👈قاری نوجوان 👈👈آقای محمدامین نبی لو 👈👈ازاسلامشهر استان تهران 👈👈(سوره مبارکه رعد) 👈👈به تقلیدازمصطفی اسماعیل 👈مدرسه قرآنی من https://eitaa.com/madrese_msn

💌 قوی ، فوق العاده ✳ استاد سید متولی عبدالعال 💢الحمد ☸ مقام بیات 🌺❤️🌸🌺❤️🌸 👈مدرسه قرآنی من https://eitaa.com/madrese_msn

🎥تلاوت ☸سور مبارکه طارق ❤️باصدای دلنشین مرحوم مصطفی اسماعیل ✅ بسیار فنی ومناسب تقلید 🌺🌸🌺🌸🌺 👈مدرسه قرآنی من https://eitaa.com/madrese_msn

🎥 کسایی که می‌خوان دعاشون مستجاب بشه ببینند ✅ ارسال کنید برای دوستان ؛ قربت الی الله 💚 موعظه کوتاه و شنیدنی 🎙آیت‌الله مجتهدی تهرانی عليه‌الرحمة🌺 👈مدرسه قرآنی من https://eitaa.com/madrese_msn

✅ قرآن کتاب زندگی قسم بخورم باور میکنی؟! بـاشـه! قــسـم می‌خــورم! 🌞 قسم به روز 🌃 قسم به شب 👏که من تو را رها نکرده‌ام... 👏وبزودی آنقدر به تو عطا خواهم کرد که راضی شوی! 🌸وعــده‌خـــدا را بـاورکنیــم❤️ 👈مدرسه قرآنی من https://eitaa.com/madrese_msn

قال رسول الله صلی الله علیه و آله : اَهلُ القُرآنِ اَهلُ اللهِ وَخاصَّتُهُ؛ 💠 «اهل قرآن اهل خدا و خاصان بارگاه اویند». 📚 مجمع البیان 1/15 🌺❤️🌸🌺❤️🌸 👈مدرسه قرآنی من https://eitaa.com/madrese_msn

چه زیبا قرآن میخواند👆👆 الَّذِينَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ : (هدايت شدگان) كسانى هستند كه ايمان آورده و دلهايشان به ياد خدا آرام مى گيرد. بدانيد كه تنها با ياد خدا دلها آرام مى گيرد. ☸سوره رعد آیه28 🌺❤️🌸🌺❤️ 👈مدرسه قرآنی من https://eitaa.com/madrese_msn

#کلیپ_تصویری ✍سخنرانی حاج آقا دانشمند موضوع: جونی بکن ولی گناه نکن 👈مدرسه قرآنی من https://eitaa.com/madrese_msn

قرائت کلمات و علامات مهم درقرآن ✅ تجوید؛ استاد قاسمی 👈مدرسه قرآنی من https://eitaa.com/madrese_msn

#حکایت بيست سنت اضافه مبلّغ اسلامي بود در يکي از مراکز اسلامي لندن. عمرش را گذاشته بود روي اين کار؛‌ تعريف مي‌کرد که يک روز سوار تاکسي مي‌شود و کرايه را مي‌پردازد. راننده بقيه‌ي پول را که برمي‌گرداند 20 سنت اضافه‌تر مي‌دهد. مي‌گفت: چنددقيقه‌اي با خودم کلنجار رفتم که بيست سنت اضافه را برگردانم يا نه. آخرسر بر خودم پيروز شدم و بيست سنت را پس دادم و گفتم آقا اين را زياد داديد. گذشت و به مقصد رسيديم. موقع پياده شدن راننده سرش را بيرون آورد و گفت آقا از شما ممنونم. پرسيدم: بابت چي؟ گفت: مي‌خواستم فردا بيايم مرکز شما و مسلمان شوم اما هنوز کمي مردد بودم. وقتي ديدم سوار ماشينم شديد، خواستم شما را امتحان کنم. با خودم شرط کردم اگر بيست سنت را پس داديد بيايم. فردا خدمت مي‌رسيم. تعريف مي‌کرد: تمام وجودم دگرگون شد؛ حالتي شبيه غش بهم دست داد. من مشغول خودم بودم، درحالي‌که داشتم تمام اسلام را به بيست سنت مي‌فروختم. 👈مدرسه قرآنی من https://eitaa.com/madrese_msn