eitaa logo
مدرسه رشد و تعالی زمان
870 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
317 ویدیو
20 فایل
زنان موثر انقلاب اسلامی ایـــــــ🇮🇷ــــــران✨ 🌐سایت مدرسه زمان: http://www.madresezaman.ir ارتباط با ادمین: @amuzesh_zaman
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀 مردی از خدا دو چيز خواست... يک گل و يک پروانه... اما چيزی که به دست آورد يک کاکتوس و يک کرم بود🌵😕 غمگين شدو با خود انديشيد شايد خداوند من را دوست ندارد 😔 و به من توجهی ندارد چند روز گذشت... از آن کاکتوس پر از خار گلی زيبا روييده شدو آن کرم تبديل به پروانه ای زيبا شد😍 اگر چيزي از خدا خواستيد و چيز ديگری دريافت کرديد به او اعتماد کنيد خارهای امروز گلهای فردايند...🌸🦋 🆔 @banoye_taraz ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🪧 کانال‌ مدرسه رشد وتعالی زمان https://eitaa.com/madrese_zaman
🍃 مرحوم استاد احمد امين در كتاب التكامل في الاسلام مي نويسد : زني شوهرش مُرد براي اينكه خدمتی به شوهر كرده باشد شبهای جمعه غذایی تدارک می كرد و به وسيله فرزند يتيم خود به خانه فقرا می فرستاد طفل بيچاره با اينكه گرسنه بود ، غذا را از مادر می گرفت و به فقرا مي رساند و خود با شكم گرسنه به خانه بر می گشت و می خوابيد تا اينكه شبي كاسه صبرش لبريز شد و در راه غذا را خودش خورد و با شكم سير به خانه برگشت و آسوده خوابيد آن شب زن شوهر خود را در خواب ديد كه به او می گفت : تنها غذای امشب به من رسيد . زن از خواب بيدار شد و با كمال شگفتی از فرزندش پرسيد شبهای جمعه گذشته و ديشب غذا را كجا می بردی و به كی می دادي ؟ من ديشب پدرت را خواب ديدم كه مي گفت تنها غذای ديشب به او رسيده است .طفل راستش را گفت كه شبهای جمعه غذا را به خانه فقرا مي بردم ، ولي ديشب چون زياد گرسنه بودم ، خودم خوردم و آسوده خوابيدم . زن دانست بهترين خدمت به شوهر اين است كه يتيم او را سير نگهدارد و از اينجاست كه در حديث است كه صدقه صحيح نيست در حالی كه خويشاوندان خودت محتاج و نيازمند باشند❤️ 🆔 @banoye_taraz ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🪧 کانال‌ مدرسه رشد وتعالی زمان https://eitaa.com/madrese_zaman
🍃 چارلی چاپلین می نویسد با پدرم رفتم سیرک، توی صف خرید بلیط؛ یه زن و شوهر با 4 تا بچشون جلوی ما بودند. وقتی به باجه رسيدند و متصدی باجه، قیمت بلیط هارو بهشون اعلام کرد، ناگهانرنگ صورت مرد،تغییر کرد !! نگاهی به همسرش انداخت،معلوم بود که پول کافی ندارد و نميدانست چه بکند. ناگهان پدرم دست در جیبش کرد و یک اسکناس صد دلاری بیرون آورد و روی زمین انداخت،سپس خم شد و پول را از زمین برداشت و به شانه مرد زدو گفت: ببخشید آقا،این پول از جیب شما افتاد. مرد که متوجه موضوع شده بود،بهت زده به پدرم نگاه کردو گفت:متشکرم آقا !!! مرد شریفی بود ولی برای اینکه پیش بچهايش شرمنده نشود،کمک پدر را پذیرفت بعد ازينکه بچه ها بهمراه پدر و مادرشان داخل سیرک شدن،ما آهسته از صف خارج شدیم و بدون دیدن سیرک به طرف خانه برگشتیم و من در دلم به داشتن چنین پدری افتخار کردم! "آن زیباترین سیرکی بود که به عمرم نرفته بودم" ثروتمند زندگی کنیم، بجای آنکه ثروتمند بمیریم!❤️ 🆔 @banoye_taraz ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🪧 کانال‌ مدرسه رشد وتعالی زمان https://eitaa.com/madrese_zaman
🍃 مردی به دربار خان زند می رود و با ناله و فریاد می خواهد تا کریمخان را ملاقات کند. سربازان مانع ورودش می شوند. خان زند در حال کشیدن قلیان ناله و فریاد مردی را می شنود و می پرسد ماجرا چیست؟ پس از گزارش سربازان به خان ؛ وی دستور می دهد که مرد را به حضورش ببرند. مرد به حضور خان زند می رسد. خان از وی می پرسد که چه شده است این چنین ناله وفریاد می کنی؟ مرد با درشتی می گوید دزد ، همه اموالم را برده و الان هیچ چیزی در بساط ندارم. خان می پرسد وقتی اموالت به سرقت میرفت تو کجا بودی؟ مرد می گوید من خوابیده بودم. خان می گوید خب چرا خوابیدی که مالت را ببرند؟ مرد در این لحظه پاسخی می دهد آن چنان که استدلالش در تاریخ ماندگار می شود و سرمشق آزادی خواهان می شود . مرد می گوید : چون فکر می کردم تو بیداری من خوابیده بودم!!! خان بزرگ زند لحظه ای سکوت می کند و سپس دستور می دهد خسارتش از خزانه جبران کنند. و در آخر می گوید این مرد راست می گوید ما باید بیدار باشیم.❤️ @banoye_taraz ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🪧 کانال‌ مدرسه رشد وتعالی زمان https://eitaa.com/madrese_zaman