eitaa logo
مدرسه نما
214 دنبال‌کننده
912 عکس
1 ویدیو
0 فایل
دستیار فعالان فرهنگی مدرسه
مشاهده در ایتا
دانلود
#اقتصاد_مقاومتی همیشه شیرهای شیرننه مثل شیر،شیر نمی‌دهند @madresenama | madresenama.ir
همیشه شیرهای شیرننه مثل شیر،شیر نمی‌دهند 1.ساعت 9، اینجا تهران است، صدای جمهوری اسلامی ایران، رادیو نفتا. مشروح اخبار: «80درصد صادرات نفت ایران به صورت خام صورت می‌گیرد و این به ضرر کشور است.» با خودم گفتم مگر چلاق هستیم که از نفت‌مان نمی‌توانیم بنزین و گازوئیل و به طور کلی فراورده درست کنیم؟ باورم نمی‌شود. 2.بعد از ظهر به کانادا رفتیم. البته کانادا روستای‌مان است. تا پایم را به روستا گذاشتم، شیرننه گفت: «بیا ننه، شیرها منتظرت هستند.» گفتم: «باشد ننه.» منظور از شیرها، گاوهای شیرننه‌اند؛ چون مثل شیر، شیر می‌دهند. خلاصه بعد از اینکه شیرها دوشیده شد، دیدم یک وانتی که مثل دمپایی جلو بسته بود، به روستا آمد و همه شیرهای روستا را خرید و برد. به شیرننه گفتم: «چرا شیرهای روستا را خام می‌فروشید و تبدیل به کره و پنیر و... نمی‌کنید تا درآمد بیشتری داشته باشید؟» گفت: «ننه، فردا روزی که پیر شوید و از منابع‌تان خوب استفاده نکنید، آن‌ها هم پیر می‌شوند و دیگر نانی برای خوردن ندارید، چون درآمد ندارید.» بعد فهمیدم وقتی که نفت را خام می‌فروشیم، به کجا خواهیم رفت. @madresenama | madresenama.ir
بوم کسب و کار بعد از ظهر جمعه در مسجد محل، جلسه ایده‌پردازی در موضوع رونق تولید را با بچه‌های محل داشتیم که این کار به خاطر حضور یکی از بسیجی‌های قدیمی پایگاه بود. ابتدا گروه‌های دو سه نفری شده بودیم و در مورد مشکلات تولید در کشور می‌اندیشیدیم و مباحثه می‌کردیم و سعی می‌کردیم که برای مشکلات، راه حل عملیاتی را پیدا کنیم تا بوم کسب و کار را که شامل موضوع و ایده عملیاتی و شرح ایده و لوازم اجرایی و گام‌های اجرایی و غیره بود کامل کنیم که در آخر هر گروه ایده خود را به داوران ارائه دادند و گروه‌های برتر مشخص شدند. @madresenama | madresenama.ir
You از گوجه تا گوجه ساعت 9 شب داشتم اخبار شبکه یک را با صدای گرم آقای حیاتی نگاه می‌کردم. ناگهان از فاسد شدن چند هزار تن گوجه فرنگی روی کامیون‌ها خبر داد... @masjednama | masjednama.ir
به طرف فروشگاه برای خرید می‌رفتم. کنار پیاده‌رو مردی را در حال گدایی دیدم؛ دستش را دراز کرده بود و تقاضای پول می‌کرد. من هم یک مقدار از پولی را که مادرم داده بود، به او دادم اما... @madresenama | madresenama.ir
برای دل‌خوشی خودمان کار نکنیم به طرف فروشگاه برای خرید می‌رفتم. کنار پیاده‌رو مردی را در حال گدایی دیدم؛ دستش را دراز کرده بود و تقاضای پول می‌کرد. من هم یک مقدار از پولی را که مادرم داده بود، به او دادم. بعد از اینکه از آن فقیر عبور کردم، همسایه خانه ما مرا که در حال کمک کردن بودم، دید و گفت: آقا جواد! آن چیزی که مهم و کار اصلی است در رفع فقر و محرومیت، این است که باید اول ببینیم آن فرد کی است؟ قوم و خویشاوندهای او چه کسانی هستند؟ بعد اگر لازم بود، ما مستقیماً کمک‌رسانی کنیم. البته اگر بخواهیم مشکل او را اساساً حل کنیم، نه الکی و برای دل‌خوشی خودمان و دل‌خوشی او. @madresenama | madresenama.ir
قرض‌الحسنه شب عیدی از وقتی این ویروس منحوس به کشور ما وارد شده است، بعضی‌ها مثلاً دستفروش‌ها درآمدشان کم شده و نگران خانواده و فرزندان خودشان هستند که شب عیدی برای خرید پوشاک و غذا پول کم بیاورند. نمی‌دانم.... @madresenama | madresenama.ir
قرض‌الحسنه شب عیدی آسمان با ماست چشم از آسمان نمی‌گرفت. یک‌ریز اشک می‌ریخت. طاقتم طاق شد. - چی شده حاجی؟ جواب نداد. خط نگاهش را گرفتم. اول نفهمیدم،‌ ولی بعد چرا. آسمان داشت بچه‌ها را همراهی می‌کرد. وقتی می‌رسیدند به دشت،‌ ماه می‌رفت پشت ابرها. وقتی می‌خواستند از رودخانه رد شوند و نور می‌خواستند،‌ بیرون می‌آمد. پشت بی‌سیم گفت: «متوجه ماه هم باشین.» پنج دقیقهٔ بعد، صدای گریهٔ فرمانده‌ها از پشت بی‌سیم می‌آمد. منبع: ابروباد شهید محمد ابراهیم همت @madresenama | madresenama.ir
به فکرشان باشیم کنار خیابا کارگزانی را دیدم بیکار به دیاوار تکیه داده بودند و با هم بگو و بخند داشتند اما می دانستم این خنده ها به خاطر این است که ویروس منحوس بازار گرم آن ها را سرد کرده است و افسوس خوردم بنده های خدا شب عیدی چه جوابی دارند به زن و بچه هایشان بدهند وقتی که پولی ته جیبشان ندارند. به نطرم باید خیلی به فکر شان باشیم تا بتوانیم قدری از مشکلات آن ها بکاهیم @madresenama | madresenama.ir
سلمونی حسن آقا با هماهنگی حسن آقا در فضای مجازی نوبت سلمونی را در محله پیش‌فروش می شود @madresenama | madresenama.ir