eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.9هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
21هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
@zekrroozane متن دعای امّ داوود.pdf
412.7K
◾️ ◾️◽️ ◽️◾️◽️ ◾️◽️◾️◽️ پی دی اف( متن) دعای امّ داوود
دعای‌اُمِّ‌داوود۩سماواتی.mp3
12.69M
🧕📖 دعای ام داود ام داوود 🎧 با نواے :حاج مهدی سماواتی 64BitR📀12MB ⏰Time=25:35 ✿ ⃟ ⃟ ⃟ ⃟ ⃟✿ ⃟ ⃟ ⃟ ⃟ ⃟✿ ⃟ ⃟ ⃟ ⃟ ⃟✿ ⃟ ⃟ ⃟ ⃟ ⃟✿
۔.mp3
1.71M
🕌زیارت امام حسین(عليه‌السلام) در نیمه ماه رجب ؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞
مدح و متن اهل بیت
🥀💛🥀💛🥀💛🥀💛🥀 ❗️👈🏻باعرض سلام و قبولی طاعات برای سهولت و سرعت بیشتر قرائت آن دسته از عزیزانی که عمل را بجا می آورند، سوره های عمل را با روش تندخوانی به ترتیب در کانال قرار می دهیم. 🙏 التماس_دعای_فرج 🥀💛🥀💛🥀💛🥀💛🥀
مدح و متن اهل بیت
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_دویست_پنجاه_چهارم🎬: روزگار همچون اسب سرکشی بی امان به جلو می تاخ
🎬: فرعون جوان مستاصل شده بود، او تعبیر خوابش را می خواست اما هیچ کس نبود که برایش از تاویل آن خواب که انگار رؤیای صادقه بود، چیزی در چنته داشته باشد. حالا کل قصر بسیج شده بود تا به گونه ای شاه را آرام کند و تعبیر خوابش را به گونه ای به دست آورد در این زمان بود که آن جوان زندانی که حالا سفره دار فرعون جوان بود به یاد چندین سال قبل افتاد، یاد خوابی که دیده بود و تعبیر دقیقی که شنیده بود افتاد. در این هنگام به یادش آمد که چه قولی به یوسف نبی داده و بسیار ناراحت شد چرا که کلا آن واقعه را از یاد برده بود، گویا او دوران زندان هم به خاطر نداشت و او نمی دانست که این مصلحت خدا بوده تا او سخنان یوسف را از خاطر ببرد، چرا که پیامبر ترک اولی کرده بود و یک لحظه به جای خداوند، امیدش به بنده خدا شده بود. حال این سفره دار آن خاطره را به یاد آورد، فرعون جوان بر سر سفره نشسته بود و میل به تناول هیچ غذایی نداشت و همه میدانستند این بی میلی و این کم اشتهایی از کجا نشأت می گیرد. سفره دار کمی جلو آمد و با لحنی متواضعانه گفت: قربان! فکر می کنم من کسی را سراغ دارم که تعبیر خواب شما در دستان اوست. فرعون جوان به طرف او برگشت و گفت: چه کسی می تواند تعبیر خواب مرا بنماید در صورتی که بزرگترین و ماهرترین معبران مصر و خوابگزاران معبد نتوانسته اند آن را تعبیر کنند. در این هنگام سفره دار اجازه گرفت تا خاطره چند سال پیش را برای فرعون بگوید، چون فرعون اجازه داد او از زندان مخوف مصر گفت، از خوابی که او و دوستش دیده بود گفت و از تعبیر دقیق و واضحی که یوسف نبی برای آنان کرده بود گفت. فرعون با تعجب به او چشم دوخت و گفت: یعنی در زندان مصر جوانی هست که تعبیر خواب را از معبران بزرگ معبد بهتر می داند؟! سفره دار گفت: آری او از هر کسی مهارتش در این کار بیشتر است، او نه تنها تعبیر خواب می داند بلکه انسانی فهیم و وارسته است که می تواند رهبر فرزانه ای برای یک جمع باشد و جامعه ای را گلستان کند،همانطور که زندان تاریک و نمود مصر را گلستان نمود. در این هنگام فرعون جوان با اینکه یوسف را ندیده بود با این تعاریف مجذوب او شد و دستور داد تا سفره دار به زندان رود و خواب فرعون را برای یوسف بگوید و تعبیرش را بستاند. سفره دار با خوشحالی تعدادی از افراد قصر عزیز مصر را که روزگاری رفیق یوسف بودند و اینک در فراقش غمگین بودند با خود همراه کرد و به سمت زندان بزرگ و مخوف مصر رفت. سفره دار به زندان رسید و مستقیم به نزد یوسف رفت و بعد از خوش و بشی دوستانه، خواب عزیز مصر را برای ایشان تعریف نمود. ادامه دارد... 📝به قلم: طاهره سادات حسینی 🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨
🎬: ساقی یا به روایتی سفره دار فرعون به زندان نزد یوسف رفت و با تعریف کامل خواب فرعون، از او درخواست نمود تا تعبیر خواب فرعون را بازگوید. یوسف‌چنین فرمود: تعبیر خواب فرعون واضح است، این رویایی صادقه هست که خواسته به فرمانروایی مصر هشدار دهد که همانا هفت سال بارندگی و فراوانی نعمت خواهید داشت و پس از آن هفت سال خشکسالی دامن مصر و ولایات اطراف را خواهد گرفت. ساقی فرعون با ذوقی در کلامش گفت: آفرین، به راستی که بهترین تعبیر همین است که شما فرمودید و کاهنان معبد آمون از پاسخ به آن عاجز بودند، حال که خواب اینگونه پیامی دارد به نظر شما چه باید کرد؟ یوسف لبخندی زد و فرمود: شما باید هفت سالی که فراوانی هست را پی در پی گندم بکارید و به جز مقدار کمی برای خوردن، بقیه را با خوشه انبار کنید زیرا بعد از این هفت سال، هفت سال سخت و قحطی می آید که جز آنچه انبار کرده بودید چیزی برای خوردن ندارید و بعد از آن سالی بسیار پر برکت پر از بارش و فراوانی میوه ها خواهد آمد. ساقی که جوابش را دریافت کرده بود با سرعت از زندان بیرون آمد و خود را به قصر فرعون رساند، و هر آنچه را که شنیده بود برای فرمانروای مصر گفت. فرمان روا که در این چند روز که خوتبش تعبیر نمیشد، بسیار پریشان بود با شنیدن پیغام یوسف، مانند کودکان ذوق زده شد و‌ از جا برخواست و همانطور که بی هدف در تالار بزرگ قصر قدم میزد گفت: حقیقتا تعبیر خواب من آن است که این زندانی خردمند نموده و بعد رو به ساقی نمود و گفت: آیا این زندانی راهکاری برای برون رفت از قحطی نداد؟! ساقی سری تکان داد و گفت: چرا، ایشان راهکاری خردمندانه داد و شروع به شرح سخنان یوسف در قبال خشکسالی نمود. فرعون که از اینهمه تیز بینی وهوش و ذکاوت یک زندانی سر ذوق آمده بود رو به ساقی گفت: اینچنین کسی حیف است که در زندان بماند، او را سریعا از زندان آزاد و به اینجا بیاورید که از او باید در امورات مملکت داری مشاوره بگیرم و از وجود ایشان باید نهایت استفاده را کرد. ساقی تعظیمی کرد و به همراه جمعی از درباریان راهی زندان شد تا یوسف را با عزت و احترام آزاد کنند. آنها به زندان رسیدند و خبر آزادی را به یوسف نبی دادند، اما یوسف آزادی را نپذیرفت و برای آزادی خود،شرط و شروطی گذاشت و فرمود: از جانب من به فرمانروا درود بفرستید و بگویید اگر خواهان آزادی من هستید، داستان زنانی را که دستهای خود را بریده بودند جویا شوید زیرا پروردگار من به نیرنگ آنها آگاه است. ادامه دارد... 📝به قلم:طاهره سادات حسینی 🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨
🎬: یکی از ویژگیهای اساسی اولیا خدا صبر آن ها است زیرا قرار است امر هدایت در مواجه با موجود مختار صورت بگیرد. خواسته اولیای الهی دولت مستعجل نیست؛ آنها با صبر و طمأنینه به دنبال دولت مستقر هستند، دولتی که بتوان در سایه ی آن با بزرگترین نیروی مخالف که همان ابلیس است مقابله کنند. هدف اصلی یوسف نیز هدایت تمدنی و اقامه دین بود و آزادی از زندان مقدمه این هدف محسوب میشد پس برای آزادی خودش صبر کرد و شرطی را قرار داد. اینکه فرعون ماجرای بریدن دستان زنان مصر را جویا شود. یوسف نبی بر خلاف زلیخا به دنبال رسوایی او نبود زیرا انبیا مبرا ازمقابله به مثل هستند او با بزرگواری خیانت زلیخا به عزیز را مطرح نکرد. این شرط به منظور اعاده حیثیت خود نیز بود زیرا پیامبران باید بری از خطا و برای مردم قابل اعتماد باشند تا حرفشان در مردم اثر کند و دعوتشان به سوی خداوند همه گیر شود. فرعون با شنیدن این شرط یوسف کنجکاوی اش تحریک شد و از افراد حاضر در جلسه سوال کرد که ماجرای بریدن دست زنها چیست و چون این ماجرا در آن زمان به گوش اکثر مردم مصر رسیده بود پس کسی از میان برخواست و شنیده هایش را راجع به این داستان گفت، فرعون جوان که متعجب شده بود، دستور داد در وقتی معین مجلسی بزرگ برپا کنند و جارچیان در کوی و برزن به اطلاع همه رساندند که چنین مجلسی بر پا خواهد شد پس از آن فرعون زنان مصر همانهاذکه در مجلس بزم زلیخا حضور داشتند و چون دلبریشان مورد توجه حضرت یوسف قرار نگرفت او را با حیله ای به زندان انداختند را در مجلسی دعوت کرد. مجلس برپا شده بود و همهمه ای بسیار در گرفته بود، هیچ کس از زنان از علت دعوتشان به این جلسه خبر نداشت، هر کسی سخنی می گفت تا اینکه زلیخا هم از راه رسید. این زلیخا با زلیخای چند سال قبل بسیار فرق کرده بود، انگار غمی بزرگ در چهره داشت، دیگر خبری از آرایش صورت و مو و لباس های زیبا و حریر و چشم نواز خبری نبود، انگار روح در جسم زلیخا مرده بود. زلیخا هم که علت دعوتش را نمی دانست با تعجب نگاهی به جمع پیش رو کرد و با دیدن چهره های آشنا به فکر فرو رفت او به یاد همان جلسه بزم افتاده بود و دوباره یاد یوسف بود و هجرانش که قلبش را از جا می کند ادامه دارد.... 📝به قلم:طاهره سادات حسینی 🌕✨🌕✨🌕✨🌕
‍ ﷽ 💠 خلاصه داستان عجیب ام داوود ام داوود، خانمی بود که در زمان امام صادق علیه السلام زندگی می کرد و پسری به نام داوود داشت. روزی ماموران حاکم، داوود را دستگیر کردند و به زندان انداختند. ام داوود به محضر امام صادق علیه السلام رفت و کمک خواست. امام صادق علیه السلام هم این دعا را به او آموخت و فرمود: «این دعا، درهای آسمان را باز میکند و فورا به اجابت می رسد...».👌 ام داوود دستور امام را عملی کرد و همان شب، خواب پیامبر صلی الله علیه وآله را دید که به او مژده اجابت داد.✨ از قضا همان شب، حاکم ظالم، خواب امیرالمومنین علیه السلام را دید که فرمود: «اگر داوود را آزاد نکنی تو را به آتش خواهم انداخت». 🔥 حاکم هم همان شب، داوود را از زندان آزاد کرد. . 💠طریقه دعای ام داوود دعای ام داوود را به دو روش می توان انجام داد: مفصل و مختصر . 📌روش مفصل: سه روز 13 و 14 و 15 رجب را روزه میگیری. در روز پانزدهم، نزدیک ظهر غسل می کنی. نماز ظهر و عصر را با رکوع و سجود نیکو به جا می آوری. بعد از نماز عصر، در جای خلوتی که کسی با تو صحبت نکند رو به قبله می خوانی: سوره حمد صد مرتبه سوره توحید صد مرتبه آیت الکرسی ده مرتبه و بعد از آن این سوره ها را می خوانی: سوره انعام سوره اسرا سوره کهف سوره لقمان سوره یس سوره صافات سوره فصلت سوره شوری سوره دخان سوره فتح سوره واقعه سوره ملک سوره قلم سوره انشقاق و سوره های بعد از انشقاق تا آخر قرآن را میخوانی (👈🏻👈🏻اگر نمی توانی سوره ها را درست قرائت کنی میتوانی به جای این سوره ها، هزار بار سوره توحید را بخوانی) پس از همه اینها، دعای ام داوود را می خوانی. . 📌روش مختصر: بزرگان بر مبنای روایات، برای کسانی که عذری دارند یا طاقت انجام روش مفصل را ندارند، طریقه های مختصری برای اعمال ام داوود بیان کرده اند که یکی از آنها این است: . سه روز 13 و 14 و 15 رجب را روزه میگیری. در روز پانزدهم، نزدیک ظهر غسل می کنی. نماز ظهر و عصر را با رکوع و سجود نیکو به جا می آوری. بعد از نماز عصر، در جای خلوتی که کسی با تو صحبت نکند رو به قبله می خوانی: . یک مرتبه سوره حمد صد مرتبه  سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ یک مرتبه آیت الکرسی (تا هم فیها خالدون) صد مرتبه اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ. و بعد دعای ام داوود را می‌خوانی . 📚زادالمعاد ص26  📚 بحارالأنوار ج‏95، ص397 . 💜 این ختم را به نیت آزادی یوسف زهرا از زندان غیبت انجام دهیم.🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پنجشنبه است و ياد درگذشتگان😔 🥀اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ🥀        🥀  التماس دعا  🥀 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀 🥀پنجشنبه است و ياد درگذشتگان😔 🥀یاد روزهایی که کنارمان بودن 🥀یاد روزهای خوب💔حضورشان 🥀با فاتحه و صلواتی به وسعت قلبمان 🥀به یاد کسانی باشیم که با ما زیسته اند 🥀و اکنون در این دنیا نیستند 🥀روحشون شاد و قرین رحمت الهی 🌸💎🌸