eitaa logo
معرفت
247 دنبال‌کننده
15.7هزار عکس
17.2هزار ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
از تنهایی ات تنم تیر می کشد😭 وقتی امام حسین(ع) سخن از شهادت یارانش به میان آورد، نوجوان سیزده ساله کربلا از عمو پرسید : عموجان آیا من نیز به فیض شهادت نائل می شوم؟ امام او را به سینه چسباند و فرمود : فرزندم مرگ را چگونه می بینی؟ (ع) پاسخ داد:از # عسل_شیرین_تر!
﷽ 🌄 🏴شب ششم: قاسم بن الحسن ◇پدرم کرده وصیت که به قربانگاه عشق جان ناقابل خود را به فدای تو کنم... ◇ حضرت قاسم(ع) دست و پاهای عمو را می‌بوسید و اجازه جهاد می‌خواست ولی امام امتناع می‌کرد و اجازه نمی‌داد. ◇این نوجوان مدتی این کار را انجام داد و اصرار کرد تا اینکه در نهایت امام(ع) به او اجازه داد. برای ما معلوم نیست که چگونه سیدالشهدا(ع) در نهایت راضی شد تا به قاسم‌بن‌الحسن(ع) اذن جهاد بدهد و نمی‌دانیم که این نوجوان هنگام التماس برای اذن جهاد، چه سخن‌هایی به عمویش گفته است. ◇اما این نکته را از حضرت قاسم(ع) می‌آموزیم که برای تقرب به محضر امام(ع) و جانفشانی در راه او ماییم که باید اصرار و التماس کنیم. ◇ قاسم از خیمه خارج شد درحالیکه اشک‌هایش بر گونه‌هایش جاری بود. ◇در بین میدان فریاد می‌زد ◇این عموی من حسین(ع) است که مثل اسیری دربند، بین مردمی گرفتارشده است که خدا کند از آب باران ننوشند.😭 🖤این پسر زینت بابای کریم‌اش حسن است.. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🍃 زُهَیرا👈@zuhayra