🌿🌿
#قصههای_قرآنی
قصه های مربوط به: #حضرت_ابراهیم علیه السلام #قسمت_چهل_و_ششم
🔹همسر خانه دار «۲»🔹
فهمید که این زن و شوهر در خیر و وسعت بسر می برند، لذا گفت: از جانب من به شوهرت سلام برسان و به او سفارش کن که آستانه درب منزل خویش را حفظ نماید، و سپس راه بازگشت را پیش گرفت.
روز به پایان رسید و اسماعیل طبق معمول به خانه بازگشت و پس از لحظاتی، صحبت آمدن میهمان به میان آمد. زن گفت: پیرمردی خوش سیما و باوقار امروز به منزل ما آمد و میهمان ما و جویای حال شما و وضع زندگی ما شد. من به او گفتم که در خیر و سلامت هستیم، آن پیرمرد به من سفارش کرد که به تو سلام برسانم و توصیه کنم که آستانه درب منزل خویش را حفظ نمایی.
اسماعیل گفت: آن پیرمرد پدر من بوده است و سفارش کرده است، که تو را رها نکنم و به این ترتیب این زن تا آخر عمر اسماعیل، شریک زندگی او بود و پسران اسماعیل همگی از وی متولد شدند.
منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه
👈مدرسه قرآنی من
https://eitaa.com/madrese_msn