#طنز_جبهه
دو تا از بچه های گردان ، غولی را همراه خودشان آورده بودند و های های میخندیدند !!
گفتم ، این کیه؟!
گفتند ، عراقی !
گفتم ، چطوری اسیرش کردید؟!
میخندیدند!! ، گفتند ،
از شب عملیات پنهان شده بود ، تشنگی فشار آورده با لباس بسیجی ها آمده ایستگاه صلواتی شربت گرفته بود ، پول داده بود !!
اینطوری لو رفته بود.
بچه ها هنوز می خندیدند.....
📕 مؤسسه فرهنگی مطاف عشق
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹
@yekmorabbi1584208736165.mp3
905.3K
#طنز_جبهه
⬅️ بازی در جبهه😂
😄وقتی روحانی گردان دروازه بان می شود
🎤حجت الاسلام انجوی نژاد
9.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#طنز_جبهه 😂
🎥مصاحبه شیرین و دیدنی شهید بیطرفان(معروف به دائی محمد) از گردان کوثر لشکر ۱۷علی بن ابی طالب قم بالهجه شیرین قمی😁
جالبه حتما ببیتید👌
7.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#طنز_جبهه 😂
#دلتان_شاد
🎥 روایت حاج محمد احمدیان از رئیس دزدهای گردان
🤣وقتی پلّکان هواپیمای امام دزدیده می شود❗️
8.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#طنز_جبهه 😂
#دلتان_شاد
🎞 دعوای بچه رزمنده با جانوران هور، قبل از شروع عملیات بدر
روایتگر حاج محمد احمدیان
لبخند بسیجی9-مداحی.mp3
1.95M
#طنز_جبهه 😂
#دلتان_شاد
🎧داستان دعا خواندن یک شهید از زبان حجت الاسلام انجوی نژاد
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
#طنز_جبهه😄😄😁🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
یه بچه بسیجے بود خیلی اهل معنویت و دعا بود...
برای خودش یه قبری ڪنده بود.
شب ها مےرفت تا صبح با خدا راز و نیاز مےڪرد.
ما هم اهل شوخے بودیم😆
یه شب مهتابـے سه، چهار نفر شدیم توی عقبه...
گفتیم بریم یه ڪمے باهاش شوخے ڪنیم!
خلاصه قابلمه ی گردان را برداشتیم
با بچه ها رفتیم سراغش...
پشت خاڪریز قبرش نشستیم.
اون بنده ی خدا هم داشت با یه
شور و حال خاصے نافله ی شب مے خوند.
دیگه عجیب رفته بود تو حال!
ما به یڪے از دوستامون ڪه
تن صدای بالایـے داشت،
گفتیم داخل قابلمه برای این ڪه
صدا توش بپیچه و به اصطلاح اڪو بشه،
بگو: اقراء😲
یهو دیدم بنده ی خدا تنش شروع ڪرد به لرزیدن
و به شدت متحول شده بود 😨
و فڪر مےڪرد براش آیه نازل شده! 😢
دوست ما برای بار دوم و سوم هم گفت: اقراء
بنده ی خدا با شور و حال و گریه گفت: چے بخونم ؟؟!!!
رفیق ما هم با همون صدای بلند و گیرا گفت :
باباڪرم بخون 😂😂😂😂
🌸🍃
فدای تک تک شوخیاتون که از ته دل و بی منت بود
شادی روح پاک شهدا صلوات🌺
شب عمـلیات بود!
حاج اسماعیل حق گو به علی مسگری گفت:
برو ببین تیربارچی چه ذکری داره میگه که اینطور استوار جلویِ تیر و ترکش ایستاده و اصلا ترسی به دلش راه نمیده!!؟
نزدیکِ تیربارچی شد و دید داره با خودش زمزمه میکنه:
دِرِن ، دِرِن ، دِرِن، دِرِن...
(آهنگ پلنگ صورتی!)😅🤣
#طنز_جبهه