💢ایران در عصر ظهور
#بخش_چهارم
🔹یطلبونه الحق فلا یعطونه: مراد از تلاش برای اخذ حق توسط ایرانیان؟
و اما مراد از تلاش برای اخذ حق توسط ایرانیان چیست؟ حق، معانی و مصادیق متعددی دارد(۱). ازجمله: حق از سنخ حقوق اعتقادی و مذهبی اعم از قیام و تشکیل حکومت و یا هر حقی از حقوق تضیع شده ایرانیان توسط دشمنان غربی و یهود می تواند باشد.
🔹البته اصولا از حق به قیام و انقلاب تعبیر نمیشود بلکه از "خروج و رایۀ" به قیام و انقلاب تعبیر شده است و در واقع عبارت قبلی "کأَنّي بِقَومٍ قَد خَرَجوا بِالمَشرِقِ" یعنی خروج، قیام و انقلاب بر علیه حکومت ظلم و جور (۲)
🔹از اینرو به قرینه اینکه حق خویش را از دشمن طلب می کنند و سپس وارد فاز نظامی می شوند (سُيوفَهُم عَلى عَواتِقِهِم) به معنای طلب حقی از حقوق پایمال شده خویش توسط دشمن، مراد است.
ضمن اینکه بعد از مرحله "سیوف علی العواتق" دشمن مجبور به اعطای حق میشوند اما ایرانی ها قبول نمیکنند (سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا يَقْبَلُونَه) و همین قرینه بر این است که حق از سنخ حق مذهبی و اعتقادی نیست بلکه حقی از حقوق پایمال شده ایرانیان است. زیرا چگونه ممکن است اگر حق به معنای مذهب و از سنخ دین و حق اعتقادی باشد، وقتی دشمن به ایرانی ها می دهند اما از پذیرش آن سرباز بزنند
🔹بنابراین عدم پذیرش حق از طرف ایرانی ها -با اینکه در دو مرحله بر اخذ آن اصرار داشتند-، قرینه بر این است که حق از سنخ حق مذهبی و اعتقادی نیست بلکه حقی از حقوق پایمال شده ایرانیان است که دشمن از اعطای آن ممانعت می کند.
🔹مرحله "مطالبه حق"، یطلبون الحق ثم یطلبون الحق: دو مرحله تلاش برای احقاق حق ایرانیان.
به قرینه جمله بعدی یعنی عبارت "سیوفهم علی عواتقهم"، دانسته میشود که دو مرحله قبلی طلب حق از راه مذاکره و حوار برای احقاق حق از دشمنان بوده است (يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِم) زیرا به قرینه "فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ"، بیانگر این است که ایرانیان درمی یابند که روش دو مرحله قبلی، جوابگو نیست و بعد از مایوس شدن از اخذ حق خویش، در مرحله بعدی از روشی متفاوت از دو مرحله قبلی، یعنی قدرت نظامی در مواجهه با دشمن برای اخذ حق خویش استفاده خواهند کرد.
🔹کلمه "ثم" در زبان عربی برای تراخی استعمال میشود (۳) و نشانگر این است که طلب حق و مذاکره برای بار دوم بعد از فاصله نسبتا طولانی از مرحله اول رخ میدهد اما در هر دو مرحله، دشمنان حق ایرانیان را به رسمیت نخواهند شناخت.
🔹مرحله "سیوفهم علی عواتقهم": آماده جنگ نظامی با دشمن
ایرانیان، وقتی ممانعت دشمنان در استیفاء و طلب حق خویش را درک میکنند (فَإِذَا رَأَوْا ذَلِك)، اینبار حق خویش را نه از راه مذاکره بلکه از راه قدرت نظامی طلب خواهند کرد (سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِم)؛ لازم به ذکر است عبارت "سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِم" ممکن است اشاره به تهدید دشمن و قدرت نمایی نظامی باشد کما اینکه احتمال درگیری نظامی محدود با دشمن نیز وجود دارد. بعد از این مرحله، دشمن مجبور به پذیرش حق ایرانی ها خواهد شد (فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ) و حاکی از این است که هرچند ممکن است تهدید متقابل و درگیری های پراکنده بین ایران و دشمنان اش و حمله به منافع یکدیگر، رخ دهد اما ضربه نهایی را ایرانی ها بر دشمن وارد خواهند کرد که آنان مجبور به پذیرش حق خواهند شد.
🔹اما سوال مهم این است که اگر عصر، عصر ظهور باشد، الان در کدام مرحله هستیم؟ مرحله "سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِم" یا مرحله "فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ"؟
#ادامه_دارد
پی نوشت ها:
۱. حق در لغت معانی مختلفی دارد از جمله: نقیض باطل، امر ثابت، حکم مطابق واقع، امر واجب، ملک و مال، عدل و داد، حظ و نصیب (ابن منظور، لسان العرب، ج 10، ص 49-51.).
۲. پورسیدآقایی، چالش های روایی تشکیل حکومت در عصر غیبت، فصلنامه مشرق موعود، ش 49، ص 390. قبانچی، موجز دائرۀ معارف الغیبۀ، ص 73.
۳.ثَمَّ: للتشريك في الحكم و الترتيب، و التراخي (ابن هشام، مغنی اللبیب، ج 1، ص
💢ایران در عصر ظهور
#بخش_چهارم
🔹یطلبونه الحق فلا یعطونه: مراد از تلاش برای اخذ حق توسط ایرانیان؟
و اما مراد از تلاش برای اخذ حق توسط ایرانیان چیست؟ حق، معانی و مصادیق متعددی دارد(۱). ازجمله: حق از سنخ حقوق اعتقادی و مذهبی اعم از قیام و تشکیل حکومت و یا هر حقی از حقوق تضیع شده ایرانیان توسط دشمنان غربی و یهود می تواند باشد.
🔹البته اصولا از حق به قیام و انقلاب تعبیر نمیشود بلکه از "خروج و رایۀ" به قیام و انقلاب تعبیر شده است و در واقع عبارت قبلی "کأَنّي بِقَومٍ قَد خَرَجوا بِالمَشرِقِ" یعنی خروج، قیام و انقلاب بر علیه حکومت ظلم و جور (۲)
🔹از اینرو به قرینه اینکه حق خویش را از دشمن طلب می کنند و سپس وارد فاز نظامی می شوند (سُيوفَهُم عَلى عَواتِقِهِم) به معنای طلب حقی از حقوق پایمال شده خویش توسط دشمن، مراد است.
ضمن اینکه بعد از مرحله "سیوف علی العواتق" دشمن مجبور به اعطای حق میشوند اما ایرانی ها قبول نمیکنند (سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا يَقْبَلُونَه) و همین قرینه بر این است که حق از سنخ حق مذهبی و اعتقادی نیست بلکه حقی از حقوق پایمال شده ایرانیان است. زیرا چگونه ممکن است اگر حق به معنای مذهب و از سنخ دین و حق اعتقادی باشد، وقتی دشمن به ایرانی ها می دهند اما از پذیرش آن سرباز بزنند
🔹بنابراین عدم پذیرش حق از طرف ایرانی ها -با اینکه در دو مرحله بر اخذ آن اصرار داشتند-، قرینه بر این است که حق از سنخ حق مذهبی و اعتقادی نیست بلکه حقی از حقوق پایمال شده ایرانیان است که دشمن از اعطای آن ممانعت می کند.
🔹مرحله "مطالبه حق"، یطلبون الحق ثم یطلبون الحق: دو مرحله تلاش برای احقاق حق ایرانیان.
به قرینه جمله بعدی یعنی عبارت "سیوفهم علی عواتقهم"، دانسته میشود که دو مرحله قبلی طلب حق از راه مذاکره و حوار برای احقاق حق از دشمنان بوده است (يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِم) زیرا به قرینه "فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ"، بیانگر این است که ایرانیان درمی یابند که روش دو مرحله قبلی، جوابگو نیست و بعد از مایوس شدن از اخذ حق خویش، در مرحله بعدی از روشی متفاوت از دو مرحله قبلی، یعنی قدرت نظامی در مواجهه با دشمن برای اخذ حق خویش استفاده خواهند کرد.
🔹کلمه "ثم" در زبان عربی برای تراخی استعمال میشود (۳) و نشانگر این است که طلب حق و مذاکره برای بار دوم بعد از فاصله نسبتا طولانی از مرحله اول رخ میدهد اما در هر دو مرحله، دشمنان حق ایرانیان را به رسمیت نخواهند شناخت.
🔹مرحله "سیوفهم علی عواتقهم": آماده جنگ نظامی با دشمن
ایرانیان، وقتی ممانعت دشمنان در استیفاء و طلب حق خویش را درک میکنند (فَإِذَا رَأَوْا ذَلِك)، اینبار حق خویش را نه از راه مذاکره بلکه از راه قدرت نظامی طلب خواهند کرد (سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِم)؛ لازم به ذکر است عبارت "سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِم" ممکن است اشاره به تهدید دشمن و قدرت نمایی نظامی باشد کما اینکه احتمال درگیری نظامی محدود با دشمن نیز وجود دارد. بعد از این مرحله، دشمن مجبور به پذیرش حق ایرانی ها خواهد شد (فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ) و حاکی از این است که هرچند ممکن است تهدید متقابل و درگیری های پراکنده بین ایران و دشمنان اش و حمله به منافع یکدیگر، رخ دهد اما ضربه نهایی را ایرانی ها بر دشمن وارد خواهند کرد که آنان مجبور به پذیرش حق خواهند شد.
🔹اما سوال مهم این است که اگر عصر، عصر ظهور باشد، الان در کدام مرحله هستیم؟ مرحله "سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِم" یا مرحله "فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ"؟
#ادامه_دارد
پی نوشت ها:
۱. حق در لغت معانی مختلفی دارد از جمله: نقیض باطل، امر ثابت، حکم مطابق واقع، امر واجب، ملک و مال، عدل و داد، حظ و نصیب (ابن منظور، لسان العرب، ج 10، ص 49-51.).
۲. پورسیدآقایی، چالش های روایی تشکیل حکومت در عصر غیبت، فصلنامه مشرق موعود، ش 49، ص 390. قبانچی، موجز دائرۀ معارف الغیبۀ، ص 73.
۳.ثَمَّ: للتشريك في الحكم و الترتيب، و التراخي (ابن هشام، مغنی اللبیب، ج 1، ص
همراهان مدرسه عشق 💖
(سربازان مهدی عج)
https://eitaa.com/joinchat/4137681215C6fed761fb5
در معرفی کانال به دیگران سهیم باشید 💐
✡️ #روایت_یک_انحراف | میلاد موعود
#بخش_چهارم
📃 برشی از کتاب درسنامه دشمن شدید اثر استاد مهدی طائب (دفتر اول)، صفحه ۱۲۷ تا ۱۲۹:
🔸 دوران رنج بنیاسرائیل ۴۰۰ سال به طول انجامید منجمان فرعون را خبر کردند که موعود بنیاسرائیل به زودی متولد خواهد شد فرعون دستور داد پسرانی که در بنیاسرائیل متولد میشوند بکشند.
🔻 قابلههایی مامور شناسایی زنان حامله اسرائیلی شدند و برنامه کشتن پسران اسرائیلی مدتهای مدید اجرا میشد تا جایی که بزرگان قبطی نزد فرعون رفتند و گفتند با ادامه این کار کسی نخواهد ماند که بردگی ما را کند، پس فرعون دستور داد عمل کشتار پسران بنیاسرائیلی یک سال در میان صورت گیرد.
🔻 جالب اینکه هارون برادر موسی، در سالی به دنیا آمد که پسران کشته نمیشدند و موسی در سالی که فرمان قتل پسران اجرا میشد!
🔸 مادر موسی نیز زیر نظر قابله بود. او نمیدانست که چه جنین ارزشمندی را حمل میکنند. موسی به دنیا آمد اما از آنجا که همه ابزارهای عالم به دست خداست محبت وی در دل قابله افتاد و ولادت او را گزارش نکرد و این گونه موسی نجات یافت.
🔹مبارزه آغاز گردید و نخستین ماموریت موسی (ع) دعوت فرعون و فرعونیان به اسلام بود. ... ماموریت دوم موسی نجات بنیاسرائیل از ظلم فرعون بود این ماموریت بسیار دشوارتر از ماموریت اول در دعوت فرعونیان به سوی خدا بود؛ زیرا باید با بنیاسرائیل تشکیل حکومت میداد و مراقب ایمان آنان میبود و با آنان قدس را فتح میکرد؛ درحالی که بنیاسرائیل در حکومت فرعون مردمانی مستضعف بودند که هیچ کاری نمیدانستند.
🔻 بنیاسرائیل نخست باید سازمان مییافتند و در کنار هم زندگی میکردند. آنان تا آن دوره گروههای پراکنده، شکست خورده، وابسته، طفیلی، آلوده و ترسان بودند، نه خانهای از خود داشتند و نه اجتماع و تمرکزی، نه برنامه سازنده معنوی و نه شهامت و شجاعت لازم برای یک انقلاب کوبنده.
🔸 بنابراین موسی و هارون ماموریت یافتند برای بازسازی اجتماع بنیاسرائیل به ویژه از نظر روحی برنامهای در چند ماده اجرا کنند.
🖌 وأَوْحَيْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ وَأَخِيهِ أَنْ تَبَوَّآ لِقَوْمِكُمَا بِمِصْرَ بُيُوتًا وَاجْعَلُوا بُيُوتَكُمْ قِبْلَةً وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ ۗ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ «یونس - ۸۷» به موسی و برادرش وحی کردیم که برای قوم خود در مصر خانههای مهیا کنید و خانههای خود را عبادتگاه سازید و نماز گذارید و مومنان را بشارت ده.
📌 خداوند در این آیه توجه بنیاسرائیل را به فرصت جدیدی که برای آنها بعد از شکست فرعون در «یوم الزینه» ایجاد شده است، جلب میکند تا با کم شدن فشار فرعون بر آنها، خود را برای رفتن به سوی سرزمین موعود آماده و سازماندهی کنند. این مهم از طریق موارد زیر محقق میشود:
1️⃣ خانهسازی و جدا کردن مسکن آنها از فرعونیان
2️⃣ ساختن خانهها مقابل یکدیگر و نزدیکتر و نزدیک به هم
3️⃣ اقامه نماز
4️⃣ امید افزایی و تقویت روحی
#ادامه_دارد
همراهان مدرسه عشق 💖
(سربازان مهدی عج)
https://eitaa.com/joinchat/4137681215C6fed761fb5
در معرفی کانال به دیگران سهیم باشید 💐
💢ایران در عصر ظهور
#بخش_چهارم
🔹یطلبونه الحق فلا یعطونه: مراد از تلاش برای اخذ حق توسط ایرانیان؟
و اما مراد از تلاش برای اخذ حق توسط ایرانیان چیست؟ حق، معانی و مصادیق متعددی دارد(۱). ازجمله: حق از سنخ حقوق اعتقادی و مذهبی اعم از قیام و تشکیل حکومت و یا هر حقی از حقوق تضیع شده ایرانیان توسط دشمنان غربی و یهود می تواند باشد.
🔹البته اصولا از حق به قیام و انقلاب تعبیر نمیشود بلکه از "خروج و رایۀ" به قیام و انقلاب تعبیر شده است و در واقع عبارت قبلی "کأَنّي بِقَومٍ قَد خَرَجوا بِالمَشرِقِ" یعنی خروج، قیام و انقلاب بر علیه حکومت ظلم و جور (۲)
🔹از اینرو به قرینه اینکه حق خویش را از دشمن طلب می کنند و سپس وارد فاز نظامی می شوند (سُيوفَهُم عَلى عَواتِقِهِم) به معنای طلب حقی از حقوق پایمال شده خویش توسط دشمن، مراد است.
ضمن اینکه بعد از مرحله "سیوف علی العواتق" دشمن مجبور به اعطای حق میشوند اما ایرانی ها قبول نمیکنند (سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا يَقْبَلُونَه) و همین قرینه بر این است که حق از سنخ حق مذهبی و اعتقادی نیست بلکه حقی از حقوق پایمال شده ایرانیان است. زیرا چگونه ممکن است اگر حق به معنای مذهب و از سنخ دین و حق اعتقادی باشد، وقتی دشمن به ایرانی ها می دهند اما از پذیرش آن سرباز بزنند
🔹بنابراین عدم پذیرش حق از طرف ایرانی ها -با اینکه در دو مرحله بر اخذ آن اصرار داشتند-، قرینه بر این است که حق از سنخ حق مذهبی و اعتقادی نیست بلکه حقی از حقوق پایمال شده ایرانیان است که دشمن از اعطای آن ممانعت می کند.
🔹مرحله "مطالبه حق"، یطلبون الحق ثم یطلبون الحق: دو مرحله تلاش برای احقاق حق ایرانیان.
به قرینه جمله بعدی یعنی عبارت "سیوفهم علی عواتقهم"، دانسته میشود که دو مرحله قبلی طلب حق از راه مذاکره و حوار برای احقاق حق از دشمنان بوده است (يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِم) زیرا به قرینه "فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ"، بیانگر این است که ایرانیان درمی یابند که روش دو مرحله قبلی، جوابگو نیست و بعد از مایوس شدن از اخذ حق خویش، در مرحله بعدی از روشی متفاوت از دو مرحله قبلی، یعنی قدرت نظامی در مواجهه با دشمن برای اخذ حق خویش استفاده خواهند کرد.
🔹کلمه "ثم" در زبان عربی برای تراخی استعمال میشود (۳) و نشانگر این است که طلب حق و مذاکره برای بار دوم بعد از فاصله نسبتا طولانی از مرحله اول رخ میدهد اما در هر دو مرحله، دشمنان حق ایرانیان را به رسمیت نخواهند شناخت.
🔹مرحله "سیوفهم علی عواتقهم": آماده جنگ نظامی با دشمن
ایرانیان، وقتی ممانعت دشمنان در استیفاء و طلب حق خویش را درک میکنند (فَإِذَا رَأَوْا ذَلِك)، اینبار حق خویش را نه از راه مذاکره بلکه از راه قدرت نظامی طلب خواهند کرد (سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِم)؛ لازم به ذکر است عبارت "سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِم" ممکن است اشاره به تهدید دشمن و قدرت نمایی نظامی باشد کما اینکه احتمال درگیری نظامی محدود با دشمن نیز وجود دارد. بعد از این مرحله، دشمن مجبور به پذیرش حق ایرانی ها خواهد شد (فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ) و حاکی از این است که هرچند ممکن است تهدید متقابل و درگیری های پراکنده بین ایران و دشمنان اش و حمله به منافع یکدیگر، رخ دهد اما ضربه نهایی را ایرانی ها بر دشمن وارد خواهند کرد که آنان مجبور به پذیرش حق خواهند شد.
🔹اما سوال مهم این است که اگر عصر، عصر ظهور باشد، الان در کدام مرحله هستیم؟ مرحله "سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِم" یا مرحله "فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ"؟
#ادامه_دارد
پی نوشت ها:
۱. حق در لغت معانی مختلفی دارد از جمله: نقیض باطل، امر ثابت، حکم مطابق واقع، امر واجب، ملک و مال، عدل و داد، حظ و نصیب (ابن منظور، لسان العرب، ج 10، ص 49-51.).
۲. پورسیدآقایی، چالش های روایی تشکیل حکومت در عصر غیبت، فصلنامه مشرق موعود، ش 49، ص 390. قبانچی، موجز دائرۀ معارف الغیبۀ، ص 73.
۳.ثَمَّ: للتشريك في الحكم و الترتيب، و التراخي (ابن هشام، مغنی اللبیب، ج 1، ص ۱۱۷
همراهان مدرسه عشق 💖
(سربازان مهدی عج)
https://eitaa.com/joinchat/4137681215C6fed761fb5
#سفیانی
#بخش_چهارم
▪️مراحل گوناگون جنبش سفیانی
🔹بر پایه احادیث،جنبش سفیانی،حرکتی سریع و خشن است، زیرا اوضاع
جهانی به خاطر کشمکش بین ابرقدرتها تا سر حد جنگ، وخیم می شود و سرزمین
شام که فتنه فلسطین آن را همچون آب درون مشک متزلزل ساخته، گرفتار رنج و
افسردگی می گردد. از همین رو، غربیها در صدد انتخاب زمامداری مقتدر برمی آیند تا بتواند مناطق اطراف اسرائیل را برای سلطه این کشور، تحت فرمان درآورد و بتوانند نقش مؤثری در دفاع از اسرائیل و غرب، بر عهده گیرد. به همین جهت غربیها دست او را در جنگ عراق و اشغال آن باز می گذارند همچنانکه دست او را در یاری به حکومت ضعیف حجاز و درهم شکستن جنبش نوینی که نهضت امام مهدی علیه السلام در مکه مکرمه ایجاد میکند، باز می گذارند
🔸این نکات،که در روایات مربوط به جنبش سفیانی بدان اشاره شده بیانگر آن
است که سفیانی برای موفقیت خود نیاز به سرعت عمل و خشونت شدید دارد. از
امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمود: سفیانی از نشانههای حتمی ظهور است. خروج او از آغاز تا انجام، پانزده ماه طول میکشد،شش ماه کارزار میکند، همین که بر پنج شهر تسلط یافت نه ماه فرمانروائی میکند بی آنکه یک روز بر آن افزوده شود [۱]
🔹آن پنج شهر عبارتند از: دمشق، اردن، حمص، حلب و قنسرین که مراکز
فرمانروائی منطقه، سوریه،اردن و لبنان است. روایات بر وجود اردن میان آنها
تصریح میکنند، اما لبنان که جزئی از سرزمین شام و تابع پنج شهر به حساب میآید، بعید نیست که در قلمرو حکومت سفیانی قرار گیرد.ولی برخی روایات، گروههایی را از سیطره سفیانی جدا کرده اند چرا که آنان ملازمان حق اند و خداوند آنها را از شر همراهی با سفیانی حفظ میکند، ممکن است مردم لبنان از آن دسته باشند
🔸بعضی روایات زمان جنبش وی را در ماه رجب میدانند،از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمود:از نشانههای حتمی ظهور،خروج سفیانی در ماه رجب است [۲] این حوادث نشان میدهد که خروج سفیانی شش ماه قبل از ظهور حضرت مهدی علیه السلام است. چرا که حضرت در شب یا روز دهم محرم همان سال در مکه ظهور خواهد کرد. همچنین معلوم میشود که تسلط سفیانی بر منطقه شام و لشکرکشی به عراق و حجاز، قبل از ظهور و با انگیزه پیروزی بر یاران امام و نهضت او انجام می پذیرد
🔹بنابراین جنبش سفیانی در سه مرحله به اجرا در میآید نخست: مرحله تثبیت
سلطه وی در شش ماهه اول، سپس هجوم و پیکار او در عراق و حجاز. و سر انجام عقب نشینی از توسعه طلبی در عراق و حجاز و دفاع در برابر سپاه حضرت
مهدی علیه السلام، جهت حفظ باقیمانده حکومتش در سرزمین شام، اسرائیل و قدس
🔸روایات مربوط به سفیانی، جنگهای شش ماهه اول وی را به اختصار ترسیم می کنند، جنگهای داخلی او با اصهب و ابقع وسپس با نیروهای اسلامی و غیر اسلامی مخالف خود، تا تسلط او بر سرزمین شام.
ولی با توجه به نوع جنبش او، طبیعی است که این شش ماه، مملو از عملیات
متراکم نظامی خواهد بود تا بتواند سیطره خود را استوار و نیروهای زیادی را برای
نبردهای گسترده نه ماه آینده تجهیز و آماده نماید. و ممکن است سفیانی در کنار
جنگهای مهم شش ماهه اول خود، علاوه بر ابقع و اصهب با فرمانروایان اردن و
لبنان و دیگر نیروهای مخالف درگیریهایی داشته باشد.
🔹روایتی، به شدت جنگهای سفیانی با ابقع و اصهب اشاره میکند و آن را موجب نابودی شام میداند. از امام باقر علیه السلام روایت شده که فرمود: از نشانههای ظهور، فرو رفتن یک آبادی به نام جابیه از روستاهای شام، فرود آمدن ترکها در
جزیره و رومیها در رمله و درگیریهای فراوان در سراسر زمین است تا آنکه شام ویران گردد و در روایتی آمده است: نخستین سرزمینی که ویران شود شام است، علت ویرانی شام، اجتماع طرفداران سه پرچم (نیرو) در آنجاست، نیروهای اصهب، ابقع و سفیانی[۳]
🔸اما خرابی دمشق که در کلام امیر مؤمنان علیه السلام بدان اشاره شد که فرمود: دمشق را قطعا تخریب خواهم کرد.. آن را مردی از خاندان من انجام خواهد داد ظاهرا ویرانی ای است که در نبرد بزرگ آزادسازی قدس اتفاق میدافتد. نبردی که میان امام مهدی علیه السلام با
سفیانی، یهودیان و رومیها به وقوع می پیوندد
🔹اما سفیانی در نه ماهه پایانی حکومت خود، دست به نبردهای بزرگی میزند که
مهمترین آنها با ترکها و هوادارانشان در قرقیسیا و سپس نبردهای او در عراق با
ایرانیها است که زمینه سازان ظهوراند طبق برخی روایات یمنیها نیز با ایرانیان
همراهی میکنند. ممکن است سفیانی در مدینه منوره نیز دارای نیروهایی باشد که در کنار نیروهای حکومت حجاز در نبردی که احتمالا توسط حضرت مهدی علیه السلام برای آزادی مدینه انجام می پذیرد وارد پیکار شوند
سفیانی پس از شکست در عراق و حجاز، به شام و فلسطین بازمیگردد تا در بزرگترین نبرد خود با حضرت مهدی یعنی نبرد بزرگ فتح قدس به مصاف بپردازد
۱.بحار:۵۲ / ۲۴۸
۲.بحار:۵۲ / ۲۴۹
۳.ارشاد مفید ص ۳۵۹