eitaa logo
دیالمه کانال سلام فرمانده
122 دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
8.2هزار ویدیو
436 فایل
ذو الفقار علی (ع) #امام_رضا بیمارم و از دوست شفا می‌خواهم از اهل کرم لطف و عطا می‌خواهم مشهد برسم کنار هر گلدسته هر چیز  ندارم از رضا می‌خواهم دوستان با ما باشید تا با بصیرت چشم فتنه را کور کنیم
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👏وقتی شهردار ارومیه بود، یک شب سیل جاری شده بود و آقا مهدی میان گل و لای به مردم کمک می‌کرد. پیرزن به مهدی گفت: این شهردار فلان فلان شده کجاست تا شما رو ببینه و یکم از غیرت و شرف شما یاد بگیره آقا مهدی سرشو بالا نکرد بگه من شهردارم. گفت مادر دعا کنید عاقبت به خیر بشه.
10.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️عجب آدم بدهکاری 🔸 که نداره 🔸خونه که نداره 🔸کارگر فصلی است 🔸 ۳۰ ماه بوده 🔸نان آور خانه اش هم شده 🔸بعدش می گوید من بدهکار انقلابی ⁉️فهمیدی چه گفت،نگفت طلبکارم !!
📸 خلبانی که دعوت آمریکا را رد کرد | سرتیپ شهید جدی‌اردبیلی: دوست دارم کفنم پرچم ایران باشد 👤 او پس از حمله صدام به ایران، به نیروی هوایی بازگشت و گفت: 🔸اکنون زمان آن رسیده که جوابگوی خرجی باشم که برای من شده است. می‌خواهم بجنگم. برایم مهم نیست چه اتفاقی افتاده یا قرار است بیفتد. دینی به مملکتم دارم که باید آن را ادا کنم. درجه‌هایم را هم نمی‌خواهم. فقط می‌خواهم بجنگم. نمی‌توانم دوستانم را تنها بگذارم.
◽️مادری که دو فرزندش تشنه شهید شدند، این حوض رو بین دو مزار درست کرد و همیشه پر از آب نگهش داشت! ◽️حالا هم که این مادر از دنیا رفته، مردم راهش رو ادامه میدهند
⁉️ این شخص را می‌شناسید؟! 🔸ایشون احمد بیابانی هستند. یکی از گنده لات‌های سه راه ورامین شهرری. 🔹احمد عادت به شراب خوردن داشت، چاقو کشی و دعواهای وحشتناک از کوچکترین هنرهای احمد بود. در یک دعوا ۲۲ شاکی خصوصی داشت! روز ۲۲ بهمن که کلانتری شهرری در آتش سوخت، ایستاده بود و می خندید! می گفت ۷۰ تا پرونده های من سوخت!! 🔸یه روز بچه‌های سپاه شهرری دستگیرش می‌کنند و بهش میگن: "تو خجالت نمیکشی؟ جوونای مردم دارن تو جبهه‌ها تیکه پاره میشن اونوقت تو توی تهران داری الواتی میکنی؟!" 🔹احمد به غیرتش برمیخوره به اون پاسدار میگه: "منو آزاد کنید، نامرده اگه کسی فردا نره جبهه!" 🔸فرمانده گردان مالک، آقای راسخ این حرفو میشنوه به احمد میگه: "من فردا ساعت صبح از میدان شهرری میرم برای جبهه. اگه خیلی مردی ۶صبح اونجا باش." 🔹احمد ساک به دست ۶صبح میدان شهرری بود! رفت جبهه و... به گفته‌ی یکی از رزمنده ها احمد متحول شده بود و از خدا خواسته بود اگر بناست شهید بشوم پیکرم را کسی نبیند، چون بدنش پُر بود از جای چاقو و خالکوبی و... میگفت: "این بدن آبروی رزمنده ها را می‌برد." 🔸در یکی از عملیات‌ها که احمد به همراه چند تن از فرمانده هان برای شناسایی منطقه بازی دراز رفته بودند گلوله مستقیم تانک به خودروی آنان برخورد می‌کند و بدن احمد در آتش سوخت و به شهادت رسید.