رسانه «رواج» فعالیتش رو شروع کرده و به زودی اطلاع‌رسانی می‌کنیم... پیشنهاد می‌کنم از دستش ندین چون اتفاقات خوبی در راهه: https://eitaa.com/ravaaj

💠 رزومه و سوابق کاری مسعود یوسف پور • طراحی پوستر/ جلد کتاب/ مدیریت و طراحی صفحات اینستاگرام/ تیزر سه بعدی/ انواع موشن و... ═✧ رسانۀ رَواج | 👈 عضویت ✧═

شب خفته است در مه و باران، دریغ و درد می‌بارد آسمانی از اندوهِ بالگرد شب خفته است در مه و آه است بر لبم بستند خیمه در دل من ابرهای سرد پشت گمان کمان شد از اخبار محتمل با ما ببین که بی خبری‌ها چه‌ها نکرد بادی که سرگذاشتۀ کوهِ غربت است بادا خبر بیاورد از آن بزرگ‌مرد پشت سرِ مسافرِ خود آب ریختیم سر می‌رود ز کاسه صبر، اشکِ غم‌نورد باری بجو به دشت بلاشان، نه پشت میز مردان روزگار چنین‌اند در نبرد مسعود یوسف پور کانال شاعر | رسانه رواج | مدرس۸

امروز و دیروز حالم مساعد نبوده، هفت نفر در کارگاه نقد بودند که به زودی جواب می‌دم...عذر تقصیر دارم. حادثه اخیر حقیقتا گران بود و سنگین

😭 سلام ما برسانی... چه جمعیتی بود. چه حال و هوایی بود. آه که سبک نمی‌شیم با گریه...

📌 نبض شناسی قسمت‌های جدید دوره نبض شناسی تنها در کانال «کارگاه جامع» که شامل تمام دوره‌هاست قرار خواهد گرفت. از این لینک می‌توانید قسمت اول که رایگان منتشر شده را ملاحظه کنید: https://eitaa.com/madras8/739

📌 #استوری_موشن عامل بودی به آنچه عالم بودی تو منتظر امام قائم بودی! پرپر شدی و عطر تو پر شد همه‌جا الحق که گلی از "آل‌هاشم" بودی • امیرحسام حق‌شناس ‌‌┅═✧ رسانۀ رَواج | 👈 عضویت ✧═┅

💠 دوره‌های شما آنلاینه یا آفلاین؟ • با توجه به ایام امتحانات، خیلی این سوال از ما پرسیده شد که: « می‌تونیم الان دوره رو شرکت کنیم و بعدا مشاهده کنیم؟ پشتیبانی داره؟ » بله! دوره‌های مدرس۸ کاملا آفلاین و «دانلودی» هستند! با تعرفه دانلود نیم‌بها (یعنی حجم مصرفی اینترنت شما نیم‌بها محسوب می‌شه مثلا دوره اگر پنج گیگابایت باشه، هزینه اینترنت شما تنها دو گیگ و پانصدمگ لحاظ می‌شه. لینک‌ها دائمی هستند و منسوخ نمی‌شن‌‌.) 👈 چرا آنلاین برگزار نمی‌کنیم؟ • تجربه نشان داده دوره آنلاین، بستر مناسبی برای وقت کشی شده! نیمی از کلاس به سلام و احوال‌پرسی و فلانی کجاست می‌گذرد و نیمی به سوال و جواب! عملا امکان مدیریت کلاسی که از همه سطوح و سنین هستند کار ساده‌ای نیست و همیشه اعتراضاتی وجود دارد. همچنین محدودیت زمانی شما، اختلال اینترنت در بسترهایی مثل اسکایروم و... باعث شدند ما دوکار در جهت حمایت شما انجام بدهیم: ۱_ دوره ها اصلا رمزگذاری نشده! یعنی شما با یک‌بار دانلود کردن، برای همیشه فایل را خواهید داشت! این کار را دوستان ما انجام نمی‌دهند چون خطر پاب شدن دوره ( هک و انتشار غیر قانونی و...) بسیار بالاست. کما اینکه یکی از دوره‌های ما نیز گویا به چندنفر به صورت غیرشرعی رسیده بود و خودشان حلالیت گرفتند! پس ما این را به جان خریدیم که شما راحت باشید در امر آموزش. ۲_ برای اینکه خلاء استاد محسوس نباشد، بعد از مشاهده کامل دوره، نقد و بررسی و گپ و گفت‌ تازه شروع خواهد شد و این امر با توجه به سطح شاعری شما جلو می‌رود. بسیار کسانی بودند که در همین کارگاه‌های نقد به زبان خوبی رسیدند و نگاه‌شان در کشف مضمون گسترده‌تر شده‌ست. پشتیبانی ما تنها به نقد و بررسی خلاصه نمی‌شود، مشاوره چاپ کتاب، ارسال به کنگره ادبی و بازخوردهای مثبت (چندین نفر تا کنون در کنگره‌های ملی درخشیدند) و... «همه هدف ما ارتقاء سطح شماست و طبعا به موازات مباحث، از شما آموخته و خواهیم آموخت‌...بدرخشید» مسعود یوسف پور ‌‌┅═✧ مدرس هشت | کارگاه شعر ✧═┅ ‌ ♡ ‌ ‌ ❍ㅤ   ⎙ㅤ  ⌲ ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ

📌 #استوری_موشن خبر آمد که بدن ها ز شرر می سوزد خبر آنقدر که داغ است خبر می سوزد • علی مقدّم (عاصی) ‌‌┅═✧ رسانۀ رَواج | 👈 عضویت ✧═┅

📌 مرگ چنان خواجه... • این روزها از ابعاد پراگما به مقوله شعری نگاه می‌کنم و جوانب روان‌شناختی که شاید کمتر به آن‌ها پرداخته شده. بعد از شهادت رئیس جمهور، مدام این شعر رودکی از خاطرم رد می‌شود: مُرد مرادی نه همانا که مُرد مرگ چنان خواجه نه کاری‌ست خُرد جان گرامی به پدر باز داد کالبد تیره به مادر سپرد اول شاعر، مردن را نفی می‌کند و بعد مرگ خواجه را یک کار بزرگ تلقی می‌کند! چه می‌شود مرگ کسی فعل او تلقی شود؟ با این نگاه اگر به مقوله مرگ نگاه کنیم، آیا مردن فرد را می‌توان کار انگاشت؟ مثلا فلانی مرگش گره‌ باز کرد از کار قومی...فلانی مرگش ملتی را بیدار کرد و... البته که اگر با این نگاه به بدنه اجتماع بنگریم، امری که باعث شده مرگ خواجه کار بزرگی انگاشته شود، در حقیقت افعال خواجه در طول حیات بوده و نام نیکویی که با این افعال ماندنی شده‌ست. با این نگاه، شاید انسان هر لحظه به یاد کارایی مرگ خود باشد، مثل شطرنج‌بازی که همه حرکاتش مقدمه‌ای‌ست برای حرکت نهایی و برد. ما همه زنده‌ایم تا «چگونه» مردن خود را رقم بزنیم. شاید از همین جهت است که در روایاتی آمده نوع مرگ خود را از خدا بخواهید! این روزها خیلی به کارایی انسان بعد از حیاتش فکر می‌کنم. شاعرها چه عینک‌ها که نمی‌زنند! مرگ چنان خواجه نه کاری‌ست خُرد! در کتاب جَمهَرةُ الاشعار العرب این شعر منسوب به فرشته‌‌ای‌ست و در برخی منابع از قول حضرت امیر آمده‌ست: له ملک ینادی کل یوم لدوا للموت و ابنوا للخرابی! خدا را فرشته‌ای‌ست که چون روز در‌ رسد ندا می‌دهد: بشتابید به مرگ و بسازید برای خراب شدن! هر روز باید زمزمه کرد لدوا للموت... ما با مرگ معنا پیدا می‌کنیم چون آینه زیست ماست. یکی از مستشرقین که نامش در خاطرم نیست می‌گوید نوع مردن، استعاره‌ای از زندگی فرد است. #مسعود_یوسف_پور ‌‌┅═✧ مدرس هشت | کارگاه شعر ✧═┅

💠 #عبارت 📌أَلَا إِنَّهُمْ يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِيَسْتَخْفُوا مِنْهُ أَلَا حِينَ يَسْتَغْشُونَ ثِيَابَهُمْ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ. 📌این آیه پنجم سوره مبارکه هود است... عبارت یثنون چقدر عجیب و هنری‌است. به قول جرجانی این واژه نخ تسبیح است در این کلام از جهت تناسب و زیبایی. 🔻ترجمه این است که همانا آنان سینه در هم می‌کشند (سر در گریبان) تا آنچه در اوست را مخفی بدارند از خدا، و همانا خدا زمانی که جامه می‌پوشند از پنهان و پیدای آنان با خبر است و خدا به ذات صدور آگاه است! 🔻 یک معنای یثنون در کنار صدر، برمی‌گردد به غضب و معنای کنایی‌ست. یک معنایش خم کردن و نزدیک ساختن چیزی به چیزی که گویا منافقان سر در گریبان می‌برند در صحبت خفا، یک معنای دیگر که به دو نفر هم اثنان می‌گویند در حقیقت معطوف کردن است یعنی اولی را به دومی معطوف می‌کنیم. به ثناخوانی هم از جهت عطف صفات می‌گویند ثنی. حتی استثنا هم از این جهت است چون نظری که معطوف شده بر جمله سابق را برمی‌گردانی. 🔻 خداوند می‌فرماید من آن هنگامی که این جامه را پوشیده‌اند، از پیدا و پنهانشان آگاه بودم! از آنچه در سینه داشتند! (هنوز به حرف درنیامده بود) 🔻شاید یثنون صدورهم به روگردانی دل هم اشاره کند. آن‌ها دل را برمی‌گردانند تا پنهان کنند از خدا! یا اسرار آن سینه را مخفی کنند یا دل حقیقتا یک امر عینی لحاظ شده که با لباس بپوشانند (وجه استعاریک) تکرار واج سین هم بسیار به این بعد موسیقایی در خفا سخن گفتن کمک کرده (اعتلای این وجه در سوره مبارکه ناس است) علی ای حال، منافقینی زمان دیدن رسول الله سر در عبا می‌بردند تا پیامبر آن ها نبیند. گویا آیه در وصف آن‌ها و انسانِ منافق است. هربار لباس می‌پوشم به این فکر می‌کنم که چه چیزی را در سینه از خدا پنهان کردم! ‌‌┅═✧ مدرس هشت | کارگاه شعر ✧═┅

💠 ردیف فعل مرکب • در شب شعر امشب که توفیق حضور داشتم، شعری از بزرگواری شنیدم که حاج آقای مقدّم هم اشاره کردند بعضی ابیات کژتابی دارد‌. شعری بود با قافیه اَت (مصوت فتحه و تاء) و ردیف ( را گرفت ) یعنی رای مفعولی و فعل گرفت. این فعل چون در بعضی مواقع مرکب حساب می‌شود به تناسب ماقبلش، رای مفعولی ایراد است و نباید بیاید. اصلا طبق قول اساتید ملاک شناخت فعل ساده از مرکب همین رای مفعولی است! «دوستان خیلی مواظب چالش‌های دستوری باشند چون در پاره‌ای از موارد کاملا معنای اشتباهی را متبادر می‌کند» ‌‌┅═✧ مدرس هشت | کارگاه شعر ✧═┅