👈👈یک صفحه ترتیل 👈صفحه ۹۹ قرآن عثمان طاها 👈سوره نساء     👈آیات ۱۲۸ الی  ۱۳۴ 👈مدرسه قرآن و عترت https://eitaa.com/madrese_msn

👈حرم مطهر رضوی 👈👈دعای سلامتی آقا امام زمان(عج) 👈👈👈قاری نوجوان 👈👈👈آقای امیر حسین نبی زاده

باید غبار صحن تو را توتیا کنند «آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند» هو هوی باد نیست که پیچیده در رواق خیل ملائکند رضا یا رضا کنند بازار عاشقان تو از بس شلوغ شد ما شاعرت شدیم که مارا سوا کنند «هر گز نمیرد آنکه دلش» جَلد مشهد است حتی اگر که بال و پرش را جدا کنند هر کس به مشهد آمد و حاجت گرفت و رفت او را به درد کرب و بلا مبتلا کنند دردی عظیم و سخت که آن درد را فقط با یک نگاهِ گوشه چشمت دوا کنند از آن حریم قدسی‌ات آقای مهربان! «آیا شود که گوشهٔ چشمی به ما کنند» 👈السلام علیک یا امام الرئوف

✳استاد #مصطفی_اسماعیل 💢سوره #ذاریات 👈مدرسه قرآن و عترت https://eitaa.com/madrese_msn

📚#داستان_کوتاه وقتى که حاتم طایى از دنیا رفت، برادرش خواست جاى او را بگیرد. حاتم مکانى ساخته بود که هفتاد در داشت. هر کس از هر درى که مى خواست وارد مى شد و از او چیزى طلب مى کرد و حاتم به او عطا مى کرد. برادرش خواست در آن مکان بنشیند و حاتم بخشى کند! مادرش گفت: تو نمى توانى جاى برادرت را بگیرى، بیهوده خود رابه زحمت مینداز...!! برادر حاتم توجه نکرد. مادرش براى اثبات حرفش، لباس کهنه اى پوشید و به طور ناشناس نزد پسرش آمد و چیزى خواست، وقتى گرفت از در دیگری رجوع کرد و باز چیزى خواست. برادر حاتم با اکراه به او چیزى داد. چون مادرش این بار از در سوم باز آمد و چیزى طلب کرد، برادر حاتم با عصبانیت و فریاد گفت: تو دوبار گرفتى و باز هم مى خواهى؟ عجب گداى پررویى هستى! مادرش چهره خود را آشکار کرد و گفت: نگفتم تو لایق این کار نیستى؟ من یک روز هفتاد بار از برادرت به همین شکل چیزى خواستم و او هر بار مرا رد نکرد. 👌بزرگان زاده نمی‌شوند٬ ساخته می شوند... 👈مدرسه قرآن و عترت https://eitaa.com/madrese_msn

💌فرازی کوتاه ، بی نظیر ، آسمانی ✳استاد #محمد_عمران 💢سوره #انبیاء ، ۱۰۵ 👈مدرسه قرآن و عترت https://eitaa.com/madrese_msn

💌فرازی کوتاه ، بی نظیر ، آسمانی ✳استاد #محمد_عمران 💢سوره #انبیاء ، ۱۰۵ 👈مدرسه قرآن و عترت https://eitaa.com/madrese_msn