سخت است .
شبی با خیال ِشنیدن ِصدای ِدوباره ی
پدر چشمانت را به رو هم بگذاری اما فردا ،
آخرین باری باشد که صدایش در گوشت
گسیل می شود .
سخت است .
یک روز هنگام ِرفتن به مأموریت آرام در
آغوشش جا خوش کنی و هنگام ِبازگشت
پیکر ِسردش را محکم در بغل بفشاری !
سخت است .
یک روز خنده ، نگاه ِپدرانه ، غیرت و جذبه اش ،
و روز ِدیگر گریه ، چشمان ِبسته و ذکر ِتلقین اش !
همه ی این ها سخت است .
خوب به من نگاه کن جانم ( :
پدرت حسینی شد .
همان چیزی که در تمام ِعمرش
آرزو داشت ،
مردان ِحقیقی اربا اربا شدن در راه
حقیقت را مرگ نه ! بلکه آغاز ِتازه ای
برای حیات می دانند .
اکنون یک ملت صدای شما و خانواده
های شما هستند و انتقام ِخون ِسربازان ِ
انقلاب را طلب می کنند ( :
تو استوار باش و بر این اندوه صبوری کن ،
که سوگ ما هرچند تلخ اما از مصائب
حضرت ِزینب سنگین تر نخواهد بود ( :
پدرت حسینی جانش را وقف کرد تا شما
زینب وار او و مرام او را به جهانیان
نشان دهید ( :
تبریک و تسلیت !
باشد که همه ی ما مورد شفاعت ِ
شهدا باشیم ( :
#تسلیترفیق
#شهید_علی_آقازاده