eitaa logo
دو فصلنامه《الانوار الهادیه》
308 دنبال‌کننده
449 عکس
86 ویدیو
271 فایل
مقام معظم رهبري: «فقه خیلی اهمّیّت دارد؛ یک عدّه‌ای خیال میکنند فقه، چون اسمش فروع دین است یعنی کارهای فرعی؛ نخیر، فقه استخوان‌بندی و در واقع ستون فقرات زندگی اجتماعی است؛ فقه این است.» ●《الانوار الهادیه》مجله علمی مدرسه علمیه امام هادی علیه السلام-اهواز
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مناهج 🇵🇸🇮🇷
🌀 روحانیت و دنیاگرایی 📝 اندر احوالات مرحوم مدرس افغانی (ره) ✅ مدد ز غیر تو ننگ است یا علی مددی 🔹 مرحوم استاد مشهور ادبیات عرب در [زمان سکونتش در نجف]، حجره نداشت و شب‌ها در صحن مطهر حضرت اميرالمؤمنين سلام الله علیه می‌خوابيد و روزها، اغلب در وادی السلام، در سايه ديوار قبور و حجره‌هاي آن، مدتي را به استراحت مي‌پرداخت. 🔹 وی می‌گفت سرور و خوشحالی من زمانی بود كه برای درس دادن به بعضی از آقازاده‌ها به مدارس يا منازل‌شان می‌رفتم. گاه اتّفاق می‌افتاد كه من در آن هوای گرم برای تدريس پيش آنها می‌رفتم ولی به من می‌گفتند امروز حوصله نداريم؛ باشد براي فردا! 🔹 روزی از روزها در وادی‌السلام در شدّت گرما، شديداً احساس تشنگی كردم. اين طرف و آن طرف دنبال آب بودم. ديدم كمی آب در حال جريان است؛ بدون اين كه به فكرم برسد كه اين نواحي كه چشمه ندارد. در حال نوشيدن آب بودم كه ناگهان عربی فرياد زد: چه كار می‌كنی؟ چرا از اين آب می‌خوری؟ گفتم: خيلی تشنه بودم. گفت: اين آب مرده‌شورخانه است. 🔹 از اين وضع چنان منقلب و دل شكسته شدم كه از همانجا به حرم مطهر اميرالمؤمنين سلام‌الله‌علیه رفتم و گريان تا صحن مطهر حضرت دويدم و پشت در صحن -كه ظهرها بسته می‌شد- ايستادم تا در باز شد و خود را مقابل ايوان رساندم و روبه‌روی ضريح مطهر ايستادم و با زبانِ دل شروع كردم با مولايم حرف زدن؛ 🔹 گفتم: «آقا جان! اگر من در اين شهر غريبم، در شهر خود كسي بودم. يا اميرالمؤمنين! اين قدر مرا تحت فشار قرار داده است. من مهمان شمايم. شما كه می‌دانيد من آنجا كسی بودم. آيا اين است اسم هم جواري مولا جان؟ آيا اينگونه با پناهندگان درگهت رفتار می‌كنی؟» 🔹 گوشه‌ای نشستم. بعد از گذشت چند ساعت، ديدم شخصی آمد نزديكم و گفت: شما شيخ محمدعلی هستيد؟ گفتم: بله. گفت: آقا شما را می‌خواهد. گفتم: آقا كيست؟ گفت: آقای سيد ابوالحسن (اصفهانی). گفتم: آقای سيد ابوالحسن از كجا مرا می‌شناسد؟ از من چه می‌خواهد؟ گفت: نمی‌دانم. وقتی خدمت ايشان رسيدم، با خنده سؤال كرد: شما شيخ محمدعلی هستی؟ گفتم: بله. گفت: مَثَل من مَثَل سقّاست كه مشک آب را بر دوش دارد و به تشنگان آب می‌دهد. بعد دستور داد كه به مقدار كفاف به زندگی من رسيدگی شود. 📗 زندگینامه مرحوم مدرس افغانی b2n.ir/486268 @Manahejj