eitaa logo
معرفت
248 دنبال‌کننده
15.7هزار عکس
17.2هزار ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 معلم سر كلاس به يكی از شاگرداش گفت: درس چوپان دروغگو رو بخون. بچه زد زير گريه و گفت: نميتونم آقا معلم! معلم پرسيد: چرا؟ بچه پاسخ داد: آقا! پدرم اين صفحه رو از كتابم پاره كرده... معلم عصبانی شد و علت رو پرسید و پسرک با لحنی لرزون گفت: آقا معلم!پدرم چوپانه؛ از دیدن اين درس سخت خشمگين شد و رو به من گفت: من و پدرم و پدر بزرگم و بسياری از پيامبران چوپان بوديم و هيچ پيامبری دروغگو نبوده؛ اما يك نفر در ده ما پيدا شد و گفت به من رای بديد تا برای شما مدرسه بسازم، خانه بهداشت درست كنم، به روستا جاده كشی كنم و برای فرزنداتون شغل ايجاد كنم. ما هم باور كرديم و بهش رای داديم. اما اون به هيچکدوم از حرفاش نه تنها عمل نكرد؛ بلکه دیگه جواب سلام ما رو هم نميده. بابام گفت به معلمت بگو اين صفحه رو پاره كردم تا به جای چوپان دروغگو درس جديد «مسئول دروغگو» رو تدريس كنه... 👇👇👇👇👇👇