🖌کارن آرمسترانگ در فصل «جاهلیت» از کتاب خود می نویسد : «سکوتی مطلق جمعیت را در خود فرو برد و سران و بزرگان با تعجب و عصبانیت به یکدیگر نگاه کردند. آنها همه محمد را کودکی می‌دانستند که با هزینه بستگانش امرار معاش می‌کند، چطور جسارت کرده ادعا کند که رسول‌الله است؟ حتی جعفر، عموزاده محمد و زید، داماد او نیز جرأت نکردند حرفی بزنند تا اینکه در نهایت علی (ع) که سیزده سال بیشتر نداشت، نتوانست جلوی خود را بگیرد و گفت: «ای رسول خدا! من تو را در این مهم یاری خواهم کرد!». محمد (ص) دستش را بر شانه آن پسر گذاشت و فرمود: این برادر، وصی و یار من در میان شماست، به او گوش دهید و از او پیروی کنید!» 👇نسخه پی دی اف کتاب در کانال شنبه های محمدی قرار داده خواهد شد... @shanbehaye_mohammadi💐

داستان محمد قسمت، دهم 👌در زندگی دیگران زیستن، فرصت محدود عمر را پر و بال می دهد. 👍در داستان دیگران ما تولدی نو می یابیم و احساساتی را لمس می کنیم که تجربه نکرده ایم 🥰چه گوارا که داستان محمد پیش روی ماست و فرصتی که در زیر و بم این زندگی آسمانی سَرک بکشیم... ❤️پس از مرگ حضرت عبدالله، محمد صلی الله علیه و آله و سلم از دامن مادرش، حضرت آمنه، زاده شد و جهانی را روشنی بخشید. محمد نوزاد به دایه اش سپرده شد تا در میان قبیله بنی سعد رشد و تربیت یابد. وی پس از بازگشت به مکه، همراه مادرش به یثرب رفت و... (بابت کیفیت نامطلوب صوت پوزش می طلبیم ضبط این برنامه تقریبا به بیست و پنج سال قبل بر می گردد) 🖌نویسنده : محمدرضا سرشار پ ن : هر شب با داستان محمد فصل دوم : از تولد تا خردسالی @shanbehaye_mohammadi🌹

🤲اما دعای کریمانه دیگر دعای علی علیه السلام است این دعا، دعای عمومی است که برای همه است. «اللَّهُمَّ اجْعَلْ نَفْسِی اَوَّلَ کَرِیمَةٍ تَنْتَزِعُهَا مِنْ کَرَائِمِی وَ اَوَّلَ وَدِیعَةٍ تَرْتَجِعُهَا مِنْ وَدَائِعِ نِعَمِکَ عِنْدِی»؛ خدایا! روح ما، اعضا و جوارح ظاهری و باطنی ما عطایای توست، دادی ما هم تسلیم می‌کنیم؛ اما خدایا! آن طور نباشد که اول اعضا و جوارح را بگیری بعد جان ما را، اول چشم ما را بگیری دست ما را بگیری! ـ این دعا خیلی دعای کریمانه است! 😳خدایا! پسران من حسن و حسین هستند و دختر من هم زینب است، من حاضر نیستم محتاج اینها بشوم که اینها در پیری مرا تر و خشک کنند. این علی است! اگر حضرت ـ خدای ناکرده ـ مثلاً احتیاج داشت، منّتی در کار نبود با داشتن آن فرزندان. 🥺من نمی‌خواهم محتاج بچه‌های خود باشم در زمان پیری، اول جان ما را بگیر! نه اینکه اول دست ما را بگیری پای ما را بگیری ویلچری بشویم، محتاج این بچه شویم یا محتاج آن بچه شویم. این دعای کریمانه است. آیت الله جوادی آملی @shanbehaye_mohammadi❤️

من کنت مولاه فعلی مولاه کجا!! آیه مباهله کجا؟ بیانات متفاوت آیت الله جوادی آملی در مورد مباهله... @shanbehaye_mohammadi❤️

داستان محمد قسمت، یازدهم 👌در زندگی دیگران زیستن، فرصت محدود عمر را پر و بال می دهد. 👍در داستان دیگران ما تولدی نو می یابیم و احساساتی را لمس می کنیم که تجربه نکرده ایم 🥰چه گوارا که داستان محمد پیش روی ماست و فرصتی که در زیر و بم این زندگی آسمانی سَرک بکشیم... ❤️گر نگهدار من آنست که من میدانم شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد... 👌او باید بماند و عالمی را روشن کند... 🖌نویسنده : محمدرضا سرشار پ ن : هر شب با داستان محمد فصل دوم : از تولد تا خردسالی @shanbehaye_mohammadi🌹

✨❈﷽❈✨ 👌زندگی پیغمبر را میلی متری باید مطالعه کرد... بیانی متفاوت... 🔔به قرار شنبه ها با تحلیل زندگانی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم از منظر رهبر انقلاب در کانال شنبه های محمدی همراه شما خواهیم بود... #شنبه‌های_محمدی ❤️پیامبر عزیز! صدای مهرت را به گوش جهانیان می‌رسانیم❤️ ✅ در نشر معارف نبوی سهیم باشید 👇👇👇👇👇 @madyoon_payambarim

👌زندگی پیغمبر را میلی متری باید مطالعه کرد... 🎙بُعدِ شخصی و حکومتی زندگی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از نگاه رهبر انقلاب... ادامه دارد... @shanbehaye_mohammadi❤️

☺️محمد شوخ طبع بود و شوخی را برای ارتباط گیری و جاذبۀ شخصیتی موثر میدانست اما در شوخی از حق خارج نمی شد، مسخره نمی کرد، شأن خودش را پایین نمی آورد... 💔☺️مزاح می کرد و دل می برد...می گفت من مزاح می کنم اما جز حق نمی گویم، می گفت مومن شوخ طبع است و مزّاح اما منافق عبوس است و اخمو!! 😉چه شیرین شوخی کردی وقتی به پیرزنی گفتی پیرزن ها به بهشت نمی روند!! پیرزن متعجب شد و غمگین! تبسمی کردی که نگران نباش. آن روز تو پیر نیستی. خدا اهل بهشت را جوان خواهد کرد... ❤️ما عاشق مهربانیت شدیم محمد... @shanbehaye_mohammadi🌸

داستان محمد قسمت، دوازدهم 👌در زندگی دیگران زیستن، فرصت محدود عمر را پر و بال می دهد. 👍در داستان دیگران ما تولدی نو می یابیم و احساساتی را لمس می کنیم که تجربه نکرده ایم 🥰چه گوارا که داستان محمد پیش روی ماست و فرصتی که در زیر و بم این زندگی آسمانی سَرک بکشیم... پس از مرگ حضرت عبدالله، محمد صلی الله علیه و آله و سلم از دامن مادرش، حضرت آمنه، زاده شد و جهانی را روشنی بخشید. محمد نوزاد به دایه اش سپرده شد تا در میان قبیله بنی سعد رشد و تربیت یابد. وی پس از بازگشت به مکه، همراه مادرش به یثرب رفت و... 🖌نویسنده : محمدرضا سرشار پ ن : هر شب با داستان محمد فصل دوم : از تولد تا خردسالی @shanbehaye_mohammadi🌹

😔سورۀ هود مرا پیر کرد آن جا که امر می کند خودت و یارانت استقامت داشته باشید؛ نگران یارانم...* 👌حال خوب، روز خوب، هیچکدام تا به استقامت نرسیده اند رشدی به دنبال ندارند. «دوام الحال من المحال» این که حال، دوام داشته باشد نزدیک به محال است. حال خوبِ ماه رمضان، مانده یا نه؟ حال خوب عرفه، چطور؟ یا همین حس خوب عید غدیر؟ و حال خوب محرمِ در راه ... ❤️میلِ خوب بودن و خوب ماندن، عزیز همزبانی است که همیشه در وجود ما، کنار ما، سایه به سایه می آید. 👌اگر از حال های خوبمان مراقبت کردیم اگر این حال ها را به هم وصل کردیم آهسته آهسته، نتیجه استقامت آشکار می شود... 🏃‍♂️برای تمرین از نمازهای روزانه شروع کنیم حال خوب این نماز را به نماز بعدی برسانیم... 🤲ای مهربانی که نگران استقامت ما بودی کمکمان کن... * فَاستَقِم كَما أُمِرتَ وَمَن تابَ مَعَكَ... پ ن: شعر و صدا : هوشنگ ابتهاج @shanbehaye_mohammadi🌸

❤️از پیچ کوچه که داخل شد، حسین را دید که با دوستانش بازی می کرد. دستش را باز کرد تا او را بگیرد، ناز کرد و دوید، این طرف، آن طرف... محمد خندید و بیشتر دنبالش راه رفت. 💔کمی بعد حسین خودش را به آغوش او انداخت، محمد روبرویش نشست، یک دست را زیر چانه او گذاشت و با دست دیگرش سرش را بالا آورد، خوب نگاهش کرد. دلش آرام نگرفت یک دلِ سیر بوسه بارانش کرد... 👌رو به دوستان حسین و همراهان خودش گفت: «حسین از من است و من از حسین... خدا دوست دارد کسی را که حسین را دوست دارد.» ❤️ای مهربان! به کودکی های حسین ات، ما را در این محرم به راه و روش خودت نزدیک تر کن. پ ن: چقدر مرور خاطرات خانوادگی تان با دل ما می سازد، حالمان را خوب می کند و قلب را نرم... اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها... @shanbehaye_mohammadi🌸