#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهرا
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله
فصل پاییز شده ، برگِ ستم می ریزد
بین دیوار و دری ... یاس بهم می ریزد
در غمت واژه کم آورده و جایِ شبنم
جوهرِ خونِ دلِ از چشمِ قلم می ریزد
چه به روزِ یل والای عرب آمده که
پشت هم درد، از آن قامت خم می ریزد؟!
روضه یِ فاطمه را چون به زبان می آرند
ماتم، از سر درِ ایوانِ حرم می ریزد
گر شود کلّ جهان چشم و ببارد زِ غمت
باز شرمنده که از داغ تو کم می ریزد
خونِ اولاد تو را دشمنِ بدخواه علی
یا به شمشیر جفا یا که به سَم می ریزد
چند قرنی است که از دیده یِ خورشید فقط
سیلِ اشک است که در کوچه ی غم می ریزد
سخن از کوچه و دریای غمش آمد و باز
به دل سوختگان موج اَلـَم می ریزد
پس دعا کن نکشد فاطمه آه.. از ته دل
که به آهش به جهان...خاک عدم می ریزد
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله
با نوکری ات سینه زن شوکت گرفته
هر چه گرفته از همین کِسوَت گرفته
شرکت، میان مجلست دارد قداست
عاشق وضویش را به این نیت گرفته
بی بی دعاکن تا دوباره بازگردد
حال بکایی را که معصیت گرفته
ما هرچه بالا می رویم از فاطمیه است
از روضه ات ایمان ما برکت گرفته
هرکس توسل کرد بر خاک قدومت
حاجات خود از مرتضی راحت گرفته
روزه بگیر و باز افطارت عطا کن
حاتم به پشت خانه ات نوبت گرفته
سائل، پیِ کهنه لباست آمد اما
رَخت عروسی از تو بی منت گرفته
شرحِ نماز تو همین بس که نوشتند
وصف کبودی و ورم پایت گرفته
فردا خیالش تخت باشد هرکه امروز
دنباله ی کار تو با همت گرفته
نوع اراداتش به مادر فرق دارد...
...هر کس که از خطِ ولایت خط گرفته
در اوج سختی ها خودش فرمود رهبر
در خیمه گاه فاطمه حاجت گرفته
خاک دو عالم بر سرم آخر چه شد که
مادر نشسته قصد قد قامت گرفته
وقت رکوعش خم شد آهسته ولی وای
انگار پهلویش از این بابت گرفته
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله
در غیبت کبراست بانو مدفن تو
جانم فدای مخفیانه رفتن تو
ای ماجرای سیب ای باغ بهشتی
بوی خدا می آید از پیراهن تو
جبریل می آید برای دست بوسی
هر روز وقت آسیا چرخاندن تو
رنگت اگر مانند گل های بنفشه است
این هم بود یک جلوه ای از گلشن تو
سر تا به پای جا نمازت لاله خیز است
آلاله می ریزد مگر از دامن تو
هر چند بیزارم ولی باید ببینم
دنیا چه رنگی می شود با رفتن تو؟