#چقدر_با_هوشی
جرقه اول
اگر تنها یک کبریت داشته باشید و وارد یک اتاق سرد و تاریک شوید که در آن یک بخاری نفتی، یک چراغ نفتی و یک شمع باشد، اول کدامیک را روشن میکنید؟
@madresenama | madresenama.ir
#چقدر_با_هوشی
جرقه اول
اگر تنها یک کبریت داشته باشید و وارد یک اتاق سرد و تاریک شوید که در آن یک بخاری نفتی، یک چراغ نفتی و یک شمع باشد، اول کدامیک را روشن میکنید؟
@madresenama | madresenama.ir
#سیره_خوبان
دختر بیحجاب
شهید تندگویان با وجود اینکه به عنوان نفر سوم سهمیه انتخابی جهت اعزام به انگلستان انتخاب شد، اما به دلیل اینکه مذهبی متعصب شناخته شد، کنار گذاشته شد.
مصاحبهکننده از او پرسیده بود: «اگر در خیابانها یا پارکهای لندن با یک دختر خانم عریان روبهرو شوی یا در یکی از محافل تهران با یک دختر خانم نیمهعریان روبهرو شوی، چه عکسالعملی از خود نشان میدهی؟» جواد پاسخ داده بود: «در صورتی که با چنین وضعی روبهرو شوم، چون قادر نیستم مانع رواج منکرات شوم، ابتدا سعی میکنم خودم را از مسیر دور کنم و به او نگاه نکنم و بعد از خداوند درخواست میکنم مرا یاری دهد بر نفس امارهام مسلط شوم و طلب توفیق میکنم که حتی در عالم تصور و رؤیا هم به او نیندیشم.
@madresenama | madresenama.ir
#اقتصاد_مقاومتی
معدن طلای قرمز
روزی با پسرخاله بابام رفتیم روستای اطراف مشهد که پر بود از مزارع بنفش رنگی که از درون قرمز بودند. اینجا معدن طلای قرمز است که هر مثقالش یک دنیا میارزد، اما حیف... پسرخاله بابام تعریف میکرد که دلالها میآیند اینجا و زعفرانها را مفت میخرند و این زعفرانها را به شهر میبرند و به خارج صادر میکنند. اگر تا اینجا بگوییم که هیچ، اما این بدبختی را چطور بگویم که همین زعفرانهای خودمان را خارجیها به خودمان میفروشند با بستهبندیهای خوشریختتر، حتی با قیمت بالاتر.
آخرش پسرخاله بابام یک خبر خوش گفت که اواخر روستاییان تصمیم گرفتهاند که دستگاه بستهبندی را به روستا بیاورند و نشان تجاری درست کنند تا بتوانند درآمدشان از زعفران را بیشتر کنند.
@madresenama | madresenama.ir
#امام_خامنه_ای
الگوی همهجانبه
آن عبادتش؛ آن فصاحت و بلاغتش؛ آن فرزانگی و دانشش؛ آن معرفت و حکمتش؛ آن جهاد و مبارزهاش؛ آن رفتارش به عنوان یک دختر؛ آن رفتارش به عنوان یک همسر؛ آن رفتارش به عنوان یک مادر؛ آن احسانش به مستمندان که وقتی پیغمبر پیرمردِ مستمندی را به درِ خانه امیرالمؤمنین فرستاد که «برو حاجتت را از آنها بخواه»، فاطمه زهرا سلاماللهعلیها تخته پوستی را که حسن و حسین روی آن میخوابیدند و به عنوان زیرانداز فرزندان خود در خانه داشت و چیزی جز آن نداشت، به سائل داد و گفت «ببر بفروش و از پول آن استفادهکن!» این، شخصیت جامعالاطراف فاطمه زهراست. این، الگوست.
امام خامنهای| 1371/9/25
@madresenama | madresenama.ir
#حکایت
رابطه چک و سفته با نماز
یکی از طلبههای این مدرسه گفت: روزی برای نماز مغرب به مسجد میرفتم، نزدیک اذان یکی آمد و نماز ظهر و عصر را تند و بدون طُمَأنینه خواند، جلو رفتم و به او گفتم: آقا نماز شما باطل است؛ بسیار تند خواندید و هیچکاری را کامل انجام ندادید. آن شخص گفت: معلوم است هنوز گرفتار چک و سفته نشدهای! بیچاره نمیداند که اغلب گرفتاریهایش به خاطر همین کماهمیت دادن به نماز است.
براساس: کانال آیتالله مجتهدی تهرانی
@madresenama | madresenama.ir
#چراغ_هدایت
میرداماد شدن
الکیالکی نمیشود بزرگ شد. باید ششدانگ حواست به خودت باشد، ششدانگ!
***
شبهنگام، سید محمدباقر در حجرهاش نشسته بود. ناگهان در باز شد. دختری با زیبایی تمام وارد شد. اشاره کرد که محمدباقر حرف نزند، وگرنه جلاد خلاصش میکند. شامش را خورد و گوشهای خوابید، ولی سید تا صبح از وسوسه دختر زیبا خوابش نبرد.
مأموران تمام شهر را گشتند تا اینکه صبح آن دو را به پیشگاه شاهعباس بردند. شاهزاده با زنان دربار به مشکل خورده بود و فرار کرده بود. با اثبات پاکدامنی، شاه به محمدباقر گفت: «چگونه برابر نفست مقاومت کردی؟» سید انگشتانش را نشان داد. همه سوخته بود. شاه متعجب پرسید: «اینها چرا سوخته؟!» محمدباقر گفت: «هر بار که نفسم مرا ترغیب به گناه میکرد، انگشتم را بر آتش میگرفتم تا یادآور جهنم باشد.» شاه همان دختر را به عقدش درآورد تا او میرداماد شود.
وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي
من خود را از گناه تبرئه نمیکنم؛ زیرا نفسِ طغیانگر بسیار به بدی فرمان میدهد، مگر زمانی که پروردگارم رحم کند.
@madresenama | madresenama.ir