هدایت شده از منتظران ظهور
#روضه_امام_حسین
بدنت روی خاک صحرا بود
دور تا دور تو پر از نامرد
نه فقط شمر هرکس آنجا بود
از سر حرص زخمی ات میکرد
مثل گیسوی درهمت دیدم
ناگهان پیکر تو درهم شد
نانجیبی به قصد کشتن تو
ازروی اسب سمت تو خم شد
چشم خود بستم و ندیدم تا
چه بلائی سر تو می آید
با دو گوش خودم شنیدم که
ناله ی مادر تو می آید
از میان شلوغی گودال
چیزی از جسم تو نمی ماند
بعد از این غارتی که شد چیزی
از تو جز اسم تو نمی ماند
یکنفر می کشد تو را بر خاک
یک نفر نیت سرت دارد
یک نفر آمده در این اوضاع
از سر عمامه ی تو بر دارد
میزنم داد بس کنید این قدر
بدنش را به خاک و خون نکشید
با سر نیزه و نوک خنجر
این همه بر دهان او نزنید
#امام_حسین #مناجات_امام_حسین
#اول_مجلسی #محرم
خواندی حدیث خود را، هیهات منا الذله
پیچید بین صحرا ، هیهات منا الذله
تو فاطمیسرشتی، با خون خود نوشتی
در موجی از بلایا ، هیهات منا الذله
تو حیدری مرامی، تو حجتی، امامی
گفتی به پیش اعدا ، هیهات منا الذله
خون و شرف به پیکار، در روز عشق و ایثار
یکجا شدهاست معنا، هیهات منا الذله
تو جوشش جهادی، بر نیزه تکیه دادی
پر گشت از تو صحرا ، هیهات منا الذله
هم روی خاک صحرا ، هم پیش چشم زهرا
بنوشت خون سقا، هیهات منا الذله
با داغ اکبر تو ، با خون اصغر تو
حک شد به آسمانها، هیهات منا الذله
با نغمهی رضائک، صبرا علی بلائک
گفتی تو در مصلا، هیهات منا الذله
ای در گلوی نیزه، حتی به روی نیزه
پیچید از تو آوا، هیهات منا الذله
در راه دین و مکتب، میخواند خطبه زینب
با ما رأیت و الا...، هیهات منا الذله
با همت و نگاهت، با پیروی ز راهت
شد ذکر ما به هرجا، هیهات منا الذله
روز ظهور مهدی ، با عشق و با همعهدی
باشد شعار دنیا، هیهات منا الذله
خورشید آشنایی، شد نغمهی "وفایی"
در سایهی تولا، هیهات منا الذله
💠 نوحه شام غریبان
امشب به صحرا بی کفن
امشب به صحرا بی کفن
جسم شهیدان است
شام غریبان است
امشب نوای کودکان
امشب نوای کودکان
بر بام کیوان است
شام غریبان است
امشب به دشت کربلا
نالان یتیمانند
تا صبح و گریانند
امشب به روی کشته ها
در ناله مرغانند
چون نی در افغانند
بر غربت اجسادشان
بر غربت اجسادشان
عالم پریشان است
شام غریبان است
امشب به صحرا بی کفن
امشب به صحرا بی کفن
جسم شهیدان است
شام غریبان است
امشب به صحرا بی کفن
امشب به صحرا بی کفن
جسم شهیدان است
شام غریبان است
امشب عیال مصطفی
در گوشه ی صحرا
بی منزل و مأوا
اموالشان تاراج کین
از فرقه ی اعداء
ای آه و واویلا
آل علی ویران نشین
آل علی ویران نشین
اندر بیابان است
شام غریبان است
امشب به صحرا بی کفن
امشب به صحرا بی کفن
جسم شهیدان است
شام غریبان است
امشب به صحرا بی کفن
امشب به صحرا بی کفن
جسم شهیدان است
شام غریبان است
#حسین_جان❤️🌹
🔅چشمم به اشتیاق سلامی به سویتان
🔅وا میشود به جانب کرببلا فقط
🔅ارباب بی کفـن بخدا قلب خستهام
🔅هر روز می تپد به امید شما فقط
#امام_حسین_علیه_السلام
#اربعین
پایان عشق بسته به آغاز کربلاست
بی سر شدن به عشق خدا راز کربلاست
راهی که تا به عرش خدا می برد مرا
قطعاً مسیر جاده ی پرواز کربلاست
ماییم و شوق مرقد شش گوشه حسین
فاز دل شکسته ی ما فاز کربلاست
شش گوشه ... تل زینبیه ... صحن علقمه
تصویری از مثلث اعجاز کربلاست
با یک نظر به چهره ی زوّار اربعین
این دل اسیر سوز ِ غم ِ ساز ِ کربلاست
هرکس که جزء لشکر سقای عشق شد ...
تحت لوای فاطمه سرباز کربلاست
این زائری که آمده از " مصرع الحسین"
خدمتگزار شاه سرافراز کربلاست
ما را دوباره همنفس عطر سیب کرد
مهمان لطف حضرت شیب الخضیب کرد
#امام_حسین_علیه_السلام
#اربعین
این همه آیینگی از انعکاس آه کیست؟
آسمان اندوه پوشِ ماتم جانکاه کیست؟
جاده های پیش پا افتاده بسیارند، لیک
ای دل راهی! حواست هست که این راه کیست؟
بندگی یعنی عطش، بی سر شدن، مضطر شدن
او که دل شد بنده اش، خود بندۀ درگاه کیست؟
انتقامی سرخ بعد از انتظار سبز ماست
لاله لاله این چمن در حسرت خونخواه کیست؟
هر کران پژواکی از "هیهات من الذله" است
این که آتش زد به عالم جملۀ کوتاه کیست؟
::
آی زهد خشک! باید اربعینی طی کنی
تا بفهمی مستی ما از شراب آه کیست
#اربعین_حسینی
من از مشهد، من از تبریز، از شیراز و کرمانم
من از ری، اصفهان، از رشت، از اهواز و تهرانم
نمی دانم کجایی هستم، اما خوب میدانم
هوایی هستم و آواره ای در مرز مهرانم
اگر آواره ام، قلبم در ایوان تو جا مانده
دلم با هر قدم با هر نفس اسم تو را خوانده
غم عشقت بیابان پرورم کرد و میان راه
یکی پرسید: تا کرب و بلا، چندتا ستون مانده؟
چه شیرین است با شوقت دویدن در بیابان ها
به عشقت هم به دل جارو زدن هم در خیابان ها
نه تنها در میان تربتت داری شفا، حتی
به خاک زیر پای زائرت دادند، درمان ها
یکی جارو به دست و دیگری گوشی به گوش آمد
یکی بر شانه مشک و آن یکی پرچم به دوش آمد
دراین موکب سخن ازکوفه، آن موکب سخن از شام
یکی از هوش رفت اینجا، یکی آنجا به هوش آمد
ستون یک هزار و چارصد، یعنی: سلام آقا
سلام ای بی کفن ای تشنه لب ای مانده بر صحرا
به سقای علمدارت قسم، ما پای پیمانیم
به شوق یاریِ آرام جانت، مَهدی زهرا (س)
#اربعین_حسینی
جهان محو تماشای قیام اربعینی هاست
نجف تا کربلا عرش معلای زمینی هاست
نجف تا کربلا ، تعریف راه عاشقی این است
عبای سبز عاشق انتهای راه خونین است
نجف تا کربلا یعنی برای جنگ قبراقیم
ولی فرمان دهد بهر شهادت سخت مشتاقیم
نجف تا کربلا یعنی بشر دنبال مقصود است
جهان در انتظار رویت مهدی موعود است
در این جاده نشانی از شکوه برج و بارو نیست
و این یعنی زمین لبریز از شوق دگرگونیست
همه با هر نژادی خادم سلطان خوبانند
نجف تا کربلا مستضعف و اشراف یکسانند
همه مانند هم ، پای پیاده ، روزها شب ها
توانی تازه میبخشد به زایر چای موکب ها
تمام خلق در این جاده حسی مشترک دارند
به روی لب دم یا لیتنا کنا معک دارند
در اینجا میشود تنهایی و احساس غربت ، گم
میان داد و فریاد ،هلبیکم ... هلبیکم
چه زیبا لحظه لحظه جان تشنه میشود سیراب
به لطف سادگیه بی ریایه ظرفهای آب
در اینجا بیت الاحزان جماعت کنج تنهاییست
هزاران گریه دنبال علمداری و سقاییست
هزاران گریه بی تاب لب خندان دخترهاست
هزاران گریه مخفی در نگاه پشت معجرهاست
برای خوردن نانی هزاران عجز خواهش هست
در این جاده برای پیکر خسته نوازش هست
در اینجا از کسی جز حضرت ارباب نامی نیست
در اینجا خارجی می آید و بی احترامی نیست
به آن اندازه که فرق میان اوست با زینب
نجف تا کربلا میگوید عاشق آه یا زینب
#مناجات_امام_حسین
#اربعین_حسینی
آرزوی حرمت بر دلِ شیدا مانده
مثل یک قطره که در حسرتِ دریا مانده
رفت امروز ولی شوقِ زیارت دارم
چَشمِ من منتظرِ دیدنِ فردا مانده
این همه شور و حرارت که درونِ دلهاست*
از عنایات حسین(ع) است که برپا مانده
حکمتی داشته انگار که در مَکتَبِ ما
پاسخِ مسئله ی عشق، مُعَمّا مانده
همه رفتند ولی نوکرِ بیچاره ی تو
باز هم از سفرِ کرب و بلا جا مانده!!
* بیت سوم اشاره دارد به حدیث پیامبر (ص) که فرمودند :
از شهادت حسین ، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى شود .
((کتاب جامع احادیث الشیعه ، ج ۱۲، ص ۵۵۶))
🏴🍃 نذر #حضرت_أباعبدٱلله_ٱلحسین_ع
#زیارت_اربعین_و_جامانده_های_کربلا 🍃🏴
چشم هایت به همه گفت بیا الّا من
باز شد حاجت یک عدّه روا الّا من
مادرت داده براتِ همه را میدانم
کرده در حقّ همه خلق دعا؛ الّا من
باز هم برگ براتم به کناری افتاد
وعده گاه همه شد کرب و بلا الّا من
دستِ من خالی و از پیش نگاهم رفتند
از نجف تا به حرم٬ خی
#امام_حسین #مناجات_امام_حسین
ذکر نزول عطا، یا حسن و یا حسین
علت لطف خدا، یا حسن و یا حسین
تا که خدایی شوم، کرب و بلایی شوم
می زنم از دل صدا، یا حسن و یا حسین
بانی اشک دو چشم، رحمت جاری حق
آبروی چشم ها، یا حسن و یا حسین
قبله ی حاجات ما، اوج عبادات ما
روح مناجات ما، یا حسن و یا حسین
یکی بدون حرم، یکی بدون کفن
سرم فدای شما، یا حسن و یا حسین
هر دو شهید مادر، هر دو غریب مادر
کشته ی یک ماجرا، یا حسن و یا حسین
حسن امام حسین، حسین اسیر حسن
هردو به هم مبتلا، یا حسن و یا حسین
تاب و قرار زینب، ذکر فرار زینب
در وسط شعله ها، یا حسن و یا حسین
🔸شاعر:
#علی_اکبر_لطیفیان
#امام_حسین #مناجات_امام_حسین
آب روی ماست گریه آبروداریم ما..
با لباس مشکی ات عمریست خو داریم ما
باطهارت بودن از ارکان مجنون بودنست
حرف لیلا میشود هرجا وضو داریم ما
چشم ما بی اشک بی خیراست،بی خیرش نکن!
که فقط از دار دنیا دو سبو داریم ما..
حرف ما در روضه ها با اشک گفته میشود
درمیان گریه باهم گفتگو داریم ما
دامن آلوده شدیم اما تو پاکش میکنی
روسیاه از غفلتیم اما رفو داریم ما
حضرت عباس حامی علمداران توست!
چه هراس از این و آن وقتی عمو داریم ما
هرکسی دل را بدستت داد از مردم برید
تا که دریا هست کی سودای جو داریم ما؟!
خوب و بد ما به حسینیه پناه آورده ایم!
خوب و بد از پرچم تو رنگ و بو داریم ما!
آرزوی کربلا بر پیرها که عیب نیست..
کربلایی نیستیم و آرزو داریم ما!
شهر با یک یاحسین ما معطر میشود
هرکجا نام تو باشد های و هو داریم ما
لحظه های آب خوردن هم بفکر روضه ایم..
بغض خشکی لب و بغض گلو داریم ما..
در غمت آیات قرآن روضه خوانی میکنند
آب دریا و بیابان روضه خوانی میکنند
🔸شاعر:
#سیدپوریا_هاشمی
#امام_حسین #مناجات_امام_حسین
ای که عشقت شعله ور در جانِ ما،جانم حسین
از ازل مهرِ تو در بنیانِ ما جانم حسین
عطرِ جانبخشِ ضریحت بی قرارم کرده است
کربلایت کعبه ی جانانِ ما جانم حسین
خاک ایوانت دوای درد چشمانِ من است
روضه هایت ابرِ پُر بارانِ ما جانم حسین
پنجره های ضریحِ تو ز دردم آشناست
صحنِ پاکت روضه ی رضوانِ ما جانم حسین
اشکِ شبنم بر تنِ گلبرگِ عاشورا نوشت
خونِ سرخت مشعلِ تابانِ ما جانم حسین
هر کجا باشم نگاهم سمت و سوی کربلاست
راهِ سبزت تا ابد پیمانِ ما جانم حسین
عشقِ تو یک عالمی را غرقِ مستی می کند
روشن از رویت شبِ زندانِ ما جانم حسین
با نگاهِ نافذت دریاب این درمانده را
مبتلایم ای شَهِ خوبانِ ما جانم حسین
دائماً ما را به گردِ شمعِ خود پروانه کن
این تو و این خواهشِ چشمانِ ماجانم حسین
آیه های روشنِ یاسین و طاهایم تویی
سوره ی فجری تو در قرآنِ ما جانم حسین
ای تو آن حالِ خوش و آرامشِ دلهای ما
بین تو حالِ بی سر و سامانِ ما جانم حسین
زندگیِ با تو یعنی در مسیرِ بندگی
ای که هم روحی و هم ریحانِ ما جانم حسین
بی فروغِ روی تو حاشا مرا عزت مباد
نورِ توحیدیِ تو عرفانِ ما جانم حسین
از ازل نامِ تو را بر جانمان حک کرده اند
کربلایت آیت و برهانِ ما جانم حسین
تا که جسمت زیر و رو شد زیرِ نعلِ اسبها...
ریخت بر هم عالمِ امکانِ ما جانم حسین
مامنی جز کنجِ شش گوشه نداریم ای شَها!
بشنو اینک ناله ی هجرانِ ما جانم حسین
خشکیِ لبهای تو سرچشمه ی آبِ بقاست
ای طبیب درد بی درمان ما جانم حسین
تو همیشه میزبانی چه شود با مادرت
یک شبِ جمعه شوی مهمان ما جانم حسین!