#امام_علی #مدح_امام_علی
من مسلمان شده ی دستِ علی از ازلم
باده نوشِ یدِ ساقی ز شرابِ عسلم
در جهان نامِ من از جمله جدا گشت که چون
علوی مذهبم و شهره ی ضربُ المَثلم
دل و جان سوخته ی مکتبِ مظلومیتم
شیعه ی شیرِ خدا فاتحِ جنگِ جملم
به خودِ کعبه و آن سینه ی صد چاک قسم
به جز از گوشه نگاهش نبوَد ماحَصلم
من کجا نظم کجا وُ غزل و شعر کجا
ولی از عشقِ علی چشمه ی شعر و غزلم
گر بمیرم وسطِ سجده به هنگامِ نماز
بی تولّای علی خیر نباشد عملم
سر به تعظیم نهم موقعِ جان دادن اگر
به رخش خیره شوم چون که بیاید اجلم
علی ای شاهِ ولایت تویی عِزّ و شَرفم
با تو من گُوهرِ اصلم وَ کِه گفتا بدلم
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
علی استادِ مستان است؟ یا عشّاق؟ یا هر دو؟
علی زینت به منبر هاست؟ یا اوراق؟ یا هر دو؟
بنازم احتیاج و اشتیاقم را به درگاهش،
دلم، محتاجِ ایوان است؟ یا مشتاق؟ یا هر دو؟
به مسکین میدهد انگشترش را در رکوعِ خویش،
علی بحرِ کرامات است؟ یا اخلاق؟ یا هر دو؟
نمازم را به سمتِ کنجِ ایوانِ نجف خواندم
که ابرویِ علی، محراب؟ یا طاق است؟ یا هر دو؟
نمیدانم! امینی، مستِ جام الغدیرش بود؟
و یا سرمستِ عشقش، جُرج جُرداق است؟ یا هر دو؟
شبِ معراج در عرشِ خدا، احمد به ایزد گفت:
علی، شاهِ زمین بودهست؟ یا آفاق؟ یا هر دو؟
خدا دانستنش جُرم است، اما من نمیدانم،
علی روزیخورِ حقّ است؟ یا رزّاق؟ یا هر دو؟