#ولادت_امام_حسین_علیه_السلام
ای که درمقدم توباد صبا گُل ریزد
پیک شادی به نثارت همه جا گُل ریزد
شب میلاد توعالم اگر عطرآگین است
جبرئیل از درو ازبام وهوا گُل ریزد
ای گُل سرسبد گلشن زهرا، جبریل
گربه پای تونریزد به کجا گُل ریزد
فطرس ازمقدم توشکرخدا می گوید
بال بگشوده وبرارض وسما گُل ریزد
خبری گرزجمال توبه یوسف برسد
زسرشک شعف خود همه جا گُل ریزد
هرکسی نقش ببندد به لبش نام حسین
گویی ازشاخه ی پُربار وفا گُل ریزد
ای بقا یافته دین ازتو، به پاس قدمت
خضرپیوسته لب آب بقا گُل ریزد
احترام حرم ازمنزلت وحُرمت توست
هاجرازشوق تودرسعی وصفا گُل ریزد
هرزمانی که به محراب نیایش آیی
روی سجّاده ی محراب دعا گُل ریزد
گلفروش چمن عشقی وغیرازتوچه کس
درره دوست گه رنج وبلا گُل ریزد
تُربت اطهر وایثار توازبس خوش بوست
گویی ازخاک تودرکرب وبلا گُل ریزد
می چکدگرکه زچشمان «وفایی»اشکی
به روی خاک تو با اهل ولا گُل ریزد
#ولادت_امام_حسین_علیه_السلام
امشب ازقافله ی نور خبردارم من
از سواران سلحشور خبردارم من
از نشاط وپری وحور خبردارم من
از شکوه دل پُر شور خبردارم من
شب زیبایی وروز طرب انگیز رسید
ساقی میکده با ساغر لبریز رسید
امشب از نور دل دل فاطمه صحبت دارم
با شما صحبتی از جلوه ی عصمت دارم
سخن از شادی گل های مسرت دارم
خبر از آینه ی عشق ومحبت دارم
غرق شیدایی وشورم اگراز شور حسین
جبرئیلم که خبرمی دهم از نور حسین
شهر یثرب ز رُخش نور علی نور بود
رشک فردوس برین رشک دل طور بود
خاطر اهل ولایت همه مسرور بود
خانۀ فاطمه پُر ولوله و شور بود
مرتضی شکر خدا کرده و رویش بوسد
مصطفی گریه کنان زیر گلویش بوسد
این گل سرخ که زیبنده ی زهرا وعلی ست
لالۀ گلشن ارزنده ی زهرا وعلی ست
این همان چشمه ی جوشندۀ زهرا وعلی ست
این همان مهر درخشنده ی زهرا وعلی ست
از فروغ رخ او تا که تکلم کردند
بررُخش این دو گل یاس تبسّم کردند
نور او منبع وسرچشمه ی خورشید بود
روی او خوب تر از ماه شب عید بود
مهراو آینه ی روشن توحید بود
حُب او روز جزا مایه ی امیّد بود
هرکه شد ذره ی این مهر به خورشید رسد
پیروش عاقبت الأمر به توحید رسد
آی فطرس بخدا قبله ی حاجات رسید
خیز از جا که کنون وقت ملاقات رسید
بنگر لاله ای از گلشن سادات رسید
نور سبزی زجمالش به سماوات رسید
نور این مهر چراغ سحرت خواهد داد
عطر این گل زوفا بال وپرت خواهد داد
روی او آینه ی صبرو ثبات است بیا
نفسش باعث احیاء حیات ست بیا
در دوعالم همه را فلک نجات ست بیا
بهر آزادی تو برگ وبرات است بیا
کائنات از دم او زنده وجاوید شوند
گمرهان با نگهش پیرو توحید شوند
این همان است که دل در طلبش می کوشد
کوثر عشق ز انگشت پیمبر نوشد
به تنش جامه ی گلرنگ شهادت پوشد
این همان است که خونش همه دم می جوشد
دل جبریل «وفایی» زغم او خون است
این حسین است که اسلام به او مدیون است
#ولادت_امام_حسین_علیه_السلام
#اعیاد_شعبانیه
#ترکیب_بند
چه نسيمى ست كه امشب همه جا آكندست
چه هوايى ست كه از شوق پر از لبخند است
وه كه خورشيد على در همه جا تابندست
بنويسيد زمين از قدمش در بند است
شبِ جبريل درِ خانه ى مولا سر شد
و خبر داد،على!"فاطمه ات"مادر شد
اين پسر قامت مولاست قيامت كرده
دل مارا به خدا يكسره غارت كرده
عشق او بر همه افلاك سرايت كرده
او به فطرس كمى اعجاز عنايت كرده
مژه اش سرو بلنديست به طوبى رفته
جمع خوبيست يقيناً كه به مولا رفته
مُرده نامش ببرد يكسره رو مى آيد
تا كه نامش ببرم بغض گلو مى آيد
او شراب است به ما نيز سبو مى آيد
چِقَدَر واژه ى ارباب به او مى آيد
بى جهت نيست كه او خونِ خداوند شده
نام او ذكر جلالهَ ست و سوگند شده
چه كسى پر كند اين ساغر مينايى را
"در تو ديديم مسيحايى و موسايى را"
چشم من خيره شده اين همه زيبايى را
برده اى ارث ز كه اين همه آقايى را
حرمت عرش معلاى خدا نيست كه هست
بحث تو از همه افلاك جدا نيست كه هست
چِقَدَر فاصله را تا به خدا كم كردى
شاخه ى خشك درختم كه تو تاكم كردى
محملت رد شده از جاده خاكم كردى
اى دمت گرم كه از عشق هلاكم كردى
اين چه سِرّيست كه از دم همه دل ها بردى
نه فقط ما كه دل حضرت زهرا بردى
تو شدى آينه اى از گِلِ سلطان نجف
در جمالت شده پيدا رخ جانان نجف
تو اميرى و وليعهد سليمان نجف
اى فداى سر تو جان مريدان نجف
حق بده شوكت تو سير تماشا دارد
و اگر كعبه درد سينه ى خود جا دارد
تو كه زيرِ قدمت عرش معلى دارى
جَدّ و آباء چنين مرتبه والا دارى
به نظر جلوه ا ى از شخص خدارا دارى
آنچه خوبان همه دارند تو يك جا دارى
پس بگو از چه سرت را سر نى ها بستند؟
پيش چشمان تر زينب كبرى بستند
مادرت آمد و در گودى گودال حسين
تن تو ديد شده زخمى و بدحال حسين
بدن غرق به خونت شده پامال حسين
الف قامت تو نيست به جز دال حسين
ساربان رحم نكرد از بدنت غارت كرد
گر عقب ماند كسى پيرهنت غارت كرد