اُفول کرد گویا توان دیدن عمّه نداشتی... با آنکه دستبرد خزان دیده‌ای ولیک باغ ولایت است که سرسبز و خرّم است رخسار توست باغ همیشه بهار من افسوس از اینکه فرصت دیدار بس کم است ای گل، اگر چه آب ندیدی، ولی بُوَد از غنچه‌های صبح، لبت نوشکفته‌تر از جُورها که با من و با عمّه شد مپرس این راز سر به مُهر، چه بهتر نهفته‌تر هر کس غمم شنید، غم خود ز یاد برد بر زاری‌ام ز دیده و دل، زار گریه کرد هر گاه کودک تو، به دیوار سر گذاشت بر حال او دل در و دیوار گریه کرد ای مَه که شمع محفل تاریک من شدی امشب حسد به کلبۀ من ماه می‌بَرد گر میزبان نیامده امشب به پیشواز از من مَرَنج، عمّه مرا راه می‌برد گر اشک من به چهرۀ مهتابی‌ام نبود ای ماه، این سپهر، اثَر از شَفَق نداشت معذور دار، اگر شده آشفته موی من دستم برای شانه به گیسو رَمَق نداشت ویرانه، غصّه، زخم زبان، داغ، بی‌کسی این کوه را بگو، تن چون کاه، چون کِشَد؟ پای تو کو؟ که بر سَرِ چشمان خود نَهم دست تو کو؟ که خار ز پایم برون کِشد سیلی نخورده نیست کسی بین ما ولی کو آن زبان؟ که با تو بگویم چگونه‌ام دست عَدو بزرگ تر از چهرۀ من است یک ضربه زد کبود شده هر دو گونه‌ام... ای آرزوی گمشده پیدا شدی و من دست از جهان و هر چه در آن هست می‌کشم سیلی، گرفته قوّت بینایی‌ام اگر من تا شناسمت به رُخت دست می‌کشم ای گل، ز عطر ناب تو آگه شدم، تویی ویرانه، روز گشته اگر چه دل شب است انگشت‌ها که با لب تو بوده آشنا باور نمی‌کنند که این لب همان لب است
بیا که خانۀ چشمم شود چراغانی اگر قدم بگذاری به چشم بارانی بیا که بی‌تو نیامد شبی به چشمم خواب برای تو چه بگویم از این پریشانی؟ چرا کنم گله از روزهای دلتنگی؟ تو حال و روز دلم را نگفته می‌دانی! نه دل بدون تو طاقت می‌آورد دیگر نه تو اگر که بیایی همیشه می‌مانی چه کرده با دل من داغ، دور از چشمت چه کرده با دلم این گریه‌های پنهانی ببین سراغ تو را هر غروب می‌گیرم قدم قدم من از این کوچه‌های کنعانی نسیم مژدۀ پیراهن تو را آورد نسیم آمده با حال و روز بارانی نسیم آمده با عطر عود و خاکستر نسیم آمده با ناله‌ای نیستانی بیا که دختر تو نیست ماندنی بی‌تو بیا که کُشت مرا این شب زمستانی!
یتیمی.mp3
1.25M
نوحه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها یتیمم من دیگه بابا ندارم کف پاهام چقد آبله دارم انقده طعنه و ناسزا شنیدم دیگه از زنده موندن بیزارم یتیمی درد بی درمون یتیمی... من از این آدما خیری ندیدم خیلی رو خار صحراها دویدم شمر نامرد به من سیلی زد و گفت توی مقتل بابات و سر بریدم یتیمی درد بی درمون یتیمی... خیمه ها شعله ور از آتیش و دوده گناه ما بچه ها مگه چی بوده بس که دشمن به من تازیانه زد بدنم درد میکنه خیلی کبوده یتیمی درد بی درمون یتیمی... دخترا بابایین اینو میدونی غم و غصه هام و از چشام میخونی دخترای شام به من محل نمیدن منو با خودت ببر اگه میتونی یتیمی درد بی درمون یتیمی... دشمن پست به آیینه ترک زد به روی زخمای قلب من نمک زد نبودی تا ببینی بابای خوبم بین راه شام هی منو کتک زد یتیمی درد بی درمون یتیمی... زجر نامرد چه وحشیانه ام زد خیلی با کعب نی روی سرم زد دستامو روی سرم گذاشتم اما ندیدی بابا چطوری لگدم زد یتیمی درد بی درمون یتیمی... ✍️حسن نازپرور
من یه کبوتر بچه ام ‌بال منو نبندید خیلی کوچیکه دل من به اشک من نخندید «بابام حسین غریبه بابام حسین غریبه» از روی نی گریه نکن به حال پیرهن من  اگه رو نی خسته شدی بیا رو دامن من    بابا،بابا،بابا دیگه گوشواره به گوشم بابا جون جا نداره  شامیا به من میگن رقیه بابا نداره   اگه بابام بیاد پیشم سرشو میزارم روی سینه  دست میزارم روی گوشام بابام گوشامو نبینه با اشک چشمام میشورم خاکسترای روتو عمه یادم داد ببوسم زخمِ رگ گلوتو سوره یوسف بخونید گمشده پیدا شده  قرآن نخون ای بابا جون زخمِ لبت وا شده    کی سنگ زده رو پیشونیت راه نگاتو بسته ای بابای مهربونم کی ابروتو شکسته «بابام حسین غریبه  بابام حسین
به نیت فرج.mp3
6.56M
❇️ مداحی زیبای «به نیت فرج» 🎧 پیشنهاد برای گوش دادن در مسیر زیارت اربعین 📃 دوباره قدم قدم روی دوشم یه علم راهی میشم تا حرم رو لبم یا مهدی با دعای مادرم با دوتا چشم ترم آروزمه به حرم برسم با مهدی ... دوست دارم این مسیری رو، که شده راه عبور تو توی تموم موکب ها، حس می کنم حضور تو توی این مسیر، پای هر ستونی منتظر می‌مونم توی هر قدم، عجل لولیک الفرج می‌خونم ... ذکر کل زائرها خادمای بی ریا از نجف تا کربلا العجل یا مهدی میرسم پایین پا زیر قبه ی آقا رو لبم همین دعا العجل یا مهدی ... آرزوم شده همین، چی میخوام بهتر از این که چشام یه اربعین، به جمالت وا شه چقدَر داره صفا، توی صحن کربلا به امامت شما، یه نماز بر پاشه 🏷 علیه السلام عجل الله تعالی فرجه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 ترفند شستن ظروف چوبی آشپزخانه مواد لازم: جوش شیرین اب لیمو تازه آب بذارید نیم ساعت خوب بجوشه و بعد با مایع و اسکاچ بشورید. ➖➖➖➖➖➖➖➖
✴️ جمعه 👈 19 مرداد/‌ اسد 1403 👈4 صفر 1446👈9 اوت 2024 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️ امروز روز خوبی برای امور زیر است: ✅خواستگاری و عقد و عروسی. ✅خرید وسیله سواری. ✅انواع معاملات و تجارات. ✅امور زراعی و کشاورزی. ✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✅و صید و شکار و دام گذاری خوب است. 🚘مسافرت: مسافرت خوف حادثه دارد و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد. 👶زایمان خوب و نوزاد مبارک و محبوب مردم شود. 👩‍❤️‍👨مباشرت امروز: مباشرت پس از فضیلت نماز عصر مستحب و فرزند حاصل دانشمندی مشهور گردد و شهرتش جهانگیر شود. ان شاءالله. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز قمر در برج میزان و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️امور ازدواجی. ✳️فروش و تبدیل طلا به طلا. ✳️خوردن نوشیدنی های دارویی. ✳️آغاز معالجه و درمان. ✳️و مباشرت نیک است. 🟣نگارش ادعیه و حرز و برای نماز حرز و بستن آن خوب است. 👩‍❤️‍👨 انعقاد نطفه و مباشرت. مباشرت امشب شب شنبه: مباشرت نه توصیه شده نه منع شده. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت. طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث غم و اندوه می شود. 💉💉 حجامت. فصد زالو انداختن یا در این روز از ماه قمری ،باعث درد در سر می شود. ✂️ ناخن گرفتن. جمعه برای ، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد. 👕👚 دوخت و دوز. جمعه برای بریدن و دوختن، روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود... ✴️️ وقت استخاره. در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است. ❇️️ ذکر روز جمعه.   اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد . 💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد 🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 🌸زندگیتون مهدوی . 🟦 با این دعا روز خود را شروع کنید بِسْم‌ِٱللّٰه‌ِٱلرَّحْمٰن‌ِٱلرَّحیٖمِ 💠اَلْـݪّٰـهُـمَّ اِنّـیٖ اَسْـئَـلُکَ 🔹یـٰا قَـریٖـبَ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔸یـٰا رَبَّ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔹یـٰا اِلـٰهَ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔸عَـجّـِلِ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔹سَـهّـِلِ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔸یـٰا فَـتّـٰاحَ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔹یـٰا مِـفْـتـٰاحَ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔸یـٰا فـٰارِجَ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔹یـٰا صـٰانِـعَ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔸یـٰا غـٰافِـرَ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔹یـٰا رٰازِقَ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔸یـٰا خـٰالِـقَ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔹یـٰا صـٰابِـرَ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔸یـٰا سـٰاتِـرَ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ ✨وَٱجْـعَـلْ لَـنـٰا مِـن اُمُـورِنـٰا فَـرَجـََٱ وَ مَـخْــرَجـََٱ ایّٖـٰاکَ نَـعـبُـدُ وَ ایّٖـٰاکَ نَـسْـتَـعـیٖـنَ بِـرَحْـمَـتِـک یـٰا اَرْحَـمَ ٱݪــرّٰاحِـمـیٖـنَ.✨ 🔭 🔮🔭 🔭🔮🔭🔮🔭🔮🔭🔮
قلب سالم ۱۱.mp3
12.36M
سالم ۱۱ قسمت یازدهم 🌱 🌾 رفیق خوب ✨ استاد حاجیه خانم رستمی فر ☀️
قلب سالم 10.mp3
12.09M
سالم ۱۰ قسمت دهم 🌱 🌾 شادی حقیقی ✨ حاجیه خانم رستمی فر ☀️
قلب سالم ۹.mp3
12.46M
سالم ۹ قسمت نهم🌱 🌾 حقیقت ما ✨ استاد حاجیه خانم رستمی فر ☀️
آیا نحوست ماه صفر حقیقت دارد.mp3
7.47M
🎙 و پاسخ آیا نحوست ماه صفر حقیقت دارد ؟ ✅شنیدن صوتها برای آقایان بلامانع می باشد.
1403050312.mp3
7.26M
🔊 | 📝 ریحانه رقیه 👤 کربلایی ▪️ ایام شهادت ؛ ۱۴۰۳
۱ 🌷 زیربنای هر فضیلتی آرامش هست. 🌹اگه زن و شوهری میخوان خونه ای پر از محبت و عشق و صمیمیت داشته باشن، ✔️اولین و مهم ترین چیزی که باید برای به وجود آوردنش تلاش کنن، "آرامش" هست. 💖🌷 🚸 بدون آرامش به هیچ لذت و عشقی نخواهید رسید. 🌺 زن و شوهر مهم ترین وظیفه خودشون رو آرامش دادن به همدیگه بدونن😌💖 شما به این موضوع دقت دارید؟! ادامه دارد
آرام جان خسته‌دلان! پیکرت کجاست؟ جانم به لب رسیده پدر جان، سرت کجاست؟ جسمت اسیر فتنۀ یغماگران شده پیراهن امانتی مادرت کجاست؟ از چه جواب دختر خود را نمی‌دهی؟ بابای با محبّتم! انگشترت کجاست؟ در خیمه هر چه بود به تاراج فتنه رفت خاکم به سر، عمامۀ پیغمبرت کجاست؟ سوز عطش ز خون تنت موج می‌‌زند ای تشنه‌لب، برادر آب‌آورت کجاست؟ از دود خیمه تربت شش‌ماهه گم شده بابا بگو مزار علی‌اصغرت کجاست؟..
روضه‌ات را قصه‌ می‌گفتم برای دخترم گریه کردم تا سحر با های‌های دخترم گفتم از آب و غذا افتادی از روز دَهم آنقدر کِز کرد، کم شد اشتهای دخترم نیمه‌شب‌ها می‌پَرم از خواب تا ویرانه‌ات با صدای گریه‌های بی‌صدای دخترم با عروسک‌های زیرِ خیمه‌ی چادرسیاه اشک می‌ریزیم پای روضه‌های دخترم تا زمین می‌خورد می‌دیدم شبیه قصّه‌ات اشک را در خنده‌های زخمِ پای دخترم هیچ دختربچه‌ای را زود بی‌بابا نکن گریه کردم بارها با این دعای دخترم اشک‌هایش ریخت روی گنبدِ نقاشی‌اش یک حرم زائر شدم در کربلای دخترم روضه‌ات جاری‌ست در دنیای دختردارها با تو حتماً دوستم دارد خدای دخترم
جمعه 19 مردادماهتون پرازآرامش براتون روزی پراز نشاط،شادی وعشق آرزومیکنم🍃🌺 امیدوارم لحظات رابه شادی وآرامش درکنارخانواده ودوستانتان سپری کنید آدینه تون بی نظیر 🍃🌷 🌷🍃
💜آدینه مبارک 🌷در این روز براتون ازخدا 💜سلامتی میخوام 🌷دل خوش 💜کانون گرم خانواده 🌷لبخند زیاد 💜ان شاءالله 🌷لحظه لحظه امروز رو 💜به خوشی سپری کنی 🌸🍃
💗✨آدینه تون عالی و شاد 🌷✨گلستانی زیبا تقدیمتان 💗✨یک دسته ستاره ارمغانتان 🌷✨یک باغ پر از گلهای زیبا 💗✨تقدیم به قلب مهربانتان 💗✨دوستان خوبم 🌷✨امیدوارم 💗✨ یه جمعه عالی راکنار خانواده 🌷✨و عزیزانتون سپری کنید 💗✨لحظه هاتون آرام و 🌷✨کاشانه تون پرازمحبت باشه 🌸🍃
❌ دوستانه با آقای رئیس‌جمهور محترم رهبر انقلاب اولویت دولت شما را اقتصادی تعیین کردند. اگر طرحی برای بهبود معیشت مردم دارید بسم الله.... ورود زود هنگام شما به پازل طراحی شده اصلاحطلبان در حاشیه سازی های حوزه مسائل فرهنگی مانند و درگیر شدن با نهادهای مجری قانون فقط عمر دولت شما را کوتاه می‌کند. دوره اصلاحات یا دوره حسن روحانی نیست که بتوانید با سرگرم کردن مردم به حاشیه سازی ها و سازی ۸ سال را بگذرانید. هم فهم مردم نسبت به این مسائل بالا رفته و هم نظام از یک تثبیت درونی بالایی برخورد است و به هر قیمتی دیگر اجازه نخواهد داد شارلاتانیزم رسانه ای سایه بر مدیریت کشور بیفکند.... از ما گفتن بود..‌
یمانی و خراسانی از 313یارامام.mp3
393.9K
⭕️ آیا و جزو۳۱۳یار عج میباشند؟ 👤 ابراهیم افشاری
♨️ اسماعیل هنیه کی بود؟ 🔹هنیه در سال 1962 در اردوگاه آوارگان نزدیک شهر غزه زاده و در اواخر دهه 1980 در جریان انتفاضه نخست یا قیام به حماس پیوست. 🔹این مرد 62 ساله بین سال های 2006 تا 2007 و پس از کسب اکثریت چوکی های حماس در انتخابات پارلمانی فلسطین در آن زمان، نخست وزیر تشکیلات خودگردان فلسطین بود. 🔹پس از جا به جایی دولت زیر رهبری حماس در نوار غزه، در نتیجه اختلافات حماس با جناح رقیب فتح، هنیه به عنوان رهبر دولت بالفعل در غزه در سال‌های 2007-2014 خدمت کرد. 🔹وی در سال 2017 به جای خالد مشعل به عنوان رئیس دفتر سیاسی حماس انتخاب شد. 🔹 در دسمبر 2019 غزه را ترک کرد و در ترکیه و قطر زندگی کرد و قدرت خود را برای نمایندگی حماس در بیرون از کشور تقویت کرد. 🔹مهم‌ترین سفرهای پیشین او شامل تشییع جنازه پیکر حاج قاسم سلیمانی و مراسم تحلیف ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور ایران در سال 2021 بود.
داستان کوتاه سایه زماني که در یک باغ زندگی می کردم . یک باغ ویلایی بزرگ ....که صاحبان قبلی باغ در مورد سایه هایی که در باغ دیده می شودند صحبت کرده بودند و به من هم اخطار داده بودند و من که اعتقادی به این چیز ها نداشتم اصلا قبول نمی کردم و این ویلا را خریدم ... البته بعد از مدتی زندگی کردن در آن جا يك سري اتفاقاتی برایم افتاد که بسیار عجیب بود . من شب ها تفنگ شکاری که داشتم را برمي داشتم و با سگم ميرفتم دور باغ يك دوري ميزدم ديگه عادت همیشگی بود ولی یک روز صدايي از میان درختان به گوشم رسید ترسیدم ولی بی اعتنا به خانه برگشتم ... فقط من مي رفتم ، برادرم ميترسيد برود او یازده سال داشت و من او تنها زندگی می کردیم پدر و مادرمان مرده بودند ... ولي من که تا آن زمان چيزي نديده بودم نمي ترسيدم ولی صداهایی را می شنیدم ولی جدی نمی گرفتم ... بعضي وقت ها سگم يكدفعه به يك سمت مشخص هجوم مي آورد و بي وقفه پارس ميكرد .... انگار يك نفر در چند قدمیمان ایستاده بود و ما را تماشا می کرد اما من او را نمي ديدم ..اما یک سایه را احساس می کردم . سگ من به طرفی حمله ميكرد اما وقت هايي كه اينطوري مي شد فقط وا ميستاد و به حالت هجومی می آورد پارس ميكرد وقت هايي كه در باغ تنها بودم هميشه حس ميكردم يك نفر در کنارم است و حتي صدایش را مي شنيدم البته صداي حرف زدن نه ... مثلا اگه مي ديدم سايه ای رفت توی یک اتاق و بعد از چند دقیقه يك صدايي مثل جابه جايي اشيا و.یا شکستن اشیا شنیده می شد . یک شب که به رختخوابم رفتم و خوابم مي آمد و می خواستم بخوابم احساس کردم هوای اتاقم خيلي سنگين شده است نميدانم تا حالا برایتان پيش آمده حس كنيد تو يك اتاق هستيد كه هوا به شدت غليظ شده است و اصلا رنگش فرق كرده است؟ مثل اینکه خاک در هوا معلق باشد ولی پنجره بسته باشد .... خلاصه پنجره اتاقم را باز کردم و پرده را كنار زدم ولي وقتي دراز كشيدم متوجه جو غير عادي اتاق شدم. تاحالا اينقدر احساس نزديكي با كسي كه نمي دیدمش نكرده بودم فوق العاده ترسيده بودم حتي به شما بگم جرات نداشتم پاهایم را از زير پتو بياورم بيرون هر لحظه دعا ميكردم هوا روشن شود ... آن شب ولی بسیار طولانی بود .... سایه هایی را روی دیوار اتاق میدیم ماه کامل بود و نورش درون اتاق را روشن کرده بود ... پتو را روی سرم کشیدم تا خوابم ببرد ولی تا چشمانم را می بستم موجودی را میدیدم بسیار ترسناک ... صدای لیوان ابم شد که روی زمین افتاد و شکست بسیار ترسیده بودم ... حتی جرات این را هم نداشتم که پتو را از روی صورتم بردارم و زیر پتو شروع به لرزیدن کردم .... چشم هایم را بستم وبه چیز های خوب فکر می کردم ولی مگر می شد خوابید .... دیگر نفهمیدم چه شد ... صبح شده بود و نور خورشید درون اتاق را روشن کرده بود و چشمانم را ازار می داد بلند شدم ... خدایا عجب شبی بود .... سریع لباس هایم را عوض کردم و به بنگاه املاکی که ویلا را خریده بودم رفتم و خانه را پس دادم و به مدرسه برادرم رفتم و پرونده اش را گرفتم و از آن روستا رفتیم ....به شهر رفتیم و دیگر خانه ی ویلایی نگرفتم .... ⚫️⚫️⚫️⚫️