#مناجات_مهدوی_فاطمی
#مناجات_انتظار
السلام علیک یاصاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
اگرچه از غریبی ات، پرت شده حواس ها
و نیست در هوای تو، دل خداشناس ها
هنوز در نماز شب به فکر درد شیعه ای
شده قنوت تو دعا ، برای ناسپاس ها
چقدر گریه جای ما، چقدر توبه جای ما
به دوش توست از چه رو تمامی تقاص ها
بیا و جان ببخش این نگاه بی تو مرده را
که بشنوی ز اشک ما، حدیث التماس ها
نگاه مرده ای که از قصور دائمش شده
حضور تو میان ما، شبیه ناشناس ها
چقدر ادّعا ولی ، همیشه بی سعادتیم
که زیر سایه ات چنین فقیر یک زیارتیم
اگر هنوز شام ما، سحر به نور تو نشد
هنوز کوچه های ما ،پُر از عبور تو نشد
دلیل فاصله شده گناه سینه های ما
که سینه های ما دمی اسیر شور تو نشد
چه انتظار و ندبه ای،که آخر توسّلات
حوائج دل همه ،فقط ظهور تو نشد
چقدر روبه روی تو ،گناه کرده منتظِر
کسی به فکر غربت دل صبور تو نشد
حواس شیعه نیست که ،غریب این زمانه کیست
به قول مادرت کسی،شکسته دل تراز تو نیست
دوباره مجلس عزا دوباره خون جگر شدی
دوباره بی قرار آن ندای پشت در شدی
میان شعله مادرت خلیل را صدا زده
تو بی گمان شنیده ای ،که دست بر کمر شدی
گریز روضه های تو همیشه حرف کوچه شد
و بعد آن چو مادرت،همیشه محتضر شدی
میان کینه دیده ای ،جسارت غلاف را
میان کوچه شاهد جفای چل نفر شدی
غریب غائب از نظر، بیا امام منتَظَر
که با ظهور تو شب ِ غم علی شود سحر
#مناجات_مهدوی_فاطمی
#مناجات_انتظار
السلام علیک یاصاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه والشریف
ای قرار ِقلب شیدا در کجا جویم تو را
ای بهشت آرزوها در کجا جویم تو را
فاطمیه آمده شد تازه زخم هجر تو
ای به زخم دل مداوا در کجا جویم تو را
روز وشب هستی تو ناظر بر گناهانم ببخش
رحمت باری تعالی' در کجا جویم تو را
شیعه مظلوم است بی تو،ای معزّالمؤمنين
ای همه دارایی ما در کجا جویم تو را
حسرت دیدارت آقا برده از دیده قرار
کی کنم رویت تماشا در کجا جویم تو را
در میان نوکرانت ،من نبینم بی کسی
ای بیابان گرد تنها! در کجا جویم تو را
محرم مسمار در شد، سینه ی یار علی
ای جواب آه زهرا در کجا جویم تو را
از جفای قوم ظالم،کشته شد جدّت حسین
تشنه در بین دو دریا،در کجا جویم تو را
شد کنار مقتل او روبه روی زینبین
بر سر عمّامه دعوا در کجا جویم تو را
بسته شد دستان زینب،همسفر شد با عدو
شد کتک جای تسلّی' در کجا جویم تو را
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#مناجات_مهدوی_فاطمی
#مناجات_انتظار
السلام علیک یاصاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
دردها دارد دلم در حسرت دیدار تو
شد تمام آرزویم دیدن رخسار تو
درد عشقت را به سینه دارم ومرهم تویی
شکر ایزد که شدم از کودکی بیمار تو
ای گل نرجس تو خوب عالمی اما منم
بدتر از خار و گرفتم عزّت از گلزار تو
لطف اعجاز نگاهت از ازل من را خرید
خود گرفتی دست من گر که شدم دلدار تو
عفو کن این نوکرت را که ندارد جز تو کس
عفو کن این نوکری را که شده سربار تو
با نگاهی قلب رسوای مرا تطهیر کن
تا که شاید من شوم خاک در دربار تو
ای غریب فاطمه راهم بده در خیمه ات
تا شوم صبح و مسا با اشک هایم یار تو
خوب می دانم که در گوش تو مانده همچنان
ناله های مادر ِ بین در و دیوار تو
می دهد این روز وشبها ای غریب فاطمه
غصّه های غربت جدّت علی آزار تو
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)