eitaa logo
دو فصلنامه《الانوار الهادیه》
308 دنبال‌کننده
449 عکس
86 ویدیو
271 فایل
مقام معظم رهبري: «فقه خیلی اهمّیّت دارد؛ یک عدّه‌ای خیال میکنند فقه، چون اسمش فروع دین است یعنی کارهای فرعی؛ نخیر، فقه استخوان‌بندی و در واقع ستون فقرات زندگی اجتماعی است؛ فقه این است.» ●《الانوار الهادیه》مجله علمی مدرسه علمیه امام هادی علیه السلام-اهواز
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🌷روی عن ابی عبدالله علیه السلام قال:قال رسول الله صلی الله علیه وآله: إنه لیستغفر لطالب العلم من فی السماء حتی الحوت فی البحر. 📚بصائر الدرجات،ج١،ص٣ •┈••✾••┈•َ ♨️موسسه امام هادي(عليه السلام): @madresetakhasosiemamhadi
📌بررسي سندي حديث:-[علی اليد ما أخذت حتی توديه]2️⃣: بررسي جبران خبر بوسيله عمل مشهور از ديدگاه إمام خميني رحمه الله: در نوشته قبلی مطرح شد که شيخ أنصاري رحمه الله خبر مذکور را بواسطه شهرت عملي تصحيح کرده اند، اينک به بررسي صحت اين مدعا از ديدگاه حضرت إمام خميني می پردازيم. حضرت امام رحمه الله در کتاب بيع می نويسند: (قد اشتهر بين متأخري المتأخرين جبر سنده بعمل القدماء وهو مشکل)[1]. ♻️توضيح ديدگاه حضرت إمام: از ظاهر عبارت حضرت إمام عدم قبول ادعاي شيخ أنصاري فهميده می شود،حضرت إمام برای إثبات کلام خويش اينگونه استدلال می کنند که: در علم أصول ثابت شده برای آنکه حديث بواسطه شهرت تصحيح شود لازم است که عمل مشهور قدماء به آن حديث مخصوص را إحراز کنيم. حاصل اين قاعده مطرح شده در أصول سه مطلب است: أول-اگر خبري دليل منحصر مسأله فقهي نباشد نمی توان استناد را إحراز کرد زيرا چه بسا اصحاب به دليل ديگر تمسک کرده اند فلذا شرط آن است که دليل منحصر باشد. دوم-اگر اصحاب خبري را از باب محاجه وجدل با مخالفين ذکر بکنند آن خبر مشمول قاعده مذکور نمی شود بلکه تنها استنادي که کاشف از اعتماد خود فقيه به آن روايت است مورد توجه قرار می گيرد. سوم-در شهرت عملی إحراز استناد به خبر شرط است وشک به استناد يا ظن به آن کفايت نمی کند. بعد از بيان اين مقدمه بايد توجه داشت که می توان در مقام دو شاهد بر عدم إنعقاد شهرت عملي بيان کرد: ❌شاهد أول: از کلمات سيد مرتضي[2] و شيخ طوسي[3] وابن زهره [4]رحمهم الله اين نکته ظاهر می شود که اين بزرگواران از قدما اين خبر را برای محاجه با مخالفين ذکر کرده اند وتنها از باب جدل آن را بيان نموده اند. ❌شاهد دوم:اين حديث در کتب أغلب قدماء مورد استفاده قرار نگرفته است[5]. ❌شاهد سوم:بعضي کتب قدما همانند نکة النهاية که منسوب به محقق حلي است به اين خبر تمسک نکرده در حالی که اگر اين خبر صحيح باشد وقدماء آن را قبول کرده باشند به آن استناد می کرد. اين شواهد همه گواه بر عدم إحراز بلکه احراز عدم إنعقاد شهرت عمليه می باشند. وأما در مقابل قرائني وجود دارد که کلام شيخ أنصاري قدس سره را تقويت می کند اين شواهد عبارتند از: ✅قرينه اول بر إحراز عمل اصحاب: ابن ادريس حلي خبر را به صورت جزمي به رسول خدا صلی الله عليه وآله نسبت داده است[6] اين درحالی است که ابن ادريس حلي تنها به أخباري عمل می کند که قطعي يا محفوف به قرائن باشد. از اين رو فهميده می شود که خبر مذکور قطعي يا محفوف به قرائن قطعيه بوده وإلا ابن ادريس حلی به آن تمسک نمی کرده وآن را بصورت جزمي به معصوم نسبت نمی داده. ✅قرينه دوم بر إحراز عمل اصحاب:تمام محققين بعد از ابن ادريس حلي تا کنون اين خبر را تلقي به قبول کرده وبه آن إحتجاج کرده اند درحالی که به ضعف سندي أهميتي نداده اند اين گونه برخورد از فقهايي که در قبول أخبار نهايت دقت را می کنند کاشف از عمل أصحاب می باشد و می توان عمل تمام علما بعد از ابن ادريس حلی را شهادتي بر عمل أصحاب قدماء بدانيم. حضرت إمام قدس سره هر دو قرينه را محل إشکال می داند: 💢إشکال به قرينه اول:ابن ادريس حلي در چند جاي کتاب خود اين حديث را به پيامبر نسبت داده لکن در کتاب غصب برای إثبات يکي از مسائل به أصل عملي تمسک کرده وادعا کرده اماره ايي دال بر مدعاي خويش ندارد سپس حديث مذکور را بعنوان دليلي بر ضد مخالفين بيان می کند[7] از اين کلام ابن ادريس فهميده می شود که ايشان اين حديث را نزد شيعه صحيح نمی داند و استناد وی به اين حديث در کتاب خود از باب محاجه ومجادله با مخالفين می باشد. در نتيجه نمی توان ادعا کرد که ابن ادريس خبر را قبول داشته تا عمل وی کاشف از مقرون بودن خبر به قرائن مفيد وثوق باشد. 💢إشکال به قرينه دوم: 1-ادعاي عمل تمامي متأخرين بعد از ابن ادريس به خبر مذکور صحيح نمی باشد زيرا علمايي چون علامه حلي در هيچ يک از کتب خويش به اين خبر تمسک نکرده است واين خود ناقض ادعاي مذکور می باشد. 2-عمل متأخرين بعد از علامه حلي نيز نمی تواند کاشف از کلام اصحاب قدماء باشد چون بسياري از کتب قدماء به عصر بعد علامه نرسيدند. ❇️إمام قدس سره بعد از آنکه ادله خود بر عدم إنعقاد شهرت را مطرح کرد سپس قرائن نظر مخالف را رد کرد به جمع بندي قطعي نمی پردازد بلکه در آخر بحث نوشته اند:(فتدبر لعل الله يحدث بعد ذلک شيئاً). 📚منابع: [1]-کتاب البيع،ج1،ص250 [2]-الإنتصار فی إنفرادات الإمامية،ص317و466 [3]-الخلاف،ج3،ص228،م17وص408،م20وص409،م22وج4،ص174،م5 [4]-غنية النزوع الی علمي الأصول والفروع،ص278و289 [5]-براي مثال:در المقنع و الهداية تاليف شيخ صدوق رحمه الله و المراسم تأليف سلار ديلمي قدس سره ودر الوسيله تاليف ابن حمزه رحمه الله و در جواهر الفقه تاليف ابن براج اين حديث ذکر نشده. [6]-سرائر،ج2،ص87و425و437و463. [7]-همان،ص481:« و يحتج على المخالف بقوله عليه السّلام: «على اليد ما أخذت حتى تؤدي»».
در حوزهھـا، اسـاس، فقـاھت است. فقه بایـد پیشـرفت بکنـد. فقـاھت به معنای خاص خود مورد نظر ماست. فقه به معنای عام - که آگاھی از دین است - در اینجا فعلاـ مـورد بحث مـا نیست؛ فقه به معنـای خـاص، یعنی آگـاھی از علم دین و فروع دینی و اسـتنباط وظـایف فردی و اجتمـاعی انسـان از مجموعهی متون دینی، که خیلی ھم مھم است. انسـان از قبل از ولادت تا بعـد از ممات احوالی دارد، و این احوال شامل احوال فردی و زنـدگی شخصـی اوست، و نیز شامل احوال اجتماعی و زنـدگی سیاسـی و اقتصـادی و اجتمـاعی و بقیهی شـوون اوست. تکلیـف و سـرنوشت ھمهی اینھـا در فقه معلـوم میشـود. فقه به این معنـا مـورد نظر مـاست، که اسمش ھمان احکام فرعی است؛ استنباط احکام فرعی از اصول. این، اساس حوزهھاست. ۱۳۷۰_۶_۳۱ •┈••✾••┈• ♨️موسسه امام هادي(عليه السلام): @madresetakhasosiemamhadi
🌹🌹روی عن أبي عبد الله عليه السلام قال: كان أمير المؤمنين عليه السلام يقول: يا طالب العلم إن للعالم ثلاث علامات: العلم و الحلم و الصمت 📚الکافي،ج1،ص37 •┈••✾••┈•َ ♨️موسسه امام هادي(عليه السلام): @madresetakhasosiemamhadi
قضیۀ تحصیل هم باید به نحوی باشد که فقه‏‎ ‎‏سنتی فراموش نشود. و آن چیزی که تا به حال اسلام را نگه داشته است، همان فقه سنتی‏‎ ‎‏بوده است. و همۀ همتها باید مصروف این بشود که فقه به همان وضعی که بوده است،‏‎ ‎‏محفوظ باشد. ممکن است اشخاصی بگویند که باید فقه تازه ای درست کرد که این آغاز‏‎ ‎‏هلاکت حوزه است و روی آن باید دقت بشود. 5 بهمن 1365 / 24 جمادی الاول 1407 •┈••✾••┈•َ ♨️موسسه امام هادي(عليه السلام): @madresetakhasosiemamhadi
📌-[بررسي ملاک حجية قول رجالي]-1️⃣: همانطور که بر محققين پوشيده نيست علم رجال از جمله علوم کليدي واساسي در استنباط احکام شرعي می باشد از اين رو نمی توان فقهي را يافت که از مسائل علم رجال مستغني بوده وأحکام الهي را بدون إجتهاد در مسائل رجالي استنباط کرده باشد. از جمله مسائل مهم وکثير الإبتلاء در علم رجال"بررسي ريشه ودليل حجية قول رجالي" می باشد زيرا قول رجالی رايج ترين مستند فقها برای توثيق وتضعيف روات حديث می باشد واز آن جهت که هر کاري در مسير استنباط بايد مشمول حجيت از جانب شارع باشد فقها بر آن شدند تا وجه حجيت قول رجالي را بررسي کنند. آنچه از بررسي کلمات أعلام حاصل می شود اين است که در اين مسأله 5 مبنی وجود دارد وفقها هر کدام با استفاده از يکي از اين مباني قائل به حجيت قول رجالی شده اند در اين نوشته به صورت مختصر به بررسي اين 5 مبنی خواهيم پرداخت-إن شاء الله-: ✅مبناي أول:قبول قول رجالي از باب حجية بينه وشهادت : در اين مبنا قول رجالی را همطراز شهادت وبعنوان"بينه قلمداد می کنند بايد توجه داشت که بنا بر اين نظريه تمام شرايط مذکور برای شهود در باب قضاء وشهادات در رجاليون شرط خواهد بود در اينصورت چند امر لازم است که اهم آنها: 1-در احراز عدالت دو نفر رجالی شهادت بدهند زيرا در شهادت تعداد شاهد شرط می باشد. 2-بينه بايد امامي باشد در اينصورت شهادت رجالي هاي چون بنو فضال محل اشکال خواهد بود. اين مبنی را می توان به محقق حلي رحمه الله نسبت داد ايشان در کفايت توثيق يک رجالی نوشته است: «الحق أنه لا يقبل إلا علی ما يقبل عليه تزکيه الشاهد و جرحه وهو شهادة عدلين»[1]. بالتبع محقق حلي صاحب معالم رحمه الله نيز اين نظريه را پذيرفته است[2]. لکن مشهور فقها اين نظريه را نپذيرفته اند عمده اشکال فقها به اين مبنی را می توان در دو اشکال خلاصه کرد: ❌إشکال اول:در شهادت شرط است که بينه شهادتي را از روی حس بدهد درحالي که با توجه به تاريخ زندگي علماي رجال متقدم،آنها راويان را از نزديک نديده اند ونمی توانند از حال بيشتر آنان شهادتي حسي ارائه دهند از اين رو سخن آنان را نمی توان بعنوان شهادت قبول کرد. ❌إشکال دوم:ادله حجية بينه ظهوري بر شمول قول رجالي ندارند بلکه چه بسا بتوان ادعا کرد که مختص باب مرافعه می باشند به همين دليل قول رجالي داخل در بينه نمی شود. 📚منابع: [1]-معارج الأصول،ص216 [2]-معالم الدين وملاذ المجتهدين،ص204 •┈••✾••┈•َ ♨️موسسه امام هادي(عليه السلام): @madresetakhasosiemamhadi
📚 درر الفوائد فی الحاشية علی الفرائد(1جلد) 📝تأليف: آخوند خراساني رحمه الله •┈••✾••┈• ♨️موسسه امام هادي(عليه السلام): @madresetakhasosiemamhad
0B5UvkM76IiOlT1pFV0h2d2tUOUk.pdf
21.15M
•┈••✾••┈ ♨️موسسه امام هادي(عليه السلام): @madresetakhasosiemamhad
دو فصلنامه《الانوار الهادیه》
•┈••✾••┈ ♨️موسسه امام هادي(عليه السلام): @madresetakhasosiemamhad
⚠️قابل توجه اين كه آخوند دوبار بر رسائل حاشيه نوشته است، يكى معروف به حاشيه قديم و ديگرى جديد و اين مطلب از اشارات و تصريحات خود آخوند مستفاد مى‌شود. مصحّح بعد از تصحيح حاشيه قديم آخوند بر قطع و ظن را هم به آن ضميمه كرده است. ⚠️
امام خميني در پاسخ به خانمی که از ايشان سوال کرده بود:در رشته های مختلف علوم کدام یک را بیشتر مطالعه کرده اید❓ چرا❓ ✅فرمودند: بیشتر درفقه و انچه مربوط به آن بوده.ودلیلش علاوه بر آنکه رأس برنامه های حوزه علمیه بوده مورد احتیاج خود و همه است. ‎ 📚صحیفه امام_ج۸_ص۳۲۱ •┈••✾••┈ ♨️موسسه امام هادي(عليه السلام): @madresetakhasosiemamhad