فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‼️ #احکام_وسواس/ قسمت سی و چهارم
🔷س 5350: وظایف افراد برای ترک وسواس چیست؟
طریقه صحیح #آبکشی اشیاء و ظروف چیست؟
مزد بی قرار حسین بودن.mp3
2.93M
#استاد_عالی
🔖ملاک تقرب به اهل بیت علیهم السلام چیست ؟
💠مزد بی قرار امام حسین علیه السلام بودن چیست ؟
🌷داستان یک بی قرار امام حسین علیه السلام
🌹 مقام فاضل دربندی 🌹
🔻السلام علیک یا ابا عبدالله 🔻
‼️ ارتباط شخص مبتلا به بیماری با دیگران
🔷س 5352: اگر شخصی به بیماری #کرونا مبتلا شده یا برخی از علائم مشکوک به این بیماری را دارد، آیا جایز است با کسانی که از وضعیت او اطلاع ندارند رفت و آمد نماید؟
✅ج: اگر #احتمال_عقلائی بدهد که موجب #سرایت به دیگران گردد، باید از این کار اجتناب کند.
#احکام_کرونا #کرونا_ویروس
چه کنیم در زندان جهالت و سرگردانی نباشیم؟.mp3
9.72M
🔖منبر کامل محرم 🔖
#استاد_ماندگاری
👈چه کنیم در زندان جهالت و سرگردانی نباشیم؟
🕌اصفهان، هیئت فدائیان حسین علیه السلام
💠شب اول محرم، جمعه 31 مردادماه 99
دو خطای عقل ظاهر بین.mp3
11.66M
🔖منبر کامل محرم 🔖
#استاد_ماندگاری
👈دو خطای عقل ظاهربین
🕌اصفهان، هیئت فدائیان حسین علیه السلام
💠شب دوم محرم، جمعه ۱ شهریور ماه 99
#خاطره_همسر_شهیدجانباز
حضور ذهن زیادی ندارم
فقط یادم که بهم گفت:
بهترین روزهای زندگیم زمان جبهه وجنگ بود که همه چه صداقتی داشتن وچقدر صمیمی بودن😔
#شهیدجانباز_محمدرضاتقی_ملک
#شهادت
#ایثار_جانبازی
#صمیمیت
#صداقت
💕💕💕🖤
🍁#سلام_شـهید
یک روز#گفتہ بودے:
من کجا و #شـهدا کجا⁉️
و گفتے:
☘شـهید، #شـهادت را بہ چنگ مےآورد..و امروزتو شـهادت را بہ #چنگ آوردے،و همنشین #شـهدا گشتے...
#شـهید_عباس_دانشگر"🌷
.💕💕💕🖤
🌸✨ 🔥جبران حق الناس
🔥حتی سر سوزنی حق الناس را خدا به هیچ وجه نمی بخشد
پس باید هر طور شده در این دنیا کاری کنیم تا طرف ما را ببخشد
برای جبران حق الناس اولش اين است که اگر میتوانم برویم از کسی که آبرویش را بردیم، طلب رضايت کنیم و آبرو برايش درست کنیم.
اگر مالش را ضايع کردیم، برویم مالش را بدهیم يا رضايت بگيرم.
اما اگر کسانی که حق شان را ضایع کردیم نمی شناسیم یا میشناسیم میترسیم برویم بگوییم
اگر برویم بگويیم من پشت سر شما فحش بد دادم.. يک فتنهي بدتر به پا میشود،
1-برای آنها صدقه بدهیم، که به آن می گويند رد مظالم.احکام صدقه رابپرسیم.
2-به نیت آنها استغفار کنیم
3-در کارهاب خيرمان مثل نماز نافله یا دعاهايی که می خوانیم آنها را شريک کنیم به نيابت از آنها کار خير انجام دهیم.زيارت عاشورا را به نيابت از آنها بخوانیم.
💕💕💕🖤
⚠️ارتباط با نامحرم👆
#شهیدابراهیم_هادی🌷
🏔تک تک حرف ها و #شکلک هایی که تو حرف زدن با نامحرم میزاریم، رو قلبش💖 اثر میزاره..
🏔باعث نابودی #خودمون و دیگران نشیم..بفرستید تو #گروهاتون...واجبه که همه ی دختر پسرا بدونن..
#رعایت_کنیم
#حد_نگه_داریم
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
💕💕💕🖤
ریشه حکایت شتر دیدی ندیدی ...
مردی در صحرا بدنبال شترش میگشت تا اینکه به پسر با هوشی برخورد. سراغ شتر را از او گرفت
پسر گفت: شترت یک چشمش کور بود؟
مرد گفت: بله
پسر پرسید: آیا یک طرف بار شیرین و طرف دیگرش ترش بود؟ مرد گفت: بله
حالا بگو شتر کجاست؟ پسر گفت من شتری ندیدم
مرد ناراحت شد و فکر کرد که شاید این پسر بلائی سر شتر او آورده و پسرک را نزد قاضی برد و ماجرا را برای قاضی تعریف کرد
قاضی از پسر پرسید. اگر تو شتر را ندیدی چطور مشخصات او را درست داده ای؟
پسرک گفت: در راه ،روی خاک اثر پای شتری دیدم که فقط سبزههای یک طرف را خورده بود.فهمیدم که شاید شتر یک چشمش کور بود.
بعد دیدم در یک طرف راه مگس بیشتر است و یک طرف دیگر پشه بیشتر است.
و چون مگس شیرینی دوست دارد و پشه ترشی را نتیجه گرفتم که شاید یک لنگه بار شتر شیرینی و یک لنگه دیگر ترشی بوده است.
قاضی از هوش پسرک خوشش آمد و گفت: درست است که تو بی گناهی ولی زبانت باعث دردسرت شد.
پس از این به بعد شتر دیدی، ندیدی!!
این مثل هنگامی کاربرد دارد که پرحرفی باعث دردسر میشود. آسودگی در کم گفتن است و چکار داری که دخالت کنی، شتر دیدی ندیدی و خلاص 👌
💕💕💕🖤
پنجم محرم/ عبدالله بن الحسن
آمدم تا جان ڪنم قربان تو
پیش تو گردم بلا گردان تو
در حرم دیدم ڪه تنها مانده ام
همرهان رفتند و من جا مانده ام
رفتے و دیدم دل از ڪف داده ام
خوش به دام عقل و عشق افتاده ام
عقل، آن سو ، عشق، این سو مے ڪشاند
از دو سو، این مے ڪشاند، آن مے نشاند
عقل گفتا، صبر ڪن – طفلے هنوز
عشق گفتا، ڪن شتاب و خود بسوز
عقل گفتا، هست یک صحرا عدو
عشق گفتا، یک تنه مانده عمو
عقل گفتا، روے ڪن سوے حرم
عشق گفتا، هان نیفتے از قلم
عقل گفتا، پاے تو باشد به گِل
عشق گفتا، از عاشقان باشے خجل
عقل گفتا، نے زمان مستے است
عشق گفتا، موسم بے دستے است
شاعر:استاد علے انسانی
◾️▪️◾️▪️🌸▪️◾️▪️◾️
روز پنجم محرم: عبدالله بن حسن بزرگمردی کوچک
سختى زخمها امام حسین(ع) را بر زمین نشانده بود و سپاهیان او را از هر سوى در میان گرفته بودند.
عبداللّه بن حسن كه در آن زمان یازده سال بیشتر نداشت عموى خود را نگریست كه دشمن او را از هر سوى در میان گرفته است . یاراى دیدن بیشتر این منظره را نداشت . بى اختیار به سوى عمو دوان شد.
عمّه اش زینب خواست عبدالله را بگیرد، امّا او از چنگ عمّه گریخت و خود را به عمو رساند.
در این هنگام بحربن كعب شمشیر را بلند كرد تا بر حسین فرود آورد. عبداللّه فریاد زد: اى ناپاك، آیا مى خواهى عمویم را بكشى؟
بحر ضربه خود را فرود آورد و عبداللّه دست خویش سپر كرد. شمشیر دست عبداللّه را برید و دست به پوست آویزان ماند. یادگار امام مجتبى علیه السلام فریاد زد: یا عمّاه .
آنگاه خود را در دامن عمو انداخت. عمو او را به خود فشرد و فرمود: پسر برادر، بر آنچه بر تو نازل شده است صبر كن و اجر خود را از خداوند بخواه، كه خداوند تو را به پدران پاكت ملحق كند.
در همین حال كه عبدالله بر دامن عمو بود حرملة بن كاهل تیر به سوى او افكند و او را به شهادت رساند.
◾️▪️◾️▪️🕊▪️◾️▪️◾️